eitaa logo
دیار دلیران
300 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
490 ویدیو
5 فایل
سردار شهید حاج قاسم سلیمانی: « مبادا از یاد شهدا غافل شویم، غفلت از یاد شهدا غفلت از یاد خداوند سبحان است.» ⁦▫️⁩ارتباط با ادمین کانال: @Yahya1403
مشاهده در ایتا
دانلود
« ای جوانان! ای پسران و دختران عزیزم! ای نور دیدگانم! ما در سنگر جبهه حق علیه باطل، پشت دشمنان را شکستیم و برای آرامش شما چه شب‌ها که نخوابیدیم! ما از شما دفاع کردیم. ما از ناموسمان دفاع کردیم. ما همچون یاران رسوال الله بودیم که به جنگ بدر شتافتیم. می‌دانید چه برادرانی را از دست داده‌اید؟ می‌دانید چه خواهرانی را از دست دادید؟ می‌دانم که می‌دانید غنچه های نشکفته‌ای را به زیر تانک‌های بعثیون فرستادیم تا شما در آرامش به سر ببرید، تا هیچ ابرقدرتی نتواند نگاه چپ به شما بکند! دوستتان دارم؛ به شما عشق می‌ورزم...» 🔹دست نوشته ی احساسی فرمانده شهید سیدمجتبی هاشمی، خطاب به جوانان؛ ایشان نخستین فرمانده کمیته انقلاب مرکزی تهران و فرمانده گروه جنگ‌های نامنظم «فداییان اسلام» بود که در ۶۴/۰۲/۲۸ ، ناجوانمردانه توسط منافقین کوردل ترور شد و به شهادت رسید. ⁦ ⁦⁦⁦⁦🔻⁩⁩⁦⁩دوستانه ای با شهدا در ⁦⁦ ⁦⁦https://eitaa.com/diare_daliran
« خدایا ! می دانم که شهادت گنج ارزشمندی است و نعمت والایی که مخصوص بندگان مخلص و عاشق توست؛ می دانم که شهادت هنر مردان خداست؛ می دانم که شهادت ورود در حرم امن الهی است؛ و می دانم که من لیاقت داشتن این نعمت را ندارم! اما خدایا! می دانم که گفتی بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را؛ می دانم که از مولا و سرور باید چیزهای بزرگ خواست؛ می دانم که رهبرم امام خامنه ای(مدظله العالی) فرمود: اگر می خواهید خدمتتان اجر داشته باشد، برای خدا کار کنید و جهاد با نفس داشته باشید و از خدا طلب شهادت کنید؛ می دانم به قول شهید آوینی کسی که شهید نشود باید برود و بمیرد؛ پس خدایا! به شهدای عزیزت قسم؛ و به حسین(ع) سیدالشهداء قسم، مرگ مرا هم شهادت در پای رکاب امام زمان(عج) قرار بده و مرا از این نعمت بهرمند ساز و مرا عزیز گردان ...» 🔹فرازی از وصیتنامه عارفانۀ شهید عزیز، مهندس رسول پورمراد، پاسدار هوافضای سپاه پاسداران که بیستم مهر ماه سال ۱۳۹۴، در ۲۷ سالگی در قنیطره سوریه به شهادت رسید. شادی روحش صلوات... ⁦⁦⁦⁦🔻⁩⁩⁦⁩دوستانه ای با شهدا در ⁦⁦ ⁦⁦https://eitaa.com/diare_daliran
«عقرب زرد » لقبی بود که عراقی ها به این فرمانده جوان اطلاعات عملیات لشکر ۳۲ انصارالحسین(ع) داده بودند، چون نه مانعی در شناسایی ها جلودارش بود و نه می شد از تبعات دردآور طرح های عملیاتی اش فرار کرد، چون ضرباتش کاری و دقیق بود. صدام برای سرش جایزه گذاشته بود، اما نامش لرزه به تن بعثی ها می انداخت و کسی جرأت رویارویی با او را نداشت. در عملیاتی تمام نیروهایش شهید شدند و تنها مجبور به عقب‌نشینی شد، در مسیر به گروهانی از عراقی ها برخورد کرد. با شهامت خود را معرفی کرد و گفت: من علی چیت‌سازیان هستم؛ «عقرب زرد»؛ اگر مقاومت کنید تا آخرین گلوله با شما می‌جنگم، تسلیم شوید و جان به سلامت ببرید. ساعتی بعد دیده‌بان خودی خبر داد: « یک گروهان عراقی در حال حرکت به سمت ما هستند، ولی یک نفر به دورشان می‌چرخد، از نحوه دور زدنش به نظر می رسد علی باشد، صبر کنید نزدیکتر بیایند، نزنید صبر کنید.» با نزدیکتر شدن آنها چهره علی نمایان شد. این جمله معروف از او در مناجات نوشته هایش به یادگار ماند: «کسی می‌تواند از سیم‌های خاردار دشمن عبور کند که در سیم‌های خاردار نفس خود گیر نکرده باشد.» 🔹 به یاد اسوه شجاعت و اخلاص، سردار شهید علی چیت سازیان که در ۴ آذر ماه ۱۳۶۶ به شهادت رسید. ⁦⁦⁦⁦🔻⁩⁩⁦⁩دوستانه ای با شهدا در ⁦⁦ ⁦⁦https://eitaa.com/diare_daliran
و « هان! ما نه شاعریم و نه سخنران و نه نغمه‌ خوان! امانتی بودیم که باید تحویل صاحب اصلی‌ مان می‌شدیم.  وظیفه‌ای داشتیم که می‌باید عمل می‌کردیم. خونی داشتیم که می‌باید در راه اسلام بر خاک اسلام می‌ ریختیم تا فردا و فرداها، هزاران هزار حسینی سر از زمین بردارند و دوباره همه جا را کربلا و هر روز  را عاشورا سازند. عبدی بودیم که می‌بایست خواسته یا ناخواسته به مولا رجوع داده می‌شدیم و خدای تعالی بر ما منّت گذارد و این رجوع ما را احسن قرار داد و رجوع ما را معراج و پرواز از خاک تا آن سوی افلاک، لذا نه عزم سخن داریم و نه قصد سخنرانی و شعر خوانی و غزل سرایی برای مابعد از ما، این عرصه، عرصه عمل است. عرفان، اخلاص، تقوا، صفا و لقا در کنار راحت دنیا و در میان تریبون‌ها، سمینارها، اجلاسیه‌ ها و مجالس اخلاق پیدا نمی‌شود. ای طالبان عرفان و اخلاص! و ای دم زنندگان از لقا و وصال! و ای شِکوه کنندگان از فراق و غربت! خود را به این ظواهر و تجملات اخلاقی نفریبید و فریفته فریبندگانش نیز نشوید!...» 🔹فرازی از وصیت نامه سردار شهید مهندس مهدی امینی، فرمانده عملیات سپاه ارومیه، شهادت ۶۰/۳/۲۸، دارلک مهاباد ⁦⁦⁦⁦🔻⁩⁩⁦⁩دوستانه ای با شهدا در ⁦⁦ ⁦⁦https://eitaa.com/diare_daliran
۱۵ روز بعد از شهادتش فرزند دو ساله اش، ریحانه، بیمار شد و به شدت تب کرد. مادرش هرچه کرد خوب نشد و دارو و دکتر هم اثر نکرد. ترسیده بود بلایی سر بچه بیاید، با خودش گفت: «نکنه بلایی سر بچم بیاد و مردم بگن نتونست بعد از عبدالمهدی بچه هاشو نگه داره؟» شب جمعه بود. به حضرت اباعبدالله(ع) توسل کرد. بعد از زیارت عاشورا، رو کرد به حرم اباعبدالله(ع) کرد و با گریه گفت: « یا امام حسین(ع)! من میدونم امشب شما با همه  شهدا تو کربلا دور هم جمع هستید و الان عبدالمهدی پیش شماست، خودتون به عبدالمهدی بگید بیاد بچشو شفا بده.» چشمهایش را بست و گریه می کرد، در همین حال بود که یک عطر خوشی در کل خانه پیچید. بیشتر از همه جا بچه و لباس هایش معطر شده بودند، به طوری که مادرش او را به آغوش کشید و از ته دل می بویید. چیزی نگذشت که تب بچه پایین آمد و هر لحظه بهتر شد، تا این که کلا تبش قطع شد و همان شب خوب شد. مادر نزد یکی از علما ماجرا رو گفت و علت را جویا شد. پاسخ این بود؛ شهدا شب جمعه کربلا و در محضر اربابشان هستند و این شهید با حضور خود در منزلش، عطر مجلس سیدالشهداء(ع) را با خود به همراه آورده است. 🔸روایت همسر طلبه ی مدافع حرم، عبدالمهدی کاظمی از شفا یافتن فرزندش توسط شهید؛ این شهید بزرگوار در تاریخ ۹۴/۱۰/۲۹، در دمشق، آسمانی شد. ⁦⁦⁦⁦🔻⁩⁩⁦⁩دوستانه ای با شهدا در دیار دلیران⁦⁦ ⁦⁦https://eitaa.com/diare_daliran