eitaa logo
دلنوشتـه🇵🇸
8.9هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
801 ویدیو
11 فایل
بـسـم الله الـرحمن الـرحیم حرمت بس که شبيه است به محراب نماز هرکه آمد به تماشاي تو در سجده فتاد کپی با ذکر صلوات آزاد حرفاتونو اینجا میخونم payamenashenas.ir/delneveshtehrj
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ من و خورشید نشستیم و توافق کردیم صبح را با تپش قلب تو آغاز کنیم! #مسعود_محمدپور♥️ #صبح_بخیر ✍ @delneveshtehrj
✨ وَ لا ینکَشِفُ مِنها إَلاّ ما کَشَفتَ.. و هیچ اندوهی برطرف نشود مگر تو آن را از دل برانی.. ♥️ پ.ن :بقول جناب ؛ ای خیالت غمگسار سینه ها... ✍ @delneveshtehrj
✨ به هر دلبستنم عمری پشیمانی بدهکارم نباید دل به هرکس بَست، اما دوستت دارم! #عرفان_یزدانی♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ #حرف‌حساب امیرالمؤمنین عليه السلام: دروغگو و مرده يكسانند؛ زيرا برترى زنده بر مرده، به سبب اعتماد به اوست. پس هر گاه به گفته او اعتماد نشود، حياتش از بين رفته است! #غررالحکم‌حدیث‌۲۱۰۴♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ 🔴عشق جوان مسلمان به دختر نصرانی🔴 مولى محمد کاظم هزار جریبى، نقل مى‌کند: روزى در محضر استاد خود مرحوم آیت‌الله العظمى بهبهانى بودم. مردى وارد شد و کیسه‌اى تقدیم ایشان کرد و گفت: این کیسه پر از زیور آلات زنانه است، در هر راهى که صلاح مى دانید مصرف کنید. استاد فرمود: داستان چیست؟ قضیه خود را برایم بیان کن! گفت: داستانى عجیب دارم، من مردى شیروانى هستم و براى تجارت به روسیه رفتم. در شهرى از شهرهاى آن به بازرگانى پرداختم. روزى به دخترى نصرانى برخورد کردم و شیفته او شدم. نزد پدرش رفتم و از دختر او خواستگارى نمودم. گفت: از هیچ جهت مانعى براى ازدواج شما نیست. تنها مانعى که وجود دارد موضوع مذهب تو است. اگر به دین ما، درآیى این مانع هم برطرف مى شود. چون تحت تأثیر جنون شهوت قرار گرفته بودم، پیشنهادش را پذیرفتم و با خود گفتم: براى رسیدن به مقصود خود، ظاهرا نصرانى مى‌شوم و با این فکر غلط نصرانى شدم و با محبوبه خود ازدواج کردم. مدتى گذشت و آتش شهوتم فرو نشست. از کردار زشت خود پشیمان شدم و خود را از ضعف نفسى که به خرج داده و از دینم دست برداشته بودم بسیار سرزنش کردم. چون تحت تأثیر جنون شهوت قرار گرفته بودم، پیشنهادش را پذیرفتم و با خود گفتم: براى رسیدن به مقصود خود، ظاهرا نصرانى مى‌شوم و با این فکر غلط نصرانى شدم و با محبوبه خود ازدواج کردم بر اثر پشیمانى بسى ناراحت بودم، نه راه برگشت به وطن را داشتم و نه مى‌توانستم خود را راضى به نصرانیت کنم. سینه‌ام تنگ شده و از دستورات اسلام چیزى به یادم نمانده بود، فکر بسیارى کردم، راهى براى نجات خود از این بدبختى نیافتم. اما به لطف خداى بزرگ برقى در دلم زد و به یاد بزرگ وسیله خدایى، سالار شهیدان، امام حسین افتادم. تنها راه نجات و تامین آینده سعادت بخش خود را در گریستن براى امام حسین علیه‌السلام دیدم. درصدد بر آمدم که از اشک چشمم در راه امام حسین (علیه السلام) براى شست و شوى گذشته تاریکم استفاده کنم. این فکر در من قوت گرفت و آن را عملى کردم. روزها زانوهاى غم در بغل مى‌گرفتم و به کنجى مى‌نشستم و یک به یک مصیبت‌هاى سید شیهدان را به زبان مى‌آوردم و گریه مى‌کردم. هر بار که زوجه‌ام علت گریه را مى‌پرسید، عذرى مى‌آوردم و از جواب دادن خوددارى مى‌کردم. روزى به شدت مى‌گریستم و اشک از دیدگانم جارى بود. همسرم بسیار ناراحت و براى کشف حقیقت اصرار مى‌کرد، هر قدر خواستم از افشاى سوز درون، خوددارى کنم نتوانستم. ناگریز گفتم: اى همسر عزیزم! بدان من مسلمان بودم و هستم. براى رسیدن به وصال تو ظاهرا به دین نصارا در آمدم. اینک از فرط ناراحتى و رنج درونى خود به وسیله گریستن بر سالار شهیدان امام حسین (علیه السلام) از شکنجه روحى و ناراحتى خود مى‌کاهم و آرامشى در خویش پدید مى‌آورم، بنابراین من هنوز مسلمانم و بر مصیبت هاى پیشواى سومم گریان هستم. وقتى همسرم به حقیقت حال من آگاهى پیدا کرد زنگ کفر از قلبش زدوده شد و اسلام اختیار کرد. هر دو نفر تصمیم گرفتیم مخفیانه مال خود را جمع آورى کنیم و به کربلا مشرف شویم و براى همه عمر مجاورت قبر مقدس امام را برگزیده و افتخار دفن در کنار مرقد امام حسین(علیه السلام) را به خود اختصاص دهیم. متأسفانه پس از چند روزى همسرم بیمار گردید و به زندگى او پایان داده شد. اقوامش او را با طلاها و زیور آلات زنانه‌اش به رسم مسیحیان، به خاک سپردند. تصمیم گرفتم از تاریکى شب استفاده کنم و جنازه بانوى تازه مسلمانم را از قبر بیرون آورم و به کربلا حمل نمایم. هنگامى که شب فرا رسید از خانه به سوى قبرستان رفتم و قبر همسرم را شکافتم تا جنازه او را بیرون آورم، ولى به جاى اینکه نعش عیالم را ببینم جنازه مردى بى ریش و سبیل نتراشیده اى مانند مجوس در قبر او دیدم. گفتم: عجبا! این چه منظره ایست، آیا اشتباه کرده ام و قبر دیگرى را شکافته ام؟ دیدم خیر، این همان قبر همسرم مى‌باشد و با خاطر پریشان به خانه رفتم و با همین حال خوابیدم. در عالم خواب، گوینده‌اى گفت: خوشحال باش ملائکه نقاله، جنازه عیالت را به کربلا بردند و زحمت حمل و نقل را از تو برداشتند. زن تازه مسلمانت اینک در صحن شریف امام حسین (علیه السلام) دفن است و جنازه‌اى که در قبر دیدى از فلان راهزن بود که به جاى او دفن شده ولى فرشتگان نگذاشتند که او در آنجا بماند. بعد از آن به کربلا آمدم و از خدام حرم جریان را پرسیدم؟ جواب مثبت دادند و قبر را شکافتند، دیدم درست است. زیور آلات طلا را برداشتم و حضورتان آوردم تا به مصرفى که صلاح مى‌دانید برسانید. این بود داستان من و نجات یافتم به برکت توجهات امام حسین (علیه السلام)♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ چه کرده ای با دلم که از همین چهله ی مانده به محرمت دلم شور جا ماندن از زُوّار اربعینت رامی‌زند!... بیا و مردانگی کن همین امروز بنویس نامم را و راحت کن این خیال آشفته را... ‌.‌‌ #اربعین_نامه♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ یک چله از برای شما ناله سر دهم یا در محرمت بشوم محرمت حسین #استوری♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ #دوشنبه_های_إمام‌حسنی به‌کفرگفت:«‌که‌دست‌حسن‌دوایی‌نیست درست‌گفت‌برادر،خوددواحسن‌است... #محمدسهرابی♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ لأن حبي لك فوق مستوى الكلام قررت أن أسكت والسلام . . . عشق من به تو فراتر از هر كلام است از اين رو تصميم گرفتم ساکت بمانم؛ والسلام ... ♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨احبك جدا و اعرف منذ البداية بانّى سافشل. دوستت می دارم بسیـار و از ابتدا می دانم، که من این بازی را خواهم باخت :) ♥️ ✍ @delneveshtehrj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ من ماهی ام اما به سرم شور نهنگ است ! این برکه ی بی حوصله اندازه ی من نیست...♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ برای من که بهشتم فقط گدایی توست بهشت را چه شباهت، به یک شب حرمت #شب_بخیر♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ جنس‌تنهایے توازݩخ بےمهری ماست،ݦهدی‌ڄان! #یاصاحب_الزمان♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ مرداد همین نزدیکی هاست شاید در باغچه ی کوچک گوشه ی حیاط مان یا شاید روی گل های پیراهنت یا اینکه شاید پشت در خانه مان دستش را گذاشته باشد روی زنـگ😊 در را باز کنید مرداد آمده :) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ مرداد ماهتون دلپذیر😊♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ تمام عمرمان سرگرم جمع و ضرب و تفریقیم کسے اما نمیداند که با حاصل چه باید کرد... #محمد_فومنی♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ #چله_نوکری آیت الله بهجت ؛ چهل روز مانده به محرم چله گناه نکردن بگیرید تا سوز دل و اشک چشمتان برای سیدالشهدا فراوان گردد .♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ میمُردم از فراق اگر گریه ای نبود شکر خدا، به دادِ دلِ من رسید چشم...   #عاصی_خراسانی #ارباب♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ برای بار هزارم می‌گویم که دوستت دارم چگونه می‌خواهی شرح دهم... چیزی را که شرح دادنی نیست... ♥️ ✍ @delneveshtehrj
✨ تقدیر من از بند تو آزاد شدن نیست دیدی که گشودی در و من پرنگشودم #فاضل_نظری #امام_رضا ♥️ #شب_بخیر ✍ @delneveshtehrj
✨ #چهل‌_شب‌_تا‌محرم از امشبی به بعد به عشق محرمت چله گرفته ام که گنه کم کنم حسین #السلام‌علیک‌یااباعبدالله♥️ ✍ @delneveshtehrj
‌✨ دوست داشتن‌هاى اولِ صبح آنجا كه هنوز درگيرِ روزمرگى نشده‌اى... آنجا كه چشم باز‌ میكنى و هواىِ يار در سر می‌پيچد... #علی_قاضی_نظام♥️ #صبح_بخیر ✍ @delneveshtehrj