eitaa logo
#ققنوس_آتشین🚩🏴
443 دنبال‌کننده
288 عکس
838 ویدیو
3 فایل
فرصت توسط بسیاری از مردم از دست می‌رود، زیرا فرصت در لباس کار است.
مشاهده در ایتا
دانلود
✍🏻 5راه حل برای جلوگیری از دعوا 🍳1- هیچی: معمولا زوج هایی که با هم «کثیف» دعوا می کنند، یا از دعوا کردن می ترسند یا نمی خواهند دعوا به اسمشان تمام شود. به جای اینکه بیایند و بگویند ناراحت یا عصبانی اند، انرژی منفی از خود ساطع می کنند و آرزو دارند از آنها بپرسید: «چی شده؟» اینجاست که همسر شما اولین کلمه جادویی دعوا را به زبان می آورد: «هیچی»! از آنجا که واضح است اتفاقی افتاده، «هیچی» یعنی خیلی چیزها! «معلوم است که ناراحتم، اما دلم نمی خواهد چیزی بگویم که دعوایمان شود، بنابراین سعی می کنم تو را تحریک کنم تا دعوایی که من می خواهم، راه بیندازی!» دفعه بعد که همسرتان جواب داد «هیچی»، با این جمله جوابش را بدهید: «این جواب فقط باعث جر و بحث و دعوای ما می شود. هر وقت آمادگی حرف زدن داشتی، من آماده شنیدن هستم.» 🍳2- حالا هر چی: فرض کنید همسرتان اولین کلمه دعوا را به زبان آورده، «هیچی!» و شما به جای آنکه بگویید: «هر وقت آماده گفتن بودی، من آماده شنیدنم»، می گویید: «می دانم اتفاقی افتاده». اینجاست که همسر شما دومین کلمه دعوا را به زبان می آورد: «حالا هر چی!» «حالا هر چی» می تواند درست به قلب شما بخورد، این عبارت تحقیرکننده است و احساسات و نگرانی هایتان را بی اهمیت جلوه می دهد. دفعه بعد که همسرتان گفت: «حالا هر چی»، گول نخورید و آغازگر دعوایی که معمولا خواسته خشم منفع همسرتان است، نباشید. در عوض، خیلی خونسرد به او بگویید: «وقتی همچین حرفی بهم می زنی، احساس می کنم حس من یا چیزی که می خواهم بگویم برایت مهم نیست و این باعث می شود احساس بدی پیدا کنم.» اگر همسرتان یک عذرخواهی درست و حسابی از شما نکرد، بهتر است راهتان را بکشید و بروید و بگذارید تنهایی حرص بخورد. در غیر این صورت، شما تسلیم دعوایی می شوید که به خواست او شروع شده. 🍳3- همیشه و هیچ وقت «تو هیچ وقت سروقت نیستی!»، «من همیشه باید پشت سرت راه بروم و تمیزکاری کنم»، «من همیشه در مهمانی های کاری تو شرکت می کنم اما تو هیچ وقت با من نمی آیی.» «همیشه» و «هیچ وقت» به ندرت واقعی هستند. وقتی از عباراتی استفاده می کنید که در آنها «همیشه» یا «هیچ وقت» وجود دارد، درواقع به همسرتان می گویید که او هرگز نمی تواند کاری را درست انجام دهد یا باورتان نمی شود که او بتواند تغییر کند. این موضوع منجر به تسلیم شدن و دست از تلاش برداشتن او می شود. چرا همسرتان نباید در تمیزکاری به شما کمک کند. وقتی با جای اینکه بگویید: «لطفا زباله ها را بیرون ببر» می گویید: «خیلی دوست داشتم تو زباله ها را بیرون می بردی اما می دانم که نمی بری!»؟ نمی توانید از همسرتان انتظار داشته باشید که با حالت «ثابت می کنم اشتباه می کنی» سازگار شود! «هیچ وقت» و «همیشه» را از دایره لغات زناشویی تان حذف کنید. به جایش بگویید: «گاهی» یا «بعضی وقت ها»، سعی کنید بر زمان حال متمرکز بمانید و دقیق بگویید: «ناراحت شدم که امروز دیر کردی.» اجازه دهید همسرتان بداند ایمان دارید که تغییر می کند. 🍳4- تو هم مثل... بابا/ مامان/ خواهر و... هستی این حرف هم از همان حرف های است که نشان از خشم منفعل همسرتان دارد و می خواهد شما آغازگر یک جار و جنجال باشید. به جای اینکه همسرتان بگوید: «احساس می کنم که از من بهانه گیری می کنی.» به شما می گوید: «تو هم عین مادرت هستی!» سعی کنید یک نفس عمیق بکشید و فقط بگویید: «خیلی ناراحت می شوم که من را با مادرم مقایسه می کنی.» دعوا راه نیندازید؛ بگذارید بداند شما را رنجانده. 🍳5- تو خیلی حساسی/ همه چیز رو به خودت می گیری «تو زیادی حساسی» و «تو همه چیز رو به خودت می گیری» یعنی حساسیت و احساس حقارت خوب نیست. اینها هم عبارات بحث برانگیزی هستند اما ممکن است «فریادی برای کمک خواستن» باشند! همسر شما شاید می خواهد چیزی بگوید- البته به یک روش بسیار غیرموثر- او نیاز دارد چیزی به شما بگوید که ممکن است ناراحتتان کند و از عکس العمل شما می ترسد. برخی مشاوران در جلسه‌های زوج درمانی به مراجعان خود یاد می دهند زمان جر و بحث، در انتخاب کلمه ها و عبارات دقت کنند که ممکن است یک مخالفت ساده و کوچک را به یک دعوای درست و حسابی تبدیل کند چون وقتی تمیز دعوا کنید رابطه تان را سالم نگه می دارید. پس سعی کنید تا حد امکان، شفاف و روشن باشید و بدون برچسب زدن به یکدیگر و به زبان آوردن عبارات آزاردهنده، اصل موضوع را به همسرتان بگوييد. ─┅═ঊঈ☘️❤️ ঊঈ═┅─ نرم‌افزار ایتا: https://eitaa.com/diba_313
✍جهان به صدای درون تو گوش میده . جهان ، اون رفتاری که به صورت نمایشی از خودت به دیگران نشون میدی نمیبینه، جهان اون چیزی که واقعا هستی رو میبینه ، اون لیاقت و شایستگی رو میبینه که در تو درونی شده. اون چیزی که خیلی مهمه اینه که تو باید بخودت بگی من برای به دست آوردن هر چیزی تو زندگیم ، هر چیزی که میخوام ، آیا یک رابطه ست؟ یک شغل مناسبه؟ اون خونه ای که دوست دارم؟ و ... لایق هستم . خیلی از آدم‌ها میرن اون خونه‌ی رویایی شونو پیدا میکنن ولی احساس لیاقت برای بودن توی اون خونه ندارن. حتی اگه پولشم بدست بیاد و اونو بخرن بازم از دستش میدن . این جهان، جهان لیاقت.هاست و هر کسی به اندازه‌ی لیاقتشه که دریافت می کنه. تو خودت ، حقیقتا خودت رو لایق چیزایی که میخوای جهان بهت بده میدونی ؟ نرم‌افزار ایتا: https://eitaa.com/diba_313
✍️ من نفهم هستم یا دیگران؟ بعضی وقت‌ها فکر می‌کنید دور و برتان پر است از آدم‌های احمق و بی‌فرهنگ؟ آدم‌های حوصله سربری که لیاقت توجه شما را ندارند؟ آدم‌های چاپلوس، متکبر، و از خود راضی "اریک شویتسگِبِل"، استاد فلسفه خبر بدی برای‌تان دارد. اگر بیشتر مواقع جهان را این شکلی می‌بینید، احتمالا آدم نفهمی هستید! در واقع جهان این شکلی نیست. 👈روانشناسان می‌گویند ما معمولاً تمایل داریم تاثیر مثبتی از خصوصیات خودمان داشته باشیم. بنابراین در مواجهه با سوالِ سهمگینِ "آیا من آدم نفهمی هستم؟" خیلی سریع جواب می دهیم: "البته که نه!" اول باید بدانیم "نفهمی" دقیقاً یعنی چه. سه نوع شخصیت بیشترین نزدیکی را به "نفهمی" دارند. نارسیسیست‌ها، ماکیاولیست‌ها و روان‌رنجورها. نفهم‌ها مثل نارسیسیست‌ها خودشان را مهم‌تر از بقیه می‌دانند، اما برخلاف آنها همیشه نمی‌خواهند در مرکز توجه باشند. از طرف دیگر، اگر چه برخوردی ابزاری با بقیه دارند، اما بدبینی خودآگاهانه ماکیاولیست‌ها را ندارند. مثلِ روان‌رنجورها سنگدل و خودخواهند، اما برخلاف آن‌ها می‌توانند محاسبه‌گر و محتاط باشند. پس به تعریف جدیدی از این واژه نیاز داریم. 👈شویتسگبل می‌گوید نفهم‌ها افرادی هستند که به طرز ملامت‌انگیزی برای دیدگاه اطرافیان خود ارزش قائل نمی‌شوند. نفهم بودن یعنی نادان بودن به روشی خاص؛ یعنی غفلت از شایستگی ایده‌های دیگران، بی‌اعتنا بودن به امیال و باورهای آن‌ها و چشم‌پوشی نکردن از تقصیرات‌شان. 👈می‌توانیم از سمت دیگری هم مسئله را ببینیم؛ یعنی "فهیم بودن" را تعریف کنیم. آدم‌های فهیم کسانی‌اند که به افکار و علائق دیگران اهمیت می‌دهند، گاهی گمان می‌کنند ممکن است قصور از آنها باشد نه طرف مقابل، آنها مسئول و متعهد هستند و به شدت مراقب‌اند که مثل نفهم‌ها نباشند. پس می‌توانیم به نتیجه‌ای برسیم: "اگر برایتان مهم است که مثلِ نفهم‌ها رفتار نکرده باشید، احتمالاً جزء آنها به شمار نمی‌روید. سرنخ دیگری هم داریم: "خوب گوش کردن". نفهم‌ها به سختی می‌توانند به حرفهای دیگران توجه کنند. 👈نفهمی معمولاً خصوصیتی همیشگی نیست. خیلی از ما ممکن است بعضی مواقع یا در مواجهه با برخی آدمها مثل نفهم‌ها رفتار کنیم، و در مواقع دیگر چنین رفتاری نداشته باشیم. با این حال لازم است از خودمان بپرسیم: "هر چند وقت یکبار مثل نفهم‌ها رفتار می کنم؟" شاید حافظه‌مان نتواند همه این موارد را به درستی نگه دارد، اما تکرار این پرسش ما را به خودشناسی بیشتری می‌رساند. همه ما گاهی از پشت عینک نفهمی به جهان نگاه می‌کنیم، اما اسیر این بینش نیستیم. @diba_313
✍🏻 بازی‌های ذهنِ فریبکار : (۳۰ حقیقتِ روانشناسیِ عجیب درباره ناخودآگاه ما) 🔺اگر برای انجام کاری، نقشه B داشته باشیم، احتمال عملی شدن نقشه A بسیار کمتر می‌شود. 🔺تا زمانی که واقعا در معرض خطر نباشیم، «ترس» احساس خوبی به ما می‌دهد. 🔺برای بی‌اثر کردن یک موضوع منفی، به ۵ موضوع مثبت نیاز داریم تا اثر آن را خنثی کنیم. 🔺همیشه یادآوری ابتدا و انتهای یک موضوع راحت‌تر از جریان اتفاقات میانی آن است. 🔺زمانی‌که شخص دیگری غذای مورد علاقه شما را درست می‌کند، طعم آن خوشمزه‌تر می‌شود. 🔺ما بیشتر به سرنوشت یک فرد به صورت مجزا اهمیت می‌دهیم تا این که تراژدی‌های عظیم برایمان مهم باشند. 🔺ما ترجیح می‌دهیم بدانیم که اتفاق بدی در راه است تا این که ندانیم قرار است چه اتفاقی بیافتد. 🔺ما همیشه سعی می‌کنیم خوبی دیگران را جبران کنیم و مدیون کسی نباشیم. 🔺زمانی که قانونی خیلی سختگیرانه باشد، ما بیشتر علاقه داریم که آن را بشکنیم. 🔺موضوع مورد علاقه ما در وهله‌ی اول خودمان هستیم. 🔺این احساس که ما دوست داریم چیزهای دوست داشتنی و بامزه را فشار دهیم، نوعی خشونت و پرخاشگریست. 🔺مغز ما سعی می‌کند جلسات و سخنرانی‌های خسته کننده را جالب‌تر نماید. 🔺برخی از مردم از دیدن عصبانیت دیگران لذت می‌برند. 🔺وقتی دیگران با ما درباره موضوعی مخالفت می‌کنند، ما دوباره خود را ارزیابی می‌کنیم. 🔺ما به اندازه‌ای که خودمان تصور می‌کنیم، در انجام دادن چند کار به صورت همزمان، خوب و موفق نیستیم. 🔺ما در ناخودآگاه خود متقاعد شده‌ایم که همیشه آینده روشن و بهتر از امروز است. 🔺ما به صورت ناخواسته آن چه را که می‌خواهیم باور کنیم، باور داریم. 🔺مغز ما می‌خواهد که ما همیشه تنبل باشیم. 🔺تنها بودن برای سلامتی ما مضر است. 🔺خرد کردن اطلاعات به اندازه‌های کوچک، در ثبت شدن و یادآوری آن‌ها به ما کمک می‌کند. 🔺شما مواردی را که روی آن‌ها آزمایش انجام داده یا به صورت خاص مورد مطالعه و بررسی قرار داده باشید، بهتر در یاد خواهید داشت. 🔺داشتن گزینه‌های زیاد برای انتخاب کردن، باعث فلج شدن ذهن ما می‌شود. 🔺اگر احساس کمبود چیزی مانند پول را دارید، درباره داشتن آن دچار وسواس هستید. 🔺ما در دنیای اطراف خود همواره به دنبال چهره‌های انسانی هستیم، حتی در اشیاء بی‌جان. 🔺ما همیشه، همیشه و همیشه یک مشکل پیدا خواهیم کرد. 🔺ما ترجیح می‌دهیم واقعیت ها را تغییر دهیم؛ اما عقاید خود را در مورد مردم تغییر ندهیم. 🔺مردم با انتظارات دیگران از آن‌ها ترقی می‌کنند. اگر کسی از آن‌ها انتظاری نداشته باشد، رشد نخواهند کرد. 🔺رسانه‌های اجتماعی از نظر روانشناختی طوری طراحی شده‌اند که اعتیادآور باشند. 🔺اگر برای انجام دادن کاری پاداش نگیریم، به صورت ناخودآگاه می‌توانیم خودمان را متقاعد کنیم که آن کار برایمان جذاب بوده. 🔺قدرت باعث می‌شود مردم کمتر به دیگران اهمیت دهند. منبع: Best Life @diba_313
✍🏻اگر همسرتان را مثل قبل دوست ندارید بخوانید. هیچ چیزی دردناکتر از این نیست که همسر فردی به او بگوید به تو حسی ندارم. و این کلمه زنگ خطری برای طلاق است چرا زوج احساس بی میلی و بی حسی به همسرش می کند هر انسانی به جنس مخالف خود احساس تمایل می کند به خاطر وجود هورمونهای جنسی و وارد شدن به مرحله بلوغ و ایجاد ارتباط عاطفی. هر مردی و زن با هورمونهای نرمال به سمت جنس مقابل جذب می شود و تشکیل خانواده می دهد. ولی چطور احساس عاشقانه به بی حسی تبدیل می شود. هنگام استرس شدید عصب سمپاتیک تحریک شده مواد محرک بدن تولید می شود و بدن اماده مقابله می شود .بدن درحالت دفاعی قرار می گیرد. اگر استرس و اضطراب کم باشد عصب پاراسمپاتیک فعال می شود و هورمونهای ریلکس کننده و ارامش دهنده تولید می شود. ولی استرس مداوم مثل دعواههای طولانی زوج و مسایل اقتصادی و اجتماعی باعث ترشح زیاد هورمنهای تحریک کننده شده و در نتیجه افزایش انها هورمونهای جنسی کاهش یافته و یا تولید نشده درنتیجه میل جنسی کاهش یافته و رابطه سست می شود و یک فاجعه به نام بی حسی رخ می دهد. برگشت این حس مشکل است ولی امکان پذیر است. ✅تا میتوانیم از دعوا ها و بهانه گیری های کم اهمیت اجتناب کنیم. @diba_313
"سلبریتی‌ها و عملیاتِ مسکیتو" کُنت الکساندر دمارانش، که بیش از ده سال (۱۹۷۰- ۱۹۸۱) ریاستِ «سرویس اطلاعات خارجی» فرانسه SDECE را به دست داشت، در دیداری با رونالد ریگان رئیس‌جمهور آمریکا، راهکار کم‌هزینه‌ی مقابله با دشمنانِ غرب [بالأخص ایران] را این‌گونه پیشنهاد کرد: «من پس از کمی شوخی و تعارفات ابتدائی شروع به صحبت کردم: آقای رئیس‌جمهور، برای مبارزه در این نوع جنگ چندین راه وجود دارد... به‌دلیل این‌که ما نمی‌توانیم یک میلیون نفر نیروی اعزامی به افغانستان روانه کنیم... پیشنهاد می‌کنم آن‌چه را که من عملیات مسکیتو [Mosquito : پشه مالاریا] نامیده‌ام، شروع کنیم. 👈او پرسید: چرا مسکیتو؟ 👈[جواب دادم]: چون پشه‌ی مالاریا نمی‌تواند خرس را بکُشد ولی می‌تواند آن‌قدر او را آزار دهد که دیگر نتواند بخوابد، دیگر نتواند چیزی بخورد و از آن همه وزوز گیج شود... پشه مالاریا می‌تواند دشمنی بسیار خطرناک باشد... ما می‌توانیم از چنین تصور و تمثیلی بهره ببریم و شاید بتوانیم در افغانستان کاری انجام دهیم.» 1⃣ مهمترین هدف عملیات پشه مالاریا (مسکیتو) مشغول‌سازی و غافل‌سازی از اقدامات اصلیِ دشمن و هدر دادنِ انرژی و توان درمسير فرعی می‌باشد. 2⃣ پشه با به هم ریختنِ اعصابِ افراد یا سیستمِ مقابل آنان را از کارِ اصلی بازمی‌دارد و بعد از به هم ریختنِ سیستم عصبی، احتمالاً فرد یا سازمانِ مقابل، واکنش‌های حساب نشده و هزینه‌ساز نشان خواهند داد. 3⃣ به‌نظر می‌رسد پیج‌ها و کانال‌های مجازی و سلبریتی‌ها -بعضی به‌طورِ سازمان‌یافته و بعضی به تبعیت از موج و از رویِ جَوگیری- چنین کارکردی دارند: 👈 "مشغول کردنِ مسئولان و نیروهایِ انقلاب و نظام و غفلتِ آنان از اقدامات اصلی". 4⃣ به‌نظر می‌رسد که جریان امنیتیِ مشکوکی کنترل برخی از سلبریتی‌های جنجالی را به‌دست گرفته است، به‌نحوی که بعضاً مدیریت صفحات آنها در فضای مجازی در اختیار همین جریان امنیتی است. برخی از این سلبریتی‌ها تا قبل از سوار شدنِ این جریان امنیتی، این‌گونه در مقابله با نظام و انقلاب تند و بی‌پروا نبودند، ولی در دو سه سال اخیر ساختارشکن و بسیار بی‌پروا شده‌اند. همین جریان با استفاده از ارتباطاتِ خود، عده‌ای از حزب‌اللّهی‌ها را علیه مطالبِ این سلبریتی‌ها در فضای مجازی تحریک می‌کند و توانِ حزب‌الله را به هرز می‌برد. 5⃣ به‌عبارت دیگر، هم ظرفیت‌سازی علیه نظام می‌کنند و هم سرگرم‌کردن و هرز دادنِ توانِ جریانِ موافق نظام به درگیری با بعضی سلبریتی‌ها. آن‌طور که تجاربِ پیشین نشان می‌دهد، احتمالاً پس از چهره‌سازی، همین جریان در قالب پروژه‌های به ظاهر موجّه، برخی از این سلبریتی‌ها را به خارج از کشور خواهد فرستاد. آنان مأمورانِ مخفی معرفی می‌شوند، ولی درواقع با امکانات نظام به افزایش توانِ نیروهای برانداز یاری می‌رسانند. 📚 منبع: کنت دمارانش، جنگ جهانی چهارم، چاپ هفتم، سال ۱۳۹۰، انتشارات اطلاعات، صفحه ۱۳-۹ ✍آیا این روزها، دشمنانِ انقلابِ مردم در حالِ پیاده‌سازی اهدافِ خود با بهره‌گیری از ظرفیت‌های (پشه‌مالاریا) هستند !!؟ @diba_313
✍ گاهی برای زندگیمان یک رژیم بنویسیم: رژیم که مختص "چاقی یا لاغری" نیست، گاهی باید یک رژیمِ خوب، برای "روح و افکارمان" بگیریم مثل: رژیم حذف "آدمهای بی لیاقت" رژیم کمتر "حرص خوردن" رژیم کمتر "غصه خوردن" رژیم بی اندازه "مهربان بودن" رژیم بی ریا "کمک کردن" رژیم بی توقع دوست داشتن رژیم "دوری از افکار منفی" رژیم دوری از "رفتارهای منفی" ✅بیایید رژیمِ "آرامش" بگیریم... ‎‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌ @diba_313
✍ بالا رفتن سن حتمی است... اما اینکه روان تو پیر شود بستگی به خودت دارد! زندگی را ورق بزن...! استکان استکان چای را به سلامتی نفس کشیدنت بنوش. مبادا، مبادا ! زندگی را دست‌نخورده برای مرگ بگذاری دوست من پایان آدمیزاد نه از دست دادن معشوق است ! نه رفتنِ یار ! نه تنهایی ! هیچ کدام پایان آدمی نیست آدمی آن هنگام تمام می‌شود و دلش پیر شود که دنبال رویاهایش نرود... 🌵شاد باش و شاد کن و لذت ببر زندگی کوتاهست. @diba_313
يک روز وقتي کارمندان به اداره رسيدند، اطلاعيه بزرگي را در تابلواعلانات ديدند که روي آن نوشته شده بود: ديروز فردي که مانع پيشرفت شما در اين اداره بود درگذشت!! شما را به شرکت در مراسم تشييع جنازه که ساعت 10 صبح در سالن اجتماعات برگزار مي شود دعوت مي کنيم. در ابتدا، همه از دريافت خبر مرگ يکي از همکارانشان ناراحت مي شدند اما پس از مدتي، کنجکاو مي شدند که بدانند کسي که مانع پيشرفت آن ها در اداره مي شده که بوده است. اين کنجکاوي، تقريباً تمام کارمندان را ساعت 10 به سالن اجتماعات کشاند. رفته رفته که جمعيت زياد مي شد هيجان هم بالا رفت. همه پيش خود فکر مي کردند: اين فرد چه کسي بود که مانع پيشرفت ما در اداره بود؟به هرحال خوب شد که مرد!! کارمندان در صفي قرار گرفتند و يکي يکي از نزديک تابوت رفتند و وقتي به درون تابوت نگاه مي کردند ناگهان خشکششان مي زد و زبانشان بند مي آمد. آينه ايي درون تابوت قرار داده شده بود و هر کس به درون تابوت نگاه مي کرد، تصوير خود را مي ديد. نوشته اي نيز بدين مضمون در کنار آينه بود: «تنها يک نفر وجود دارد که مي تواند مانع رشد شما شود و او هم کسي نيست جز خود شما. شما تنها کسي هستيد که مي توانيد زندگي تان را متحول کنيد. شما تنها کسي هستيد که مي توانيد بر روي شادي ها، تصورات و وموفقيت هايتان اثر گذار باشيد. شما تنها کسي هستيد که مي توانيد به خودتان کمک کنيد.» ــــــــــــــــ 🍀أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لایَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ؛ ای کسانیکه که ایمان آورده‌اید، مراقب خود باشید که گمراهان نمی‌توانند به شما آسیبی برسانند اگر هدایت یابید... ۱۰۵ مائده ــــــــــــــــ @diba_313
✍🏻‍ انسان‌های موفق مزخرف! بیائید یک آزمایش فکری انجام دهیم: دو نفر را در نظر بگیرید؛ نفر اول خودخواه، دروغگو، سنگدل و متقلب. و نفر دوم بخشنده، صادق، صمیمی و کاری. شما کدام یک را بیشتر دوست دارید؟ ترجیح می‌دهید کدام یک رئیس، دوست و یا شریک شما باشد؟ تمایل دارید شبیه کدام باشید؟ دوست دارید موفقیت کدام یک را ببینید؟ حدس من این است که شما و اکثریت معناداری، فرد دوم را انتخاب می کنید. با این‌حال یک تناقض عجیب وجود دارد؛ اگر بیشتر مردم فرد دوم را ترجیح می‌دهند، پس چرا افراد موفق و قدرتمند بیشتری را می‌بینیم که شبیه نوع اول هستند؟ دکتر نوآم اشپانسر در مقاله‌ای پاسخ این تناقض را با استفاده از مفهوم "سه‌گانه تاریک" می‌دهد. این واژه برای توصیف سه عارضه شخصیتی در انسان‌ها به کار می‌رود: ▪️خودشیفتگی (احساس برتری نسبت به دیگران، احساس محق بودن، و عدم تحمل انتقاد) ▪️ماکیاولیسم (رفتارهای فریبنده و پر ادعا با هدف تضعیف دیگران، و تمایل به بازی دادن افراد برای دستیابی به اهداف شخصی) ▪️سایکوپاتی (نبود همدلی، رفتارهای تکانشی، نگرش‌های اجتماعی عاری از احساسات، و خصومت بین فردی) پژوهش‌ها نشان می‌دهند افراد سایکوپات کمتر دچار ترس و اضطراب می‌شوند و به همین دلیل راحت‌تر می‌توانند در شرایط مختلف اهداف خودشان را دنبال کنند. همچنین ویژگی‌های خودشیفتگی و ماکیاولیستی باعث می‌شوند که این افراد در راستای دستیابی به اهدافشان از دیگران سوء‌استفاده و بهره‌برداری کنند و به همین دلیل موفقیت‌ کسب نمایند، در مسیر شغلی خود پیشرفت کنند، و در سازمان ها جایگاه‌ های رهبری را صاحب شوند. با اینکه تعدادی از پژوهش‌ها نشان می‌دهند افرادی که ویژگی‌های سه‌گانه تاریک دارند، ممکن است در مسیر شغلی و زندگی خود موفقیت ‌هایی کسب کنند؛ اما این موفقیت‌ها، هزینه‌های فراوانی خواهد داشت. مانند افزایش رفتارهای غیراخلاقی، دروغ، تزویر، خشونت، فریب، خیانت، فساد و... در نهایت نیز با رسوایی به کارشان خاتمه می‌دهند. 🔸نکته‌ حائز اهمیت این است که این افراد بیشتر در سازمان‌هایی می‌توانند رشد کنند که کمترین مقاومت و اعتراض از سمت دیگران نشان داده می‌شود؛ در واقع این ما هستیم که ناخواسته چنین افرادی را در سیستم‌های آموزشی، اقتصادی، سازمانی و اداری خود پرورش می‌دهیم...! @diba_313
✍🏻“ در ” در یک رستوران، یک سوسک ناگهان از جایی پر می‌زند و بر روی یک خانمی می‌نشیند. آن خانم از روی ترس شروع به فریاد زدن می‌کند. او وحشت‌زده بلند می‌شود و سعی ‌می‌کند با پریدن و تکان دادن دست‌هایش سوسک را از خود دور کند. واکنش او مسری بود و افراد دیگری هم که سر همان میز بودند وحشت‌زده می‌شوند. بالاخره آن خانم موفق می‌شود سوسک را از خود دور کند. سوسک پر می‌زند و روی خانم دیگری نزدیکی او می‌نشیند. این بار نوبت او و افراد نزدیکش می‌شود که همین حرکت‌ها را تکرار کنند! پیشخدمت به سمت آنها می‌دود تا کمک کند. این بار سوسک پر می‌زند و روی پیشخدمت می‌نشیند. پیشخدمت محکم می‌ایستد و بر روی لباسش نگاه می‌کند. زمانی که مطمئن می‌شود، سوسک را با انگشتانش می‌گیرد و به خارج رستوران پرت می‌کند. ذهنم درگیر این موضوع شد. آیا سوسک باعث این رفتار عصبی شده بود؟ اگر اینطور بود، چرا پیشخدمت دچار این رفتار نشد؟ چرا او تقریبا به شکل ایده‌آلی این مسئله را حل کرد، بدون این‌که آشفتگی ایجاد کند؟ این سوسک نبود که باعث این ناآرامی و ناراحتی خانم‌ها شده بود، بلکه عدم توانایی خودشان در برخورد با سوسک موجب ناراحتیشان شده بود. من فهمیدم این فریاد پدرم، همسرم یا مدیرم بر سر من نیست که موجب ناراحتی من می‌شود، بلکه ناتوانی من در برخورد با این مسائل است که من را ناراحت می‌کند. این ترافیک بزرگراه نیست که من را ناراحت می‌کند، این ناتوانی من در برخورد با این پدیده ‌است که موجب ناراحتیم می‌شود. من فهمیدم در زندگی نباید واکنش نشان داد، بلکه باید پاسخ داد. آن خانم‌ به اتفاق رخ‌داده واکنش نشان داد، در حالیکه پیشخدمت پاسخ داد. واکنش‌ها همیشه غریزی هستند در حالی‌که پاسخ‌ها همراه با تفکرند. نحوه واکنش‌های ما به مشکلات و نه خود مشکلات است که می‌تواند در زندگی بحران ایجاد کند. این مفهوم مهمی در فهم زندگی است. آدمی که خوشحال است به این خاطر نیست که همه چیز در زندگیش درست است. او به این خاطر خوشحال است که دیدگاهش نسبت به مسائل درست است. @diba_313 ─┅═ঊঈ☘️🌼🍀 ঊঈ═┅─
✍🏻 چگونه با همکاری که با ما هیچ نقطه‌اشتراکی ندارد، کار کنیم ؟ اگر می‌خواهید در کار خود بهترین باشید، باید نحوه تعامل با همکاران‌تان را یاد بگیرید؛ حتی زمانی که احساس می‌کنید با آن‌ها هیچ نقطه اشتراکی ندارید و کاملا با او مخالف هستید. ✴«کلی مک‌دونالد»، نویسنده کتاب «چگونه با افرادی که مثل شما نیستند، تعامل و همکاری کنید» می‌گوید: «شما لزوما نمی‌دانید که خاستگاه آن‌ها کجاست، چرا که کاملا در نقطه مقابل‌تان قرار دارند یا حداقل تفاوت‌های جدی با هم دارید. شما ممکن است نگاه آن‌ها را درک نکنید چرا که ذهن‌تان، شبیه آن‌ها فکر نمی‌کند و به طور کلی رفتارتان با آن‌ها متفاوت است.» ✴برخی از الگوهای شخصیتی که به شکل مرسوم، روبروی هم تلقی می‌شوند عبارتند از: ریسک‌پذیرها در مقابل کسانی که محافظه‌کارند، افراد قاطع در تصمیم‌گیری در مقابل کسانی که با صبر و طمانینه فکر و عمل می‌کنند، درون‌گراها و برون‌گراها، ذهن‌های تحلیلگر و افراد خلاق، افراد متخاصم و کسانی که رفتار آن‌ها رواداری و تحمل همدیگر است. ◀️ "راه‌های تعامل را پیدا کنید" اولین قدم برای تعامل با فردی که شبیه شما نیست، پیداکردن زمینه‌های فکری مشترک است. موضوعاتی مثل گفتگو در مورد خانواده، سرگرمی‌ها، فیلم‌ها، ورزش و... از جمله این موارد هستند که عموما می‌توان در دل آن‌ها نقاط همگرایی را پیدا کرد. مک‌دونالد می‌گوید: «هر کاری که می‌شود باید انجام دهیم تا گفتگویی که در آن احساس امنیت برای طرفین وجود دارد، شروع شود. این رویکرد حتما موثر خواهد بود.» ◀️ "از گفتن «موافقم یا مخالفم» پرهیز کنید" عموما نگرش‌های متفاوت در کار، می‌توانند منجر به اصطکاک و تنش شوند. همه مسائل را شبیه شما نمی‌بینند و اگر فردی بخواهد در بحثی بر دیگری غلبه کند یا دیگران را متقاعد کند که نظرش درست است، می‌تواند منجر به بروز تنش‌هایی شود. مک‌دونالد می‌گوید گفتن «من مخالفم یا موافقم»، عموما مسیری پرخطر در فرایند یک گفتگو است. به جای این جملات، مک‌دونالد توصیه می‌کند از این عبارت استفاده کنید: «من این موضوع را متفاوت می‌بینم.» او می‌گوید: «این ۶ کلمه می‌تواند یک تعارض کلامی را به یک گفتگوی سازنده تبدیل کند.» ◀️ "روی همکاران به عنوان عضوی از خانواده حساب باز نکنید" شما لازم نیست فردی را دوست داشته باشید تا بتوانید با او، همکاری مفیدی را تجربه کنید. هیچ لزومی ندارد که همه شبیه هم باشند و کارایی یکسان داشته باشند. درک این موضوع که دوست‌نداشتن دیگری، هیچ گناهی نیست به شما کمک می‌کند تا فرصت و توان بیشتری برای تمرکز روی کار خود داشته باشید. از خودتان بپرسید: ما اینجا چه کار می‌کنیم؟ ما روی این موضوع مشترک کار می‌کنیم. پس این مساله‌ای است که من روی آن تمرکز خواهم کرد. ☑آموزه‌های‌سازمانی @diba_313 ─┅═ঊঈ☘️🌼🍀 ঊঈ═┅─