یادداشتهای یک طلبه || امیر خندان
به زودی انشاالله با مطلبی در این باره درخدمتتان خواهم بود...#حجاب
فرصتهای نیمه سوز
چند روز پیش رفته بودم مسجد جمکران. در طول هفته نیز گاهی توفیق زیارت حضرت معصومه (سلامالله علیها) نصیبم میشود. ماه گذشته هم به یکی از امامزادههای مورداحترام منطقهای در مرکز ایران رفته بودم.
تقریباً با ورود به هر مکان مذهبی، با خانمهایی برخورد میکنیم که چادرهای رنگی روی سرشان انداختهاند. چادرهایی که گاهی با علامتی خاص مشخصشدهاند که متعلق به آن مکان مذهبی هستند.
یک احساس و یک سؤال همزمان در ذهن من نقش میبندد. یکی احساس خشنودی بابت اینکه این افراد باوجود فشارهای رسانهای بر برهنهتر شدن و هتک حرمتهای مجازی نسبت به حجاب، حرمت مکان مذهبی را هنوز نگه میدارند. ولی سؤالی که در ذهنم مرور میشود کمی آزاردهنده است. تا چه زمانی این حفظ حرمت ادامه خواهد داشت؟ در بیرون از این مکان مذهبی وضعیت پوشش این افراد چگونه خواهد بود؟ آیا به سمت رفتارهای کلیسا پسند پیش میرویم؟
این تصویر ذهنی وقتی بدتر میشود که در کنار دربهای خروجی دوباره این پوشش به حالت پیشفرض برمیگردد. گاهی پوششی تنگ و چسبان و یا بسیار کوتاه؛ گاهی هم لباسهای نیمه عریان.
برخی از خانمهایی که با پوششی غیر از چادر در جامعه رفتوآمد میکنند، برای ورود به این اماکن مقدس، نیاز به چادرهای امانی دارند. با چه نگاه فرهنگی امانت دادن چادر برای چند ساعت حضور در این اماکن صورت میگیرد؟ آیا یک طرح فرهنگی بر فرایند این کار حاکم است؟
به نظر میرسد همین مکانهای مذهبی اعم از مساجد و امامزادهها، فرصتی هستند برای تبلیغ امر حجاب. البته اگر این فرصت را از دست ندهیم و آن را نسوزانیم. شاید این فرصت را در زمان فعلی به یک اهرم نیمه سوز تبدیل کرده باشیم. گاهی حتی این سؤال در ذهنم شکل میگیرد: تا چه زمانی این اماکن به امانت دادن چادر و الزام به ورود با پوشش مناسب در این اماکن نظارت و توجه خواهند داشت؟ آیا فضای جامعه بر این رفتار متولیان تأثیر خواهد گذاشت و یا متولیان این اماکن خواهند توانست فرهنگ حجاب را رواج بیشتری دهند؟
به نظر میرسد اکثر افرادی که با پوششی غیر از چادر به این اماکن مراجعه میکنند، با اختیار خود و میل درونی اقدام به این کار میکنند. البته باید توجه داشت که گاهی این اماکن مقدس محلی برای شعبهی اخذ رأی، عقد ازدواج، یا برنامههای سیاسی_ فرهنگی، و... میشود. پس حضور در این اماکن مربوط به قشر خاصی نخواهد ماند. درنتیجه مخاطب این اماکن مقدس منحصر در قشر بهاصطلاح مذهبی نخواهد بود. حتی توریستهایی که برای بازدید از اماکن زیارتی مانند قم و مشهد وارد حرم میشوند، ملزم به پوشیدن حجاب هستند. امری که میتواند با یک پیوست فرهنگی، زبان گویای اسلام برای تبلیغ حجاب در عرصه بینالملل باشد.
شاید کسی بگوید: مگر رفتار و طرح متولیان این اماکن چقدر تأثیر دارد؟ آیا امانت دادن چادر برای چند ساعت میتواند همراه با کار فرهنگی باشد؟ مگر متولی اصلی ماجرای حجاب این اماکن هستند؟
میدانم که متولی اصلی مسئله حجاب را نمیتوان همین اماکن مقدس دانست، ولی نکتهی مهم در اینجاست که خود مخاطبان به سراغ این اماکن میآیند. یعنی یک رابطهی حسنه و یک پیوند بین این فرد، و عقیده به این مکان مقدس هنوز وجود دارد.
نکتهی دیگر تأکید رهبر انقلاب بر تبدیل امامزادگان به قطبهای فرهنگی کشور و مرکزی برای نشر معارف قرآن و عترت است. آیا همین نکته برای داشتن وظیفه در قبال مسئلهی حجاب کافی نیست؟
از سوی دیگر، کافی است به آمارهای حضور میلیونی مردم در این اماکن نگاهی بی اندازیم. تکثر و تعداد بالای اماکن مذهبی در ایران، این فرصت را در اختیار متولیان فرهنگی گذاشته است که در اکثر شهرهای ایران بتوانند مسئلهی حجاب را به شیوهای نو و جذاب به مخاطبان عرضه کنند. مشهد، قم، شهرری، امامزاده صالح و امامزاده داوود در تهران، زیارت شاهچراغ در شیراز و مساجد تاریخی در شهرهایی مثل کاشان، اصفهان، یزد و شیراز چند نمونهی معروف برای این ادعاست.
طبق بیان آماری رسمی ، در ششماههی نخست سال ۱۴۰۱، افزون بر ۶۷۰ هزار چادر برای تشرف به حرم رضوی امانتداده شده است.
طبق گزارشی خبری از آستان مقدس حضرت معصومه (سلامالله علیها) مربوط به سال ۱۳۹۸، در روزهای پرجمعیت میانگین دو هزار نفر از این چادرها استفاده میکنند.
مسئله از بُعدی نیز نگرانکننده است. پدیدهای به نام حجاب استایل! افرادی که برای کسب پول با اعتقادات و آموزههای دینی بازی میکنند تا کالای خود را بفروشند. تبلیغ حضور بدون چادر در راهپیمایی بزرگ اربعین نمونهای بود که در چند سال گذشته در فضای مجازی توسط همین افراد منتشر شد. تصاویر حضور حجاب استایلها و تبلیغ کالای خود در این اماکن نیز در فضای مجازی منتشرشده و حتی منحصر به اماکن مقدس در ایران نیز نمانده است.
در این میان، ما هستیم و فرصتی که هنوز از دستمان خارج نشده است.
🖋امیر خندان
جهت نقد و نظر در مورد مطالب
و تبادل کانال👇👇
@admin_delneveshtetalabe
یادداشتهای یک طلبه || امیر خندان
تشابه اسمی کانال در دوره ای که در تلگرام فعالیت داشتم نیز ماجراساز بود...
در ایتا هم چند کانال با نام های مشابه همین کانال وجود دارد...
اسم اصلی و فعالیت اصلی کانال همچنان ادامه دارد...
یادداشتهای یک طلبه || امیر خندان
فرصتهای نیمه سوز چند روز پیش رفته بودم مسجد جمکران. در طول هفته نیز گاهی توفیق زیارت حضرت معصومه (س
انتشار همین یادداشت در
نویسندگان حوزوی استان اصفهان
https://eitaa.com/howzavian_isfahan/412
سایت رحا مدیا (رسانه حوزه انقلابی)
https://rahamedia.net/?p=6785
و در کانال رحا مدیا
https://eitaa.com/rahamedia/15379
هدایت شده از رحا مدیا
💢 فرصتهای نیمسوز در نهادینهسازی حجاب 💢
⚠️ مکانهای مذهبی اعم از مساجد و امامزادهها، فرصتی هستند برای تبلیغ امر حجاب. البته اگر این فرصت را از دست ندهیم و آن را نسوزانیم. شاید این فرصت را در زمان فعلی به یک اهرم نیمه سوز تبدیل کرده باشیم. گاهی حتی این سؤال در ذهنم شکل میگیرد: تا چه زمانی این اماکن به امانتدادن چادر و الزام به ورود با پوشش مناسب در این اماکن نظارت و توجه خواهند داشت ‼️‼️
✍ امیر خندان
#حجاب
📎 متن کامل این مطلب را در سایت رحا مدیا بخوانید.
🌐 رسانه حوزه انقلابی (رحا مدیا)
🆔 @rahamedia
در مسجد مقدس جمکران
دعاگوی دوستان و اعضای کانال هستم...
اللهم عجل لولیک الفرج
دعا برای مردم لبنان که تحت شرایط سختی در جنگ زمینی با اسرائیل هستند فراموش نشه🌷
هدایت شده از چرکنویسی
_اینا چیه؟
+ریش...
_تو ریش داری؟
+آره.
_تو گوشواره نداری؟
+نه.مردا گوشواره ندارن.
_من ریش ندارم.
+خانمها ریش ندارن
دیالوگ نیمه تکراری این ماه ها با خواهرزاده دو ساله...
شناخت از دیدگاه فطرت
کتاب در 183 صفحه و 8 جلسه تنظیمشده است. نام هر فصل را جلسه گذاشتهاند زیرا این کتاب مجموعه درسهای دکتر بهشتی با عنوان «شناخت» در تابستان سال 1359 در واحد دانشجویی حزب جمهوری اسلامی بوده است. بهتبع همین این فصلها در کتاب نامگذاری نیز نشده اند.
تلاش شهید بهشتی در این سخنرانیها، بیان مسئلهی شناخت با زبانی ساده و قابلفهم برای مخاطبین بوده است. مخاطبینی که شاید مطالعات فلسفی نیز نداشتهاند. عمده انگیزه برای بیان این مسئله و پاسخ به شبهات نیز، حضور ادبیات و تفکرات مارکسیستی در دهه 50 و 60 بیانشده است.
این کتاب برای اولین مواجهه با مسئلهی شناخت و همچنین قرار گرفتن در ساختار آموزشی مناسب نیست. دلیل در همان گزارش جلسات اول مطرح شده است. البته این ادعا به معنای نفی مسائل علمی و بیان لطیف شهید بهشتی نیست.
هرچند برخی کتب شهید مطهری، پیادهسازی سخنرانیهای ایشان است، ولی به نسبت به این کتاب از نظم بهتری برخوردار هستند. شاید علت این مسئله نظارت خود شهید برای تبدیل نوارها به کتاب است. گاهی القای مفاهیم در حین سخنرانی با لحن و زبان بدن صورت میگیرد. ولی خواننده در مطالعهی یک متن با نوشتهها روبروست. اینکه این کتاب سالیانی بعد از شهادت دکتر بهشتی چاپشده است، نقیصهای است که جبرانپذیر نیست.
برای آشنایی با روش شهید بهشتی در بیان مسئلهی شناخت میتوان به این کتاب رجوع کرد؛ لکن این بهره برای کسانی بیشتر خواهد بود که به طور اجمالی و مقدماتی با مباحث شناخت و معرفتشناسی آشنایی داشته باشند؛ زیرا در زبان علمی چارهای جز شناخت اصطلاحات و گزارههای علمی نیست.
یادداشتهای یک طلبه || امیر خندان
شناخت از دیدگاه فطرت کتاب در 183 صفحه و 8 جلسه تنظیمشده است. نام هر فصل را جلسه گذاشتهاند زیرا ا
تشکر از دوستان کانال طلبگی تا اجتهاد
بابت بازنشر مطلب بالا
https://eitaa.com/talabegitaejtehad/6412
پرچمهای ماندگار
اربعین سال 1397 داستان اختلافافکنی بین ایران و عراق کمی تشدید شد. با چندنفری از دوستان تصمیم گرفتیم که مقداری هدیه برای کودکان عراقی و حتی زائران ایرانی تهیه کنیم. در فضای مجازی تصمیم خودمان را مطرح کردیم. یک نفر مبلغ تعدادی عطر حرم رضوی را تقبل کرد. داستانهایی در رابطه با همین عطرها رخ داد که باید وقتی دیگر در موردش بنویسم.
یکی از دوستان دوران دانشگاه پیام داد:« 14 پرچم مزین به نام مبارک علی ابن موسیالرضا بخر. من هزینهاش را میدهم».
با یکی از رفقا مشغول خرید پرچم، عطر، تسبیح، لوازمالتحریر و... شدیم.
14 پرچم را هم خریدیم. عکسهایش را برای دوستم ارسال کردم.
(اتفاقاً چندی پیش عکسهایش را در لب تاب داشتم میدیدم.)
قرار بود 4 نفر از قم تا برگشت باهم باشیم. وسایلمان خیلی زیاد شده بود. مقداری نمک تبرکی از حرم و جمکران هم به دستمان رسید. هم کوله داشتیم و هم دستهایمان پر از هدیه بود. داستان هرکدام مفصل است.
بگذریم...
دیشب پیامهای در گروه دوستان دوران دانشگاه را میخواندم. عکس یکی از رفقا را زده بودند. متن زیر عکس پیام تسلیت بود. فکر کردم از شوخیها و مسخرهبازیهاست. ولی چند پیام بعدی خیلی سریع تصویر ذهنیام را عوض کرد. همهی دوستان بهم ریخته بودند.
همان رفیقی که بانی پرچمها شده بود، امشب شب اول قبر را پشت سر میگذارد. امشب به مدد امام رضا و دعای خیر مؤمنین نیازمند است. همهی ما محتاج دعای خیر هستیم.
آقا رضا از میان ما رفت، ولی هرساله پرچمهای او درراه اربعین یادش را زنده نگه خواهند داشت.
روح مؤمنین مخصوصاً روح این دوست عزیز را با ذکر فاتحه و صلواتی شاد کنیم.
با توجه به اتفاقات سوریه
یادداشتی که قبلا در مورد یک مستند در مورد سوریه نوشته ام را دوباره خدمت شما همراهان عرضه میکنم👇
هدایت شده از یادداشتهای یک طلبه || امیر خندان
چند کلامی در نقد و بررسی مستند #برای_سما
👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3042705412C34cb363564
#یادداشت_های_یک_طلبه
@delneveshtetalabe
هدایت شده از یادداشتهای یک طلبه || امیر خندان
به بهانه سما
5شنبه 14 مرداد 1400 مستند 100 دقیقه ای #الی_سما(for sama) را با جمعی از دوستان دیدم.
مستند به روایت یک روزنامه نگار سوری که در مستند به نام وعد معرفی می شود تهیه شده ولی توسط شرکتی آمریکایی توزیع شده است.
مستند به خوبی بیننده را با خود همراه میکند و حس نفرت را قطره قطره در کام مخاطب می ریزد.در این مستند وعد از اتفاقات و جنگ حلب برای دختر خود سما روایت میکند.
فیلمبرداری این مستند توسط خود وعد و در طول جنگ حلب تهیه شده است.او از لحظه لحظه خاطره های شخصی مثل خانواده و ازدواج،بارداری و زایمان تا جنگ در شهر را با دوربین خود ضبط کرده ؛اما واضح است که در تهیه مستند از فیلم های دیگر و یا فیلم های بعد از جنگ حلب هم استفاده شده است.
1397سال ساخت مستند است ،سالی که آشوب های سوریه کمی فروکش کرده و آرامش جایگزین شده.
سراسر داستان مستند کودکان حضور دارند.روایت داستان هم حضور پدر و مادر سما در حلب است و اصرار آن ها بر ترک نکردن شهر و پافشاری برماندن شهر در برابر نظام حاکم و تعریف این اتفاقات برای کودک خود سما.مستند پر است از تصاویر کودکان کشته شده،بازی کودکان،لحظه به دنیا آمدن نوزادی در جایی که تبدیل به بیمارستان شده است؛آن هم در شهری جنگ زده و هر صحنه ای که بتواند احساسات را بر انگیزد.
گویا مستند بر اساس طرحی قبلی ساخته نشده است و مجموع فیلم های گرفته شده بر اساس طرحی تدوین شده اند.همین امر هم باعث ضعف هایی در مستند شده است.
فارغ از قالب مستند،جایزه ها و شرکت در جشنواره های بین المللی موضوعی است چالش برانگیز.
مستند ضعف های غیر قابل انکار و سوال های بی جواب بسیاری دارد اما چه چیز باعث شده که نامزد دریافت جایز اسکار شده و در سال 2018 جایزه چشم طلایی جشنواره کن را گرفته است؟؟و البته جشنواره ای در بریتانیا.
خلاصه کلام این است: #جنگ_روایت_ها
روایت وعد روایتی علیه بشار و خانواده اوست.روایتی است که در آن اصلا علت شروع جنگ و درگیری ها بیان نمی شود و حتی کلامی از چگونی پایان درگیری ها نیست.اصلا بحثی از داعش و تکفیری ها نیست.سر بریدن های داعش و به اسارت گرفتن زنان در این فیلم جایی ندارد؛چه رسد که انگیزه ها و علت بوجود آمدن داعش بررسی شود.
در این مستند خبری از اقدامات آمریکا و انگلیس نیست.اسمی از اسرائیل و مواضع آن هم نیست.حتی اسمی از ایران برده نمی شود.ولی حرف از بمباران های هواپیماهای روسی و نیروهای بشار بسیار.
مدافعان حرم،کشوری به نام سوریه،جنگی تمام عیار بین چندین کشور درسوریه؛کلمات فراموش شده در این مستند هستند.
وعد دائما میگوید که ما در حلب ماندیم و می مانیم و بشار اسد ما را می کشد؛همزمان همسر وی، دکتر حمزه؛ با مطبوعات جهانی مصاحبه تصویری میکند.خود وعد هم به راحتی فیلم هایش را در فضای مجازی نشر می دهد.در طول چند سالی که وی در این مستندروایت می کند حتی خانه ای هم می خرند.با کدام پول زندگی افراد داخل این مستند در جریان بوده است؟با کدام منبع مالی خانه و خوراکی خریده می شود؟چرا در آشوب و جنگ اینترنت شهر حلب قطع نمی شود؟مگر نه این است که به ادعای وعد این نظام است که آنها را بمباران میکند!؟درآمد این همه افراد داخل شهر حلب از کجا بوده است؟
خود وعد در دقایق پایانی مستند می گوید که همسرم چون با مطبوعات جهانی در ارتباط بود،می ترسیدیم که در جریان تخلیه شهرتوسط نیروهای بشار بازداشت شود.امّا این اتفاق رخ نمی دهد.چرا؟؟چرا بعد از بازگشت دوباره به حلب خبری از دستگیری وی نیست؟.
اما مستند ساکت است،چون وظیفه دیگری دارد...
https://eitaa.com/joinchat/3042705412C34cb363564
#یادداشت_های_یک_طلبه
@delneveshtetalabe
یادداشتهای یک طلبه || امیر خندان
وجود بهتر است یا عدم؟! (لطفاً این متن را نخوانید!) هرچند این سؤال فلسفی است ولی این متن فلسفی نیست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند سالتونه؟
گردش خورشید چه ربطی به سن من دارد؟
دقیق حساب کنید چند سالتونه؟
رابطه زمین و خورشید و سن چیه؟
عید ما در رابطه با این سه چه زمانی است ؟
#مشاهدات
پارکینگ موتور حرم مطهر_قم
خواستم سوار موتور شوم که نگاهم به سپر جلو موتور یاماها افتاد...
بعد از ظهر سه شنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۳
مهارت
کارهای مهارتی نیازمند تمرین و تکرار هستند.
اگر مقولهی نوشتن و نویسندگی را ، امری مهارتی بدانیم، از این قاعده مستثنی نخواهند بود.
یکی از تمارین نویسندگی روزنوشت است. روزانه به اندازهی نیم ساعت(حداقل)، و یا به تعداد کلمات خاصی باید نوشت. داستان، روایت، خاطره و یا از اتفاقات روزانهو...
متن زیر 117 کلمه از حدود هزار کلمه ای است امروز به عنوان روزنوشت نوشته ام.
👇👇👇👇
به نام خدای عجایب
واقعاً کارهای خدا عجیب است. چند داستاننویس معروف گفتهاند که دیگر داستانی در دنیا نیست که برایشان جالب باشد و همه را نوشتهاند. داستانها تکراری است. ولی به نظر من اینگونه نیست. تا خدا خداست داستانها ادامهدارند و جالب هستند. داستانهایی که اصلاً به ذهن هیچ بنی بشری نمیرسد را خداوند عالم خلق میکند. او خالق است. حتماً خالق داستان هم هست. خلق میکند و خلق میکند. نمیدانم به خداوند خلاق هم گفتهاند و یا فقط خالق!
مگر میشود هشت میلیارد انسان در روی کرهی زمین باشد و داستانها تمام شوند. وارد زندگی سادهترین بنیبشر که بشوی دنیایی از داستانها را میبینی. ولی لازمه این کار داشتن گوش شنوا و مهارتهای کافی است.
#روزنوشت
به مناسبت سالروز تکریم مادران و همسران شهدا
متنی که مربوط به روایتی است که در مورد مادر شهیدی در ایام وفات ام البنین نوشته ام
دوباره در کانال ارسال میکنم👇👇👇👇
هدایت شده از یادداشتهای یک طلبه || امیر خندان
کمتر از روضه، بالاتر از غصه.pdf
273.7K
به نام خدا
کمتر از روضه، بالاتر از غصه
نویسنده: امیر خندان
انتشار در فصلنامه فرهنگی هنری فرهنگ پایداری-سال سوم تابستان 1402-شماره هشتم-سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس- ص 30 الی 33
#مشاهدات
ساعت ۲۲:۴۶
سهشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۳ قم_ حرم مطهر
در سرمای هوا، مردم در این فضا چه میکنند؟ چه میخواهند؟ آیا مردم بیدین شده اند؟
این تصویر گوشه ای از حرم مطهر می باشد.
چقدر زود دیر میشود
باورتان میشود هفته بعد اول ماه رجب است...!