eitaa logo
دیده بان
1.4هزار دنبال‌کننده
34.8هزار عکس
15.8هزار ویدیو
158 فایل
گزارش اخبار سیاسی،اجتمایی،فرهنگی تبلیغی و بیشتر یاد و خاطره شهدای حرمی بنام ایران جهت ارتباط با ادمین @Dedehbanamol
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 (( بیاد فرمانده گردان امام حسن مجتبی لشکر ویژه ۲۵ کربلا سردار شهید علی اصغر پولادی )) . ▪️متولد ۱۳۳۶ روستای ییلاقی گزناسرا از توابع شهرستان نور.فرزند هشتم خانواده.دوران کودکی موذن مسجد بود.سال ۱۳۵۷دیپلم گرفت.عاشق سپاه بود به حدی که وصیت کرد : مرا با لباس سپاه دفن کنید...سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب یک دختر به نام ( محدثه) شد...با شروع جنگ علی اصغر✨ مسئول اطلاعات سپاه کامیاران شد و بعد آن ✨مسئول سپاه رودسر و لنگرود گیلان.✨مسئول واحد بسیج لشکر در هفت تپه و ✨فرمانده گردان امام حسن مجتبی.علی اصغر بیش از ۴۰ ماه تو منطقه حضور داشت‌. . ▪️علی‌نقی اباذری : « ۲۸ فروردین ۱۳۶۷ تو فاو کنار علی‌اصغر ایستاده بودم. در حال شلیک گلوله بود. خمپاره ای از سمت دشمن نزدیک اصغر به زمین نشست. ترکش به شاهرگ گردن پولادی اصابت کرد و خون فواره زد. لحظه‌ای به یاد کربلا و فوارۀ خون از گلوی علی‌اصغر امام حسین(ع) افتادم. علی‌اصغر ما به سوی علی‌اصغر امام حسین(ع) پرواز کرد». . 🌷پیکر پاک سردار شهید علی‌اصغر پولادی، فرمانده مقتدر گردان امام حسن مجتبی(ع) لشکر ویژه ۲۵ کربلا برای همیشه در فاو ماند و به مانند شهدای کربلا بدون غسل و کفن، کربلایی شد.تو وصیت نامه ش نوشت :از مال دنیا چیزی ندارم که برای تقسیم آن وصیت کنم.( شادی روحش صلوات) . . 💠 @hafttapeh
4.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️مگر تو بابا نداری؟ چرا بابای منو گرفتی؟ . پس از شهادت محمدحسین، پسرش که آن زمان ۲ ساله بود، مرتب تب می‌کرد و دائماً از مادرش سراغ پدرش را می‌گرفت. موقع اذان مغرب می‌گفت: عکس بابامو بدین! عکس را بغل می‌کرد و می‌بوسید و روی پاهایش می‌گذاشت و به خیال خودش برای پدرش لالایی می‌خواند. موقعی هم که دلش برای پدرش تنگ می‌شد، دست‌های کوچکش را رو به آسمان بلند می‌کرد و می‌گفت: خدا! مگر تو بابا نداری؟ چرا بابای منو گرفتی؟ . 💢 سردار شهید محمدحسین باقرزاده در ۲۶ شریورماه سال ۱۳۳۹ در قائمشهر متولد شد. ورزش مورد علاقه اش فوتبال بود و در تیم وحدت قائمشهر عضویت داشت. برای اولین‌بار در ۱۰ شهریورماه سال ۱۳۶۰ به جبهه رفت. و تا سال ۱۳۶۴ در بیش از هشت عملیات بزرگ حضور داشت. . 💢در اواخر آذرماه ۱۳۶۱ با خواهر شهیدان رضایی ازدواج کرد. در ۲۶ شهریورماه سال ۱۳۶۲ فرزندش به نام ابوالفضل به دنیا آمد. سرانجام محمدحسین باقرزاده( جانشین گردان یارسول لشکر ۲۵ کربلا) در ادامه عملیات والفجر ۸ و در ۲۴ بهمن‌ماه سال ۱۳۶۴ بر اثر اصابت تیر مستقیم به سرش به شهادت رسید.شادی روحش صلوات. . 💠 @hafttapeh
💢بچه ی ساری بود .اسمش مهدی بود.مهدی ملکی ؛ فرمانده توپخانه لشکر ویژه ۲۵ کربلا ،بیش از ۴۰ ماه تو جبهه ها حضور داشت .برادر کوچکترش حسین که مسئولیت دیدبانی توپخانه لشکر 27 محمد رسول الله را عهده دار بود در سال 63 در جزیره مجنون به فیض عظیم شهادت نائل آمد . . 💢مادر شهید در این خصوص می گفت : حسین آقا یک سال زودتر از مهدی به شهادت رسید، در سال ۶۳ در جزیره مجنون؛ وقتی حسین‌آقا به شهادت رسید، برای چهلمش که می‌خواستیم سنگ قبرش را بگذاریم، آقا مهدی هم همراه ما بود، ما دیدیم که به فاصله چندتا قبر آن‌طرف‌تر روی زمین خوابید؛ خواهرش گفت مهدی جان هوا گرم است، می‌خواهی استراحت کنی برو توی سایه، گفت «نه آبجی اینجا جای من است» مهدی زمستان ۱۳۶۴ تو فاو بشهادت رسید و بعد از شهادتش هم در همان جایی که خوابیده بود دفن شد.از این شهید یک فرزند بیادگار مانده است که در زمان شهادت ۶ ماهه بود. . 💠 @hafttapeh
▪️متولد ۱۳۳۸ شهرستان بابل بود.سال ۵۸ وارد سپاه شد و مسئول بسیج بابل.سال 62 به سِمتِ جانشین گشت و شناسایی در واحد اطلاعات و عملیات منصوب شد. . ▪️ابراهیم در کِسوتِ مسوول گروه ضربت سپاه بابل و مسوول اعزام نیرو در منطقه 3 «چالوس» نیز خدمات ارزنده ای از خود به یادگار گذاشت.خواهرش در خصوص رفتن اش به جبهه می گوید: «وقتی بچه اش به دنیا آمد، گفتم وقتی این قدر دخترت را دوست داری، چطور می خواهی به جبهه بروی؟ گفت: اول به حرف خدا اهمیت می دهم. بعد هم؛ امر امام خمینی که دستور داد و ولایت فقیه استوخدا بچه ام را نگه می دارد.این شهید سرفراز بابلی سرانجام در 17/3/62 در منطقه عملیاتی «جُفیر» به مقام شامخ شهادت نائل آمد. . 💠 @hafttapeh
. 💢«ندای دل شکسته» ▪️برای همیشه تنهایی را دوست داشتم و دارم: . داشتم: به خاطر این که بعد از دیدن روی محبوب خود از سر صبح الی شام تار که فارق می گشتم و به یک تنهایی نیاز داشتم تا در عالم رویا به پرستش محبوب بپردازم و او را عبادت کنم، با او در عالم رویا به درددل بپردازم. از این رویاهای شیرین که بیشتر وقت زندگیم را تشکیل می داد لذتی عجیب می بردم، هرچند معشوقم را به درستی نزدیک خودم احساس نمی کردم، اما این کار در عالم رویا ممکن بود. . ▪️دارم: به خاطر این که بعد از ناکام ماندن و ناامید شدن از عشقی که نسبت به معشوق داشتم، نیاز به تنهایی دارم تا بتوانم او را تا اندازه ای هم که شده فراموش کنم. این کار عملی نیست، اطمینان دارم که عملی نیست، ولی همان طور که گفتم گذشته و آینده ای شیرین را می توان فقط در رویا دید و بس. تنهای تنها، تنهاتر از تمامی تن ها. . شادی روح شهید اسماعیل محسنی معلم کلایی صلوات ...🦋 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🦋 . 💠 @hafttapeh
4.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️مگر تو بابا نداری؟ ▪️ چرا بابای منو گرفتی؟ . ▫️پس از شهادت محمدحسین، پسرش که آن زمان ۲ ساله بود، مرتب تب می‌کرد و دائماً از مادرش سراغ پدرش را می‌گرفت. موقع اذان مغرب می‌گفت: عکس بابامو بدین! عکس را بغل می‌کرد و می‌بوسید و روی پاهایش می‌گذاشت و به خیال خودش برای پدرش لالایی می‌خواند. موقعی هم که دلش برای پدرش تنگ می‌شد، دست‌های کوچکش را رو به آسمان بلند می‌کرد و می‌گفت: خدا! مگر تو بابا نداری؟ چرا بابای منو گرفتی؟ . ▫️محمدحسین در اواخر آذرماه ۱۳۶۱ با خواهر شهیدان رضایی ازدواج کرد. در ۲۶ شهریورماه سال ۱۳۶۲ فرزندش به نام ابوالفضل به دنیا آمد. سرانجام محمدحسین باقرزاده( جانشین گردان یارسول لشکر ۲۵ کربلا) در ادامه عملیات والفجر ۸ و در ۲۴ بهمن‌ماه سال ۱۳۶۴ بر اثر اصابت تیر مستقیم به سرش به شهادت رسید.شادی روحش صلوات. . 💠 @hafttapeh
🏔 . ▪️حسين مهدي زاده متولد 1339 ، محله مزداکتي مرزناک شهرستان بابل.سیزده ساله بود که پدرش و از دست داد. با شروع جنگ عازم جبهه شد. یک بار توسط کوموله هاي مزدور دستگير شد و به اسارت رفت ولي باهوش که شهيد داشت از دست آنها فرار کرد و در حين فرار تير هم خورد. . ▪️مهدی زاده فرمانده شجاع جندالله و تیپ قدس بود.شهيدي که در زمان حيات و فرماندهي خود از خطرناکترين گذرگاه و کمين های کردستان عبور مي کرد و حتي حاضر نبود که يک نفر بعنوان راننده کنارش باشد.بدرستي که وي بهترين دوست براي دوستان و قوي ترين دشمن براي دشمنان دين بود ، بهترين فرمانبر براي مافوق خود و برجسته ترين فرمانده براي فرمانبردانش بود.سرانجام حسين در تاریخ ۲۵ آبان ۱۳۶۶ در منطقه فاو به آرزویش که همان شهادت بود رسید و آسمانی شد.شادی روحش صلوات. . 📩 : خدایا این هدیه ناقابل را به بزرگی خودت از من بپذیر و مرا در آخرت رو سفید بگردان. . 💠 @hafttapeh
🏷مین ضد تانکی که قایق‌ها را منفجر کرد 🏷بیاد کمیل ایمانی 🏷 ( ویژه ۲۵ ) . ▫️زاده‌ی کوه و کوهستان سوادکوه بود. زمان شهادت ۲۲ ساله ش بود.۲۲ سالی که ۷ سال آن را در جبهه ها گذراند.شش مرحله هم مجروح شده بود.درایت و خلاقیت و تعامل فکری و اقدامات موثر عملی کمیل ایمانی را که از ماه‌های پایانی سال 62 نام خود را از پرویز به کمیل تغییر داده بود، به عنوان عضو شورای فرماندهی لشکر 2۵ کربلا یکی از بزرگ‌ترین و عمل کننده‌ترین لشکر ویژه پیاده جنگ شد.ابتکار عمل وی در استفاده از مین ضدتانک که فقط در خشکی عمل می‌کرد در دریا که موجب نابودی قایق‌های دشمن را فراهم آورد، از خلاقیت‌های وی محسوب می‌شود. . ▫️حضور در عملیات‌های؛ والفجر چهار، شش، هشت، 10 و قدس یک، دو، کربلای یک، دو، چهار، پنج و 10، بیت‌المقدس هفت و عملیات‌های تخریب و تک‌های ضربتی، پاتک‌ها و چندین عملیات بزرگ و کوچک در کارنامه شهید سردار کمیل ایمانی خودنمایی می‌کند.از این شهید ۲ دختر بیادگار ماند ، که یکی بعد از شهادتش بدنیا آمد.شادی روحش صلوات. . 💠 @hafttapeh
🔖 مهدی نظرزاده.... اهل ...مهدی در بدنیا اومد.در جوار حرم امام خونه شون بود.همونجا بزرگ شد و ابتدایی رو تو نجف گذروند و راهنمایی رو اومدن .درس طلبگی رو هم قم خواند و طلبه شد. هفت مرتبه عازم ها شد.از سن ۱۷ سالگی.معاون عقیدتی سیاسی لشکر ۱۷ علی بن ابیطالب شد.و بالاخره او که تولدش با امیرالمؤمنین گره خورده بود در نهایت هم در لشگر امیرالمومنین در همچون مولایش با اصابت تیر مستقیم به سر در عملیات کربلای ۴ رسید...شادی روحش ... . 🆔 @hafttapeh