وقتی کتاب میخوانی، میتوانی به این فکر کنی که چند ساعت طول میکشد برسم به خط آخر یا قبل از خواب میرسم تمامش کنم و یا هر فکر دیگری با این مضمون که کم کم باعث میشود خودت را از کتاب خواندن محروم کنی.
پس میتوانی به اینها فکر نکنی، میتوانی سوارِ موج آهسته اما روانِ کلمات شوی، میتوانی جملات را درک کنی، میتوانی با پایان هر پاراگراف تفکر کنی، میتوانی برای خودت چای دم کنی یا قهوه بنوشی، میتوانی یک فایل از موسیقیهای بیکلام را پس زمینهی کتاب خواندنات کنی، میتوانی لذت ببری و جاری باشی و البته فارغ از عجله برای فتح این صفحه و رسیدن به صفحهی بعد.
چه بخواهی چه نخواهی به زودی به پایان کتاب خواهی رسید!
اگر چه حق داری از روند کتابی که برای خواندن انتخاب کردهای خوشت نیاید، اما حق نداری متوقف شوی! حق نداری بِگندی، حق نداری نفهمی!
میتوانی کتابت را عوض کنی!
کشف شباهتی که توی ذهنت مرور کردی درست است!
شبیه به زندگیست.بسیار زیاد شبیه به زندگیست.
#علی_سلطانی
☕️⚘️📚
جایِ تــو
میانِ این شعـرها،
بدجوری خالیست...
انگار "فعل" را از جمله
"چای" را از عصـرانه
"بوسه" را از"عـشق" دزدیده باشند...
#فاطمه_صابری_نیا
☕️⚘️📚
فقط یک استکان چایی بیاور چیز دیگر نه...
زمانی که تو میخندی برایم قند لازم نیست...
#مهدی_عابدینی
☕️⚘️📚
چای؟
قهوه؟
نسکافه؟
نمیدانم!
هر کدام دیرتر خنک و تمام شود
تا بهانهی با تو بودنم بیشتر شود : )
☕️⚘️📚
از همان روزی كه گفتی اهل چای و قهوه ام
كافه گردی می كنم شايدتو را پيدا كنم
#فلاحی_راد
☕️⚘️📚
این قهوه هم سرد شد ...!
حتما باز هم پشتِ آن ، ترافیک همیشگی گیر کردهای !
میدانی جانم؛ انتظار کشیدن ، دلهره دارد ... دلهره از اینکه نیایی ...
اما چشیدنِ این قهوه سرد ترسناک است ...!
بعضی چیزها نباید از دهن بیفتند ، چون دیگر طعم گذشته را ندارند. من از خیلی دیر آمدن میترسم !
بگذریم، شنیدهام فردا خیابانها خلوت است !
پس قرارمان فردا ، ساعت هفت ، همان کافه همیشگی !
👤#روزبه_معین
📘 از کتابِ:عطر چشمان او
☕️⚘️📚