فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴نطق طوفانی علیرضا پناهیان در شب تاسوعا؛ سکوت در مورد فجایع کرونایی باید شکسته شود!
🔹چرا اطبا سنتی برای نجات جان بیماران کرونایی قیام نمیکنند؟
🔹در کشوری که طب بوعلی دارد، باید بچههای مردم اینگونه بمیرند؟
🔹چرا ایران تبدیل شده به آزمایشگاه بسیاری از داروهایی که خیلی از جهانیان نپذیرفتند؟
🔹مریض کرونایی که میرود بیمارستان، باید وصیت خودش را بنویسد. آمار روزی ۵۰۰ نفر یعنی چه؟!
🔹مجلس به وزیری که متعهد به طب سنتی نیست، رأی ندهد!
🔹باید از کوتاهی پزشکان سپاهی و بسیج جامعهی پزشکان، در قبال طب سنتی سوال کرد!
🔹صداوسیما برای چندصدایی، اجازهی نقدوبررسی راهکارهای طب سنتی را نیز بدهد.
@dghjkb
کربلا
زمان: جمعه دهم محرم الحرام61 هجري
امام حسين(عليه السلام) با يارانش نماز صبح را به جماعت خواند و سپس با آنها چنين سخن گفت: «... خدا به شهادت من و شما فرمان داده است. بر شما باد که صبر و شکيبايي را پيشه خود سازيد.»
حضرت "زهير بن قيس" را فرمانده راست سپاه، و حبيب بن مظاهر را فرمانده چپ سپاه گمارد و پرچم را به دست برادرش عباس(عليه السلام) سپرد. گرچه سپاه دشمن به خيمهها نزديک ميشد، ولي حضرت تيري نينداخت چون ميفرمود: دوست ندارم که آغازگر جنگ با اين گروه باشم.»
عمر بن سعد تير را بر کمان نهاده و به سوي ياران امام انداخت و گفت: گواه باشيد که اول کسي بودم که به سوي لشکر حسين تير انداختم! ،سپس سپاهيان عمر بن سعد تير بر کمان نهاده و از هر طرف ياران امام حسين(عليه السلام) را نشانه رفتند. امام(عليه السلام) فرمود: «ياران من! بپاخيزيد و به سوي مرگ (شهادت) بشتابيد، خدا شما را بيامرزد.»
در حمله اول چهار تن شهيد شدند و سپس ياران باقي مانده هر کدام به نوبت به تنهايي به ميدان رزم شتافته و به شهادت ميرسيدند و بعد از آنها نوبت به خاندان بنيهاشم رسيد و آنها نيز شربت شهادت را نوشيدند.
امام حسين(عليه السلام) که يکه و تنها مانده بود، نگاهي به اجساد مطهر شهدا کرده و آنها را صدا ميکرد. حضرت براي وداع آخر به سوي خيمهها آمد، آنگاه در حالي که شمشيرش را از غلاف بيرون آورده بود در برابر دشمن قرار گرفت و جنگ نماياني کرد. دشمن از هر طرف وي را محاصره نمود، ناگاه تيري سه شعبه به قلب مبارکش اصابت کرد و در حالي که يکصد و چند نشانه تير و نيزه بر پيکرش بود، نقش بر زمين گشت و روح مبارکش به ملکوت اعلي پيوست. اما شيون زنان، کودکان و حتي فرشتگان الهي بلند شد.
«و سَيَعلَمُ الَّذينَ ظَلَموا اَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ»
منبع :
برگرفته از کتاب مدينه تا کربلا، همراه سيدالشهدا.
تبیان
بیتوته
#مدینه_تا_کربلا
#محرم
@dghjkb
***وقایع صبح تا غروب روز عاشورا
طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک، واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی روز 21 مهر سال 59 هجری شمسی بوده است.
اذان صبح؛ 5:47 بامداد
امام حسین بعد از نماز صبح برای اصحابش، سخنرانی و آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد. طرف مقابل نیز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
6 صبح
امام حسین دستور داد تا اطراف خیمهها خندق بکنند و آن را با خاربوتهها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
7 صبح
کمی بعد از طلوع آفتاب امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبهروی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبهای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام نامه نوشتهاند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکردهاند؟ آنها انکار کردند. امام نامههایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام پرسید چرا حکم ابنزیاد را نمیپذیرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمیرهاند؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «الا و ان الدعی بن الدعی قد رکز بین اثنتین بین السلة و الذلة و هیهات مناالذلة ... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است، من را بین کشته شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام حدوداً نیم ساعت طول کشیده است.
8 صبح
چند نفر از اصحاب خطاب به کوفیان سخنان مشابه امام گفتند؛ ازجمله بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآنخوانها)ی کوفه بود و زهیربن قین. بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حُر و فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند.
9 صبح
شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا اینقدر تعلل میکند؟ عمر سعد نخستین تیر را به سمت سپاه امام رها کرد و خطاب به لشکریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چارهای جز پذیرش آن نیست، آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیرباران کشته شدند. (تعداد شهدا در حمله اول 50 نفر ذکر شده است.)
10 صبح
بعد از تیراندازی، «یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابنزیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امامحسین نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشندهای باشی»؛ عبدالله آن دو نفر را کشت، البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین حمله کرد؛ اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمان رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت و بعد از عقبنشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد 500 تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام را تیرباران کردند و در پی آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر 23 اسب لشکریان امام تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را 50 نفر و ابنشهرآشوب 38 نفر ذکر کرده است. اولین شهید، ابوالشعثا بود که هشت تیر انداخت و پنج نفر از دشمن را کشت. امام او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام حمله کنند که زهیر و 10 نفر به آنها حمله کردند.
11 صبح
بعد از این حملات، امام دستور تکتک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند کسی از بنیهاشم به میدان برود. یکی از نخستین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین را نشان داد و گفت: وصیت من این مرد است. یک بار هم هفت نفر از اصحاب امام در محاصره واقع شدند، حضرت عباس محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
*خبرگزاری برنا
#عاشورا
@dghjkb
اذان ظهر؛ ساعت 12:50
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد، چون که نوشتهاند امام خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمیشود؟» و به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب شهید شد. امام از شهادت حبیب متاثر شد و برای نخستینبار در روز عاشورا گریست؛ رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.» امام نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعیدبن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
ساعت 13
30 نفر از اصحاب امام تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنیهاشم رسید. نخستین نفر، حضرت علیاکبر، پسر امامحسین بود. البته برخی عبدالله بن مسلم بن عقیل را نخستین شهید بنیهاشم میدانند که ظاهرا جناب عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنیهاشم گران آمد، دستهجمعی بر اسب سوار شده و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید؛ به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
ساعت 14
عاقبت امام حسین و حضرت عباس تنها ماندند. عباس اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب به خیمهها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس دلاور در حالی که با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله سراسیمه خود را بر پیکر قطعهقطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود: «اکنون دیگر پشتم شکست.»
ساعت 15
امام به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پارهپاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخوارهاش علیاصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله شهید شد. امام به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند. شمر و 10 نفر به مقابله امام آمدند. بعد از شهادت امام، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد. در مقاتل نوشتهاند زمانی که امام در آستانه شهادت بود کسی جرات نمیکرد به سمت ایشان برود؛ اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن دوید و به طرف مقتل امام آمد؛ او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
اذان عصر؛ ساعت 16:06
وقت شهادت امام را وقت نماز عصر گفتهاند. شمر میان کسان بانگ زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!» حمیدبن مسلم گوید: «در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امامفروبرد...»
ساعت 17
بعد از شهادت امام عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشتهاند تمام این افراد بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند. غارت عمومی اموال امام حسین و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبانی برای خیمهها گذاشت. یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعد از شهادت امام به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام جنگید تا شهید شد. نزدیک غروب آفتاب سر امام را جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابنزیاد ببرد. بعد به دستور عمر سعد بر بدن مطهر امام و یارانش اسب میدوانند.
اذان مغرب؛ ساعت 18:49
درحالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده، سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید؛ چرا که من بهترین مردمان را کشتهام!»
*خبرگزاری برنا
#عاشورا
@dghjkb
✍ داغیِ ماجرای کربلا،
سکوت تاریخ را در دهم محرمالحرام هرسال میشکند،
تا شاید گوشهایی که خود را به خواب نزدند؛
فریاد تکراریِ یاریخواهیِ فرستادهی خدا را بشوند؛
" هل من ناصرٍ ینصرنی؟ "
💥 آخرالزمان به داغیِ ماجرای خود، نزدیک میشود!
کاش تاریخ، کَرانِ کوفیِ به خوابِ رفته را، دگربار به خویش نبیند!
@dghjkb
مداحی_آنلاین_ای_گل_لب_تشنه_افتاده_به_صحرا_میثم_مطیعی.mp3
8.64M
🔳 #زمینه #شام_غریبان #محرم
🌴ای گل لب تشنه افتاده به صحرا
🌴خیز و ببین چشمه اشکم شده دریا
🎤 #میثم_مطیعی
@dghjkb
سخنرانی-1416.mp3
19.79M
🎙سخنرانی مهم حجت الاسلام مهدوی ارفع (دبیر نهضت جهانی نهج البلاغه خوانی) در مورد #کروناهراسی
🔸 آثار فاجعه بار پروژه ی کنترل جمعیت و غربالگری ایذر
🔸تکرار ماجرای مشابه، در داستان #کرونا
@dghjkb
🏴 یاد شهدا کنیم در شبهای جمعه...
شادی روح شهدای گمنام🏴
شهدای انقلاب🏴
شهدای دفاع مقدس🏴
شهدای روحانیت🏴
شهدای هستهای🏴
شهدای محراب🏴
شهدای امر به معروف🏴
شهدای مدافع حرم🏴
شهدای مدافع امنیت🏴
شهدای مدافع سلامت🏴
و همه شهدا🏴🏴
🏴 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🏴
🏴 اللهم عجل لولیک الفرج🏴
@dghjkb
وقایع عصر عاشورا/ آنچه در شام غریبان بر اهل بیت (ع) گذشت:
سوزناکتر از عصر عاشورا نیست، درست همان زمانی که خیمهها به غارت رفت و هیچ پناهی برای اهل حرم باقی نماند. شام غربیان به راستی واژه غریبی است. روز دهم پیکار تا وقت نماز عصر به طول انجامید و آنگونه که منابع و مقاتل نوشتهاند حضرت سالار شهیدان (ع) عصر عاشورا آخرین نفری بودند که توسط شمر بن ذی الجوشن لعنت الله علیه به شهادت رسیدند.
عمر بن سعد غروب عاشورا سر امام حسین (ع) را با خولی اصبحی و حمید بن مسلم ازدی و سرهای یاران و خاندان او را که هفتاد و دو سر بود، به همراه شمر، قیس بن اشعث و عمرو بن حجاج و عزره بن قیس نزد ابن زیاد فرستاد.
عمر سعد خود با جمعی از لشکریانش آن شب را در کربلا ماند و روز بعد نزدیک ظهر پس از دفن کشتگان سپاه خود، همراه اهل بیت امام حسین (ع) و دیگر بازماندگان، به سمت کوفه حرکت کرد.
پس از شهادت امام حسین علیه السلام، روی لشکر اشقیا به خیمه ها باز شد و هرآنچه بود و نبود را از خیمهها به غارت بردند و به جان زنان و کودکان رحم نکردند.
بعد از به اسارت گرفتن اهل بیت (ع)، عمر سعد ملعون در میان یارانش فریاد کشید: چه کسی حاضر است که اسب بر پشت و سینه حسین (ع) بتازاند! 10 نفر داوطلب شدند و پیکر مطهر امام حسین (ع) را با سمّ اسبان لگدکوب کردند.
برای زنان و کودکانی که چند روزی تشنگی را تاب آوردند و شهادت همسر، برادر و پسر دیدند، اسارت بار سنگینی بود که باید تا کوفه آن را میکشاندند. کاروان اسرا به پرچمداری زینب کبری (س) از کربلا به سمت کوفه به حرکت درآمد و پس از آن به سمت شام مسیر خود را ادامه دادند.
در هنگام حرکت از کربلا عمر سعد دستور داد که اسرا را از قتلگاه عبور دهند. قیس بن قرّه گوید: هرگز فراموش نمیکنم لحظهای که زینب دختر فاطمه (س) را از کنار کشته بر خاک افتاده برادرش حسین عبور دادند. او از سوز دل مینالید ... و امام سجاد (ع) میفرماید: ... من به شهدا نگریستم که روی خاک افتاده و کسی آنها را دفن نکرده، سینهام تنگ شد و به اندازهای بر من سخت گذشت که نزدیک بود جانم بر آید و عمهام زینب (س) وقتی از حالم با خبر شد مرا دلداری داد که بیتابی نکنم.
از امام سجاد (ع) نیز نقل شده است که در شب یازدهم محرم که شام غریبان بود، حضرت زینب (س) نماز شبش را ترک نکرد؛ اما به سبب ضعفی که او را فرا گرفته بود، نماز را نشسته خواند.
در طول مدتی که اسرای کربلا در کوفه و در میان مردم به عنوان اسیر جنگی حرکت میکردند سرها بالای نیزه بود و اسرا در کجاوهها جا داده شده بودند. کوفیان که خیال میکردند اسرا از خارجیان هستند و بر خلیفه (یزید) عاصی شدهاند، به ایشان جسارت و اهانت میکردند. عدهای هم از نسب اسرا سؤال میکردند. اسرا با این وضع وارد دارالاماره میشوند. در مجلس عبیدالله بن زیاد لعنت الله علیه که حاکم کوفه و باعث اصلی شهادت امام حسین (ع) است، این ملعون جلوی چشم اسرا و مردم با چوبدستی به سر مبارک امام حسین علیه السلام میزد و خود را پیروز میدان میخواند و کشته شدن امام حسین (ع) را خواست خدا قلمداد میکرد. ولی با جوابهایی که از جانب حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) میشنید، بیشتر رسوا میشد.
گفتنی است؛ برگزاری مراسم شام غریبان یادآور آوارگی اهل بیت امام حسین (ع) و اسیران و کودکان بازمانده از واقعه کربلاست که غروب عاشورا، بیپناه و در دل تاریکی شب مانده بودند. شیعیان اغلب با روشن کردن شمع در تاریکی، این شب را متفاوتتر از شبهای دیگر محرم عزاداری می کنند.
*حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان
#شام_غریبان
@dghjkb
ای کشتهی شیوخِ مقدّس نما؛ حسین(ع)
آیت الله مجتهدی:
🔹در کربلا همه داش مشتی ها رفتند به کمک امام حسین علیه السلام و شهید شدند، مقدسها استخاره کردند، استخاره هاشون بد آمد و نرفتند
@dghjkb
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
امام صادق علیه السلام از فضیل بن یسار می پرسد:
« آیا [در خانه هایتان] مجالس عزا بر پا می کنید و از اهل بیت علیهم السلام و از آنچه بر آنان گذشته است، صحبت میکنید؟»
فضیل گفت:« آری قربانت گردم.»
امام فرمود: «اینگونه مجالس را دوست دارم، پس امرِ (امامت) ما را زنده گردانید که هر کس امر ما را زنده کند، مشمول لطف خدا قرار میگیرد.
فضیل، هر کس از ما یاد کند یا نزد او از ما یاد کنند و به اندازۀ بال مگسی اشک بریزد، خدا گناهانش را میآمرزد، اگر چه بیش از کف دریاها باشد.»
حرعاملی، وسائل الشیعه، ج 14، ص 501، باب 66، حدیث 19691؛
مجلسی، بحارالانوار، ج 44، ص 282؛
حمیری، قرب الاسناد، ص36.
#امام_صادق علیهالسلام
@dghjkb
*انتظار . . .
اى انتظارِ جارى ده قرن تا هنوز
بى تو غروب مى شود اين روزها هنوز
امّا هنوز چشمِ جهانى به راه توست
اين جمعه آه مى رسى از راه يا هنوز ...؟
با اشتياق رؤيت تو رو به آسمان
هر چشم، خيره است؛ ولى ابرها هنوز ...
باران پاک رحمتى و خاک مى كشد
هر لحظه انتظار نزول تو را هنوز
تو وعده خدايى و جارى است ياد تو
در خواهش مكرّر هر «ربنا» هنوز
در انتظار جمعه تو ندبه می كند
ناحيه مقدّسه كربلا هنوز ...
*سيدمحمّد رضا شرافت
@dghjkb
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
من جبههی امام حسین را پذیرفتم،
مرا به معامله ای دعوت کرده است که امام حسین را دعوت کرد.
و من این را پذیرفتم این معامله سودی یک طرفه برای من دارد.
ما همه می رویم و به او مراجعه می کنیم و چون که از اولین چرا که در راهی که او خشنود می شود نرویم.
این جسم از ما نیست امانتی است که باید پس داده شود.
#شهید_ایرج_ملک_قاسمی
بنیاد شهید و امور ایثارگران نویدشاهد
@dghjkb
با رنجِ اسارت و غمِ تنهایی
بانویِ دلیرِ روزِ عاشورایی
با این همه غُصِّه و مصیبت امّا
چیزی تو ندیده ای به جز زیبایی
#یا_زینب_کبری_س
#شام_غریبان #محرم
@dghjkb
*مقابله با جبههی کفر و استکبار، فلسفه حرکت امام حسین علیه السلام:
در یکی از منازلِ بینِ راه، امام حسین (علیه السّلام) ایستاد خطبه خواند: اَیُّهَا النّاسُ اِنَّ رَسولَ الله صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ قالَ مَن رَأَى سُلطاناً جائِراً مُستَحِلّاً لِحُرُمِاتِ الله ناکِثاً لِعَهدِ الله ... یَعمَلُ فی عِبادِ الله بِالجَورِ وَ العُدوانِ و لَم یُغیِّرُ عَلَیهِ بِقَولٍ وَ لا فِعلٍ کانَ حَقّاً عَلَى الله اَن یُدخِلَهُ مَدخَلَه.(۱) خیلی حرف بزرگی است، خیلی حرف عجیبی است؛ اوّلاً خطاب به ناس است، ما هم جزو ناسیم؛ این خطاب، خطاب به ما هم هست. خطاب به مؤمنین نیست، خطاب به آن عدّهی همراهان فقط نیست؛ خطاب به بشریّت است، نه فقط در آن زمان، در همهی زمانها تا امروز. از قول پیغمبر نقل میکند، دارد فلسفهی حرکت خودش را بیان میکند؛ میگوید من دارم به حرف پیغمبر عمل میکنم، پیغمبر به من دستور داده که این کار را بکنم. پیغمبر چه فرموده؟ مَن رَأَى سُلطاناً جائِرا؛ فرمود که هر کس یک قدرتی را، یک قدرت ستمگری را مشاهده کند -سلطان فقط به معنای پادشاه نیست؛ سلطان یعنی قدرت؛
امروز سلطان، جبههی کفر و استکبار است، جبههی صهیونیسم و آمریکا است؛ این سلطان است؛ میبینید ستمِ امروزِ دنیا را که این ستم همه جا گسترده است: جنگافروزی، فشار استعمار، مکیدن خون ملّتها، فشار آوردن به ملّتها، ایجاد جنگهای داخلی و بقیّهی فجایعی که امروز استکبار انجام میدهد- یَعمَلُ فی عِبادِ الله بِالجَورِ وَ العُدوان؛ نمیگوید «یعمل فی المؤمنین»؛ این چیزی که موجب میشود شما وظیفه پیدا کنید، این نیست که آن قدرت با مؤمنین بد عمل کند؛ نه، یَعمَلُ فی عِبادِ الله؛ در بین بندگان خدا، در بین آحاد بشر، هر جبههای، هر قدرتی، هر مرکز ستمگری که در بین مردم این کارها را انجام بدهد: یَعمَلُ فی عِبادِ الله بِالجَورِ وَ العُدوان، آن وقت نتیجه چیست؟ وظیفه چیست؟ و لَم یُغَیِّر عَلَیهِ بِقَولٍ وَ لا فِعل، کسی که یک چنین قدرتی را در مقابل خودش ببیند و در مقابل او موضع نداشته باشد، موضع نگیرد، مخالفت نکند ــ حالا این مخالفت گاهی با قول است، گاهی با فعل است؛ هر دو جور؛ گاهی اقتضا میکند شما در مقابل قدرت ستمگر وارد عمل بشوید، گاهی شرایط مناسب برای وارد عمل شدن نیست، اقلّاً موضع بگیرید؛ ببینید! اینها تکلیف امروز ما را مشخّص میکند ــ کانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ اَن یُدخِلَهُ مُدخَلَه، خدای متعال حقّی بر عهدهی خودش قرار داده که این کسی را که در مقابل ظلم و جور و عدوانِ به عبادالله موضع نمیگیرد و حرکت نمیکند، به همان جایی، به همان سرنوشتی دچار کند که آن ظالم را دچار خواهد کرد، یعنی جهنّم؛ مسئله این است. امام حسین میگوید من برای این حرکت کردم.
بنده مفصّل یک وقتی راجع به تبیین حرکت اباعبدالله عرض کردهام؛ بعضی میگویند امام حسین (علیه السّلام) حرکت کرد که قدرت را بگیرد -از مردمان مؤمن هم این حرف را میزنند- اشتباه میکنند؛ بعضی [هم] میگویند حرکت کرد تا شهید بشود. من میگویم حرکت کرد تا وظیفه را انجام بدهد؛ منتها در راه انجام وظیفه، یک احتمال این است که آدم به قدرت برسد، چه عیب دارد؟ یک احتمال این است که انسان شهید بشود، چه عیب دارد؟ مقصود این است که ما بتوانیم این عمل را انجام بدهیم، این وظیفه را انجام بدهیم؛ مسئله این است؛ در پیشِ روی جمهوری اسلامی این است.
علّت اینکه ما در مقابلهی با آمریکا کوتاه نمیآییم این است. اینکه ما در مقابل فشار تبلیغاتی دشمنان، کم نمیآوریم به توفیق الهی، به خاطر این است؛ چون یک وظیفه است؛ اگر چنانچه نکردیم، کان حقّاً على الله ان یدخلنا مدخله. اگر ما کوتاه بیاییم، خدای متعال ما را هم به همان سرنوشتی و همان دوزخی که آن ستمگر را مبتلا خواهد کرد مبتلا میکند؛ وظیفهی ما این است، این جمهوری اسلامی است.۱۳۹۸/۰۷/۲۱
بیانات در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه امامحسین(ع)
پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) - مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
#فلسفه_حرکت_امام_حسین علیهالسلام
@dghjkb