😂😂😂 #طنز_جبهه
💠اخوی عطر بزن
🔸 #شب_جمعه بود؛ بچه ها جمع شده بودند تو #سنگر برای دعای کمیل
🔹چراغارو خاموش کردند، #مجلس حال و هوای خاصی گرفته بود، هر کسی زیر لب زمزمه می کرد و #اشک میریخت.
🔸یه دفعه اومد گفت #اخوی بفرما، #عطر بزن ...ثواب داره
- اخه الان وقتشه؟
بزن اخوی ..بو بد میدی ... #امام_زمان نمیاد تو مجلسمونا😇
🔹بزن به صورتت کلی هم #ثواب داره، بعدِ دعا که #چراغا رو روشن کردند، صورت همه #سیاه بود، تو عطر #جوهر ریخته بود...😝😝
🔸بچه ها م یه #جشن_پتوی حسابی براش گرفتند...😂😂
#لبخند_بزن_بسیجی😁
@didebanehoshyar
🔴 آیت الله اراکی (ره) فرمودند:
شبی خواب #امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت. پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟
با لبخند گفت: خیر.
سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟ گفت: نه
با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟
جواب داد: هدیه ی #مولایم_حسین (ع) است!
گفتم چطور؟
با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند، چون خون از بدنم میرفت #تشنگی بر من غلبه کرد. سر چرخاندم تا بگویم قدری آب به من دهید.
ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند اینهمه تشنه ای! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از #عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و #اشک در دیدگانم جمع شد.
آن لحظه که صورتم را بر خاک گذاشتند امام حسین (علیه السلام) آمد و فرمود:
به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی. این هدیه ما در برزخ ، باشد تا در قیامت جبران کنیم!
همیشه برایم سوال بود که امیرکبیر که در کاشان به شهادت رسید چگونه با امکانات آن زمان مزارش در کربلاست.
جواب، عشق به مولایش امام حسین (علیه السلام) بود.
#یاحسین
#مرگ_انسانیت در قرن ۲۱
آیا کسی #اشک این کودک را می بیند؟؟؟
آیا کسی برایش توئیت میزند؟؟؟
آیا کسی برای ابراز همدردی با او شمع روشن میکند؟!!
نه !!!
چون که او بجرم #مسلمان بودن یتیم شده است ، همین !!!
اللهم عجل لولیک الفرج
ساعت به وقت #حاج_قاسم
🏴 باز دلم 💗یاد تو افتاد، شکست 💔
💥فرازی از وصیت نامه #شهید سلیمانی:
«همراه خود دو چشم بسته آوردهام که ثروت آن در کنار همه #ناپاکیها، یک ذخیره ارزشمند دارد👌
💫 و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است؛ گوهر #اشک بر اهلبیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم»💥
🍃🌹🍃🌹
نثار روح مطهرش صلوات
🙏🙏🙏
🥀وقتی #حاج_قاسم، پای شهید را بوسید و راهی بهشت کرد
✍«شهید "محمدجمالی"، اولین شهید مدافع حرم استان کرمان در سال ۹۲ بود. حاج قاسم برای مراسم تدفین شهید، به کرمان آمد و خودش کار را به دست گرفت.به من گفت:
"بیا با هم داخل قبر برویم و این شهید عزیز را داخل قبر بگذاریم.
نمیدانید آن پایین و موقع انجام کارهای تدفین شهید جمالی، سردار چطور #اشک میریخت.
من گریه میکردم، خسته میشدم و اشکم تمام میشد، اما #هق_هق حاجقاسم تمامی نداشت.
من دوباره با دیدن اشکهای او، به گریه میافتادم.
کارها که تمام شد، حاج قاسم انگشترش را درآورد و گفت:
"این را بگذار زیر زبان شهید. " بعد هم تربت خاص کربلا را که همراه داشت، در قبر گذاشت.
آخر کار هم، خم شد و #پای_شهید جمالی را #بوسید و گفت:
برای سپاسگزاری از طرف مردم و رزمندگان "»
خاطره مدیر سابق بنیاد شهید استان کرمان، صحبتهای خواهر شهید محمد جمالی را در ذهنم تداعی میکند که میگفت:
«بعد از اینکه سردار سلیمانی، انگشتری که حضرت آقا به ایشان هدیه دادهبود را در قبر پیش محمد گذاشت، کنار مادرم آمد و گفت:
"مادر ، محمد ۲۵ سال قبل شهید شدهبود و روحش کنار همرزمان شهیدش در دوران دفاع مقدس بود. فقط جسم او کنار ما بود که امروز به خاک سپردهشد. "»
روحشان شاد راهشان مستدام به برکت ذکر صلوات
#مکتب_سلیمانی
#ما_ملت_امام_حسينيم
🌹🌹🌹
🍃حقا که خوش گفت سید شهیدان اهل قلم:« اگر خداوند متاع وجودت را خریدنی یابد در هر کجا که باشی تورا با شهادت برمیگزیند»
🍃شهادت در سوریه قسمتت نبود با اینکه بارها از کودک هشت ماهه ات دل بریدی و رفتی ...
حتی وقتی جانت را پیشکش کردی و اطراف #حرم با مسلحین میجنگیدی...
سرنوشت تو به #شهادت ختم میشد اما نه در سوریه بلکه جایی در نزدیکی مرز مهران نزد اباعبدلله(ع)....
🍃دل شکسته ات را بردی #کربلا و چشم هایت با التماس هایی از جنس #اشک شهادتت را از امام حسین خواست و همان جا بود که حسینِ فاطمه(س) نوای یاری طلبی را برای مهدیِ غریبِ زمان سرداد و تو لبیک گفتی دعوت اربابِ بی کفن را ...
🍃محجوبیت و مظلومیت چشم هایت هم که دیگر خودش داستانی صدساله دارد ؛ از همان هایی که باید شب هارا تا صبح بنشینی و به این فکر کنی که مگر میشود بنده ای اینگونه خود را به سان خالقش کند ؟
🍃مگر میشود اینگونه #عاشق شد که در جنگ با مسلحین در مرز مهران شهادت را یافت؟!
حال تو با گرفتن دست های #علمدار آرام گرفتی و پدرت با شنیدن سخنان سیدخراسانی زمانی که به ایشان گفت سخت است برایم که جا مانده ام و پسرم معنا کرده آیه ی #فاستبقو_الخیرات را ؛ آن هنگام بود که جانشین مهدیِ صاحب زمان با همان لبخند دلنشینش فرمود که صبر و تحمل شما نیز خود درجه ای والا نزد خدای بلندمرتبه دارد ....
🍃اما ما چه کنیم که جز گناه چیزی به درگاهش نیاوردیم ؟!
چشم به مهر و محبت شما دوخته ایم و یقین داریم شما محال است دست کسی را خالی بگذارید ....
ایها الشهید ؛ ادرکنی
✍نویسنده : #اسماء_همت
به مناسبت سالروز #تولد #شهید_علیرضا_مشجری
📅تاریخ تولد : ۲۴ تیر ۱۳۶۷
📅تاریخ شهادت : ۲۳ خرداد ۱۳۹۳
📅تاریخ انتشار : ۲۴ تیر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : مهران
🥀مزار شهید : بهشت زهرا
🔴توصیه های آیت الله کشمیری برای ماه مبارک #رمضان
🔹حتما دقایقی از ساعات خود را به برترین عبادت اختصاص دهید و آن هم چیزی نیست جز #تفکر باخود وخدای خود خلوت کنید؛ خصوصاً به نوع رابطه حضرتش با خودتان بیندیشد امید است ابوابی از معرفت به رویتان باز شود...
🔸یکی از مهمترین حالتهای بندگی خصوصا در رمضان حالتیست که توصیه مؤکد نبی مکرم(ص) است و آن #سجده_طولانی می باشد؛ فقط خداو اولیاء الهی می دانند می دانند هنگام سجده عبودیت چه بارانی از ابر رحمت و چه برکاتی از عالم ربوبیت بر شما می بارد، حتماً در روز یک سجده طولانی داشته باشید...
🔹آغاز ماه رمضان حتماً #نیت کنید که لِلّه روزه بگیرید؛ آداب روزه داری را تا آنجا که نشاط دارید انجام دهید. کمیت گرا نباشید کیفیت جو باشید. دنبال ختم آیات و ادعیه نباشید. درپی هضم آنها باشید. بزرگترین مشکل ما قشری نگری به دین و شریعت است...
🔸حتی المقدور بر سفره خانه خود #افطار کنید حتی در مساجد افطار نکنید؛ بگذارید برکت افطار و دعای مستجاب لحظه ی افطار به خانواده وخانه شما تعلق گیرد. در ضمن هنگام افطار دِلال کنید...
➕ دِلال یعنی ناز کردن؛ هنگام افطار برای خدا ناز کنید چون برایش روزه گرفتید و حضرتش خوان کرم گسترده لقمه اول را نزدیک دهان ببرید اما نخورید و دعا کنید؛ یعنی به خدا عرض می کنید اگه حاجتم را بدهی افطار می کنم به این حالت دلال می گویند؛ معجزه می کند...
🔹رمز ماندگاری در ضیافت الهی رمضان کیمیای #حسن_خلق است؛ با فرزندان، خویشان و دوستان خود با اکسیر حسن خلق و مهربانی برخورد کنید. همیشه خصوصاً در این ماه خوش برخورد باشید. لحظه عصبانیت و خشم شما همان لحظه اخراج شما از این مهمانی الهیست...
🔸کشتی رؤیایی رمضان سوار بر امواج دریای #اشک به ساحل نجات می رسد؛ ازخدای سبحان در این ماه خصوصاً اسحار سحرآمیز آن اشک و گریه درخواست کنید. البته شرط سحرخیزی و اشک ریزی دلشکسته داشتن است..
🔹از ابتدای ماه رمضان باید هدف گذاری شما #لیله_القدر باشد که جان جان رمضان است؛ در این خصوص سخن زیاد است لیکن « مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز». فقط سعی کنیم شب قدر در ما واقع شود نه در ماه...
🔸این ماه، ماه #ربیع_القرآن ماست؛ در این بهار قرآنی هرروز یک آیه را انتخاب کنید و تا افطار به طور متناوب تلاوت و در پیرامون آن تدبر نمایید امید است دم دمای افطار آن آیه برای شما پرده از رخسار بردارد...
🔹بالامام تمام الصلاة و الصیام؛ در سراسر ماه رمضان توجه شما به روزه دار حقیقی و انسان کامل یعنی وجود #حضرت_حجت نمی بایست منقطع شود. روزه و نماز و بندگی شما از کانال آن حضرت به بارگاه باری تعالی بار می یابد...
#ماه_رمضان
#امام_زمان
🍃دل تنگ، گلو انبار #بغض، چشم محتاج اشک و #اشک منتظر شکستن دل های نادم از گناه است😔
🍃سرزانوها، زخمی از زمین خوردن های بسیار و نفس لوامه، عصبانی از #نفس_اماره گوشه ای آه حسرت می کشد.
🍃این جنگ هنوز هم ادامه دارد..اما در این مسیر هستند انسان هایی که راه مبارزه با نفس را نشان دادند و سرانجام شهد شیرین #شهادت نصیبشان شد .مثل سید احمد پلارک. به گفته مادرش، #نماز شب هایش ترک نمی شد و سجده های طولانی اش مونس نماز شب هایش بود.
🍃همانی که خواب شهیدی را دید و به واسطه آن جایگاهش در #بهشت را مشاهده کرد و پس از آن او بود و بهشت رضا و مزارشهیدی که خوابش را دید.
🍃همانی که در #جبهه گفت: اگر یه نفر مریض شود بهتر از آن است که همه مریض شود. خودش داوطلب شد و همه را از رودخانه گذراند و در آخر او بود و پاهایی که از سرما یخ زده بودند😓
🍃برای #مبارزه با نفسش، سرویس های بهداشتی را می شست و همیشه بوی بد همراهش بود اما، در زمان شهادتش از بوی خوش، #پیکرش را پیدا کردند🌺
🍃حالا او به #شهید_عطری معروف است و زائران زیادی دارد که با استشمام بوی گلاب، مزارش را پیدا می کنند♡
🍃شهدا مبارزه کردند با نفس، حال این ماییم و #نفسی که هربارمعصیت را مهمان ناخوانده قلب های خسته می کند.
🍃ای شهید ...
پرونده اعمال پر از گناه و گردن های کج شده از #ندامت تنها دارایی این روزهای سرگردانی است.
🍃تو را قسم به #حضرت_مادر که اشک هایت در #روضه اش زبانزد دوستانت بود نگاهمان کن.
تورا قسم به همان #زیارت_عاشورا هرصبحت و شال مشکی عزایت سفارشمان را به #ارباب بکن ...😞
✍نویسنده : #طاهره_بنائی_منتظر
🌸به مناسبت سالروز شهادت
بِجانب رأسي،
أضع تُربة مكتوبٌ فيها إسمُك،
#حُسَين أتراني؟!
#اشک مرا هر وقت میبینی تفضل کن!
وقتی که گریه میکنم یعنی #گرفتارم ...
#صلیاللهعلیکیااباعبداللهالحسین ❤️
از خیابان شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!
.
اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین…
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی…
جوابی نداشتم؛سر به زیر انداخته و گذشتم…
.
.
دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز یا زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود…
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا…
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم…
.
.
به سومین کوچه رسیدم!
شهید محمد حسین علم الهدی…
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟!؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم…
.
.
به چهارمین کوچه!
شهید عبدالحمید دیالمه…
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی!؟
برای دفاع از #ولایت!!؟
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم…
.
.
به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران…
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار…
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم،از رابطه ام با پروردگار…
از حال معنوی ام…
گذشتم…
.
.
ششمین کوچه و شهید عباس بابایی…
هیبت خاصی داشت…
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس،نگهبانی #دل…
کم آوردم…
گذشتم…
.
.
هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی…
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم مدارس!
هم دانشگاه!
هم فضای مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم…
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم…
.
.
هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند…
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند…
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب…
.
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان…
.
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت…
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود…
.
.
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم…
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد…
#تمام
.
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا،نمی توان گذشت…
#شهدا
گاهی،نگاهی
#یاد_شهدا_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم😭🥀💔
🥀🥀🥀🥀🥀