🔸شمخانی: ابلهانی که دنبال حصر ما بودند الان در حصر ناشی از اقتدار ایران گرفتار شدهاند. التماسهای ترامپ و هوک برای مذاکره شاهدی بر این مدعاست.
✍✍✍ جناب شمخانی ، ابلهانی که از سال ۹۲ تا کنون گردش امور مملکت حتی #آب_خوردن مردم را منوط به #مذاکره با آمریکا کرده اند ، آیا نمی خواهند بفهمند که آبی از این طریق برای مملکت #گرم نخواهد شد ؟؟؟!!!
دیدهبانهوشیار
مدیری که برای هدیه دادن به خودش برکنار شد! 🔹مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری مدیران یکی از شرکتهای
🌹از خود گذشتگى سردار #شهیدبرونسی
🌹همسر شهید: يك روز با دو تا از همرزماش آمده بود خانه. آن وقتها هنوز كوی طلاب مینشستيم. خانه كوچک بود و تا دلت بخواهد #گرم. فصل #تابستان بود و عرق همينطور شُرشُر از سرو رويمان میريخت. رفتم آشپزخانه. يک پارچ آب يخ درست كردم و آوردم برايشان. یكی از دوستهای عبدالحسين گفت:"ببخشيد حاج آقا." اگر جسارت نباشد میخواستم بگويم كولری را كه داديد به آن بنده خدا، برای خانه خودتان واجبتر بود. يكی ديگر به تاييد حرف او گفت: آره بابا، بچههای شما اينجا خيلي بيشتر گرما میخورند.
🌹كنجكاو شدم. با خودم گفتم: پس شوهر ما #كولر هم تقسيم میكند! منتظر بودم ببينم عبدالحسين چه میگويد. خندهای كرد و گفت: اين حرفها چيه شما میزنيد؟ رفيقش گفت: جدی میگويم حاج آقا. باز خنديد و گفت: شوخی نكن بابا جلوی اين زنها! الان خانم ما باورش میشود و فكر میكند اجازه تقسيم كولرهای دنيا، دست ماست. انگار فهميدند عبدالحسين دوست ندارد راجع به اين موضوع صحبت شود؛ ديگر چيزی نگفتند. من هم خيال كولر را از سرم بيرون كردم. میدانستم كاری كه نبايد بكند، نمیكند. از اتاق آمدم بيرون.
🌹 بعد از شهادتش، همان رفيقش میگفت: آن روزها وقتی شما از اتاق رفتيد بيرون، حاج آقا گفت: میشود آن خانوادهای كه شهيد دادند، آن #مادر شهيدی كه جگرش داغ دار است، توی گرما باشد و بچه های من زير كولر؟! كولر سهم مادر شهيد است، خانواده من گرما را میتوانند تحمل كنند.
📚خاکهای نرم کوشک