💠 دیدار با حضرت ماه؛ روایتی از دیدار مردم خوزستان با رهبر انقلاب
🔹جلسه توجیهی زائرین اهوازی دیدار با رهبر معظم انقلاب، امشب ساعت ۱۹ در یادمان شهید علی هاشمی. سر از پا نشناختم الحمدالله تصمیم قطعی شد نماز میخوانم و سجده شکر را به جای میآورم ...
🖋 عاطفه اسماعیلی
🌐 http://fna.ir/3h194m
#خوزستان
#دیدار_یار۱۴۰۲
#روایت_دیدار
❛ ━━━━━・❪ @didareyarkhz ❫ ・━━━━━ ❜
💠 دیدار با شخص اول مملکت!
🔹 شخص اول مملکت از روی صندلی بلند میشود، جمعیت مثل موهای پریشانِ گیسِ بلند خورشید از هم باز میشوند و نجوای پدرانه اش میپیچد...
🖋 عاطفه حنان سالمی
🌐 http://fna.ir/3h1oqh
#خوزستان
#دیدار_یار۱۴۰۲
#روایت_دیدار
❛ ━━━━━・❪ @didareyarkhz ❫ ・━━━━━ ❜
💠 آغاز با حرارت؛پایان با طراوت
روایتی متفاوت ازدیدار با رهبر انقلاب
🔹حاشیه نگاری مهر از دیدار مردم خوزستان با رهبری به روایت علی نواصر
لینک گزارش:
https://mehrnews.com/x33NDX
#خوزستان
#دیدار_یار۱۴۰۲
#روایت_دیدار
❛ ━━━━━・❪ @didareyarkhz ❫ ・━━━━━ ❜
#دیدار_یار_نوشت قسمت پنجم
قبل از اینکه آقا تشریف بیارن هرکی یه چیزی می خوند. من اعصابم خرد بود که چرا هیچ شعری یادم نمیاد. انگار حتی یک بیت از شعرهام رو حفظ نیستم که حالا لااقل به شکل شعار بخونم و بقیه تکرار کنند. قبل تر برای چند گروه که توفیق زیارت حضرت آقا نصیبشون شده بود شعر همخوانی نوشته بودم. یادم بود که نوشتم ولی نه شعرش یادم میومد و نه حتی گروهی که براشون نوشته بودم که لااقل برم در گفتگوهای پیامرسان هام بگردم و پیداش کنم. تازه بعد یادم افتاد که اصلا گوشی همرام نیست! خدایا یک کوچولو حافظه به من میدادی به جایی برنمیخورد ها! 😒
در این فکر ها بودم که خانم گزارشگری گفت اگه کسی حرفی یا شعری داره بیاد بخونه. یهو انگار خون به مغزم رسیده باشه، صدای شوهرم تو سرم پیچید که گفت: «رفتی اونجا حتما «مو بچه جنگُمه» رو بخون!» و منم بش خندیده بودم و گفته بودم: «بابا دیدار عمومیه ها! چجوری شعر بخونم؟!» ولی همین تلنگر کافی بود تا دو بیتی قدیمیم یادم بیاد، البته نسخه اولیه ای که توی نوجوانی نوشته بودم ولی خب بازم بهتر از هیچی بود.
پا شدم رفتم طرف خانم خبرنگار. دوربین رو که آماده کردن با اشاره بهم گفت بگو! انتظار داشتم سوال بپرسه ولی حالا تو عمل انجام شده قرار گرفته بودم و سریع باید یه جمله می گفتم. تو دلم بسم الله کردم و گفتم: زهرا آراسته نیا هستم از پایتخت مقاومت ایرانی اسلامی، دزفول قهرمان.
میخوام با زبان شعرم به حضرت آقا بگم که:
مو بچه جنگُم و کَلهم خرابه
سی مو سیّدعلی لِف بوترابه
أ بی دینون عالم هیچ غمم نِه
که هر چه خو ببینن کل سرابه
(من بچه ی جنگم و کله م خرابه، برای من سیدعلی مثل حضرت بوتراب میمونه. از بی دینهای عالم هیچ غمی ندارم چون که هرچی خواب می بینن همشون سرابه)
انگار ماموریت خودم رو به خوبی انجام داده باشم آروم و با لیخند برگشتم سر جام.
حالا حضرت آقا داشتن سخنرانی می کردن و من که کمی خیالم راحت شده بود حرفم رو به آقا گفتم سرتاپا فقط گوش شده بودم. خدا کنه واقعا اون فیلم به دست حضرت آقا برسه!
آقا از خوزستان گفتن و من به خود بالیدم که خدا نعمت خوزستانی بودن رو بهم عطا کرده. نعمتی که شکرش مسئولیت سنگین توی راه شهدا موندن و پیامشون رو به دنیا رسوندنه. کاری که توش خیلی خیلی خیلی کم کاری کردم. 😭
آقا از انتخابات گفتن و لزوم مشارکت بالای مردم. اینکه مشارکت در انتخابات به نفع دموکراسی و ضد دیکتاتوریه. اینکه تحول با شرکت در انتخابات به وجود میاد و... و من زیر لب گفتم: «چشم آقا! هرچی شما بگید» دیگه به خودم قول داده بودم کاری به کار انتخابات نداشته باشم ولی خب انگار حضرت آقا فکرم رو خونده باشه قشنگ دست گذاشت رو تصمیمم و گفت بی خود! پاشو پاشو! تنبلی موقوف! 😅
بین حرفای حضرت آقا هر جا یکی تکبیر می گفت بقیه می گفتن بذارید آقا حرف بزنن! انگار همه تشنه بودن و نمی خواستن حتی یک جرعه از آب حیات صحبتهای امام خامنه ای رو از دست بدن. 😍
خدایا نعمت با سید علی بودن رو از ما نگیر🤲
✍ زهرا آراسته نیا
#خوزستان
#دیدار_یار۱۴۰۲
#روایت_دیدار
❛ ━━━━━・❪ @didareyarkhz ❫ ・━━━━━ ❜
📢 اگر تجربه حضور در دیدار مقام معظم رهبری را در دو دی امسال را داشتید، حتما در این نظرسنجی مشارکت کنید
🔹برای نظرسنجی وارد لینک پایین شوید:
📊 https://survey.porsline.ir/s/xnT5jcnZ
#خوزستان
#دیدار_یار۱۴۰۲
❛ ━━━━・❪ @didareyarkhz ❫ ・━━━━ ❜
26.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 #گزارش_خبری | مکتب سلیمانی
👆 روایت یک خبرنگار از دیدار مردم کرمان و خوزستان با رهبر انقلاب.
#خوزستان
#دیدار_یار۱۴۰۲
❛ ━━━━・❪ @didareyarkhz ❫ ・━━━━ ❜
تلفن زنگ میخورد. کلماتی بریده بریده از آن سوی خط شنیده میشود. بغض امانش نمیدهد. قرعه.. جمعه.. دیدار حضرت آقا.. گیج میشوم. اشک میشوم. من کجا...باران کجا...
***
ساعت دوازده شب به تهران میرسیم. به خیابان جمهوری میرویم و جلوی پایگاه بسیج مسجد جامع پیاده می شویم. محل اسکان برادران همینجاست. کارت های مجوز ملاقات فردا را توی پیاده رو تحویلمان می دهند. پس از نیم ساعتی انتظار به همراه سایر کاروان ها به حسینیه قهرود می رویم. محل اسکان صد و هشتاد نفر از خواهران خوزستانی. با چهار باب! سرویس بهداشتی. و کمبود پتو. از کاروان هایی که شام نخورده اند پذیرایی می شود.
همزمان چند نفر از سرپرستان ته مانده ی نایشان را میریزند توی حنجره شان و نکات لازم را برای دیدار فردا یادآوری می کنند: " وسیله ی اضافی همراتون نبرین. گوشی نبرین. ساعت هوشمند نبرین.کارتای ملاقات فراموش نشه، کارت بانکی مشکلی نداره."
حدود ساعت یک و نیم شب است که کیف ها را بالش میکنیم و چادرها را میکشیم روی سرمان. چشم هایمان را میبندیم و سعی میکنیم بخوابیم. چیزی شبیه تلاش برای خواب در لانه ی زنبور. همهمه ها رفته رفته محو می شود.
قبل از ساعت پنج صبح با آژیرِ جیغِ کشدارِ کودکی بیدار باش زده می شود. بچه ی بینوا خوابِ بد دیده و آشفته مان میکند.
مسئولین اعلام کرده بودند که با توجه به محدودیت سرویس بهداشتی از ساعت پنج بیدار باشیم. وضویی و نمازی و صبحانه ای.
ساعت شش و نیم با اتوبوس هایی که سر خیابان منتظرمان هستند به سمت بیت راهی می شویم. نم نم باران هوا را لطیف کرده و دلهایمان را رقیق.
گاهی عده ای سرودی را همخوانی میکنند. سر خیابان منتهی به بیت پیاده می شویم و راه می افتیم. هر کس سعی میکند تند تر قدم بردارد تا شاید قدمی به محبوبش نزدیک تر بنشیند.
وارد که می شویم تازه شروع صف های مارپیچ طولانی است و هفت خوان بازرسی ها. پنج مرحله بازرسی حدود سه ساعت منتظرمان می گذارد. انتظار شیرینی که با دیدن اقوام مختلف و تنوع لهجه ها یا گاهی با دیدار دوستی قدیمی سپری می شود. سالخوردگان یا مادرانی که کودکی به همراه دارند را بدون نوبت رد میکنند تا فشار خستگی شان کمتر شود.
بالاخره چشممان به حسینیه ی حضرت آقا روشن می شود. و ریه هایمان پر میشود از هوای محبوب. پا که روی زیلوهای آبی رنگ معروف حسینیه میگذاریم انگار روی بال ملائکیم. راه نمیرویم، پرواز می کنیم.
خوشبختانه زود رسیده ایم و فقط چند ردیفِ اول پر شده. می نشینیم و دل می سپاریم به شعارهایی که با شوق از گوشه و اطراف بلند می شود.
سرگرمیم به دیدن دل نوشته ها و دست نوشته ها و سربند ها و چفیه های رنگارنگ.
چشم های سردارِ دل ها از تابلوی نقاشی بزرگ نصب شده روی دیوار روبرو مستقیم خیره می شود توی چشم هایمان.
چشم های ابراهیم هادی هم از تصویری کوچک تر در کنار سردار. نگاهشان پر از حرف است اما هیجان محیط مجال اندیشیدن نمی دهد.
لنز های بزرگ و کوچک عکاسان مشغول شکار سوژه ها هستند و یوسف سلامی در حال تهیه ی گزارش. مسئولین هم کم کم از راه میرسند و در جایگاه ویژه می نشینند.
چشم ها اما فقط به راه حبیب است.
ناگهان جمعیت بلند می شوند و سیل میشوند به جلو. پرده ی آبی رنگ کنار زده می شود. دلدار بر روی سن می آید. نگاه پر مهرش را بین میهمانان تقسیم میکند.
پرده ی اشک ها پاره می شود و جوی می کشد روی گونه ها. دست نوازشش را که دورادور رو به عاشقان می کشد، مشت ها گره می شود و حنجره ها شعار. قلب ها بیشتر از توانشان می تپند. گونه ها گل می اندازند از شوق. چشم ها به جمال پیشوا روشن می شود. نگاه پدرانه اش گَردِ سفر را می تکاند از جان های خسته مان. آقا می نشینند. جمعیت هم.
نوای آهنگران پهن می شود توی حسینیه. هق هق ها بالا می گیرد.
حالا کلام حضرت آقاست که مثل حریر می نشیند بر جانمان. از رشادت مردم خوزستان میگویند و کرمان. از اهمیت انتخابات های در پیش رو، از مقاومت غزه. مختصر و صمیمی. و در چشم به هم زدنی تمام می شود.
از حسینیه خارج می شویم اما دلهایمان همانجا می ماند.
سیراب از مِهر مقتدایمان دعوت می شویم بر خوان کَریم. در سالنی بزرگ سفره ها کشیده و طعام بهشتی رویشان چیده اند. آقا در پذیرایی سنگ تمام گذاشته اند برای میهمانانِ راهِ دورشان.
اذان می شود. نماز می خوانیم. زیر بارش نرم رحمت الهی پخش می شویم توی خیابان های اطراف بیت. شمیم خوش ولایت توی شهر میپیچد.
دومین روز از زمستان سال ۱۴۰۲
✍ فاطمه حسینی
#خوزستان
#دیدار_یار۱۴۰۲
#روایت_دیدار
❛ ━━━━━・❪ @didareyarkhz ❫ ・━━━━━ ❜
9.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 نماهنگ «پهلوان قاسمِ نامدار»
🔹روایت حضور تاریخی رهبرمعظم انقلاب در منزل یک شهید کرمانی با همراهی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
🔹دیداری که مقام معظم رهبری در آن فرمودند: «این آقای حاج قاسم از آنهایی است که شفاعت میکند.. انشاالله»
🔹 در قالب شعرخوانی حماسی حاج صادق آهنگران در ابتدای دیدار دوم دیماه مردم خوزستان و کرمان با رهبرمعظم انقلاب این خاطره را یادآوری کرد.
#خوزستان
#دیدار_یار۱۴۰۲
#روایت_دیدار
❛ ━━━━━━・❪ @didareyarkhz ❫ ・━━━━━━ ❜
📸 تصاویری از پرچم جهاد اسلامی عشایر عرب خوزستان علیه استعمار انگلیس در جنگ جهانی اول که در موزه آستان قدس رضوی نگهداری می شود
👈 این پرچم، یکی از اسناد معتبر باقیمانده از واقعه جهاد اسلامی عشایر عرب خوزستان علیه استعمار انگلیس در جریان جنگ جهانی اول در اسفند ۱۲۹۳ شمسی است، که بنا به دستور حضرت آیتالله خامنهای به عنوان یکی از هدایای ارزشمند رهبری به آستان قدس رضوی تقدیم شده است.
#خوزستان
#دیدار_یار۱۴۰۲
❛ ━━━━・❪ @didareyarkhz ❫ ・━━━━ ❜
8.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 ماجرای اهدای پرچم جهاد اسلامی عشایر عرب خوزستان علیه استعمار انگلیس به رهبر انقلاب
➕ تصاویر منتشر نشدهای از پرچم قیام عشایر خوزستان علیه استعمار انگلیس در جریان جنگ جهانی اول که در سال ۱۳۷۵ به رهبر انقلاب اهدا شد و ایشان نیز تقدیم موزه آستان قدس رضوی کردند
#خوزستان
#دیدار_یار۱۴۰۲
❛ ━━━━━━・❪ @didareyarkhz ❫ ・━━━━━━ ❜