eitaa logo
« دل♡نوشــــت راز »
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
3.2هزار ویدیو
16 فایل
با سلامـ خدمت دوستان عزیز باماهمراه باشید با حرفهایی از جنس همکلامی با خدا و دنیایی از عشق، احساس، شور و مهربانی، و انگیزه
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿اونجا که سهراب سپهری میگه: وسیع باش و تنها و سر به زیر و سخت ‌‌🌱‌⃟🌸๛ •┈┈•❀🌸❀•┈┈• Join✨ @delneveshtraz
5.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای عهده دار مردم بی دست و پا حسین 🌿 ‌‌🌱‌⃟🌸๛ •┈┈•❀🌸❀•┈┈• Join✨ @delneveshtraz
‏"ابقَ قویّا، فَقِصّتُکَ لم تَنتَهی بعد . . ." قوی بمون، قصه‌ت هنوز تموم نشده ..🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌🌱‌⃟🌸๛ •┈┈•❀🌸❀•┈┈• Join✨ @delneveshtraz
1010_48507520441581.mp3
9.24M
عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم اکنون که پیدا کرده ام بنشین تماشایت کنم آرمان گرشاسبی✨ تقدیمی ‌‌🌱‌⃟🌸๛ •┈┈•❀🌸❀•┈┈• Join✨ @delneveshtraz
43.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*سـریال سالهای دور از خانه* «اوشین»🤩 *قسمت سی و چهارم* پارت ۱ تقدیمی کانال«دل♡نوشت راز» ‌‌🌱‌⃟🌸๛ •┈┈•❀🌸❀•┈┈• Join✨ @delneveshtraz
58.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*سـریال سالهای دور از خانه* «اوشین»🤩 *قسمت سی وچهارم* پارت۲ تقدیمی کانال«دل♡نوشت راز» ‌‌🌱‌⃟🌸๛ •┈┈•❀🌸❀•┈┈• Join✨ @delneveshtraz
50.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*سـریال سالهای دور از خانه* «اوشین»🤩 *قسمت سی وچهارم* پارت۳ تقدیمی کانال«دل♡نوشت راز» ‌‌🌱‌⃟🌸๛ •┈┈•❀🌸❀•┈┈• Join✨ @delneveshtraz
خیره‌ام به‌سایه‌ای که افتاده روی شِلال گیسوی تو در باد... به دو دست غایب روی سکان خسته‌ی ادراک که گیج این قایق خیالی‌ست در برکه‌ی متن گیج رفتار کلمات در گودی گلوی قلم خیره‌ام به‌دوران بی‌انتهای روز و شب که محو تماشای هیکل نحیف خاطره‌است خیره‌ام به سایه‌ی گسترده‌ات بر ضجه‌ی سکوت و سقوط بی‌اختیار این دو دست... فریبم دادند با بند‌نافی تنیده به‌پاهای سرکشم که هلاک جهیدن بود فریبم دادند با کشتی سوراخی که وسوسه‌ی نجات زمین بود فریبم دادند با نان‌بیار کباب‌ببرهای کودکانه که بوی استخوان سوخته می‌داد فریبم دادند با یک لقمه‌ی دیگر بابا تنومند می‌شوی و قوی فریبم دادند و از آغوش مادرم هولم دادند وسط ملال موهای شلِال تو در آتش حالا بیا و ببین که رسیده‌ام پله‌ی پاگرد می‌خوام از آخر قصه رَج بزنم به‌انحنای خسته‌ی سکان ادراک قایقی نبود تنها حمایت کاغذ بود در برکه‌ی متن جهان ویژه‌ی من دو متر قدِخمیده بود زیر سنگ‌ِلحد اصابت سنگ با قرنیه‌‌ی شفافم کودکی‌های ناتمام و رسیدن به‌ایستگاه سرد جنون! می‌بینی؟! تَوَهُم زیبایی کشنده‌تر از سیاهی‌ست فریبم دادند به‌نیابت از یک سایه به‌نیابت از تمام اسطورهای انتزاعی به‌نیابت از خیال این‌که روزی آفتاب بتابد به‌نیمه‌ی تاریک بی‌پناهی! تا در قیامتِ موهات، تن بسوزانم از بی‌نیازی، چه خیالی...!💔 احتمالاً روزی روی سنگ‌قبرم خواهی نوشت: اکنون و در این‌لحظه دیروز مُرد! حضرات لطفاً نخندید! ✍حسن سوری پ‌ن: کلمه‌ی شِلال در ادبیات لری به دو معناست: بالابلند، شُل و وارفته ‌‌🌱‌⃟🌸๛ •┈┈•❀🌸❀•┈┈• Join✨ @delneveshtraz