📌چرا برادر خاتمی سند همکاریشان با آمریکا را منتشر کرد؟!....اسنادی بالاتر از جاسوس بودن لیدرهای اصلاح طلب
📍برای همراهی برخی اصلاح طلبان با بدترین طراحی دشمن نیازی به ارائه سند نیست. چهرههایی که خود از مسئولین امنیتی و سیاسی این مملکت بودند، وقتی با خواست دشمن همراهی می کنند، این افراد دیگر در زمره فریب خوردگان معمولی محسوب نمی شوند و بلکه در درون خود دقیقا از عمق اقداماتشان مطلع هستند. آنها به خاطر سوابق و تجارب اجراییشان دقیقا میدانند که همکار و همراه دشمن شدهاند.
📍اما با این وجود هستند افرادی در جریان اصلاحطلب که سندهای آشکارتری از همراهی خود با دشمن به جای می گذارند! محمدرضا خاتمی، مصطفی تاجزاده، محسن امینزاده، و عبدالله رمضانزاده، چند روز قبل سندی از همکار و همراه بودن با آمریکا را آنهم به صورت آشکار در یک رسانه آمریکایی منتشر کردند.
📍آنها در آن یادداشت از قریب الوقوع بودن جنگ آمریکا با ایران سخن گفته و همچنین به صراحت گفتهاند که حمله آمریکا سبب نابودی اصلاحات! شده و تذکر دادهاند که اگر دولت ترامپ با آنها همکاری نکند در انتخابات آتی شکست خواهند خورد!
👈اما در اینباره بیشتر بخوانید:
1⃣ در مقاطع بسیاری از تاریخ همواره یکی از بزنگاه های که بزرگترین و بیشترین جاسوسان فعال و یا دستگیر شده اند، مقاطعی بوده که القای جنگ، القای برتری نظامی دشمن در جنگ و نهایتا زمینه سازی تسلیم شدن یک کشور در برابر دشمن، اتفاق افتاده. اساسا در این مقاطع فعالیت جاسوسان و همکاران دشمن چندین برابر می شود و کسانی که این جاسوسان و همکاران را استخدام میکنند، بیشتر از هر موقعی از آنها میخواهند که در چنین مقاطعی فعال باشند.
2⃣ طی چند ماه اخیر متعدد سخنرانیها، نامهها از طرف چهره های اصلی و تصمیم گیر اصلاحطلب مشاهده شده که چه رسانه ای و چه غیر رسانهای هم القای جنگ با آمریکا را کرده اند و هم نابودی و شکست ایران در صورت حمله آمریکا به ایران را جار زدهاند. اما یک جاسوس حرفهای و یک همکار و اجیر شده آمریکا در ایران، غیر از این چه ماموریت تمام عیار دیگری می تواند در این شرایط داشته باشد؟ مگر معتبر سازی حمله آمریکا به ایران و القای شکست سنگین ایران، در تمام این سالها بخش اصلی طراحی عملیات روانی اتاق فکرها و دولتمردان آمریکایی و عوامل آنها نبوده است؟!
3⃣ بالاتر از جاسوسی، مسئولین و یا چهرههای سرشناس سیاسی و فرهنگی هستند که رفتارشان مطلوب دشمن باشد. زیرا جاسوس ها با صرف هزینه های گزاف به دنبال این هستند که زمینه ای را ایجاد کند تا افرادی مطلوب نقشه و منافع دشمن عمل کنند. بنابراین یادداشت برادر خاتمی و دیگر لیدرهای اصلاح طلب را یکبار دیگر در نیویورک تایمز مرور کنید. این چهار اصلاحطلب در نامه خود تاکید کرد بحران میان ایران و آمریکا طی سال گذشته، جریان اصلاحطلب در ایران را نحیف کرده و اگر دولت ترامپ با آنها همکاری نکند در انتخابات شکست خواهند خورد. این غیر از این است که خود اعتراف میکنند که آرمان اصلاح طلبی و مشخصا خودشان، مطلوب آمریکایی هاست؟!
4⃣ در روزنامه معتبری همچون نیویورک تایمز نمی شود مطلب بدون تاییدیه نوشت. یعنی سابقهای بوده که محمدرضا خاتمی و دوستانش به امید تاثیرگذاری نوشته اند ما مطلوب شما آمریکایی ها هستیم و گرنه نوشتن این نکات به صورت علنی در آمریکا چه فایده ای داشته است!؟ باید از قبل تایید مطلوب بودنشان برای آمریکا موجود بوده باشد که اینک آن را دوباره به دولتمردان آمریکا یادآوری کنند.
5⃣ این نوع یاداشت نوشتن چه تفاوتی با عملکرد و اهداف یک عامل دشمن دارد؟! هر دو نه تنها در هدف بلکه در برخی اعمال نیز یک طور رفتار میکنند. فقط جاسوس اولی در ازای این کار پول و وعده دریافت میکند ولی برادر خاتمی و دیگر دوستانش حداقل برای مردم شفاف نیست چه نوع خدماتی از آمریکا دریافت می کنند. اگر فرض بگیریم سند ارتباط وعده سیاسی یا پول و هر نوع پاداش دیگر در ازای این خدمات به آمریکایی ها درباره این افراد وجود ندارد، این نوع خدمات شبه جاسوسی، آنهم بدون جیره و مواجب تاسف آورتر از جاسوس رسمی بودن است.
6⃣ یک نکته بسیار ترحم انگیز در درون این یادداشت وجود دارد و آن اینکه این لیدرهای اصلاحطلب که منزوی بودن خود در جامعه ایران را قطعی می دانند، ادامه حیات سیاسی خود را از آمریکاییها گدایی میکنند. اما چه خوش خیالند به آمریکایی که به مراتب دوستان قوی تر از تاج زاده و خاتمی ها را در خاورمیانه در بزنگاه با لگد از خود دور کرده و یا تنها گذاشته تا دیگران آنقدر لگد بزنند، تا نابود شوند.
📝 #مهدی_جهانتیغی
@didehban313
📌وزارت اطلاعات دقیقا با سرویس اطلاعاتی آمریکا چه کرد؟!
📍پیش از این درباره ابعاد راهبردی موفقیت وزارت اطلاعات در شناسایی شبکه جهانی جاسوسان سازمان سیا سخن گفته شده است. اما به بهانه انتشار خبر دستگیری 17 جاسوس آموزش دیده سازمان سیا در ایران، می توان یکبار دیگر و به صورت اجمالی به ابعاد دیگر این موفقیت افتخارآمیز امنیتی اشاره کرد.
🔰 برای رسیدن به فهم دقیق در اینباره باید به این سوال پاسخ بدهیم که وزارت اطلاعات در چند سال اخیر دقیقا با سازمان سیا چه کرده؟!
1️⃣ اولین اتفاق راهبردی در وزارت اطلاعات، تغییر وضعیت ضدجاسوسی ایران در سالهای اخیر از حالت دفاعی به حالت تهاجمی است. به معنای دیگر، ایران پس از این تنها جاسوس دستگیر، نخواهد کرد، بلکه افسران سازمان سیا را مورد هدف قرار میدهد و این حالت تهاجمی نه صرفا در داخل بلکه در فرامرزهای ایران خواهد بود.
2️⃣ اتفاق راهبردی دوم، تشکیل ائتلافی از سرویسهای اطلاعاتی کشورهای دوست و همراه با هدف تمرکز بر شناسایی و ضربه به شبکه اطلاعاتی سازمان سیا در سرتاسر دنیا است. ایران همچنین فهرست بلندبالایی از جاسوسان مخفی در سرتاسر دنیا را با تصویر، نوع ارتباط مخفی، آدرس اینترنتی، پاتوقهای مجازی و... را به دوستان و همکاران و حتی دشمنان دشمنش ارائه داده است!
3️⃣ ایران در رویارویی با آمریکا، در حقیقت چشم – نقش سازمان سیا در ساختار تصمیم گیری و تصمیم سازی آمریکا در عرصه بین الملل- را مورد هدف قرار داده است. ادامه ضربات به این چشم ها، آمریکا را در صورت ادامه تنش با ایران، آسیبپذیرتر میکند.
4️⃣ در بخش دستاوردهای اطلاعاتی، وزارت اطلاعات، اولا یک شبکه بزرگ از جاسوسان داخلی را متلاشی کرده و همچنین امکان بازسازی و تولید مجدد شبکه جاسوسی در ایران را بسیار سخت تر کرده است. دوما بخشی از جاسوسان سازمان سیا را به استخدام خود درآورده و از آنها استفاده کرده و احتمالا از بخشی نیز همچنان در حال استفاده هست. به معنای دیگر نفوذ ایران در لایههای امنیتی سازمان سیا، تقریبا غیرقابل مهار و یا حداقل با گذشته قابل قیاس نیست.
5️⃣ بازسازی- بخوانید تولید و اختراع!- یک سیستم جدید ارتباط مخفی، جذب و آموزش جاسوسان جدید، هدر رفتن صدها میلیارد هزینه مالی برای شبکه جاسوسی– سوخته – قبلی، تنها بخشی از فهرست صدها میلیاردی، خسارت وزارت اطلاعات به دولت آمریکا هست. جمهوری اسلامی گرچه در جنگ اقتصادی از طریق تحریم ها، آسیب دیده ولی با قدرت ایمان و هوشمندی نیروهای اطلاعاتی خود، ضربه متقابل اقتصادی هم میزند.
6️⃣ پمپو- وزیر امور خارجه فعلی آمریکا- وقتی رئیس سازمان سیا شد، اصلیترین کارویژه دوران مدیریتش را بازسازی شبکه جاسوسی و جمع آوری خبر از ایران قرار داد. این شبکه به علت ضربه بزرگی که در سال 92 دریافت کرده بود، با احتیاط مجبور به بازتولید مجدد خود شد. اما اینک با دستگیری 17 جاسوس سازمان سیا در سال 97 معلوم شده که بازسازی مجدد شبکه اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا نیز با شکست روبه رو شده است. به معنای دیگر ضربه وزارت اطلاعات در سالهای قبل به قدری سنگین و عمیق بوده است، که حتی امکان بازسازی مجدد آن را نیز به شدت دچار مشکل کرده است. این خبر و اتفاق از دستگیری 17 جاسوس آمریکایی در خاک کشورمان، نیز راهبردیتر است.
💢پی نوشت: بسیاری از موفقیتهای اطلاعاتی منتشر شده برای ایران و بالطبع تبعات آن برای آمریکا مربوط به اوایل دهه نود است و از ابعاد جدید موفقیت های ایران در شرایط فعلی اینک سخنی گفته نخواهد شد و باید منتظر اعترافات مهم و البته اجباری مقامات و مسئولین آمریکا در آینده نه چندان دور ماند.
✍🏻 #مهدی_جهانتیغی
@didehban313
♻️ ⁉️ چرا برخی نقادان از حق و عدالت درباره تیم مذاکرهکننده انقلابی خارج شدند؟
❌ چگونه برخی نقدها، علی باقری و امیر عبداللهیان را بدتر از ظریف و روحانی نشان داد؟!
❌ تجربه برجام دولت روحانی و متن مساله دار توافق شده آن دوران که نه تنها خطوط قرمز نظام را رعایت نکرد بلکه در بدست آوردن مطالبات و حقوق اقتصادی و سیاسی نیز نتوانست پشتوانه قوی باشد، سبب شد که جامعه تحلیلی کشور بیش از هر زمانی نسبت به این پرونده مهم در سیاست خارجه، رفتاری موشکافانه و سختگیرانه داشته باشد و گاه بحث درباره بندهای احتمالی هر نوع توافق جدید را نیز به سختی در بوته قضاوت قرار میدهد. تا اینجای کار مساله البته طبیعی بود ولی از چند هفته قبل روند برخی انتقادات عملا محل چالش شده بود. ماحصل کلی نقدها البته فواید خوبی به همراه دارد و یک ضرورت عاقلانه برای کاهش اشتباه در توافق آتی با غرب است، ولی برخی نقدهای هفته های گذشته بدون عوارض جانبی نبود و افرادی همانند علی باقری و امیر عبداللهیان در بخشی از بدنه انقلابی کشور به نوعی تخریب شدند و حتی در مواردی بدتر از ظریف و روحانی، تصویر سازی شدند!
👈 روی سخن این مطلب نیز دقیقا همین نقطه است که چه مسایلی را برخی نقادان رعایت نکردند که مذاکره کنندگانی که در ذیل جهت دیپلماسی خوب دولت در حال کار هستند و به تاکید رهبری علاوه بر دلسوزی باید سوءظن و بدبینی نیز به انها نداشت، به یکباره در بخشی از افکار عمومی و حتی برخی بخش های از جریان ارزشی کشور ضعیف تر و منفی تر از روحانی و ظریف تصور شدند؟! بخشی از جواب این سوال البته در سخنان اخیر رهبری درباره تیم مذاکره کننده دولت رئیسی و شرایطی که برای نقد کردن مطرح کردند، نهفته است.
1️⃣ در برخی نقدها عملا خوشبینی و اعتماد به علی باقری و امیر عبدالهیان در آنها اساسا دیده نمی شد. همچنین برخی نقادان یک موضوع بسیار مهم را اساسا فراموش کردند که جهت راهبردی دیپلماسی تیم مذاکر کننده جدید صحیح است و اساسا میان علی باقری و امیر عبداللهیان و با روحانی و ظریف فاصله گفتمانی و محاسباتی زیادی وجود دارد و خواهد داشت.
2️⃣ برخی نقدها عملا با ادبیاتی ابهام آفرین و تحریک کننده بیان شد و نقادان به تبعاتی که این نوع ادبیات در تضعیف زودهنگام تیم مذاکره کننده دولت رئیسی می تواند داشته باشد، عملا بی توجه بودند.
3️⃣ بیان هر سطحی از مباحث کارشناسی درباره مذاکرات ولو دقیق، وقتی بگونه ای مطرح شود که سبب ناامیدی زودهنگام جامعه و کاهش سرمایه اجتماعی دولت انقلابی شود، نه عاقلانه است و نه دلسوزانه.
4️⃣ به گواه سخنان رهبری، تیم مذاکره کننده در حال مقاومت در برابر زیادی خواهی های آمریکای ها بوده و عقب نشینی هم نکرده است، ولی برخی نقدها عملا تسلیم شدن تیم مذاکره کننده در برابر تیم آمریکا را القا کرد.
5️⃣ در ایام مذاکرات یک اصل عقلایی این است که باید تمرکز بیشتر بدنه کارشنانی و یا حتی منتقد که به خصوص جلوه رسانه ای دارند، باید به سمت تیم مذاکره کننده آمریکایی و زیادی خواهی ها آنها باشد ولی برخی نه تنها تیم حیله گر دولت بایدن را در این هفته ها رها کرده بودند بلکه بیشتر یقه مذاکره کنندگان داخلی را چسبیدند.
6️⃣👈 در نتیجه بخشی از منتقدین با عدم رعایت برخی اصول مثل لزوم خوشبینی و اعتماد به تیم مذاکره کننده، ملاحظه ناامید نشدن مردم و یا رعایت حال سربازان دیپلماسی در خط مقدم ، دچار اشتباه شدند، اما یک واقعیت تلخ نیز این است که بخشی از منتقدین اساسا با پوشش انتقادات کارشناسی در واقع اهداف سیاسی خود را دنبال کردند و نقد کردن فقط بهانه ای بود که سرمایه سیاسی خود و دوستانشان را از دست ندهند. از این نوع منتقدان از جناح غرب گرا و اصلاح طلب تا برخی افراد داخل جریان انقلابی نیز متاسفانه دیده شد.
✍️ #مهدی_جهانتیغی
┄┅┅┅┅❀🌺❀┅┅┅┅┄
🌿@didehban313🌿