eitaa logo
دل‌نویس🇵🇸
149 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
968 ویدیو
64 فایل
برخیز زهرا تا علی از پا نیفتد عرش خدا بر دامن صحرا نیفتد... لینک کانال #دلنویس:🖋📒❤️ https://eitaa.com/delnevis_1363 لینک کانال دِبشمون😊👇🌷 https://eitaa.com/Debsh_1363 نشر مطالب همراه با لینک و نام نویسنده اشکالی نداره😊
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 «ما پنج تا» 🍂یکی یکی از گروه ما پنج تا لفت دادند. فقط من ماندم. _ نماز _چی؟ _نماز نماز استیکر خنده _ وای یادم رفت بخونم. میتونم شب قضاشو بخوونم _آره میتونی. برای صدمین بار پروفایل فاطمه را باز می کنم و خیره می شوم به صورتش که وقتی می خندید گونه هایش چال می افتاد. تازه چسب بینی اش را برداشته بود. می گفت باید خیلی مراقب باشم که چیزی نخوره به بینی ام. دردش وحشتناکه. 💥یک لحظه فکر می کنم به آن انفجار وحشتناک. درد کشید یا نه؟ همان لحظه های اول رفت یا طول کشید رفتنش؟ شاید اگر سه هفته پیش شهید نیاورده بودند توی مدرسه فاطمه نرفته بود گلزار. 🥺از کنار تابوت شهید گمنام تکان نمی خورد. از همان روز حال و هوایش عوض شد و گروه ما پنج تا را زد برای اینکه نماز خواندن را به هم یادآوری کنیم. نه که تارک دنیا شده باشد. فاطمه آدم مردن نبود. تازه کتاب کنکور خریده بود. آن روز توی مراسم گارد پرچم مدرسه می خواست خودش پرچم را ببرد بالا. من توی فکر این بودم که می تواند هم درس بخواند هم عروس بشود ولی او شهید شد. انگار این بهتر ازش برمی آمد. پرچم یک کشور را برده بود بالا. بچه ها دل و دماغ ندارند. چند روز دیگر باز می آورمشان توی گروه. شاید شدیم ما پنجاه تا یا ما پانصدتا یا ما پنج هزارتا... 📝زینب عطایی 🥀شهید فاطمه نظری _____________ 📌کانال روایت کرمان، روایتی متفاوت را برای شما دارد ✉️دوستان خود را به این کانال دعوت کنید👇 🔗https://eitaa.com/revayat_kerman
📌 «احتمالات» ▪️ روضهٔ حضرت رقیه(س) محمود کریمی، همان «من را ببخش اگر که...» را گوشهٔ سوله و همراه با تزریق سوخت موشک برای خودش پِلِی کرده و با لکنت‌زبان‌های حاج محمود، بغض گلویش را داده بیرون و لرزش شانه‌هایش تبدیل به ناله‌های خفیفی شده تا همرزمانش نفهمند گریه می‌کند. بعد مثل فرمانده شهیدش، دو رکعت نماز کنار هر خوانده و در سجده بعد از نمازش، دعا کرده که 🚀«این موشک‌ها فقط بر سر دشمنان اسلام فرود آیند» و بلند شده و ماژیک قرمز را از گوشه آورکتش درآورده و روی موشک نوشته صورتی و منم. حتی بلد نبوده بین کاپشن و صورتی و حریفت و منم، آندرلاین بگذارد. لحظه‌های آخر قبل از خروج موشک از سوله و قرار دادنش در لانچر، گوشی غیراندرویدی زاقارتش را درآورده و بدون رعایت هیچ‌کدام از اصول عکاسی، یکی از پرحس‌ترین و پربغض‌ترین عکس‌های روزهای اخیر را ثبت کرده. * ✨نمی‌دانم این عکس را خانواده هم دیده یا نه، ولی اگر آن مرد مقاومی که ما شب تدفین به خانه‌اش رفتیم، این عکس را دیده باشد و همانی را تصور کرده که از این ماجرا ساخته، اشک شوق و غم را با هم قاطی کرده و احتمالا هوس رفتن سر مزار دختر و همسر و دو خواهر و چهار خواهرزاده‌اش به سرش زده باشد. _ 📌کانال روایت کرمان، روایتی متفاوت را برای شما دارد ✉️دوستان خود را به این کانال دعوت کنید👇 🔗https://eitaa.com/revayat_kerman