eitaa logo
دلنوشته‌ای از دلی تنگ برای شهدا
717 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
42 فایل
در هر زمان از شبانه روز که دلتان تنگ شد دلنوشته خود را برای ما بفرستید @amz_15
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5802956225163298732.mp3
1.35M
احساسی 🍃مگه هر کی که بد شد دل نداره 🍃مگه آدم بدا عاشق نمیشن 🎤 بسیار دلنشین 🌷 @dghjkb
امروز هوای کربلا دارد دل من حال و هوایی آشنا دارد دل من شش گوشه‌ات را تا نبینم بی قرارم اصلا مگر بی تو صفا دارد دل من؟ 🍃سلام ارباب خوبم @dghjkb
📃نسل از دست رفته یا نسل دست‌نیافتنی؟ 🔺جنگ تحمیلی که تمام شد، پسران دهه شصتی‌ هنوز پشت لبشان سبز نشده بود. تکلیف دخترها هم که معلوم بود؛ هنوز به تکلیف نرسیده بودند. دهه شصتی‌ها دستی بر آتش دفاع مقدس نداشتند، اگرچه دود جنگ بدجوری به چشم این نسل فرو رفت. نسل سوخته نبودند اما مجال این را هم نداشتند تا در کوره‌ی معارف جنگ، پخته شوند. قد درک آنها به انقلاب ۵۷ نمی‌کشید و در دفاع مقدس نیز تازه داشتند قد می‌کشیدند. هنوز چشمشان به درس و کارنامه نخورده بود که قطعنامه امضا شد. وقتی امام جام زهر را نوشید، هنوز دهان این نسل بوی شیر می‌داد. هیچ دهه شصتی نفهمید که «فتح خرمشهر یک مسأله عادی نیست، بلکه مافوق طبیعت است.» آنها کجا می‌دانستند که «دفاع مقدس از الطاف خفیه‌ی الهی است.» نمی‌دانستند که «پاوه باید آزاد شود»، جمله‌ای تکوینی است، نه تکلیفی. اینکه نگاه خلّاق امام روح الله جنگ را برعکس خلایق گنج می‌دید، کجا در قاموس فهم این نسل جای داشت؟ 🔺اگر غرامت جنگ به قربانیان آن می‌رسد، میراث دفاع مقدس اما نسل به نسل باید دست به دست شود. دهه شصتی‌ها امروز دهه‌ نودی‌ها را در دامن دارند. همان بچه دبستانی‌هایی که امید امام بودند، امروز بچه دبستانی‌ دارند. آفتاب معارف جنگ تحمیلی به خودشان نتابیده هیچ، فرزندانشان سایه‌‌ی جنگ را هم ندیده‌اند. نسلی که آفتاب و مهتاب ندیده، لابد درکی از منوّر و خمپاره ندارد. واقعیت اما این است که ما زیادی مقهور عصر ماهواره شده‌ایم. وقتی آمار داشته‌هایمان را از بلندگوهای دشمن بشنویم، دستگاه محاسباتی‌مان مختل می‌شود. نسل دست‌نیافتنی را نسل از دست رفته می‌پنداریم. نفوذ فرهنگی جدی است، اما القای استحاله‌‌ی فرهنگی جدی‌تر است. بن‌مایه‌ی رشادت و ستم‌ناپذیری هنوز در خمیره‌ی نسل نو هست. ظواهر شاید عوض شده اما هنوز قلب‌های پاک برای اعتلای این خاک می‌تپد. چون عرصه‌ی اثبات وفاداری نسل غیورِ از جنگ جامانده فراهم نشده، آنها را دست‌کم گرفته‌ایم. 🔺وقتی ما زیر بمباران هژمونی رسانه‌ای غرب سنگر گرفته بودیم، دهه شصتی‌ها بیرق دفاع از حرم را برداشتند و دهه هفتادی‌ها جاپای حسین فهمیده گذاشتند. در منظومه‌ی معیوب ادراک ما از چیستی و چگونگی نسل جدید، صدرزاده‌ها و حججی‌ها نه یک جریان زنده‌ی فراگیر، بلکه یک مثال نقض محسوب می‌شوند. اخبار را اگر درست دنبال کنیم، شهید دهه هشتادی هم داریم. وقتی انقلاب و دفاع مقدس هنوز برای مجاهدان لبنانی و یمنی و سوری الهام‌بخش است، چرا برای دهه‌ نودی‌های میهن خودمان نباشد؟ اینکه در فهم چراییِ تکثیر و توزیع و صدور گفتمان «سلام فرمانده» در باب مهدویت درمانده‌ایم، یعنی نسل غیور جامانده را دست‌کم گرفته‌ایم. با همه‌ی کاستی‌ها و سستی‌ها و نادرستی‌ها، به آینده انقلاب باید خوش‌بین بود حتی اگر لازم باشد برچسب ساده‌لوحی را به جان خرید. @dghjkb
🏴مدافع حرم «صیاد خدایی» در خیابان مجاهدین اسلام به شهادت رسید حوالی ساعت ۱۶ امروز در حوالی خیابان مجاهدین اسلام تهران دو موتور سوار با شلیک ۵ گلوله یکی از مدافعان حرم را در هنگامی که قصد ورود به منزل داشت ترور و به شهادت رساندند. بنابر اعلام منابع آگاه ضاربین تحت تعقیب نیروهای اطلاعاتی و امنیتی قرار دارند. ** تایید شهادت سرهنگ صیاد خدایی توسط سپاه پاسداران روابط عمومی کل سپاه در اطلاعیه‌ای با اعلام خبر اقدام جنایتکارانه تروریستی ضد انقلاب و عوامل وابسته به استکبار جهانی در شهادت  یکی از مدافعان سرافراز حرم افزود : عصر امروز (یکشنبه) در یکی از کوچه های منتهی به خیابان مجاهدین اسلام در شرق تهران ، مدافع حرم  "سرهنگ پاسدار صیاد خدایی"  هدف جنایت  تروریستی ضد انقلاب و عوامل وابسته به استکبار جهانی قرار گرفت. این اطلاعیه با تبریک و تسلیت شهادت مدافع سرافراز حرم " سرهنگ پاسدار صیاد خدایی " به خانواده معظم وی تاکید کرده است: اقدام لازم برای شناسایی و دستگیری ضارب یا ضاربین پیش‌بینی و در حال انجام است. *خبرگزاری جمهوری اسلامی "ایرنا" @dghjkb
🌾‏دوباره صیاد، دوباره دَم درِ خونه، دوباره گلوله! @dghjkb
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘ ☘رسول خدا صلّی الله علیه وآله‌وسلم: در ميزان كسى در روز قيامت چيزى بهتر و بافضيلت‏تر از اخلاق نيكو گذاشته نمی شود. «معادشناسی» ج ۸ ص ۱۶۹ از «اصول کافی» صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم @dghjkb
پنـجره را بگشـای دیدگانت را بہ آفتـاب گره بزن و بـرای امـروزت خوشبختی را زمـزمـه کن امـروز خـدا لبخنـدش را بہ تـو می‌بخشـد صبــح‌ها مسیـری روشـن آغـاز می‌شـود بہ سـوی مقصـدی و هـدفی پس با همـهٔ توانـت قـدم بردار و یـادت باشـد همهٔ آنچه زیباست در همین مسیر و در بین راه رسیـدن نهفته است @dghjkb
ادعــایی در شما نمی بینیم و تمـــام هویتتان خلاصه شـدہ در همیــن بی ادعــایی ... 🌾مـــا را دریابــید ای مــــــردان بی ادعـا @dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹*عصبانیت شدید لندن نشین ها از سلام فرمانده* *در آستانه برگزاری اجتماع بزرگ سلام فرمانده در ورزشگاه آزادی تهران ، رسانه‌های دشمن به شدت از استقبال مردمی به این سرود عصبانی شده‌اند و در بخش‌های مختلف خبری و تحلیلی به این اتفاق می‌پردازند* *بله یادمون نرفته سلفی گرفتن‌ها و پخش موسیقی‌ها در مدارس به همراه رکس و ... در دوران روحانی مچکریم!* ♦️*عصبانی باشید و از این عصبانیت بمیرید!* ✅ *همه دهه نودی‌هامون فدای فرمانده!* ‌ ‌‏‌‌‌ ‌@dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
!! ❌ لطفاً جدی بگیرید، این یک فتوای شرعی است خداوند نخواهد بخشید... @dghjkb
خرمشهر، شهر خون آزاد صبح روز سوم خرداد، فقط ۷۰۰ ایرانی در دروازه‌های خرمشهر بودند و صیاد شیرازی مردد بود به آن‌ها بگوید که با ۱۵۰۰۰ نیروی عراقی در شهر مقابله کنند یا نه. در همین گیر و دار بود که ۱۵۰۰۰ نیرو صف بستند تا اسیر شوند. ایرانی‌ها هم مجبور شدند برای اسیر کردن آن‌ها وارد شهر شوند. این پایان عملیاتی بود که ۱۰ اردیبهشت سال ۶۱ با رمز "یا علی ابن ابی طالب" در محور اهواز، خرمشهر و دشت آزادگان با ۱۳۰ هزار رزمنده کار خود را آغاز کرد عملیاتی که بیت المقدس نام گرفت. ما بین عملیات‌های قبلی تا شروع این عملیات حدود دو تا چهار ماه فاصله افتاده بود و فرماندهان جنگ در این فکر بودند که عملیات بعدی را با زمانی کوتاه‌تر اجرا کنند تا از این طریق، عراقی‌ها را غافلگیر کنند. اما فرماندهان تیپ‌ها به این نکته اشاره می‌کردند که نیروهایشان نزدیک به سه ماه است مرخصی نرفته‌اند و چند ماهی زمان می‌خواهند تا آن‌ها را سازماندهی کنند. اما همه می‌دانستند که اگر یک روز هم عملیات، زودتر شروع شود، چند درصد به موفقیت آن افزوده می‌شود. ارتش ایران قبل از انقلاب، چند مانور نظامی ‌در خوزستان انجام داده بود و فهمیده بود که عبور از کارون غیر ممکن است و این کار را خط قرمز خوزستان می‌دانست. احتمالا این اطلاعات به عراقی‌ها هم رسیده بود و آن‌ها هم فهمیده بودند که ایران از این نقطه قادر به حمله نیست و به همین خاطر، نیروهایش را از کنار کارون به جاده اهواز-خرمشهر منتقل کرده بود. ایرانی‌ها تصمیم گرفته بودند از کارون بگذرند. ساعت‌ها زمان برد تا این بخش را طراحی کنند. چگونگی گذشتن از کارون یک بخش از کار بود و چگونگی ادامه بقیه عملیات، بخش دیگر و مهمتر. فرماندهان سپاه با چند مرحله‌ای شدن عملیات مخالف بودند و ارتشی‌ها می‌گفتند با چند مرحله‌ای شدن، می‌توانند طراحی دقیق‌تری داشته باشند. به هر حال طرحی ما بین چند مرحله شدن و نشدن، طراحی شد. سرعت در این عملیات بسیار مهم بود و جنگ سختی در پیش روی ایرانی‌ها قرار داشت. ارتش و سپاه و بسیج هم باید در کنار هم می‌جنگیدند تا از هم به بهترین نحو حمایت کنند. غروب روز ۹ اردیبهشت ۱۳۶۱ قبل از تاریکی، نیروهای ایرانی از دو محور از کارون عبور کردند. قرارگاه‌های فتح و نصر در این محورها بودند. نیروها بیشتر با «قایق» و ماشین‌ها و تجهیزات به وسیله «پل‌های پی ام پی» به آن‌سوی کارون منتقل شدند. سرانجام در شب ۱۰ اردیبهشت رمز عملیات خوانده شده و آتش‌ریزی آغاز شد. پس از شش روز، نتیجه عملیات در قسمت کارون خوب بود. اما در قسمت شمالی و کرخه کور، نیروها در موانع دشمن زمینگیر شده بودند و زیر آتش سنگین آن‌ها تلفات می‌دادند. البته این محور تمرکز را از عراقی‌ها گرفته بود و در پیروزی محور کارون تاثیر زیادی داشت. در مرحله دوم، باز هم نیروهای قرارگاه قدس، شانس‌شان را امتحان کردند و نیروهای رسیده به جاده هم به سوی شلمچه، راهشان را ادامه دادند. در مرحله دوم عملیات، به رغم مشکلات و سختی ها، آزادسازی هویزه و پادگان حمید، تا حدودی خسنتگی را از تن رزمندگان درآورد البته از این مناطق بجز ویرانه‌ای باقی نمانده بود. مثلا از هویزه فقط یک ساختمان و یک مسجد به جا مانده بود. حالا ایرانی‌ها می‌خواستند به مرز بین‌المللی و ساحل شط‌العرب برسند. حضور نیروهای عراقی، تصور عبور از مرز و رسیدن به آن سوی ساحل شط‌العرب را از ایرانی‌ها دور کرد و فقط در این فکر بودند که بقیه نیروها به شلمچه برسند تا محاصره عراقی‌ها کامل شود. آن‌ها ۱۱ روز جنگیدند تا دو کیلومتر جلو بروند و خرمشهر را محاصره کنند، اما نشد. مردم منتظر آزادی خرمشهر بودند و روزنامه‌ها یک هفته بود می‌نوشتند: خرمشهر در آستانه آزادسازی است. ایرانی‌ها بی‌رمق بودند و ممکن بود داشته‌های عملیات را از دست بدهند. نیروهای تازه نفس به جبهه‌ها رسیدند. عراق نیروی بیشتری در منطقه داشت اما انگیزه ایرانی‌ها بیشتر بود. صدام به ارتشش فرمان می‌داد که محاصره خرمشهر را بشکنند و می‌گفت که هر کس سرپیچی کند، اعدام خواهد شد. هنوز حدود ۱۵۰۰۰ عراقی در خرمشهر بودند. روز اول خرداد بود که ایرانی‌ها به نهر خین حمله کردند و در پایان دومین روز خرداد، محاصره خرمشهر کامل شد. عراقی‌ها از شلمچه به خرمشهر پاتک کردند که با مقاومت ایرانی‌ها روبرو شدند. صبح روز سوم خرداد، فقط ۷۰۰ ایرانی در دروازه‌های خرمشهر بودند و صیاد شیرازی مردد بود به آن‌ها بگوید که با ۱۵۰۰۰ نیروی عراقی در شهر مقابله کنند یا نه. در همین گیر و دار بود که ۱۵۰۰۰ نیرو صف بستند تا اسیر شوند. ایرانی‌ها هم مجبور شدند برای اسیر کردن آن‌ها وارد شهر شوند. ظهر سوم خرداد، مردم خبر آزادسازی خرمشهر را شنیدند و خوشحال شدند. چهارم و پنجم خرداد، عراقی‌ها تلاش کردند مقاومت ایرانی‌ها را در نهر خین بشکنند اما نتوانستند کاری از پیش ببرند و خرمشهر شهر خون برای همیشه آزاد شد. *خبرگزاری ایمنا @dghjkb
Gholamreza Koveytipour - Mamad Nabodi (320).mp3
17.07M
ممد نبودی ببينی، شهر آزاد گشته ♪♪ خون يارانت، پر ثمر گشته @dghjkb
🇮🇷🌱🇮🇷 💐🇮🇷 فرارسیدن سوم خرداد ،سالروز آزادسازی خرمشهر گرامی باد.. @dghjkb
🍂برای آبادان دعا کنیم... 🍂برای آنهایی که آسمانی شدند طلب مغفرت 🍂برای بازماندگان طلب صبر 🍂برای زیر آوار ماندگان سلامتی و تندرستی ان‌شاءالله 🌱اللهم عجل لولیک الفرج @dghjkb
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 🌴امیرالمومنین امام علی عليه السلام: ‌‌ نيكوترين برطرف كننده اندوه، تكيه بر تقدير[الهى] است. غررالحكم حدیث ۹۹۲۱ ‌ علیه‌السلام @dghjkb
🌱سلام چشمه حیات ، مهدی جان ما دور از شما ، مردگانیم ، خستگانیم ... ما دور از شما ، تنهاییم ، غمگینیم ... ما دور از شما روزها را درد می کشیم ... باز آیید ای زیباترین بهانه ی زیستن ... ای آخرین پناه ... بازآیید و این زندگانی حسرت بار را سرشار از امید و لبخند کنید 🍀 عشق جانم امام زمانم 🍀 @dghjkb
💢 چهار مرز ایران با عراق آماده پذیرش زائران می‌شود 👈 رئیس ستاد مرکزی اربعین حسینی تاکید کرد: رهبر معظم انقلاب اسلامی همواره تاکید داشته اند شرایط راحت و ارزان برای زوار حسینی فراهم شود و برای همین، تمام امکانات را در مرزهای خسروی، مهران شلمچه و چذابه مهیا خواهیم کرد. ♻️معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور اضافه کرد: با توجه به مصادف بودن مراسم اربعین حسینی با ایام گرم سال در نظر داریم که همکاران وزارت بهداشت و هلال احمر با آمادگی کامل در مرزهای کشور برای ارائه خدمات، حضور داشته باشند./فارس @dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ سخنان بسیار شنیدنی در مورد امام زمان عجل الله 💚 بیشترین بلاها الان ، را در برگرفته واحاطه کرده... ⚠️ ویدیو حاوی تصاویر تکاندهنده است @dghjkb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷چند خاطره کوتاه از آزادسازی خرمشهر «فرمانده» عملیاتی که از حدود بیست روز پیش شروع شده به جای سخت و نفس گیر خودش رسیده, اکثر تیپ ها خود را به دروازه های خرمشهر نزدیک می کنند. یکی دو روز مانده بود به فتح خرمشهر. در آن گیرو باگیر چشمم افتاد به رزمنده ای که آر پی جی به دوش می رفت. از هیبت و راه رفتنش خوشم آمد. بلند  فریاد زدم خدا قوت برادر... چرخید به سمتم. صورتش پوشیده از گرد و غبار بود. لباس سبزش از عرق و خاک به سیاهی می زد... تا مرا دید خندید و گفت سلام برادر اسدی... لبخند زیبایش، دندان های سفیدش که تنها جایی بود که از خستگی در امان مانده بود. شناختمش، سید محمد کدخدا بود... ساعتی بعد که حاج نبی را دیدم غر زدم، پیر شده، مگه سید محمد فرمانده نیست؟! چرا آرپی جی دستشه! حاج نبی، دستش را به قنداق ژ س اش زد و گفت:ای برادر، تو این گیرو واگیر کی سرجاشه که سید محمد سر جاش باشه... «حسن عراقی» عملیات بیت المقدس بود، آزاد سازی خرمشهر. حسن تک تیرانداز بود من هم تیربارچی. اولین روز سقوط شهر بود که وارد خرمشهر شدیم. تک و توک درگیری توی شهر بود. هلیکوپترهای عراقی هم که دیگر محل نیروهای خودشان را نمی دانستن، مرتب در حال گشت بودند. حسن گفت: مجید من برم تو این سنگر ببینم چه خبره. ربع ساعتی گذشت که دیدم، یک عراقی از در سنگر آمد بیرون، تا آمدم ببندمش به رگبار، گفت:نزن بابا، حسنم! خودش بود، یک دست لباس نو عراقی پوشیده بود. قیافه سبزه اش هم کمک کرده بود تا بشود یک عراقی تمام عیار! به سنگر لجستیک عراقی ها تک زده بود. چند دقیقه بعد سر و کله یه هلیکوپتر عراقی پیدا شد, من پناه گرفتم, اما حسن ایستاد و چشم دوخت به هلیکوپتر. چند لحظه بعد یک بسته بزرگ از هلیکوپتر جلو حسن افتاد. تا هلیکوپتر چرخید هر دو بستیمش به رگبار. هلیکوپتر که فرار کرد، رفتیم سراغ بسته. بازش کردیم، پر آب میوه خنک بود. در آن گرمای خرداد چقدر چسبید.  حسن دیگر آن لباس را بیرون نیاورد و بین بچه ها معروف شد به حسن عراقی! «پرچم ایران» حاج موسی می گفت: ساعتی از آزادسازی خرمشهر می گذشت که وارد خرمشهر شدم. روی سکویی نشستم تاخستگی در کنم. لحظه ای بعد ۴ نفر دیگر هم کنار من نشستند. اسلحه یکی از آنها روی پایم بود و ناراحتم می کرد. گفتم:« برادر اسلحه رو بردار.»  تا گفتم برادر، هر ۴ نفر که بر خلاف من مسلح بودند، اسلحه ها را جلو من انداختند و بلند گفتند: «دخیل یا خمینی!» شانه ای بالا انداختم، اسلحه ها را برداشتم و آن چهار عراقی را به سمت جایگاه اسرا راهنمایی کردم. خرمشهر آزاد شده بود. قرار شد پرچم ایران را به نشانه پیروزی روی گنبد مسجد خرمشهر نصب کنیم. هنوز تک و توک عراقی ها در شهر بودند و هنوز روی شهر آتش بود. یک روحانی بلند گفت کی حاضره این پرچم را ببره بالای گنبد! قبل از همه، الله کرم، که موهایش سفید شده بود و راننده تدارکات بود پیش از همه پیش قدم شد و برای نصب پرچم پیروزی رفت روی گنبد مسجد خرمشهر! *پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ ایثار و شهادت"نوید شاهد" @dghjkb
♦️ «الف_دزفول» یعنی چه؟ سال‌هاي جنگ، دزفول پذيراي بيشترين موشک‌ها و بمب‌ها و حتي خمپاره‌هاي رژيم بعث عراق بود. هر بار که صدام مي‌خواست شهرهاي ايران را موشک‌باران کند سهميه دزفول ثابت و محفوظ بود. يک روز قبل از هر موشک‌باران راديوي عراق در برنامه‌اي مضحک به اصطلاح مي‌خواست شهروندان غير نظامي را از شهرهايي که قرار است توسط موشک يا بمب‌افکن هدف قرار دهد مطلع کند تا شهرها را ترک کنند. در اين برنامه اسم شهرها با ترتيب حروف ابجد خوانده مي‌شد. شهر اول هميشه دزفول بود و شهرهاي بعد از آن بنا به وضعيت و موقعيت تفاوت مي‌کرد.   گوينده راديو عراق که سعي مي‌کرد با صداي زمخت و نخراشيده‌اش فارسي صحبت ‌کند مي‌گفت الف - دزفول ب - ... ج - ... د - ... ديگر شنيدن الف - دزفول براي ساکنين اين شهر کوچک، واژه‌اي مانوس و آشنا شده بود. الف- دزفول يعني فردا چند خانه ويران خواهد شد. چند فرزند بر سر نعش پدر و مادر خود خواهند گريست و چند نفر جنازه خونين فرزندشان را درآغوش خواهند کشيد. الف - دزفول يعني، صداي انفجاري که در نيمه شب حتي به تو مهلت بيدار شدن هم نخواهد داد. الف - دزفول يعني، کوچه‌اي که همين غروب بچه‌هاي شاد و پرهياهو در آن فوتبال بازي مي کردند تبديل به مخروبه خواهد شد. الف - دزفول يعني خانه و مسجد و مدرسه و بيمارستان و ... فرقي نمي‌کند، هر چه که باشد با موشک‌هاي زبان نفهم بعثي فرو خواهد ريخت. *خبرگزاری دانشجو @dghjkb
✨ای که هوای منی بی تـــو نفـس اِدِعاسـت @dghjkb
🇮🇷 چهارم خرداد ،روز مقاومت و پایداری و روز دزفول قهرمان گرامی باد.. @dghjkb