♨️جنگی که بود، جنگی که هست!
♦️وقتی لفظ قریب شد و #محتوا غریب، وقتی امتداد خاکریزهای دفاعمقدس از ۵۹ تا ۶۷ تعریف شد، وقتی کربلای همچنان جاری به کربلای جبههها یادش بخیر مبدل شد، دیگر نمیتوان جنگی که بود را به جنگی که هست پیوند داد.
♦️جنگی که بود را شهید کردیم.
#شهیدِ راهِ عوضیهای محافظهکار. شهیدِ راهِ تخریب ارزشها در قالبی به نام سازندگی! شهیدی که هر روز و هر لحظه، دمبهدم شهیدتر میشود. آنقدر دشنهای به نام توسعه را بر پهلویش کوباندیم که دیگر رمقی برای عرض اندامش باقی نماند.
♦️دفاعمقدس شهید است، شهیدی زنده و گمنام، که گمنام را باید تفحص کرد اما نه از بیابانهای تفتیدهی جنوب و قلههای سر به فلککشیدهی غرب، چرا که آنجا مامن و ماوای اوست.
♦️تفحص دفاعمقدس باید از #جام زهر آغاز شود که چه شد آنچه نباید میشد، و گامبهگام جلو آمد و ردِ خونِ دشنهها را کاوید تا به دستها رسید. دستهایی لطیف از جنس 👈سازش، سهمخواهی و مقدسمآبی، که ردی از پینه بر تارک آنها نبود.
♦️این دستها پشیمان بودند از راه طی شده، و متکبرانه و ظالمانه خود را قیمِ ارزش و اعتباری میدانستند که سهمی در باروری آن نداشتند، و از اینجا بود که پیشگوییِ آن شهیدِ مفقودِ در مجنون، رخ نمایاند و بازماندگانِ جنگ، سه دسته شدند!
♦️عدهای گفتند؛ بس کنید دیگر، چقدر از جنگ میگویید، بگذارید مردم نفس بکشند. دفاعمقدس برای اینان از اول هم مقدس نبود، بلکه جنگی بود مثل جنگهای دیگر، که با جام زهر و چه بسا پیش از آن به پایان رسید و تاریخ مصرفش به سر آمد. پس لاجرم باید نامش را، یادش را و هر آنچه که خاطرهای از آن را به اذهان متبادر میکرد، محو میکردند.
♦️و اما دستهای دیگر که در پوشش #مقدسمآبی جلوه کردند. ضربات اینان بر پیکرهی دفاعمقدس بسیار کاریتر بود. اینان #جنگی شیک و دوستداشتنی را ترسیم کردند، جنگی که هیچ خطری برای مسببینِ جام زهر و غارتگران بیتالمالِ مسلمین نداشت. جنگی که به هفتهای چفیه بر دوش، برای زدودن غبار فراموشی از مزارِ سنگیِ شهدا و نه اندیشه و سیرهی شهدا خلاصه میشد، جنگی که برای ویترینها مناسب بود.
♦️اینان خود را صاحب و مالک چیزی میدانستند که از اول هم نیاتشان در همراهی با آن صادق نبود. دفاعمقدس در منظر این طیف، ظاهری داشت که باید با شدت و غلظت هرچه تمامتر حفظ میشد و اما باطنش را باید نم نمک به بایگانی تاریخ میفرستادند، پس آنقدر پوسته و لعاب جنگ را برجسته کردند که باطنش به اغما رفت.
♦️و اما گروه آخر، #وفاداران به گذشتهای بودند که هر روز را دفاعمقدس و الیبیتالمقدس میدانستند. اینان خاکریزهای جنگ را از هویزه و طلائیه به دل شهرها کشاندند چون میدانستند و میدیدند که دشمنِ دیروز، اینک در اَشکالی دیگر قد برافراشته و میرود که ماحصل خون همرزمانشان را لگدمالِ معبرِ امیالی کند که بچههای گردان تخریب آن را پاکسازی کرده بودند.
♦️اینان هنوز بند پوتینهایشان را باز نکردهاند. هنوز بار تکلیف را بر دوش میکشند و هر روز در سنگری نو، در حال جهادند، و دمبهدم مجروح و مفقود و شهید میشوند و عاملی موثر بر جوشش و زایشِ نسلی امام ندیده، جنگ ندیده و شهید ندیده اما #انقلابیاند.
♦️دفاعمقدسِ اصیل، چه در دههی شصت و چه بعد از آن تا به اکنون، مرهون اندیشه و عملِ همین دستهی سوم است. اینانند که تحفه و سوغات فکه و اروند را به کف خیابانهای غرب آسیا کشانده و بیداری اسلامی را رقم زدهاند. اینانند که به تفحصِ خون شهیدان بر سنگفرش بانکها و وزارتخانهها و مجالس و محافلِ خواصِ بیبصیرت مشغولند.
♦️برای اینان دفاعمقدس نمرده است که با سوم و هفته و سالگردی، فاتحهاش را بخوانند و تمام. بلکه آن را اندیشهای جاری و ساری میدانند که تا ظهور کارکرد و برنامه دارد، و به همین خاطر است که میگویند 👈به حرمت خون شهیدان بیتالمال را غارت نکنید و اسلام+۱۷ را اسلام ناب معرفی نکنید!
♦️آری، جنسِ قصهی دفاعمقدسِ ناب و نه حداقلی، اینچنین است. و آنان که عمیقاً دل در گرو این ره دارند، ناگزیرند که بر آن صورت و سیرت، همزمان پایبند بمانند و گردوغبار جبههی امروز را توتیای چشمان به افق دوختهی خود کرده تا بتوانند آرام و قرار را از تروریستهای اقتصاد و فرهنگ و سیاست بربایند.
♦️و اکنون تو بگو ای جوان انقلابی؛ که از کدامین قبیلهای و در این جبهه، در پی چه میگردی؟! اینجا سَری که در آن سِری از نینوا نباشد را نمیخرند. پس دور شو از #اصحاب زر و زور، و هر آنچه که بوی مقدسمآبی و تحجر میدهد، و نوای کربلا همچنان جاریست را سر بده و حرکت کن!
✍ رفعت کاظمی_ عضو شورای مرکزی جریان مردمی عدالتخواه استان کهگیلویه و بویراحمد
✅دنانیوز رسانه عدالتخواهان
@denanews_ir