محبت حاج قاسم به فرمانده تكفيرى هاى سوريه
سردار رفیعی فرمانده سپاه صاحب الامر :
حاج قاسم در سوریه از جایی عبور میکرد، ماشینی دید که خراب شده، نزدیک رفت، دید فردی همراه با خانم حاملهاش که وضع حملش هم نزدیکه داخل ماشین هستند،
◇ دستور داد که بایستند و در همین حین چهره مرد رو که دید هر دو همدیگر رو شناختند!
◇ او سردار سلیمانی را شناخت و سردار هم او را که فرمانده ی یک بخش عظیمی از تکفیریها بود، شناخت!
◇ سردار دستور داد خانم او را به همراه شوهرش سریعاً به بیمارستان برسانند و ماشین را هم بعد از تعمیر در بیمارستان تحویل دهند.
◇ چند روز بعد به سردار خبر دادند آقایی با دسته گل آمده و می خواهد شما را ببیند!
◇ سردار دید همان فرمانده تکفیریها است و تولد فرزندش را تبریک گفت.
◇ حاج قاسم را به آغوش کشید و گفت: به ما گفتند ایرانیها ناموس شما را ببینند سر می برند و... اما من دیدم تو به زن حاملهام و من کمک کردی.
◇ ۶ هزار نیروی من اسلحه را زمین گذاشتند و همه در خدمت شما هستیم!
پ.ن :
،حاج قاسم در مکتب امام و رهبری، #نگاه_امتی را آموخته بود.
او حتی با دشمنان و تکفیریها با همین روش برخورد میکرد و به جای حذف آنها، تا جایی که ممکن بود،سعی در جذب آنها میکرد،چرا که معتقد بود این ظرفیت اسلامی، از هر مذهبی که هست، باید یک امت واحده باشد و به سمت مقابله با صهیونیستها متحد شوند.
#حاج_قاسم
#شهيدسليمانى
#مكتب_سليمانى
#ماملت_شهادتيم
#ما_ملت_امام_حسینیم