◾️🔹◾️🔹◾️🔹◾️🔹◾️🔹◾️🔹◾️🔹
آﯾﺖ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻼﻣﻪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﯾﯽ (رحمة الله عليه) :
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺑﻪ ﻫﯿﭻ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﻣﻌﻨﻮﯾﺖ ﻧﺮﺳﯿﺪ، ﻣﮕﺮ ﺩﺭ ﺣﺮﻡ ﻣﻄﻬﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ علیه السلام ﻭ ﯾﺎ ﺩﺭﺗﻮﺳﻞ ﺑﻪ ﺁﻥ ،
«این کتیبه های سیاه که بر در و دیوار حسینیه و محل عزاداری نصب کرده اند، ما را شفاعت می کنند».
#آیت_الله_طباطبایی ره
@dghjkb
4_5911406627583428693.mp3
3.43M
🔳 #زمینه #شب_سوم #محرم
🌴دیشب خواب بابامو دیدم دوباره
🌴نور بهشتی دیدم بر چهره داره
#حمید_علیمی
@dghjkb
وقایع سوم محرم - خریداری اراضی کربلا توسط امام حسین علیهالسلام:
در روز سوم محرم، امام حسین (ع) در سرزمین کربلا مستقر شدند و عمربن سعد با لشگریان خود وارد صحرای کربلا شد.
طبق تاریخ امام پس از استقرار در سرزمین کربلا دستور برپایی خیمهها را میدهند، ولی با یک تفاوت بزرگ، در سفرهای گذشته خیمهها بر روی تپه و بلندی بر پا میشد، اما این بار امام دستور میدهند که خیمهها بر روی سطح صاف و یا فرورفتگی بر پا شود. شاید منظور از این دستور امام این بود که کودکان و زنان در میدان جنگ و درگیری چیزی را مشاهده نکنند تا دچار ترس و وحشت نشوند.
حربن یزید ریاحی که از سوی دشمن مامور شده بود تا با سپاهیانش راه را بر امام ببندد در مقابل کاروان امام خیمه میزند و در اولین اقدام عبیدالله را از ورود امام به کربلا با خبر میسازد.
خریداری اراضی کربلا:
از اتفاقاتی که در روز سوم محرم به روایت تاریخ رخ داده است، خرید زمین کربلا توسط امام حسین(ع) بود. امام زمین کربلا را از اهل نینوا خریدند و شرط کردند که هر کس که علاقمند به زیارت قبور شهدا و قبر حضرت بود او را پذیرایی کرده و هدایت کنند.
ورود عمر بن سعد به کربلا:
عبیدالله بن زیاد در روز دوم محرم نامهای را برای امام ارسال میکند و مینویسد که یزید مرا فرمان داده که یا از تو و یارانت بیعت گرفته و تسلیم ما شوید و یا شما را زنده نگذارم. امام حسین (ع) جواب نامه عبیدالله را نمیدهند و به فرستاده او میفرمایند که برای عبیدالله بن زیاد عذابی سخت در انتظار است.
بدین ترتیب عبیدالله، عمربن سعد را فرمان داده تا به جنگ با امام برود. عمر بن سعد که وعده حکومت بر ری را از عبیدالله گرفته بود از جنگ با امام حسین(ع) میترسد و فرمان عبیدالله را قبول نمیکند. اما عبیدالله شرط حکومت بر ری را جنگ با امام حسین(ع) میخواند و عمر بن سعد در شرایطی که اطرافیانش او را از این کار منع میکردند قبول کرد که به جنگ با امام حسین(ع) برود.
بالاخره عمر بن سعد در روز سوم محرم با 4 هزار سپاه از اهل کوفه به کربلا داخل میشود.
هنگامی که عمر بن سعد به کربلا وارد شد، عزرة بن قیس احمسی را نزد امام حسین علیهالسلام فرستاد تا از امام سؤال کند برای چه به این مکان آمده است و چه قصدی دارد؟ چون عزره از جمله کسانی بود که به امام نامه نوشته و او را به کوفه دعوت کرده بود از رفتن به نزد آن حضرت شرم کرد. پس عمر بن سعد از اشراف کوفه که به امام نامه نوشته و او را دعوت به کوفه کرده بودند خواست که این کار را انجام دهند. تمامی آنها از رفتن به خدمت امام حسین علیهالسلام خودداری کردند. ولی شخصی به نام کثیر بن عبدالله شعبی که مرد گستاخی بود برخاست و گفت: من به نزد حسین رفته و اگر بخواهی او را میکشم. عمر بن سعد گفت: چنین تصمیمی را فعلا ندارم، ولی به نزد او برو و از او سؤال کن به چه منظوری به اینجا آمده است؟
کثیر بن عبدالله به طرف امام حسین علیهالسلام رفت، ابوثمامه صائدی که از یاران امام حسین علیه السلام بود چون کثیر بن عبدالله را مشاهده کرد به امام عرض کرد: این شخص که میآید بدترین مردم روی زمین است، پس ابوثمامه راه را بر کثیر بن عبدالله گرفت و گفت: شمشیر خود را بگذار و نزد حسین برو! کثیر گفت: به خدا سوگند که چنین نکنم! من رسول هستم، اگر بگذارید، پیام خود را میرسانم در غیر این صورت برمیگردم. ابوثمامه گفت: من دستم را روی شمشیرت میگذارم تو پیامت را ابلاغ کن. کثیر بن عبدالله گفت: به خدا سوگند هرگز نمیگذارم چنین کاری کنی. ابوثمامه گفت: پیامت را به من بازگو تا من آن را به امام برسانم، زیرا تو مرد زشت کاری هستی و من نمیگذارم به نزد امام بروی. پس از این مشاجره و نزاع کثیر بن عبدالله بدون ملاقات بازگشت و جریان را به عمر بن سعد اطلاع داد.
عمر بن سعد شخصی به نام قرة بن قیس حنظلی را به نزد خود فرا خواند و گفت: ای قره حسین را ملاقات کن و از علت آمدنش به این سرزمین جویا شو. قرة بن قیس به طرف امام حرکت کرد، امام حسین علیه السلام به اصحاب خود فرمود: آیا این مرد را میشناسید؟ حبیب بن مظاهر عرض کرد: آری! این مرد، تمیمی است و من او را به حسن رأی میشناختم و گمان نمیکردم او را در این صحنه و موقعیت مشاهده نمایم. آنگاه قرة بن قیس آمد و بر امام سلام کرد و رسالت خود را ابلاغ کرد، امام حسین علیهالسلام فرمود مردم شهر شما به من نامه نوشتند و مرا دعوت کردهاند و اگر از آمدن من ناخشنودید باز خواهم گشت، قرة چون خواست برگردد حبیب بن مظاهر به او گفت: ای قرة وای بر تو چرا به سوی ستمکاران باز میگردی؟ این مرد را یاری کن که بوسیله پدرانش به راه راست هدایت یافتی. قرة گفت: من پاسخ این رسالت را به عمر بن سعد برسانم، سپس در این امر اندیشه خواهم کرد. پس به نزد عمر بن سعد بازگشت و او را از جریان باخبر ساخت.
منبع: isna.ir
*بیتوته
#وقایع_روز_سوم_محرم
@dghjkb
نامه عمر بن سعد به عبیدالله بن زیاد:
حسان فائد میگوید: من نزد عبیدالله بن زیاد بودم که نامه عمر بن سعد را آوردند و در آن نامه چنین آمده بود: چون من با سپاهیانم در برابر حسین و یارانش پیاده شدم قاصدی نزد او فرستادم و از علت آمدنش جویا شدم، او در جواب گفت: اهالی این شهر برای من نامه نوشته و نمایندگان خود را نزد من فرستاده و از من دعوت کردهاند، اگر آمدنم را خوش نمیدارید باز خواهم گشت. عبیدالله چون نامه عمر بن سعد را خواند گفت: اکنون که در چنگ ما گرفتار شده امید نجات دارد ولی حالا وقت فرار نیست.
نامه عبیدالله بن زیاد به عمر بن سعد:
عبیدالله به عمر بن سعد نوشت: نامه تو رسید و از مضمون آن اطلاع یافتم از حسین بن علی بخواه تا او و تمام یارانش با یزید بیعت کنند اگر چنین کرد ما نظر خود را خواهیم نوشت.
چون نامه به دست عمر بن سعد رسید، گفت: میپندارم که عبیدالله بن زیاد خواهان عافیت و صلح نیست. عمر بن سعد نامه عبیدالله بن زیاد را به اطلاع امام نرسانید زیرا میدانست که آن حضرت با یزید هرگز بیعت نخواهد کرد.
عبیدالله بن زیاد پس از اعزام عمر بن سعد به کربلا اندیشه سپاه انبوهی را در ذهن میپرورانید.
عبیدالله بن زیاد در نخیله:
عبیدالله شخصا از کوفه به طرف نخیله حرکت کرد و کسی را نزد حصین به تمیم که با قادسیه رفته بود فرستاد و او به همراه چهارهزار نفر که با او بودند به نخیله آمده سپس کثیر بن شهاب حارثی و محمد بن اشعث و قعقاع بن سوید و اسماءبن خارجه را طلب کرد و گفت: در شهر گردش کنید و مردم را از اطاعت و فرمانبرداری از یزید و من فرمان دهید و آنان را از نافرمانی و برپا کردن فتنه برحذر دارید و آنان را به لشگرگاه فرا خوانید.
پس آن چهار نفر طبق دستور عمل کردند و سه نفر از آنها به نخیله نزد عبیدالله بن زیاد بازگشتند و کثیر بن شهاب در کوفه ماند و در میان کوچهها و گذرگاهها میگذشت و مردم را به پیوستن به لشکر عبیدالله بن زیاد تشویق میکرد و آنان را از یاری امام حسین علیه السلام بر حذر میداشت. عبیدالله گروهی سواره را بین خود و عمر بن سعد قرار داد که هنگام نیاز او وجود آنها استفاده شود و در هنگامی که او در لشگرگاه نخیله بود شخصی به نام عمار بن ابی سلامه تصمیم گرفت که او را ترور کند، ولی موفق نشد به طرف کربلا حرکت کرد و به امام ملحق گردید و شهید شد.
منبع: isna.ir
*بیتوته
#وقایع_روز_سوم_محرم
@dghjkb
مداحی آنلاین - گیمیشوک قاروی ای صاحب مشک و علم - موذن زاده.mp3
16.01M
🔳 #سینه_زنی #ترکی #محرم
🌴گیمیشوک قاروی ای صاحب مشک و علم
🌴 گلمیشوک ماتمیوه ای قولی تن نن قَلم
زنده یاد حاج #سلیم_موذن_زاده
@dghjkb
جوانانی که توانائی رفتن به جبهه دارند با حضور خود در جبهه برادران خود را کمک و یاری کنند تا آنها خسته نشوند
ای کسانی که آروز داشتید در کربلا بودید و امام حسین را یاری می کردید ،
اکنون مان صحنه کربلا تکرار می شود و وقت آن رسیده که این فرصت را غنیمت بشمارید دیگر چنین وقتی نصیب شما نمی شود.
#شهید_محمد_مقصودی
@dghjkb
کربلا؛
زمان: جمعه سوم محرم الحرام 61 هجري
عمر بن سعد با لشکري چهار هزار نفره از اهل کوفه وارد کربلا شد.
سخن امام حسين (عليه السلام) هنگام ورود به کربلا:
«اَلنّاسُ عُبيدُ الدُّنيا وَالدّينُ لَعِقٌ عَلي اَلسِنَتِهِم يَحوُطُونَهُ ما...؛ مردم، بندگان دنيا هستند و دين آنها جز سخن زبانشان نيست. تا آنگاه که زندگيشان بچرخد، دنبال دين ميروند. و هرگاه بناي امتحان و آزمايش پيش آيد، دينداري بسيار اندک ميشود.
منبع :
برگرفته از کتاب مدينه تا کربلا، همراه سيدالشهدا.
تبیان
بیتوته
#مدینه_تا_کربلا
_محرم
@dghjkb
🏴 شب جمعه یادی کنیم از شهیدان..
شادی روح شهدای گمنام🏴
شهدای انقلاب🏴
شهدای دفاع مقدس🏴
شهدای روحانیت🏴
شهدای محراب🏴
شهدای امر به معروف🏴
شهدای هستهای🏴
شهدای مدافع حرم🏴
شهدای مدافع امنیت🏴
شهدای مدافع سلامت🏴
و همه شهدا🏴🏴
🏴 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🏴
🏴 اللهم عجل لولیک الفرج🏴
@dghjkb
🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴🌾🏴
◾️پیكر قرآن، نشان تیرهاست
آیه آیه، طعمه ی شمشیرهاست
◾️جسم پاك یوسفی در خون و خاك
مثل قلب پیر كنعان، چاك چاك
◾️یك گل خونین و هفتاد و دو داغ
تشنه كام افتاده در دامان باغ
@dghjkb
هیچ وقت نباید امت اسلامی و جامعهی اسلامی ماجرای عاشورا را به عنوان یک درس، به عنوان یک عبرت، به عنوان یک پرچم هدایت از نظر دور بدارد. قطعاً اسلام، زندهی به عاشورا و به حسینبنعلی (علیهالسّلام) است. ۱۳۹۱/۰۹/۰۱
پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
#محرم
@dghjkb
مداحی_آنلاین_من_شب_بیدارم_دولت_دربارم_محمود_کریمی.mp3
8.8M
🔳 #زمینه #شب_چهارم #محرم
🌴من شب بیدارم دولت دربارم
🌴از حسین سرشارم من خودم دلدارم
🎤 #محمود_کریمی
@dghjkb
▪️میگن روز قیامت بعضی از مردم از خدا میخوان اونا رو به دنیا برگردونه تا اعمال بهتری انجام بدن"
اما جواب اینه که تو هرروز صبح به زندگی برگردونده میشدی، چه کردی؟!
▫️فرصتها رو نسوزونیم...
زندگی دکمه بازگشت نداره، انسان باشیم و با انسانیت زندگی کنیم...
▪️اتفاقات اخیر باعث میشه بیشتر این دعا رو زمزمه کنیم:
🌸"اللهم اجعل عاقبة امورنا خيرا" خدایا مارو عاقبت بخیر بگردان🌸
🍃آمین
@dghjkb
🔹برای تهیه مهمات عملیات باید حاجاحمد رو می دیدیم،
رفتیم اتاقش اما حاجی اونجا نبود.
یکی ازبچه ها گفت:فکرکنم بدونم کجاست.
ماروبُرد سمت دستشویی ها و دیدیم حاج احمد اونجاست.
داشت درنهایت تواضع دستشویی هاروتمیزمیکرد.
خواستیم سطل اب رو ازش بگیرم که نگذاشت و گفت:
فرمانده زمان جنگ برادرِ بزرگتره و دربقیه مواقع کوچیک ترازهمه.
#_حاج_احمد_متوسلیان
@dghjkb
🔻 یاران امام حسین(ع) مجاهدان راه حق هستند و در تمام دوره حرکت از مدینه تا روز #عاشورا به آن توجه کامل داشتهاند. بنابراین از این خبر چنین نتیجه گرفته میشود که آنان مجاهدان فی سبیل الله بود.
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
#بهشتی_را_بشناسیم
#امام_حسین
#محرم
#شهید_بهشتی
📌 مباحث تفسیری شهید بهشتی
@dghjkb
مداحی آنلاین - به چادر خاکی اومدم بدم قسمت - حسین سیب سرخی.mp3
10.19M
🔳 #زمینه #روز_چهارم #محرم
🌴به چادر خاکی اومدم بدم قسمت
🌴جوونای من میشن مدافع حرمت
#حسین_سیب_سرخی
@dghjkb
کربلا
زمان: شنبه چهارم محرم الحرام 61 هجري
عبيدالله بن زياد در مسجد مردم را چنين خطاب کرد: «اي مردم! خاندان ابوسفيان را آزموديد و آنها را چنان که ميخواستيد يافتيد!! و يزيد را ميشناسيد که داراي رفتار و روشي نيکوست که به زير دستان احسان ميکند و بخششهاي او بجاست! اکنون يزيد دستور داده تا بين شما پولي را تقسيم نمايم و شما را به جنگ با دشمنش حسين بفرستم.»
- شمر بن ذي الجوشن با چهار هزار جنگجو
- يزيد بن رکاب با دو هزار جنگجو
- حصين بن نمير با چهار هزار جنگجو
- مضاير بن رهيه با سه هزار جنگجو
- نصر بن حرشه با دو هزار جنگجو براي جنگ با امام حسين (عليه السلام) اعلام آمادگي کرده و حرکت به سوي کربلا را آغاز کردند.
امام (عليه السلام) در پاسخ «قيس بن اشعث» که سفارش به بيعت با يزيد ميکرد، فرمود:
نه، به خدا سوگند، دست ذلت در دست آنان نميگذارم، مانند بردگان از صحنه جنگ با آنان فرار نميکنم.
منبع :
برگرفته از کتاب مدينه تا کربلا، همراه سيدالشهدا.
تبیان
بیتوته
#مدینه_تا_کربلا
#محرم
@dghjkb