هدایت شده از هفتتپهی گُمنام 🇮🇷
💢 #اعجوبه_ی_نفوذ
#مظلوم_شهدای_مازندران
#خار_چشم_منافقین
#شهید_محمد_تورانی
.
▫️ رفیق، ادعای انقلابی بودن و ولایی بودن داری؟رفیق ادعای فدا شدن در راه نظام و مملکت رو داری؟مورد داشتیم تو شهر ساری طرف پاسدار بود ، اما داوطلب شد که نفوذ کنه به دل منافقین.رو این حساب جز دو سه نفر از پاسداران سپاه ساری هیچ کس ازین قضیه مطلع نبود...حتی همسر و خانواده ش و اهالی محل و همکارانش...بهش میگفتن ضدانقلاب ،کتکش زدند ، زندانیش کردند ، از سپاه اخراجش کردند ، خانمش بخاطر حرف و حدیث های ملت ازش جدا شد ، همه به چشم منافق نگاش میکردند، اما محمد آبروی خود را با خدا معامله کرده بود.به دل منافقین نفوذ کرد و با اطلاعاتی که در اختیار همون دو سه نفر پاسدار میگذاشت، توانست ضربات مهلکی بهشون بزنه.سرانجام در سن ۲۴ سالگی در جنگل های آمل در درگیری با منافقین بشهادت رسید.سر از پیکرش جدا کردند و پیکرش را سوزاندند و تکه ای از بدنش بعد چندماه تشییع شد...محمد تورانی از همه چیزش برای حفظ این نظام و انقلاب گذشت .بنظرم او مظلوم ترین شهید مازندران است...
شادی روح این قهرمان وطن صلوات🇮🇷
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
🏷 #خار_چشم_منافقین
.
▫️سردار شهید همت اله متو ، فرزند قنبر.
متولد ۱۳۳۹ روستای قلعه کش آمل.
در سن 7 سالگی به دبستان دولتی امیر قلعه کش راه یافت و در سال 1359 موفق به اخذ دیپلم در رشته ریاضی و فیزیک گردید . ▫️در درگیری های گنبد و مبارزه علیه ضد انقلاب در کردستان حضور داشت . با شروع جنگ تحمیلی عازم غرب کشور شد و به مدت دو ماه در آنجا مشغول پیکار با نوکران چشم و گوش بسته آمریکا بود .پس از بازگشت از جبهه و در شب حمله ضد انقلاب به شهر آمل شرکت فعالانه داشت تا سرانجام در ساعت 3 بعد از ظهر روز سه شنبه 6/11/60 در حین درگیری با خلقی های از خلق بریده به دیدار حق شتافت و در صف شهدای انقلاب اسلامی به کاروان حسین پیوست.شادی روحش صلوات.🌷
.
#حماسه_ششم_بهمن
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
🟪 @hafttapeh
💢 #خار_چشم_منافقین
#شهید_رامسری_عملیات_رمضان
.
▪️حسن احمد معظم.بچه ی رامسر بود.
یک روز تو رامسر دوید جلوی تظاهر کنندگان منافق که در بین این ها زنان هم بودند این زن ها روسری های شان را از سرشان برداشتند شهید با مشت گره زده فریاد می زد مرگ بر بی حجاب که ایشان را زیر مشت و لگد گرفتند.
.
▪️کتالم مدرسه شهید کوزه گر بود. یک مدیر داشت که کمونیست بود و داخل مدرسه می گفت: شما که می گوئید خدا پیداست خدا پیدا نیست، نمی شود او را ببینیم. گفت: کسی می تواند جواب من را بدهد؟ هیچ کس صحبت نکرد. حسن گفت : اگر اجازه بدهید من جواب می دهم. گفت: شما عقل دارید. مدیر گفت: اگر نداشته باشم دیوانه ام. گفت شما عقل خود را می توانید ببینید؟ گفت نه! گفت:« همان خدا است که به تو عقل داده.» مدیر دیگر حرف نزد.
.
▪️🇮🇷 ۱۵ سالگی رفت جبهه.تیکه کلامش این بود و همیشه میگفت : (( #جبهه #جای #ترسوها #نیست)).عملیات رمضان ترکش به سرش خورد و بشهادت رسید و هنوز مفقوده.امروز هم سالروز شهادتش بود.شادی روحش صلوات.
🌎🌍دیده بان
پایگاه خبری تحلیلی،اجتمایی،فرهنگی، تبلیغی
https://eitaa.com/dideban1401