eitaa logo
دلتنگ کربلا 🕊
1.3هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
5هزار ویدیو
46 فایل
حسین جان❤ کاش می شد وسط دست رساندن به ضریح مثل حجاج مِنا در حرمت می مُردیم... به یاد ⚘شهید امین رحیمی⚘ @deltangekarbalaa_3 #دلتنگ_ڪــღــربــلا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی شیخ عباس قمی صاحب کتاب شریف مفاتیح الجنان نماز جماعت را رها کرد و گفت من دیگه اینجا نماز نمیخوانم.. روایت آیت الله فاطمی نیا 🕌 @karbalaye_3 🏴
﷽ ‍ ڪاش تقدیر شهـادت بہ سرانجام شود... و ڪسےهست ڪہ میلش شده گمنام شود عشق یعنے حرم بےبے و من مےدانم! باید این سربرود تا دلم آرام شود. 🌷 🌷 ✨ 🕌 @karbalaye_3 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گل علی بابایی: 🌿بعد از گذشت ۳ سال فرماندهی میدانی نبردهای ضد تکفیری در سوریه، به کشور برگشت، چند روز بعد با او در خانه حسین بهزاد دیدار تازه کردیم، عجیب سرخوش بود، پرسیدم: حاج آقا قضیه چیه خیلی سر کیفی هستید. گفت: امروز همراه حاج قاسم برای تقدیم گزارش آخرین وضعیت سوریه به بیت رهبری رفتیم بعد از تشریف فرمایی آقا، حاج قاسم شروع به صحبت کرد و اسمی هم از بنده برد. ✨ناگهان حضرت آقا رو کرد به من و فرمود: آقای همدانی! عرض کردم: بفرمایید. آقا فرمودند: طی این سه سال از جنگ سوریه گذشته من در غالب قنوت نمازهایم شما را به اسم دعا کرده‌ام! حاجی با چشمانی اشکبار از شوق گفت: به خدا قسم با شنیدن همین فرمایش آقا، کل خستگی آن ۳ سال سرتاسر مصیبت و رنج، یک‌جا از تن و جانم بیرون رفت. 🌷 🕌 @karbalaye_3 🏴
🔥🔥🗡من فقط آهنگر بودم🗡🔥🔥 شخصی از اهالی کوفه می گفت که من آهنگر بودم و با سپاه عمر بن سعد به کربلا رفتم. هنگامی که لشکر به کنار علقمه رسید خیمه ای را اختصاص دادند به سلاح ها و من مسئول اصلاح آنها بودم. بعد از واقعة عاشورا شبی در خواب دیدم که قیامت برپا شده و مردمان مانند ملخ پراکنده و پریشان بودند و از شدت تشنگی زبان ها تا به سینه آویزان بود و من از همه تشنه تر بودم و زیر زمین گویی آتش بود. از گرمی، من خیال کردم پوست پایم ریخت و مغز من در حال جوشیدن بود. سوگند به خدا اگر به من می گفتند که بدنت را قطعه قطعه می کنیم و بعد جرعه ای آب به تو می دهیم حاضر بودم. در این وقت مردی نمایان شد که شعشعه جمالش همه را به خود جلب کرد و در حالی که بر مرکبی سوار و چندین هزار نبی، وصی، صدیق، شهید و صالح وی را همراهی می کردند از مقابل چشمانمان عبور کردند. بعد از ساعتی سوار دیگری آمد که چهره اش از نظر زیبایی مانند شب چهارده می درخشید و چندین نفر همراه او هستند که اوامر و نواهی او را عمل می کنند. من افسوس خوردم که چرا نمی توانم از این آقا آب بخواهم. دیدم آن آقا رو به خادمین خود کردند و فرمودند: « این شخص را بگیرید. » از فرشته ای که من را گرفته بود، پرسیدم: « این شخصی که به تو دستور داد که من را بگیری، کیست؟ » گفت: « حضرت خاتم الانبیا (صلی الله علیه و آله و سلم) » به شخص دیگری اشاره کردم و گفتم: « آن شخص کیست؟ » گفت: « ایشان نیز علی مرتضی (علیه السلام) هستند. » ناگهان چشمم به عمر بن سعد افتاد. زنجیر به گردنش آویخته بود و آتشاز دو گوش و چشمش بیرون می آید. من خدا را شکر کردم که از قاتلین حضرت نیستم. حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) به عده ای که در جلویم صف کشیده بودند فرمودند: « با فرزند من در کربلا چه کردید؟ » آنان هر کدام به کاری که در صحرای کربلا انجام داده بودند، اعتراف می کردند. یکی می گفت که من او را کشتم، دیگری می گفت که من آب را بر وی بستم، یکی می گفت که اسب را بر بدن وی تازاندم و...هر کدام در حال اعتراف بودند که ناگهان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ضجه ای زدند و فرمودند: آه پسرم، آه از کمی یاران، آه حسینم. این چنین با اهل بیتم بعد از من رفتار کردند، برادرم نوح ببین.» آنگاه به فرشتگان دستور دادند که اینها را به جهنم ببرید.شخصی را به حضور طلبیدند و به ایشان گفتند: « تو در سرزمین کربلا چه کردی؟ » گفتم: « من گناهی مرتکب نشدم » حضرت فرمودند: « مگر نجار نبودی؟! » گفت: « بله، من فقط عمود خیمة حصین بن نمیر را که در اثر باد شکسته شده بود را تعمیر کردم. » حضرت فرمودند: « سیاهی لشکر علیه فرزندم که بودی، بگیرید و او را به آتش افکنید. » همین که او را به طرف جهنم بردند، حضرت مرا طلبیدند و من به ناچار به اعتراف کردم که در کربلا آهنگر بودم و به اصلاح سلاح های لشکر عمر سعد پرداختم. حضرت فرمودند: « او را به جهنم ببرید. » فرشتگان عذاب مرا گرفتند و من را در حالی که ناله می زدم، به سمت جهنم می کشیدند. داشتم ناله و داد و فریاد می زدم که ناگهان از خواب پریدم و فهمیدم که در روز قیامت عذاب دردناکی در انتظارم است. این فرد پس از مدتی لال شد و یک طرف بدنش فلج شد و به خاطر خوابی که تعریف کرده بود همه از او منزجر و متنفر بودند تا اینکه به درک واصل شد. ( منبع: ناسخ التواریخ، ج۱، ص ) 🕌 @karbalaye_3 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ خدا چه شکلیه؟🤔 ✅ هرکی میخواد "قیافه خدا" رو ببینه کلیپ بالا رو نگاه کنه!😊👌🏼 🕌 @karbalaye_3 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀شهید علیرضا کریمی 🥀 تاریخ تولد: ۲۲ / ۶ / ۱۳۴۵ تاریخ شهادت: ۲۲ / ۱ /۱۳۶۲ محل تولد: اصفهان ، سیچان محل شهادت: فکه راوی ← از کودکی بیماری داشت کلی دوا و درمون اما فایده نداشت،دکترا گفتن دیگه زنده نمیمونه، نذر حضرت ابوالفضل(ع) شد و به طور معجزه آسایی شفا پیدا کرد علیرضا بزرگتر که شد به جبهه جنگ رفت در عملیات محرم در اثر اصابت گلوله خمپاره سر و دست و پای او مجروح شد اما دوباره به جبهه بازگشت. مسئولیت دسته دوم از گروهان حضرت ابوالفضل(ع) را به او می‌دهند در آخرین دیدار با خانواده اش به مادر می‌گوید: ما مسافر کربلائیم تا راه کربلا بازنگردد باز نمیگردیم در پایان آخرین نامه ای که فرستاد نوشته بود: به امید دیدار در کربلا. او در منطقه عملیاتی فکه- تنگه ابوغُریب هر دو پایش مورد هدف تیرهای دشمن قرار گرفت در جواب فرمانده اش که می‌خواهد او را به عقب بیاورد می‌گوید، شما فرمانده ای برو بچه ها منتظرت هستند علیرضا در حالیکه روی زمین افتاده و به سختی می‌خواست خودش را به سمت تپه ها بکشاند ناگهان یکی از تانک های دشمن به سرعت به سمت او رفته و از روی پاهایش رد می‌شوداو فقط ۱۶ ساله بود که شهید و مفقودالاثر شد ۱۶ سال بعد راه کربلا باز شد طبق حرفش درست همان روزی که اولین کاروان به صورت رسمی عازم کربلا شدند پیکرش پیدا شدو شب تاسوعای حسینی به شهرش بازگشتـــ . 🕌 @karbalaye_3 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
118.9K
پیامبر اکرم فرمودند: ✨🌱خدای شما می‌گوید: این نمازهای پنج‌گانه فریضه است؛ پس کسی که این نمازها را در زمان خود به جا آورد و محافظت بر آن‌ها نماید، روز قیامت مرا ملاقات خواهد کرد. و وارد کردن او به بهشت بر عهده من است؛ اما کسی که در زمان خود نمازها را به جا نیاورد و از آنها محافظت نکند، در این حالت بر عهده من است که اگر بخواهم او را عذاب کرده و اگر بخواهم او را ببخشایم.🌱✨ ⁉️"اشکال ما این است که برای همه چیز وقت میگذرایم به جز خدا. غافل از اینکه ان که به وقت ما برکت میدهد خداست."❔🤭 قسمتی شنیدینی از خاطرات شهید علیرضا کریمی💕 🌷 🕌 @karbalaye_3 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای شهیدان، عشق مدیون شماست هرچه ما داریم از خون شماست‌ ای شقایق‌ها و‌ ای آلاله‌ها دیدگانم دشت مفتون شماست… 🍃⚘🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز 🌷شهید امین رحیمی 🌷 🌴 صلوات 🌴 🌹اللّهُمَّ ✨🌹)صَلِّ ✨✨🌹)عَلَی ✨✨✨🌹)مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨🌹)وَ آلِ ✨✨✨✨✨🌹) مُحَمَّدٍ ✨✨✨✨🌹وَ عَجِّلْ ✨✨✨🌹)فَرَجَهُمْ ✨✨🌹)وَ اَهْلِکْ ✨🌹اَعْدَائَهُمْ 🌹اَجْمَعِین ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ 🕌 @karbalaye_3 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پِلاڪ‌راازگردنش‌درآورد.. گفتم‌:ازڪُجاتورابشناسند؟! گفت:آنڪہ‌باید‌بشناسد! میشناسد!... 🕊 🕌 @karbalaye_3 🏴
هـر قـدرڪہ‌نـمازهـایـت منـظم‌و‌اول‌وقـت‌بـاشـد؛ امـورزنـدگۍهـم‌تنـظیم‌خـواهدشـد... مـگرنمۍدانۍکہ‌رسـتگارۍوسـعادت، بـانـمازقـریـن‌شـده‌اسـت‌(:' 🕌 @karbalaye_3 🏴
ظهر شده بود. برای ناهار کنار یک رستوران ماشین رو نگه داشت. رفت ناهار گرفت و آورد تو ماشین که با هم بخوریم چند دقیقه ای که گذشت یکی از این بچه های فال فروش به ماشینمون نزدیک شد. امیر شیشه رو پایین آورد و از کودک پرسید: غذا خورده یا نه؟! وقتی جواب نه شنید، غذای خودش رو نصفه رها کرد و دست بچه رو گرفت و برد تو رستوران.... وقتی برمیگشتن کودک میخندید و حسابی خوشحال بود. ✍🏻به روایت همسر 🌷 🕌 @karbalaye_3 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پنجشنبه است؛ شادی روح پاکِ سردار دل‌ها؛ شهدای عزیزمون؛ جمیعِ اموات صلواتی همراه با سوره حمد قرائت کنیم... یاد ِعزیزانِ رفته بخیر💔 🕌 @karbalaye_3 🏴
یکی گفت:چه دنیای بدی، حتی شاخه های گل هم خار دارند! دیگری گفت:چه دنیای خوبی، حتی شاخه های پر خار هم گل دارند! عظمت در نگاه است، نه در چیزی که می نگریم. 🕌 @karbalaye_3 🏴
بدٺرین حالٺ یڪ عشق زمانے‌ست؛🍂 دلٺــنگ شوے! ڪار زِ دسٺ ٺو نیاید...💔 🕌 @karbalaye_3 🏴