دلتنگ کربلا 🕊
کشته منو دلشوره راه من ازت دوره ..❤️🩹 #اباعـبدالله 🕌@deltangekarbalaa_3 #ڪـانـال_دلتنگ_ڪــღــرب
.
آقایاباعبــداللّٰــہ ؛
عشقتنعمتِخداستبرایقلبم ..🩵🫀..′':))
رویای شب و روز من آقا حرم است
چشمان من آبستن دریای غم است
این اشک و توسل مرا هم بپذیر
هرچند بضاعت گدای تو کم است
لبیک یاحسین»
🕌@deltangekarbalaa_3
#ڪـانـال_دلتنگ_ڪــღــربــلا👆
یِکدَماَزیادِتُوفَارِغنَشَوَدخَاطِرِدِل💔
جَایخُوندَررَگمَا،عِشقتُوجریاندارَد:)✨️
#امام_حسین
🕌@deltangekarbalaa_3
#ڪـانـال_دلتنگ_ڪــღــربــلا👆
❤️کتاب #عارفانه
زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری
📌قسمت هشتاد و هشتم
دوبارهخوابیدم.اینبار چیز عجیبتری دیدم.
این بار مطمئن شدم که دیگر پسرم را نخواهم دید.
در عالم رویا مشاهده کردم که ملائکهی خدا به زمین آمده بودند!
هودج یا اتاقکی زیبا که در روزگار قدیم توسط پادشاهان از آن استفاده می شد در میان دستان ملائکه است.
آنها نزدیک ما آمدند و پسرم احمدعلی را در آن سوار کردند، بعد هم همهی ملائک به همراه احمد به آسمانها رفتند.
روز بعد چند نفر از همسایهها به خانهی ما آمدند و سراغ حسین آقا را می گرفتند!
گویا شنیده بودند که شهید محلاتی شهید شده و فکر می کردند حسین آقا همراه ایشان بوده.
من گفتم حسین آقا در خانه است.من ناراحت احمدعلی هستم.
آن روز مادر شهید جمال محمدشاهی را دیدم، این مادر گرامی را از سالها قبل در همین محل می شناختم.ایشان سراغ احمدعلی را گرفت، گفتم: بی خبرم.نمی دانم کجاست.
سیده خانم، مادر شهید جمال، هم رویای عجیبی دیده بود که بعدها برایم تعریف کرد.
ایشان گفت:« درعالم خواب، به نماز جمعهی تهران رفته بودیم، آن قدر جمعیت آمده بود که سابقه نداشت.
بعداعلام کردند که امام زمان(عج)تشریف آوردند و میخواهند به پیکر یکی از شهدا نماز بخوانند!
من با سختی جلو رفتم.وقتی خواستند نام شهید را بگویند خوب دقت کردم.از بلندگو اعلام کردند: شهید احمدعلی نیری».
ادامه دارد ...
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#احمدعلی_نیری✨
دلتنگ کربلا 🕊
❤️کتاب #عارفانه زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری 📌قسمت هشتاد و هشتم دوبارهخوابیدم.اینبار چیز
💢💢کتاب #عارفانه
زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری
📌قسمت هشتاد و نهم
خلاصه همان روز بود که دیدم رفت و آمد در اطراف خانهی ما زیاد شده.
پسرم مرتب می آمد و می رفت.
ظهر بود که از اخبار شنیدیم هواپیمای حامل شهید محلاتی مورد هدف قرار گرفته و ایشان به شهادت رسیدهاند.
و بعد هم آمدند منزل ما و خبر شهادت احمدعلی را اعلام کردند.
مراسم تشییع و تدفین و ختم احمد با حضور حضرت آیت الله حق شناس و عبارتی که ایشان در وصف پسرم فرمودند خیلی عجیب شده بود.
بعد از اینکه حضرت آقای حق شناس این حرفها را زدند، دوستان احمد هم آمدند و کراماتی که از او دیده بودند نقل کردند.
عجیب اینکه پسر من در خانه که بود یک زندگی بسیار عادی داشت.اما هیچ گاه از او مکروه ندیدم، چه رسد به گناه!
احمد رفت، اما می دانستم که او اهل این دنیا نبود.
او در این جهان ماندنی نبود.او هرلحظه آمادهی رفتن بود.
خدا هم او را در جوانی به نزد خود برد.
بعد از احمد تمام آنچه از او مانده بود را جمع کردیم، چندین جلد کتاب بود که همه را به حوزهی قم تحویل دادیم.
یکی از علما می گفت: این کتابها برای چه کسی بوده؟این ها حتی برای طلبه ها سنگین است!
ادامه دارد....
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شهید#احمدعلی_نیری
May 11
میشَوَدنیمِهشَبےگوشِهیِبِینالحَرَمِین مَنفَقَطاَشکبِریزَمتوتَماشابُکُنی..؟💔
#امام_حسین
شبتون حسینی✨✨
🕌@deltangekarbalaa_3
#ڪـانـال_دلتنگ_ڪــღــربــلا👆
#سلام_امام_زمانم💚
رضایٺ تو...
همہ آرزوے من اسٺ
لبخند تو...
تنہا شاخہ گلے اسٺ ڪہ
تمام زمین را بہ یڪ اشاره،
گلبــاران مےڪند...
صبحت بخیر آقاے دو عالم
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#لَـیِّنقَـلبیلِوَلِیِّاَمرِک
🕌@deltangekarbalaa_3
#ڪـانـال_دلتنگ_ڪــღــربــلا👆
از راه دور میدهم ارباب جان سلام
ذكرم فقط حسین ولاغیر میشود❣️
هر روز گر شود متبـرک به این سـلام
من مطمئـنم عاقبتم خیر میشـود✨️
صلیاللهعلیکیااباعبدالله ✋
🕌@deltangekarbalaa_3
#ڪـانـال_دلتنگ_ڪــღــربــلا👆
❤️ السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین ❤️
خورشید از حوالی گنبد طلوع کرد ..
صبح است و باز نام تو را میبرم
صبحتون حسینی♥️
🕌@deltangekarbalaa_3
#ڪـانـال_دلتنگ_ڪــღــربــلا👆
کیست آن نور که شد آینه گردان، ماهش
یازده صورت منظوم خدا همراهش
سوره ای بود که از سوی خدا نازل شد
آسمان گم شده در نقطه ی بسم ا... اش
محکماتی ست بر آیات خدا تشبیهش
عادیاتی ست که شد فتح و ظفر اشباهش
علی آن دَهر و دُخان واقعه ی هورایی
هدیه ای بود به زهرا و رسول ا... اش
با ترک خوردگی کعبه مُعیّن گردید
که خداوند از اوّل شده خاطر خواهش
حَبّذا خانه که شد حضرت زهرا جانش
حَبّذا خانه که شد ساقی کوثر شاهش......
🔸شاعر: علی کفشگر
🎊پیشاپیش ولادت امام علی علیه السلام مبارک باد🎊
🕌@deltangekarbalaa_3
#ڪـانـال_دلتنگ_ڪــღــربــلا👆
°•~💛
ایآنکهدرقلبمیودرکنارمنه؛
توآشکارتریندلتنگیمنی(:
#ظهرتونحسینی
↝′
🕌@deltangekarbalaa_3
#ڪـانـال_دلتنگ_ڪــღــربــلا👆
یهعکاسِهنرمندنوشتہبود:
آقایامامرضا!
ماعکاسخوبۍنیستیم..
ولۍشماخیلۍخوشعکسۍ❤️:)
↝′
🕌@deltangekarbalaa_3
#ڪـانـال_دلتنگ_ڪــღــربــلا👆
دلتنگ کربلا 🕊
یهعکاسِهنرمندنوشتہبود: آقایامامرضا! ماعکاسخوبۍنیستیم.. ولۍشماخیلۍخوشعکسۍ❤️:) ↝′ 🕌@delta
میگن برید کربلاتون ُاز امام رضا بگیرید ،
امام رضامون ُاز کی بگیریم ؟ .💔
#چهارشنبههایامامرضایی
↝′
﷽الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ﷽
✍امام علی(علیه السلام)
وقتی که علی حمله به لشکر می کرد
سرها را جدا ز روی پیکر می کرد
در عرشِ خدا از ته دل جبراییل
هویی می کشید و حیدر حیدر می کرد
🕌@deltangekarbalaa_3
#ڪـانـال_دلتنگ_ڪــღــربــلا👆
﷽الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ﷽
✍امام علی(عَلیه السّلام)
سلطان و زِ پا فِتاده می گوید علی
دارا و فقیرِ ساده می گوید علی
با مسجد و مُهر و منبر و سجّاده
میخانه و جام و باده می گوید علی
#نمازشبسیزدهمماهرجب👇
💙☘🍃درشب سیزدهم ، دو رکعت به دو سلام و در هر رکعت بعد از حمد سوره های یس و ملک و توحید را بخواند.
🌹تا جمیع فضیلت سه ماه(رجب-شعبان-رمضان) را دریابد و جمیع گناهانش آمرزیده شود
🍁جز شرک به خدا .
دلتنگ کربلا 🕊
💢💢کتاب #عارفانه زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری 📌قسمت هشتاد و نهم خلاصه همان روز بود که دیدم
❤️کتاب #عارفانه
زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری
📌قسمت نود
راوی : حاج مرتضی نیری
نوروز سال ۱۳۶۵از راه رسید.مراسم چهلم احمداقا نزدیک بود، برای همین به همراه مجید رفتیم برای سفارش سنگ قبر.
عصر یکی از روزهای وسط هفته با ماشین راهی بهشت زهرا(س) شدیم.
سنگ قبر و تابلوی آلمینیومی بالای مزار را تحویل گرفتیم، بعد کمی سیمان و مصالح خریدیم و سریع به قطعه۲۴رفتیم.
کسی در بهشت زهرا(س)نبود.نم نم باران هم آغاز شده بود.با خودم گفتم: کاش یکی دو نفر دیگه هم برای کمک می آوردیم.
همان موقع یک جوان، که شال سبز به گردن انداخته بود، جلو آمد و سلام کرد!!
بعد گفت:اجازه می دید من هم کمک کنم؟
ما هم خوشحال شدیم و گفتیم: بفرمایید.
من همینطور که مشغول کار بودم خاطراتی که با احمداقا داشتم را مرور می کردم.
من پسرعمو و داماد خانوادهی آن ها بودم.از زمان کودکی هم باهم بودیم.
هر بار که به روستای آینه ورزان می رفتیم شب و روز باهم بودیم.
احمد در دوران کودکی خیلی جنب و جوش داشت، به راحتی از دیوار بالا می رفت.
فوتبال خوبی داشت و...
اما وقتی نوجوان شد در مسیر معنویات قرار گرفت...
ادامه دارد ...
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شهید#احمدعلی_نیری❤️
دلتنگ کربلا 🕊
❤️کتاب #عارفانه زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری 📌قسمت نود راوی : حاج مرتضی نیری نوروز سال ۱
❤️کتاب #عارفانه
زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری
📌قسمت نود و یکم
حاج اقا حق شناس به خوبی به زندگی احمد جهت داد و او را به قله معنوی رساند.
کار نصب سنگ قبر انجام شد.برای اینکه تابلوی بالای مزار را نصب کنیم باید کمی از بالای قبر را گود میکردیم تا پایه های تابلو در زمین قرار گیرد.
باران شدید شده بود.لحظات غروب بود.خاک انجا هم سست بود.من روی زمین نشستم و با دست مشغول کندن شدم.
گودال عمیقی درست شد دست من تا کف گودال می رفت و خاک ها را بیرون میریخت.اما دیدم یک سنگ جلوی کار مرا گرفته...
این قدر فکرم مشغول بود ک فکر نکردم گودال خیلی عمیق شده و ممکن است به محل قبر برسم.!
دور سنگ را خالی کردم و ان را بیرون کشیدم. در آن لحظات غروب یک دفعه دیدم زیر سنگ خالی شد.!
با تعجب سرم را پایین اوردم.دیدم سنگی که در دست من قرار دارد از سنگ بالای لحد است و اکنون یک راه به داخل قبر ایجاد شده...!
رنگم پریده بود.چرا من دقت نکردم؟برای چی این قدر اینجا را گود کردم؟؟
همین که خواستم سنگ را به سر جایش قرار دهم ان چنان بوی خوشی به مشامم خورد که تا امروز هنوز شبیه آن را حس نکرده ام! می خواستم همین طور سرم را داخل گودال نگه دارم.....
ادامه دارد ...
امام و شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شادی روح همه شهدا صلوات...
شهید#احمدعلی_نیری❤️
✨
May 11