eitaa logo
دلنوشته‌ای از دلی تنگ برای شهدا
761 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2هزار ویدیو
41 فایل
در هر زمان از شبانه روز که دلتان تنگ شد دلنوشته خود را برای ما بفرستید @amz_15
مشاهده در ایتا
دانلود
امام حسین (ع) در مسیر خود از مدینه به کربلا ابتدا به منزل «ذات عرق» رسید که در ذات عراق «بشر بن غالب اسدی‌» که از عراق می‌آمد با سید الشهدا ملاقات کرد و از اوضاع عراق باخبر شد. در همین منزل بود که فرزدق رسید و سئوال کرد: یا ابن رسول الله در موقع حج چرا عجله کردی؟ امام پاسخ داد: اگر من شتاب نمی‌کردم در مکه مرا دستگیر می‌کردند و با ریختن خون من در خانه خدا احترام کعبه را از بین می‌بردند. آن گاه حضرت از اوضاع کوفه و عراق سؤال کرد، فرزدق پاسخ داد: دل‌هایشان با تو و شمشیرهایشان علیه‌توست‌.» سپس کاروان امام از ذات عراق به سمت «حاجز» (که وادی است در مکه که مردم کوفه و بصره برای رسیدن به مدینه از این راه می‌روند و منزل و فرودگاه حجاج است) حرکت کرد. در این منزل بود که امام نامه‌ای به اهل کوفه نوشت (و آن در واقع پاسخ نامه مسلم بن عقیل بود) و خبر حرکت امام و همراهانش از مکه به سمت عراق به اهالی اطلاع داده شد و سپس حسین (ع) نامه را به «قیس بن مسهر صیداوی‌» داد تا همراه عبدالله بن مقطر به کوفه برساند. قیس و همراهش چون به قادسیه رسیدند، جاسوسان عبیدالله آنان را شناسایی کردند، و «حصین بن نمیر تمیمی‌» را دستگیر کرد و چون قیس نامه را خورده بود و حاضر به افشای متن نامه نشد، به دستور ابن زیاد او را از بالای ساختمان دارالاماره کوفه به پایین پرتاب کردند و به شهادت رسید. امام و همراهانش سپس از حاجزبه «عیون‌» آمدند (و آنجا فرودگاه زوار بصره بود که در آن گودال‌هایی وجود داشت که آب در آن‌ها جمع شده بود.) در این محل «عبدالله بن مطیع عدوی‌» به حضور امام رسید و امام را از عزیمت به کوفه منع کرد. امام در پاسخ فرمود: «احترام به خدا و رسول (ص) و قریش و عرب به این است که من زیر بار زور نروم» و حرکت کرد. سپس کاروان امام از عیون‌، به منزل «حزیمه‌» رسید و یک شب در این منزل اقامت گزید و آن گاه راهی «زرود» از منازل معروف بین مکه و کوفه شدند. در این محل امام با «زهیر بن قین بجلی‌» که عازم سفر حج بود، ملاقات کرده و زهیر سرانجام به حسین (ع) پیوست. بنا به نوشته پاره‌ای از منابع در همین منزل امام از شهادت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه و تغییر کوفه مطلع شد. بسیار نگران و پریشان حال شد و با صدای بلند گریست. در هر حال حسین (ع) چون از کشته شدن مسلم و هانی و نیز قتل دو پیکی که به کوفه فرستاده بود، مطلع گشت، همراهان خود را فرا خواند و چون می‌خواست ذمه مردم همراهش را از تعهد، آزاد سازد به آنان گفت: «خبر جان‌گدازی به من رسیده است، مسلم وهابی کشته شده‌اند. شیعیان ما را رها کرده‌اند. حالا خود می‌دانید، هر که نمی‌خواهد تا پایان با ما باشد، بهتر است راه خود را بگیرد و برود» گروهی رفتند این گروه مردمی بودند که دنیا را می‌خواستند، گروهی هم ماندند و آنان مسلمانان راستین بودند. پس از حرکت از «زرود» امام و همراهانش هنگام غروب به سرزمین «ثعلبیه‌» رسیدند. به نوشته برخی منابع «عبدالله بن سلیمان‌» و «خدری بن مشعل‌» و احتمالاً «عبدالله بن سلیم‌» و «المنذری بن مشعل‌» که پس از پایان مراسم حج قصد داشتند خود را به امام برسانند در بین راه با مردی از قبیله بنی اسد روبه رو شدند و از وی اوضاع کوفه را پرسیدند، گفت‌: من بیرون نیامدم‌، مگر شاهد قتل مسلم بن عقیل و هانی بن عروه بودم‌. دیدم کشته آن‌ها را در بازار روی زمین می‌کشیدند. آنان پس از ملاقات خود را به کاروان امام رسانیده و از آن حضرت خواستند که از این سفر منصرف شود، ولی امام نپذیرفت و فرمود: قضای الهی جاری می‌شود و من‌مامورم به این سفر بروم‌. پاره‌ای از منابع هم برخورد امام حسین (ع) و فرزدق را در این محل می‌دانند. در هر حال امام و همراهانش از ثعلبیه به طرف منزل «شقوق‌» حرکت کردند. در این محل هم امام با مردی که از کوفه می‌آمد، برخورد کرد و از وی خبر حوادث کوفه را گرفت‌. *باشگاه خبرنگاران جوان @dghjkb
در این منزل امام جنایات بنی امیه و کشتار اصحاب پیامبر (ص) و دوستان علی (ع) را برای حاضران متذکر شد. سپس کاروان امام و همراهانش در منزلی به نام «زباله‌» وارد شد. در این سرزمین مردی خبر قتل «قیس بن مسهر صیداوی‌» را داد و باز هم امام در حالی که بسیار متأثر بود، در جلسه‌ای که تشکیل داد، همراهان خود را در جریان حوادث قرار داد و از آنان خواست هر که می‌خواهد برگردد. سپس قافله از زباله حرکت کرد تا به منزل «بطن العقبه‌» پیش رفتند و پس از اقامت کوتاهی به طرف منزل «شراف‌» یا «اشراف‌» حرکت کردند دراین منزل شب را ماندند کاروان پس از استراحت مقداری آب برداشتند و نزدیک نیم روز راه پیمودند؛ که با سپاه اعزامی عبیدالله بن زیاد به فرماندهی «حر بن یزید ریاحی» روبه رو شدند. امام و اصحابش به سمت «ذوحسم‌» حرکت کردند. در اینجا بود که حر راه بر کاروان امام بست‌. امام فرمود: «این مردم مرا به سرزمین خود خوانده‌اند تا با یاری آنان بدعت‌هایی را که در دین خدا پدید آمده است‌، بزدایم. این نامه‌های آنهاست و دستور داد تا دعوت نامه‌های مردم کوفه را به حر نشان بدهند، حال اگر پشیمان‌اند بر می‌گردم» حر گفت‌: «من از جمله نامه نگاران نیستم و از این نامه‌ها هم خبری ندارم. امیر من‌، مرا مأمور کرده است‌، هرجا تو را دیدم، راه بر تو گیرم و تو را نزد او ببرم‌.» بدیهی است که امام حسین (ع) پیشنهاد وی را نمی‌پذیرد و او هم امام را رها نمی‌کند تا به حجاز برگردد و حتی به او اجازه نمی‌دهد که در منزلی آباد و پر آب و علف فرود آید. سرانجام پس از مذاکرات بسیار موافقت شد تا کاروان امام به راهی برود که نه به سوی مکه باشد و نه به سوی کوفه‌، تا دستور جدید عبیدالله بن زیاد برسد. در همین منزل (ذوحسم‌) بود که امام خطبه بسیار مهمی ایراد کرد و به برخی اهداف خود از قیام اشاره کردند. در گرمای ظهر امام دستور داد تا یارانش سپاهیان حر را که بسیار تشنه بود، سیراب سازند و در حالی که سیدالشهدا و همراهانش به طرف قادسیه پیش می‌رفتند، حر با لشکریانش به فاصله کوتاهی آنان را تعقیب می‌کرد تا اینکه به سرزمین وسیعی به نام «بیضه‌» رسیدند. در این منزل امام برای سپاه حر خطبه‌ای خواند وقایع را برای آنان به روشنی بیان کرد. سپس قافله مکه از بیضه وارد سرزمینی به نام «الرهیمه‌» شد. در اینجا با مردی از اهل کوفه به نام «ابوهرم‌» ملاقات کرد، و در پاسخ به سؤال وی در مورد علت خروج از مکه‌، انگیزه قیام و حرکت خود را بیان فرمودند. کاروان امام سپس به محلی به نام «عذیب‌» رسیدند و امام از اصحاب خود پرسید: راه از کدام طرف است؟ بنا به اظهار برخی از منابع، «طرماح بن عدی الطائی‌» که از کوفه آمده بود، راه را به امام نشان داد و از آن حضرت خواستند تا بازگردد. امام در پاسخ فرمود: خداوند تو را جزای خیر بدهد، اما من معاهده‌ای با این مردم و عهدی با خدا دارم که باید بدان عمل کنم‌» این سخن‌ها را گفتند و رفتند تا به منزل «قصر بنی مقاتل‌» رسیدند. در منزل قصر بنی مقاتل امام با «عبدالله بن حر جعفی‌» ملاقات کردند و از وی خواست که در این سفر همراه او باشد ولی او قبول نکرد و از امام خواست تا اسب و شمشیر او را بپذیرد. حسین (ع) دیگر اعتنایی به او نکرد. پس از حادثه عاشورا وی پیوسته تأسف می‌خورد که چرا چنان توفیق بزرگی را از دست داده است. حسین و همراهانش پس از برداشتن آب بسیار، شبانه از قصر بنی مقاتل به طرف «نینوا» (از قراء کوفه‌) حرکت کردند و صبحگاهان به این محل رسیدند. اینجا بود که قاصدی به نام «مالک بن نسر کندی‌» نامه‌ای از عبیدالله بن زیاد به این مضمون برای حر آورد: «چون این نامه و فرستاده من رسید بر حسین سخت بگیر و او را جز در بیابان بی‌پناهگاه و بی‌آب فرود نیاور، من فرستاده خود را مأمور کردم که با تو باشد و او تو را رها نخواهد کرد تا مرا از اجرای اوامر آگاه سازد». *باشگاه خبرنگاران جوان @dghjkb
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️ قدرتِ عرفه، در جبرانِ تمام جاماندن‌های انسانها در رمضان، یک راز دارد! این راز، نه فقط مخصوصِ ایّام‌اللهِ عرفه، که فرمولی طلایی برای تمام دقائق عمر انسان است! رازی که اگر بدان برسیم، ابتدایِ بی‌نیازیِ ماست از تمام عالَم و آدم💫! ※ ویژه روز @dghjkb
عید غدیر یک بُعد مسئله ]غدیر[، مسئله‌ی جهت اسلام و سمتگیری حرکت اسلامی است که این جزو اعتقادات ماست؛ این جنبه‌ی ولایت است، اعتقاد به مسئله‌ی امامت و نصب امام از سوی پیغمبر یعنی در واقع از سوی خداوند متعال. این یک بُعد قضیه است، که اگر با چشم تحقیق مسلمین به این حادثه نگاه کنند، همه این معنا را تصدیق خواهند کرد که این حرکت عظیم پیغمبر در میانه‌ی راه حج، برگشت از حج، در وسط بیابان، در سال آخر عمر، با آن مقدمات، با آن مؤخرات، نام بردن از امیرالمؤمنین، معرفی کردن امیرالمؤمنین به اینکه «من کنت مولاه فهذا علىّ مولاه»، هیچ معنائی جز تعیین خط حکومت و ولایت در اسلام بعد از رحلت پیغمبر اکرم ندارد. معناش فقط همین است. محققین دنیای اسلام در طول تاریخ همین معنا را احساس کرده‌اند و فهمیده‌اند از این حادثه و این عبارت پیغمبر. معلوم میشود که از نظر اسلام، مسئله‌ی حکومت فقط این نیست که یک قدرتی بیاید در رأس جامعه‌ی اسلامی قرار بگیرد و کارائی داشته باشد برای اداره‌ی حکومت و زندگی مردم با نظم و انضباط اداره بشود؛ مسئله فقط این نیست از نظر اسلام، بلکه حکومت در نگاه اسلامی معنای امامت دارد. امامت یعنی پیشوائی جسم و دل؛ هردو. فقط حاکمیت بر اجسام نیست، اداره‌ی زندگی دنیائی و روزمره‌ی متعارف مردم نیست؛ مدیریت دلهاست، تکامل بخشیدن به روحها و جانهاست، بالا بردن فکرها و معنویتهاست. این معنای امامت است. اسلام این را میخواهد. ادیان دیگر هم همینجور بوده‌اند. حالا از ادیان دیگر، سند باقیمانده‌ی متقنی در دست بشر نیست، لکن اسلام سند روشن دارد. حرکت اسلام، پیدایش اسلام برای اداره‌ی زندگی بشر، این معنا فرق جوهری و معنوی را با همه‌ی حرکتهای دیگر دارد. دنیا و آخرت را میخواهد اداره کند، تکامل و تعالىِ حقیقىِ انسان را در کنار اداره‌ی زندگی روزمره‌ی مردم به عهده بگیرد. این، همان معنای امامت است. خود پیغمبر هم به این معنا امام بود که در آن روایت امام باقر (علیه‌الصّلاةوالسّلام) در منی، در میان جمعیت، حضرت صداشان را بلند کردند، فرمودند: «انّ رسول‌اللَّه صلّی اللَّه علیه و آله کان هو الامام»؛ پیغمبر امام بود. امام یعنی حاکمیت دین و دنیا در زندگی مردم. خوب، این یک بُعد قضیه است که این بُعد اعتقادی است و شیعه با این مشعل درخشان، با این منطق روشن، در طول قرنهای متمادی توانسته است حقانیت خود را برای همه‌ی دلهائی که جستجوگر بودند و با انصاف بودند، اثبات بکند. اینکه شیعه توانسته است بماند و رشد کند، در میان این همه موانع و اشکالاتی که وجود داشته است و فشارهائی که بوده است در طول تاریخ، این به پشتیبانی و اتکاء به همین منطق قوی و روشن بوده است. اگر این منطق قوی نبود، شیعه مضمحل میشد و از بین میرفت. این منطق، منطق بسیار مستحکمی است.۱۳۸۶/۱۰/۰۸ بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم در روز عید سعید غدیر خم‌ پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی @dghjkb
❓سوال؛ 🖋با وجودی که علاقه زیادی به نماز شب خواندن دارم و هر شب هم به فکر بلند شدن برای آن هستم ولی توفیق آن را به دست نمی‌­آورم بفرمایید چه کنم؟ پاسخ؛آیت الله خوشوقت؛ ✅ شما به جای علاقه به نماز شب، علاقه به ترک گناه پیدا کن همه چیز درست می‌­شود به آن علاقه نداری و آن را انجام می‌­دهی و از این طرف به نماز شب علاقه داری خدا به عکس کرده است گفته است شدت علاقه را به ادامه تقوا و ترک گناه باید داشته باشی این را نداری، ضعیف داری، اثر نمی­‌کند و آن را قوی داری و چون گناه مانع آن می‌­شود آن پیش نمی‌­آید. نماز شب یادتون نره @dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ : از دعای عرفه‌ی امام حسین(علیه‌السلام) تا همه‌ی گفته‌های امام حسین(علیه‌السلام) تا همه‌ی بیاناتی که در آنجا انجام گرفت، تا آخرین آن که در مجلس یزید بود. همه‌ی اینها با دقت، خرد و کوچک و بزرگش با دقت انجام گرفته... یک ترسیم، یک‌ زیبایی ویژه‌ای داده این حادثه‌ی کوتاه کربلا، همه‌ی ثانیه‌های اون و همه‌ی ذرات حادثه‌ی اون ارزشمند است برای بشریت... انگار حادثه‌ی کربلا، مثل نوش دارویی است برای شفای بشریت، برای علاج بشریت، دارویی است برای درمان نفس بشریت، برای علاج ما در این دنیای فانیِ زودگذری که ازش عبور میکنیم. @dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 ۳ خصوصیت شب عرفه در بیان حاج آقا مجتبی تهرانی 🔵 برای غیر خیلی دعا کنید. 🌱التماس دعای فرج 🌱التماس دعا برای همه عزیزان ملتمس دعا 🌱التماس دعا برای شفای همه بیماران 🌱التماس دعا برای رفع گرفتاری از همه مردم 🌱التماس دعای شهادت در رکاب امام زمان عج برای همه دوستداران 🌱ان‌شاءالله @dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
،، حاج مهدی سماواتی | روضه سوزناک امام حسین علیه‌السلام علیه‌السلام حاج مهدی @dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) می‌فرمایند؛ 🌱خداوند در هیچ روزی به اندازه روز عرفه، بندگان خود را از آتش جهنم آزاد نمی‌کند. سنن‌الکبری، ج۵ ،ص۱۹۲ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم @dghjkb
أَشْكُو إِلَيْكَ غُرْبَتِي وَ بُعْدَ دَارِي ...(دعای عرفه) 🍃خـدایـا دلم برایت تنگ شده به تنهایی حسین رحم کن ... ... @dghjkb
ترنم دعاي عرفه در جبهه اهميت شب و روز عرفه، مثل روز و شبهاي جبهه است، فرصتي كوتاه براي جاماندگان و نيازمندان؛ شب عمليات، در جبهه مثل شب عرفه در عرفات، بايد آماده مي بودي خصوصا به لحاظ روحي، بايد رابطه خودت را باخدا اصلاح كرده بودي و اگر كسي برايش مساله مرگ حل نشده بود شب عمليات، مثل بعضي حجاج درجا مي زد. شب عمليات، آنهايي كه حواسشون جمع بود، از قبل آماده شده بودن و «ره صدساله را يك شبه رفتند». مداحي براي حضرت امام حسين عليه السلام توي جبهه خيلي شجاعت مي خواست، آنجا جاي شعار نبود، اگر مي گفتي «ياليتني كنت معكم» و «يا به ابي انت و امي»، ميدان امتحان هم مقابلت بود و زود معلوم مي شد اهل عمل هستي يا نه. شهيدان بزرگواري چون «داود عابدي، سيدعلي زواره، مسعود ملا، غلامعلي رجبي، سيد جمال آزادي، سيد قريشي، سيدعطا ميرمحمدي، اكبر قدياني؛ داود دهقاني، مصطفي ملكي، حسين مصطفايي، محمد جواد روحي فر، جلال ابراهيمي و ... »؛ جانبازاني مثل حاج محمود ژوليده و مرحوم حجت الاسلام آقا سيدعلي نجفي با ذكر اباعبدالله الحسين عليه السلام و روضه خواني بر مصيبت اهل بيت در روز عرفه فضاي معنوي در راستاي ايستادگي و مقاومت رزمندگان در برابر دشمن ايجاد مي كردند. عرفه را قدر بدانيم؛ خيلي سفارش شده دعا كنيم، دعاي خير كه اين دعاها به اجابت مي‌رسد. غروب عمليات كربلاي 5 پشت خاكريز شهيد ذبيح الله يوسفيان اشك مي ريخت، ساعتي بعد، شد آنچه خواست و ذبيح الله ذبيح خدا شد. امشب مثل شب عمليات است، يكي از بزرگترين فرصت‌هايي است كه داريم، از شب عرفه تا روز بعد غروب روز عرفه زمان بسيار زيادي است، هر لحظه‌ روز عرفه، مثل روزهاي جبهه گرانبهاست؛ به خصوص براي دعا و درخواست از خداوند. اينجا شما مي خواهي خدا برايت كاري بكند، در جبهه شهدا براي خدا، كار مي كردند، اين فرصت عرفه، بهترين فرصت است، فرصت هاي جبهه را هركس از دست داد، جا ماند، حاجي هم اگر از عرفات، جا بماند، چاره اي ندارد. اگه مي‏خواهيم مشكلاتمان را حل كنيم، بياييم ‌اين چند ساعت را در خانه خدا برويم. شهدا را واسطه قرار دهيم و بخواهيم؛ چه حاجت‏هاي مادي چه معنوي، همه را از خدا بخواهيم. امروز تاثير دعا خيلي زياد است، درباره ديگران اگر دعا كنيم، چند برابر به ما اعطا می‌کند. از: رضا رضايي مجد اجتمام * 1095 * 3063 *خبرگزاری جمهوری اسلامی"ایرنا" @dghjkb