#شهیدانه
*سه یا حسین*🕊️
*#شهید_حبیب_باقری*🌹
تاریخ تولد: ۱۳۴۰
تاریخ شهادت: ۳۰ / ۱۰ / ۱۳۶۵
محل تولد: خافی / لامرد / فارس
محل شهادت: شلمچه
*🌹مادرش← شیرخوار بود که مریضی سختی گرفت🥀و بالاخره یک روز نفسش رفت🥀در کوچه داد و بیداد می کردم. یکی از همسایه ها حبیب را از آغوشم کشید و گفت این دیگه مرده!🍂 جگرم کباب شد🍂فریاد زدم یا امام رضا، بچم را از تو می خوام🥀نذر تو کردم💛 ناگهان شروع کرد به دست و پا زدن🍃 او با تمام گرفتاریها و مشکلات دست و پاگیر زندگی که داشت🍂هیچگاه از شرکت در مجالس مذهبی و هیئت های عزاداری غافل نمیشد🍃راوی← کارهای سخت و نفس گیر راه سازی در کوه ها را حبیب به عهده می گرفت🗻قرار بود برای یکی از این جاده های کوهستانی🗻 یک ماشین مواد منفجره را از کنار دره ای عمیق عبور دهیم💥 هفده نفر بودیم و هیچ کس جرأت این کار را نداشت‼️اما حبیب انجام داد‼️ همرزم← عملیات کربلای 5 بود. توی سنگر نشسته بودیم🍂حبیب گفت: فلانی من فردا بین دو نماز شهید می شوم!📿 با تعجبم گفتم: یعنی چی؟ گفت: دیشب خواب دیدم امام حسین(ع) سه بار مرا در آغوش کشید💚 گذشت تا روز بعد. وارد سنگر شد🍂همراهش هم خمپاره ای کنار سنگر منفجر شد💥 و چند ترکش به تن حبیب نشست🥀سه بار گفت یا حسین و شهید شد!*🕊️🕋
*شهید حجت الله(حبیب)باقری*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷