eitaa logo
دیده‌بان اندیشه
967 دنبال‌کننده
671 عکس
109 ویدیو
58 فایل
🔹‌در جست و جوی خرد ناب🔹 دوماهنامه‌ی رصدی - تحلیلی ناظر به محتواهای اندیشه‌ای در فضای مجازی ارتباط با ادمین: @didebane_andisheh_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 تفاوت علم‌النفس با اومانیسم 1️⃣ اومانیسم با تأکید بر قدرت اختیار انسان، منزلت او را در آزادی، خودمختاری و خودمحوری در تمام عرصه‌ها دانسته و در پی آن است که انسان را بر طبیعت و تاریخ مسلط و حاکم گرداند؛ از این رو در برابر هر نوع دین‌باوری به مقابله برمی‌خیزد و دین را در ستیز کامل با آزادی و اختیار بی قید و شرط انسان می‌داند و او را بی‌نیاز از هر نوع الگوی مذهبی و مبدأ متعالی معرفی می‌نماید. اما براساس تبیین علامه حسن‌زاده، ارتقاء و منزلت‌یافتن نفس ناطقه در گرو معرفت و عمل اوست. انسان در صورتی به مقام فوق تجرد عقلی می‌رسد و خلیفة‌الله و میزان همه چیز می‌شود که از سویی با معارف عقلی و شهودی فوق عقلی و از سوی دیگر با ملکات نفسانی اتحاد یابد و مظهر اسماء الهی گردد. 2️⃣ باور و تأکید بر اختیار و آزادی انسان، از ارکان مکتب اومانیسم است. از دیدگاه آنها انسان می‌تواند در هر زمانی با اراده خلاقانه در نظرات یا رفتارش تغییر ایجاد کند و نیازمند به پیروی از هیچ مرجعی نیست. در مقابل، اسلام آزادی انسان را تنها در حوزه تکوین محترم می‌داند و به هیچ مرجعی اجازه سلب آن را نمی‌دهد. به گونه‌ای که حتی خدا در مقابل اصرار بندگان به امری که موجب سلب اختیار از آنها می‌شود(مانند انزال ملک)، آن را نافی اختیار بشر و بنابراین ناشدنی می‌شمارد. اما اسلام انسان را در مقام تشریع، آزاد و رها نمی‌داند و برای او تکلیف معین کرده است و همین تکالیف شناختی و رفتاری است که سازنده حقیقت نفس ناطقه است «نفس ناطقه، همان ساخته از علم و عمل خود است». 3️⃣ مکتب اومانیسم، انسان را بر مبنای اختیار و آزادی‌اش، مسئول سرنوشت خود می‌داند و با برابردانستن خرد انسانی با خرد خداوندی، به کفایت آن برای اداره امور زندگی انسان حکم می‌کند. اما اسلام، خرد انسانی را برای راهیابی به مسیر مستقیم سعادت، ناکافی می‌داند و در کنار عقل که حجت درونی نامیده شده است، حجتی بیرونی یعنی پیامبر را نیز برای راهنمایی انسان‌ها به سمت باورها و اعمال صحیح، تدارک دیده است. 📖دیده‌بان اندیشه شماره 32 🆔 @didebane_andisheh
💠 دین نوین جهانی ❇️ مرحوم فرج‌نژاد دین نوین جهانی را از دل عملکرد معنویت‌های نوظهور برداشت می‌کرد. به نظر ایشان در پی به بن‌بست رسیدن مدرنیته در اندیشه‌های فلسفی و بنیادین، برنامه‌ریزان راهبردی غرب، چنین پنداشتند که با تشکیل حلقه فرانکفورت و پذیرش برخی از قسمت‌های نظام‌های حمایتی سوسیالیستی و تأمین اجتماعی برای طبقات آسیب‌پذیر برای کنترل شورش‌های فقرا، می‌توان باز هم خط استثمارِ آدمیان را در کارخانه‌های زرسالاری و توهم اومانیستی، زنده نگه داشت؛ اما بنا به سنت الهی «لِلبَاطِلِ جُولَه وَ لِلحَقِّ دَولَه»، ناکارایی سوسیالیسم نیز بر همگان مسلّم گشت و فروپاشی قطب شرقی اومانیسم، توهم «نظم نوین جهانی» را در سر غربی‌ها انداخت. ✴️ با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، خطر راهبردی «عرفان حماسی دینی» ذات تمدن غربی را نشانه گرفت و ضربات متعددی بدان وارد کرد. داعیه‌داران نظم نوین جهانی برای «مدیریت معنویت» با کمک رسانه‌های غربی و همیاران آنان در سایر ممالک، تکاپوگرِ معنویت نوینی شدند که مبتنی بر اومانیسم بود و با توجه به برخی سنت‌های غیر الهی و التقاطی سنتی، ادعای راهبری معنویت در جهان جدید را داشت. معنویتی که می‌توان آن را مقدمه‌ای برای جعل «دین نوین جهانی» برشمرد. 📖نشریه دیده‌بان شماره29 🆔 @didebane_andisheh