🔷امداد و درمان :
از شلیک اولین گلولههای دشمن و شهید و مجروحشدن تعدادی از مردم و رزمندگان، زنان مسلمان دلسوز این آب و خاک، دریافتند که باید به امداد درمان مجروحان و جانبازان جنگ بپردازند. آنها بدون هیچ چشمداشتی تنها به نیت کسب رضایت الهی و اطاعت از مقام ولایت، به جبههها رفتند و چه بسا خود مجروح و جانباز شدند و گاه به خیل شهدای انقلاب پیوستند. اگر زنان داوطلب به مدد و مساعدت جبهه و جنگ نمیآمدند، آمار شهدای جنگ فزونی مییافت و اگر مجروحان به موقع مداوا نمیشدند، درمان بعدی آنها، هزینه سنگینی را بر بیتالمال تحمیل میکرد. خانوادهها و رزمندهها با مشاهده توجه به امداد و درمان مجروحان جنگی، اشتیاق بیشتری برای ادامه حضور داوطلبانه در جبهه احساس مینمودند. هماینک نیز بیان نمونهها و جلوههای زیبای ایثارگری زنان پرستار، بهیار و امدادگر، موجی از عشق و شوق برای خدمت به مردم پدید میآورد.
مینا کمایی به همراه بیست نفر دیگر، در یک بیمارستان آبادان، امدادگری میکرد و شبها هم در خوابگاه بیمارستان میخوابید.
خانم میرزایی، وقتی شروع به تمیز کردن پهلوی مجروح میکرد، حالش به هم میخورد ولی به خاطر خدا تحمل میکرد.
یک پرستار داوطلب، شبها بچهاش را به اتاقی در بیمارستان میبرد و لباسها را کپه میکرد و بچهاش را روی آن میخواباند، آن وقت خود به مداوای مجروحان میپرداخت.
بسیار دیده شده که خانمی، پرستارمجروحی شیمیایی بود و خود مبتلا به عوارض شیمیایی میشد. خانم یوسفزاده، تنها نمونهای کوچک از زنان پرستاری است که به دلیل آلودگی شیمیایی به شهادت رسید.
کار امدادگری در شهرهای مرزی جنوب و غرب، برای زنان طاقتفرسا بود، اما عشق به اسلام و انقلاب، امدادگران پیر و جوان را بر ماندن استوارتر میساخت، تا حدی که بسیاری از آنها بیتوجه به اصرار خانوادههایشان، در خطوط جنگی ماندند تا مرهمی بر زخم های دلیرمردان رزم و جنگ باشند. بعضی از آنان، حتی آموزش کلاسیک پرستاری را ندیده بودند، ولی به سرعت آموزشهای تجربی را جایگزین آن کردند و چنان این آموزشها را با عشق به خدا عجین نمودند که توانستند، هم پرستار جسم و هم پرستار روح و روان رزمندگان شوند.
#نقش_زنان_در_هشت_سال_دفاع_مقدس
@dghjkb