همه جا را گشته بودم . نبود یکی یک دانه ام نبود . تمام زندگی ام نبود ، دیگر کجا را باید به دنبالش میگشتم به دنبال یک دانه دخترم؟! به بیمارستان رسیدم ، لیستی عظیم را به دستم دادند شاید که مشخصات دختر من هم در این لیست باشد با دستی لرزان از ترس لیست را به دست گرفتم. با چیزی که دیدم قلبم به یک آن هزار تکه شد و صدای شکسته و خرد خرد شدنش را شنیدم‌ و اشک مانند چشمه در چشمانم شروع به جوشیدن کرد. خودش بود ، دختر کاپشن صورتی با گوشواره قلبی ، آری خودش بود . تمام دار و ندار پدر. شیرینی زندگی پدر ، ریحانه ی من، ✍🏻ام‌البنین اکبری ╭──────── 𔑀#حادثه_تروریستی 𔑀#روایت 𔑀#دختران_حاج_قاسم 𔑀#فاریاب ╰─➛ ༺ دختران‌ حاج‌ قاسم‌ سلیمانی کرمان༻ ┏━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┓ https://eitaa.com/kermandhgh ┗━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┛ ╭═━⊰🖤🖤🖤⊱━═╮ @dhgh_ir @dhgh_amaliyat ╰═━⊰🖤🖤🖤⊱━═╯

بسم الله القاصم الجبارین کجایید مدافعان حقوق زنان ؟ کجایند انان که بیش از یک سال کشوری را به خاک و خون کشیدند برای دختری ... حالا که این همه دختر و زن در خون خود غلطیدند چرا صدایتان در نمی اید؟چرا لال شده اید؟ عده ای در سوراخ موشی پنهان شده اند و عده ای دیگر از طرفی پایکوبی میکنند و ازطرفی دیگر ادامه ی سناریوی احمقانه شان"کار خودشان است"... بیشرفی میگوید بخاطر شربت و شیرینی رفته اند ... مگر نه اینکه اربابانتان از ترس و وحشتشان بارها اعلام کردند که نقشی در این فاجعه ی خونبار نداشته اند؟ مگر جز این است که داعش دست نشانده ی اربابان خودتان است؟ اب در هاون میکوبید. ملت، امروز بیدار تر از پیشند. عوعوی سگان هار این مردم غیور و شهادت طلب را نمیترساند! حاج قاسم را به شهادت رساندید اما تفکر و مکتب حاج قاسم هیچ وقت شهید شدنی نه بلکه ختم به شهادت است... پس بترسید از خون هایی که به جوش امده،از دست هایی که مشت شده ،ازقلب هایی که به تپش افتاده... بترسید از سلیمانی های امروز و فردا! که ریشه کن شدنتان به دست همین نسل است ان شاءالله... ما ملت شهادتیم ما ملت امام حسینیم ✍🏻حانیه جمالیزاده ╭──────── 𔑀#حادثه_تروریستی 𔑀#روایت 𔑀#دختران_حاج_قاسم 𔑀#زرند ╰─➛ ༺ دختران‌ حاج‌ قاسم‌ سلیمانی کرمان༻ ┏━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┓ https://eitaa.com/kermandhgh ┗━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┛ ╭═━⊰🖤🖤🖤⊱━═╮ @dhgh_ir @dhgh_amaliyat ╰═━⊰🖤🖤🖤⊱━═╯

دختر کوچکی با لباس صورتی و گوشواره های قلبی صورتی که به دیدار پدر رفته بود، به دیدار پدری که بر گردن همه ما حق داشت. رفت دیگر برنگشت:) 🖤 رفت که در بهشت باکودکان مظلوم غزه بازی کند:) 🖤 رفت که همبازی جدیدی باشد:)🖤 صدای بمب گوشش را خراشاند و خداحافظی کرد رفت،بابا قاسمش را دید که دست گشوده تا او را درآغوش بگیرد رفت اما دید، دید که هنوز دشمنان از اسم بابا قاسمش هراس دارند از زائران بابا قاسمش می ترسند 💔🖤 ریــــــــــحانه جــــــــــان نــــــــــــــایــــــــب مــــــــــــا بــــــــــــاش در فـــــــــــردای روز قـــــــــــیامت ✍🏻زهرا نجفی ╭──────── 𔑀#حادثه_تروریستی 𔑀#روایت 𔑀#دختران_حاج_قاسم 𔑀#بافت ╰─➛ ༺ دختران‌ حاج‌ قاسم‌ سلیمانی کرمان༻ ┏━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┓ https://eitaa.com/kermandhgh ┗━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┛ ╭═━⊰🖤🖤🖤⊱━═╮ @dhgh_ir @dhgh_amaliyat ╰═━⊰🖤🖤🖤⊱━═╯

توی این چهارسال قسمت نشده بود که سالگرد شهادت رو گلزار شهدا باشم اما امسال به طرز عجیبی انگار دعوت شده بودم امسال حوالی ۱:۲۰ با عاشقان سردار در جوار مزارش همصدا شدم اما ..... صدای انفجار ،خون،اشک و فریاد،جسم های بی جان.... من کجا بودم؟ توی خونه جلوی تلویزیون. حال جامونده ای رو داشتم که همه ی عزیزاشو با دستای خودش بدرقه کرده و حالا خودش مونده و خودش به این فکر میکنم که حاجی چقدر انتظار کشید؟ چقدر در فراق یارسوخت تاروز وصال رسید؟ اشک و ماتم مرهم این درد نیست حال ما خوبست اما خوب نیست ✍🏻حانیه جمالیزاده ╭──────── 𔑀#حادثه_تروریستی 𔑀#روایت 𔑀#دختران_حاج_قاسم 𔑀#زرند ╰─➛ ༺ دختران‌ حاج‌ قاسم‌ سلیمانی کرمان༻ ┏━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┓ https://eitaa.com/kermandhgh ┗━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┛ ╭═━⊰🖤🖤🖤⊱━═╮ @dhgh_ir @dhgh_amaliyat ╰═━⊰🖤🖤🖤⊱━═╯

#روایت تو اتوبوس بودیم که به‌خاطر یه مسابقه از فائزه پرسیدم یه شهید دانشجومعلم دختر که تهرانی باشه میشناسی؟ گفت: شهیده ناهید احمدی مقدم گفتم: شهیده احمدی مقدم تو نسیبه درس خوند ولی بچه خرم آباد بود. شهید دانشجومعلم خانمی رو میخوام که تهرانی باشه. فائزه گفت: نمی‌شناسم. هیچ فکرشو نمی‌کردم به مزار حاج قاسم نرسیده، اون شهیده تو باشی... وچقدقشنگ حاج قاسم تورو خرید:) یه جوری تورو خریداری کردکه ببخشیداا ولی همه ما به تو حسودیمون میشه:) 💔🙃 #شهیده_فائزه_رحیمی:) 💔 ✍زهراترک آبادی #حادثه_تروریستی #روایت #دختران_حاج_قاسم #نرماشیر ╭═━⊰🖤🖤🖤⊱━═╮ @dhgh_ir @dhgh_amaliyat ╰═━⊰🖤🖤🖤⊱━═╯

جایی که حرف از قرآن و اهل بیت باشه حتما... 🎞روایتی از دختر اثرگزار علوی زرند ╭────────── 𔑀#دختران_اثر_گزار_علوی_زرند 𔑀#دختران_حاج_قاسم 𔑀#روایت ╰─➛ ༺ دختران‌ حاج‌ قاسم‌ سلیمانی کرمان༻ ┏━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┓       https://eitaa.com/kermandhgh ┗━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┛ ╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮ @dhgh_ir @dhgh_amaliyat ╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯

توصیه من به هم سن و سال های خودم اینکه... 🎞روایتی از دختر اثرگزار علوی زرند ╭────────── 𔑀#دختران_اثر_گزار_علوی_زرند 𔑀#دختران_حاج_قاسم 𔑀#روایت ╰─➛ ༺ دختران‌ حاج‌ قاسم‌ سلیمانی کرمان༻ ┏━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┓       https://eitaa.com/kermandhgh ┗━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┛ ╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮ @dhgh_ir @dhgh_amaliyat ╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯

«اگر در يك جمله كوتاه از من بپرسند كه شما از جوان چه مي‏خواهيد، به او خواهم گفت: تحصيل، تهذيب و ورزش. من فكر مي‏كنم كه جوانان بايد اين سه خصوصيت را دنبال كنند» (حضرت آقا) 🎞روایتی از دختر اثرگزار علوی زرند ╭────────── 𔑀#دختران_اثر_گزار_علوی_زرند 𔑀#دختران_حاج_قاسم 𔑀#روایت ╰─➛ ༺ دختران‌ حاج‌ قاسم‌ سلیمانی کرمان༻ ┏━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┓       https://eitaa.com/kermandhgh ┗━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┛ ╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮ @dhgh_ir @dhgh_amaliyat ╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯

|#روایت_تصویری🎥| یا امام رضا آمدم تا برايت بگويم رازهاى بزرگ دلم را بر ضريحت دخيلى ببندم تا كنى چاره اى مشكلم را آمدم با دلى تنگ و خسته تا به پاى ضريحت بميرم يا كه اى ضامن آهو از تو حاجتم را اجابت بگيرم #خادم‌الرضا #روایت #اردو‌مشهد #دختران_حاج_قاسم ┏━━━━━━ ✨🦋@kermandhgh ┗━━━━━━━━━━━━➛ ╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮ @dhgh_ir @dhgh_amaliyat ╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯

استخاره از یک ماه قبل در فکر رفتن به سفر اربعین بود با اینکه نه گذرنامه ای داشت و نه هنوز اسمش در لیست زائران امام حسین بود اما آنچنان شوق سفر در وجودش موج میزد که انگار همه ی این ها را انجام داده بود هرشب قبل از خواب از پشت پنجره ی اتاقش به ماه نگاه میکرد و برای خودش خیال پردازی میکرد و می گفت می شود همین تصویر ماه را در کربلا زیر سایه امام حسین علیه السلام دید سه روز مانده تا اربعین اما هیچ کس او را یاری و همراهی نکرد نه گذرنامه ای و نه اسمی در لیست زائران اربعین دیگه واقعا پذیرفته بود که رفتنی نیست و همه ی تصاویری که خیال کرده بود از دیدن ماه در زیر سایه امام حسین علیه السلام و پای پیاده قدم گذاشتن در راه اربعین همه اش همانند یک ساختمان چند طبقه که با یک لرزه زلزله خراب می شود تخریب شد دیگر آن شوق و شور را نداشت و برای گذشتن روز ها دیگر لحظه شماری نمی کرد تا اینکه چند روز بعد وقتی که در گلویش بغض بود و عکس های پیاده روی اربعین را نگاه میکرد ناگهان چشمم به یک پیام سنجاق شده در داخل گروهی افتاد که نوشته بود : دوست داری به زائران امام رضا خدمت کنی ؟ دوست داری ایده هاتو عملی کنی ؟ از جا پرید و رفت که پیام بده من هم آماده خدمت هستم اما دو دل بود به خاطر اینکه مهلت ثبت نام تمام شده بود به دلش افتاد که استخاره بگیرد در استخاره نوشته بود بسیار خوب است با توکل به خدا انجام دهید دلش را به دریا زد و پیام داد در پیام بهش جواب داده شد که باید بپرسم بهتون اطلاع میدم حالش همچون کبوتری‌ سر کنده بود؛ تمام طول شب تا صبح را چند مرتبه بیدار شد و روی صفحه موبایلش نگاه میکرد که آیا جا برای او هست یا نه اما خبری نبود تا اینکه ساعت نه صبح با او تماس گرفته شد و کارش جور شده است آن وقت بود که فهمیدم اگر حسرت دیدن حرم امام حسین علیه السلام به دلش ماند اما توانست به آرزوی دیرینه خود که خدمت به زائران امام رضا علیه السلام بود برسد در این میان دو چیز بود که همه ی کار ها را جفت و جور کرد دل شکستن و ... عشق به اهل بیت. ✍🏻زهرا محمدحسنی #روایت #خادم‌الرضا #اردو‌مشهد #دختران_حاج_قاسم ┏━━━━━━ ✨🦋@kermandhgh ┗━━━━━━━━━━━━➛ ╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮ @dhgh_ir @dhgh_amaliyat ╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯

عشق زیباست بزرگ وکوچک و جوان و پیر نداره خسته بود اما با عشق زمزمه رضارضا می گفت انگار برایش مهم نبود که چه کاری انجام می‌دهد مهم این بود که قسمتی کوچکی از نوکریش را برای امام رضا انجام بدهد ! لباس‌هایش کثیف شده بود و عرق از رویش می چکید با عشق زیر لب زمزمه یا امام رضا میگفت زباله های زائرانی که با پای پیاده برای دیدن گنبد طلائی ضامن آهو آمده بودند را بر می‌داشت و جارو می‌کرد خسته شده بود وجمعیت روز به روز بیشتر می شدند و زباله ها هم بیشتر از روز قبل روی هم انباشته می شدند و او با اینکه سنش زیاد بود باید خم می شد و تند تند زباله ها را جمع می‌کرد صورت پیر و چروکیده اش نشان می‌داد عمریست عاشق این آقاست و نوکری اورا می کند خدمت ،به زائران برای همین هر وقت که پیاده می خواهم برم حرم و زباله ای دارم همیشه در دستم نگه میدارم تا سطل زباله را ببینم و زباله ام را در داخل آن بزارم به ر حال فرقی نمی کند خدمت چه باشد گاهی می‌تواند باری از روی دوش دیگران برداشتن باشد و گاهی رفتگر آقا بودن و گاهی موکب داشتن و گاهی خادم بودن.... مهم این است که ما برای تو به نیت رضایت تو کاری را انجام بدهیم ای امام مهربانی 🥺 تو ب دل نگاه میکنی نه به بزرگ و کوچیک بودن کار اخر تو امام رئوف مایی❤️ ✍🏻ریحانه محمدحسنی #روایت #خادم‌الرضا #اردو‌مشهد #دختران_حاج_قاسم ┏━━━━━━ ✨🦋@kermandhgh ┗━━━━━━━━━━━━➛ ╭═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╮ @dhgh_ir @dhgh_amaliyat ╰═━⊰🍃🌺🌺🍃⊱━═╯