eitaa logo
دیده‌بان‌هوشیار
969 دنبال‌کننده
39.4هزار عکس
16.5هزار ویدیو
213 فایل
سلام و عرض ادب متاسفانه این کانال مسدود شد ، در کانال جدید دیده بان هوشیار با لینک زیر در خدمت شما عزیزان هستیم https://eitaa.com/didebaanehoshyar ارتباط با ادمین @sarbaaze0
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹🌹 🔴 او فقط ۱۶ سال داشت که خدمت عج رسید 💠مگر تو آقا را ندیدی؟ 🔸نیمه های شب 🌘بود. برای یک لحظه دیدم که دارد با کسی حرف می زند😟؛ حواسم را جمع کردم و دیدم می گوید: 🔹" ! مادرم نمی گذارد من بیایم ( ) چه کار کنم⁉️" 🔸گریه میکرد😭. جواب می گرفت و جواب می داد👌؛ یک دفعه علی از بلند شد و ایستاد. 🔹گفتم: "چی شده؟" 🔸گفت: مامان! مگر تو را ندیدی؟ 🔹گفتم:نه، جریان چیه⁉️ 🔸گفت: " (عج) گفت:علی! من می روم و آمدنت هستم؛ اگر به بگویی که من گفتم، می گذارد بیایی😊." 🔹با شنیدن این حرف دلمـ❤️ آرام گرفت و گفتم: چون آقا گفتت. برو😔. من دیگرحرفی ندارم🚫. 🔸علی می نوشت: . راوی: مادر @didebanehoshyar
*انتظار...*🕊️ **🌹 تاریخ تولد: ۱۳۴۴ تاریخ شهادت: ۴ / ۳ / ۱۳۶۱ محل تولد: تهران محل شهادت: نهرخیّن *🌹مادرش← پسرم ۱۷ سال داشت که به جبهه رفت🕊️بعد از ۳ ماه نیروهایی که با علی به جبهه رفتند، برگشتند اما او ماند؛🌙 ۱۵ روز منتظر آمدنش شدیم تا اینکه یکی از دوستانش به پدر علی اطلاع می‌دهد💫 که علی در نهرخیّن به شهادت رسید،و پیکرش در آنجا ماند؛🥀مراسم ختم برای او گرفتیم و پیکرش ۲۷ سال گمنام بود🥀راوی← انتظاری که شب و روز را از مادر گرفته بود،🥀انتظاری که او را هر روز به معراج شهدا دعوت می‌کرد تا حتی بند انگشتش را برایش بیاورند.🥀اما بعد از ۲۷ سال، انتظار مادر علی به سر آمد و توانست استخوان‌های عزیزش را در آغوش بکشد🌙اما یادآوری روزهای انتظار باز هم اشک‌های او را جاری می‌کند و می‌گوید:🍂انتظار خیلی سخت است؛🥀شب‌ها خواب نداشتم با کوچکترین صدا به جلوی در خانه می‌دویدم؛💫 روزها هم جایی نمی‌رفتم؛ حتی به مکه و مشهد نرفتم و گفتم علی می‌آید و پشت در می‌ماند؛🥀جنگ تمام شده بود و پیکرهای شهدا را تفحص کرده و می‌آوردند🌙 مرتباً به معراج شهدا می‌رفتم اما خبری از علی نبود🥀و مسئولان آنجا دیگر مرا می‌شناختند.🍂محرم سال ۸۸ ایامی که منافقان و ضدانقلاب در کوچه و خیابان بودند،💥 انگشتر و پلاک و یک مشت استخوان را از پسرم برایم آوردند*🕊️🕋 *شهید علی فلاح* *شادی روحش صلوات*🌹💙 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷