eitaa logo
کانال دیدگاه
126 دنبال‌کننده
313 عکس
341 ویدیو
10 فایل
تحلیل و بررسی موضوعات روز ایران و منطقه در راستای جهاد تببین ارتباط با ادمین : eitaa.com/AliTaheri_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
خبر:قالیباف راهی لبنان شد و در این سفر خودش خلبان هواپیما بود. اقدام قالیباف برای لبنانی‌ها اینطور روایت میشود: "رییس مجلس ایران که همرزم ژنرال قاسم سلیمانی است، در میان تهدیدات اسرائیل خودش هواپیما را تا فرودگاه بیروت هدایت کرده و حالا زیر گشت‌زنی پهپادهای اسرائیلی از مناطق بمباران شده ضاحیه که لحظه به لحظه در خطر بمباران‌های جدید است، بازدید میکند." حالا او می‌گوید: "ایران همیشه حامی شماست." برای دقایقی از معرکه‌ی "چیپ" زد و خورد‌های انتخاباتی بیاین بیرون. ما ماموریت‌های تاریخی داریم. در حاشیه کتاب فاخر تاریخ، نقاشی‌های کودکانه نکشید. https://eitaa.com/didgahe/1051
مهاجرانی در بیروت: رهبری، بزرگوارانه به خاطر توهین های دیگران از من عذرخواهی کردند/ بچسبید به مقاومت جواد موگویی، نویسنده و گزارشگر ایرانی که این روزها در بیروت به سر می برد، در روایتی از گپ و گفت چند ایرانی که در روزهای جنگ اخیر خود را به لبنان رسانده اند، از حضور سید عطاءالله مهاجرانی در این جمع نوشته است: 🔹در اتاق ایرانی‌ها - در اردوگاه آوارگان- نشستیم به قلیان‌کشی که دکتر مهاجرانی سررسید! او هم دست کمی از اینها ندارد! پیرمرد از خیابان‌های لندن پاشده آمده در خرابه‌های بیروت، روایت مقاومت بنویسد! بسته گز از کیف درآورد: «از لندن آوردم! شنیدم چنین جمع ایرانی در اینجا جمع شده‌، آمدم حرف‌هایتان را بشنوم.» هرکسی قصه آمدنش را گفت. سیدداوود خواست ۱۸تیر و دهه۷۰ را بکشد وسط، سیدکمیل درگوشی اشاره کرد: «دکتر الان خودی و انقلابیه. باید جذب بشه!» 🔹من دکتر را انداختم به خاطره‌گویی. از نامه معروف آقای‌خامنه‌ای به او در سال۶۹ پرسیدم: «جنگ تمام‌شده بود، بوش‌پدر به ایران پیام مذاکره داده بود. من مقاله‌‌ای با تیتر «مذاکره مستقیم» نوشتم. حرفی از رابطه نزدم. آیت‌الله خامنه‌ای در نمازجمعه نسبت به رابطه با آمریکا واکنش نشان داد. ناگهان موجی از توهین و تکفیر علیه‌ام براه افتاد. میدان‌دار هم مهدی نصیری سردبیر کیهان بود. از بیت رهبری زنگ زدند گفتتد آقا بین دونماز نامه‌ای در حمایت از شما نوشته. آقا بزرگوارانه بخاطر توهین‌های سایرین از من عذرخواهی کردند.» دنیا چرخش‌ها دارد! حالا مهاجرانی در خرابه‌های بیروت فریاد مقاومت سر می‌دهد و نصیری رابطه که هیچ، می‌گوید باید تسلیم شویم! 🔹حرف بچه‌ها به زدن و نزدن موشک‌ها رسید، دکتر گفت رهبری در نمازجمعه حرف آخر را زد: «نه تعلل می‌کنیم نه شتاب‌زده.» بحث رسید به جلیلی-قالیباف. دکتر گفت «الان وقت این حرف‌ها نیست. بچسبید به مقاومت.» این جنگ عجیب ما را دور هم جمع کرده... https://eitaa.com/didgahe/1052
امروز ۲۴ مهر ماه، سالگرد عروج آزاده جانباز مرحوم مهندس رجبعلی طاهری است. برای شادی ارواح همه صلحا و شهدا صلوات. ... پی نوشت: زوایایی از نگاه مرحوم در خصوص صهیونیست و راه مبارزه با ایشان تا ظهور منجی بشریت در کانال دیدگاه منتشر شد. https://eitaa.com/didgahe/1056 ... https://eitaa.com/didgahe/1053
34.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ مهاجرانی وزیر فرهنگ دولت اصلاحات خاتمی ، در هفته اخیر به بیروت سفر کردند و اکنون یک تحلیل جالب از وضعیت منطقه ارائه دادند! https://eitaa.com/didgahe/1054
نبرد آخر با صهیونیست - زمینه سازی ظهور و یادی از مرحوم در این ایام بیشتر از هر زمان دیگر به وعده‌های شنیده شده از زبان پدر و بشارت ظهور از زبان ایشان نزدیکتریم... آنان که او را بهتر از من می‌شناسند بهتر می‌دانند و بهتر درک می‌کنند که چه خواهم گفت. او خالصانه در راه خدا مبارزه می‌کرد به همین دلیل بود که پس از رحلتش، حضرت آیت الله امام خامنه‌ای در پیام تسلیت به خانواده مان، از دوست دیرین خود با عنوان «مبارز با اخلاص» یاد کرد. و بسیار در تلاش بود که برای امام زمان عج سرباز و مبارز تربیت کند و به همین دلیل مرحوم آیت الله حائری شیرازی در پیام تسلیت شان از ایشان با عنوان «مهندس راه خدا» یعنی کسی که راه رسیدن به خدا را برای دیگران می‌سازد، یاد نمود. ▪️در نوجوانی و بعد از اینکه قطعنامه مورد پذیرش قرار گرفته بود، با ناراحتی گفتم که چه حیف که فرصت جهاد برای ما بسته شد. بسیار محکم و قطعی گفت دو جنگ دیگر در پیش روی ایران اسلامی است. اولی در سوریه است و آخری با اسرائیل، برای آنها خود را آماده کن. ▪️از توطئه‌ها و فتنه‌ها و به ویژه 8 سال جنگ ایران و عراق به عنوان تمرین کشور برای رویارویی با دشمن اصلی یاد می‌نمود و همیشه و در همه شمارگان انتظار از صهیونیست به عنوان دشمن اصلی اسلام نام می‌برد و اهمیت مبارزه نرم و سخت علیه این رژیم را مدام متذکر بود. ▪️سال 1374 هنگام انتخاب رشته، وقتی از علاقه‌ام به هوافضا گفتم تشویقم کرد و گفت که کشور برای مبارزه با اسرائیل به موشک و هواپیما نیاز دارد ولی وقتی سال بعد رشته عمران قبول شدم با لبخند گفت پس می‌خواهی کارگزار نظام شوی! ▪️۱۴ سال پیش و در شماره 41 انتظار به صراحت پیشبینی کرده بود که زوال قطعی اسرائیل از اوایل سده جدید شمسی و با رشد اسلام گرایی در غرب شروع می‌شود. اتفاقی که این روزها بسیار شاهد آن هستیم. ▪️آقای دکتر خاتمی (نماینده محترم مجلس) و جانشین وقت ایشان در سپاه تعریف می‌کرد که: پدرت کمی قبل از فوتشان در حسینه منزل گفته به دنبال فرصتی است که برای مبارزه علیه اسراییل به لبنان برود و با سردار [...] هم رایزنی کرده ولی به دلایلی با احترام عذرش را خواسته، از این بابت دلخور بود. ▪️در بخشی از وصیت نامه چنین نوشت:" ... و این غیبت ادامه دارد تا وقتی که زمین پر از ظلم و جور شده و شیعیان آن حضرت هم علیه ظلم و جور قیام کرده‌اند برای اقامه عدل و در این مقطع از زمان زمینه ظهور حضرت فراهم شده، آن حضرت قیام خود را علنی می‌نماید و از خانه خدا ندای هَل مِن ناصر سر می‌دهند و در این وقت شیعیان مجاهد و مخلص به او ملحق می‌شوند و حضرت به کمک این شیعیان اقامه عدل می‌نمایند و زمین را پر از عدل و داد می‌کند، همانطور که پر از ظلم و جور بود. لذا شیعیان در زمان غیبت دو وظیفه دارند: یکی جهاد اکبر و تهذیب نفس و دوم جهاد اصغر و مبارزه با ظلم و جور و امر به معروف و نهی از منکر و اقامه عدل تا هرچقدر که ممکن شود و از این کار نبایستی مایوس شوند که این خود زمینه ظهور حضرت مهدی است و ظهور را نزدیکتر می‌نماید." حال به جغرافیای منطقه و به تاریخ ۱۴۰۰ سال گذشته بنگرید، در کدام مقطع همچون الان شیعیان در کشورهای مختلف اعم از ایران و عراق و لبنان تا افغانستان و یمن این چنین آشکار در برابر ظلم‌ مطلق ایستاده‌اند؟! آری زوال اسرائیل و ظهور منجی هر دو نزدیک است. شب جمعه است و سالگرد آزاده جانباز ، مبارز با اخلاص حاج مهندس رجبعلی طاهری، نثار شادی ارواح طیبه شهدا و صلحا صلوات. التماس دعا مهر ۱۴۰۳- https://eitaa.com/didgahe/1056
. ✴️ باز هم می‌گویم: محکم باشید 🔸قرار نشد روحیه مان را ببازیم، گفتیم میدان جنگ است و هر اتفاقی در جنگ ممکن؛ گفتیم دشمن غدار و زخم خورده است و هر جنایتی و کاری را انجام می‌دهد، از روز اول گفتیم که این مسیر و این راه سخت و خونین است؛ میدان آزمایش اراده‌ها و مردانگی‌هاست؛ میدان نبردهای بزرگ و شهادت‌های غیر قابل انتظار است... 🔸بروید کتاب‌های خاطرات جبهه و جنگ را بخوانید! بروید کتاب همپای صاعقه را که در مورد لشکر پیروز محمد رسول‌الله (ص) است بخوانید...‌ در مورد شیرانی که در این لشکر بودند و هر کدام یلی... بروید در مورد حسین وزوایی و احمد متوسلیان بخوانید. فکر کرده‌اید ما سرسری و الله بختکی به اینجا رسیده‌ایم؟! فکر کردید آن ۲۵۰ هزار شهیدی که در جنگ دادیم و آن ۱۷ هزار شهیدی که گروهک‌های نفاق و خائن از ما گرفتند کم بود؟! 🔸این راه به همین شکل ادامه پیدا می‌کند؛ رسیدن به مرحله آخر شکست شیطان، مجاهد فی سبیل‌الله پاکباز و دلباخته می‌خواهد؛ در این کارزار صحنه‌هایی به مراتب سخت‌تر و سنگین‌تر خواهید دید که آنچه امروز مشاهده و تجربه می‌کنید در برابر یک شوخی است؛ این نبرد مقدس و بزرگ ادامه پیدا خواهد کرد و شرایط به مراتب سخت‌تر می‌شود. ی.س. تا آخرین نفس مردانه جنگید و به آرزوی دیرینه اش که شهادت در راه خدا بود رسید، آنهم در میانه میدان رزم و در لباس جهاد در راه خدا و این راه تا آزادی قدس شريف و سرزمین های اشغالی ادامه خواهد داشت... به قول عطار نیشابوری: گر مرد رهی میان خون باید رفت وز پای فتاده سرنگون باید رفت تو پای به ره در نه و از هیچ مپرس خود راه بگویدت که چون باید رفت پ ن: برگرفته از یادداشت های ع . جعفری https://eitaa.com/didgahe/1060
رمان«خار و میخک» توسط سنوار در دوران اسارت در زندان بئرالسبع صهیونیستی و به زبان عبری نوشته شده و به توصیف زندگی فلسطینی‌ها می‌پردازد. «خار» نماد درد و سختی‌ و «میخک» نماد شادی‌ و موفقیت‌ است و سنوار با به کارگیری این نمادها، توانسته ابعاد مختلف زندگی مبارزاتی فلسطینی‌ها را به تصویر بکشد. سنوار در مقدمه می‌نویسد: هر چیز دیگری در این کتاب، کاملا واقعی است؛ یا آن را زیسته‌ام و یا بسیاری از این رویداد‌ها را از زبان کسانی که خود و خانواده‌ها و همسایگانشان در طول دهه‌ها در سرزمین عزیز فلسطین تجربه کرده‌اند، شنیده‌ام و دیده‌ام. در بخشی از کتاب «خار و میخک» آمده: درگوشه‌ای، چندنفری از همسایگان‌مان نشسته بودند، چای می‌نوشیدند، بعضی‌ها سیگار می‌گیراندند و دود می‌کردند و از دل‌مشغولی‌ها و نگرانی‌هایشان می‌گفتند. آنها از عزت و کرامتی که نیرو‌های مقاومت از زیر لگد اشغالگران بیرونش کشیده بودند احساس افتخار می‌کردند و از فردا‌های نامعلوم می‌ترسیدند. آیا وضعیت به همین شکل باقی می‌ماند؟آیا نیرو‌های اشغالگر به اردوگاه حمله‌های سنگین‌تری نمی‌کنند؟یا خشمشان را روی سر مردم بیچاره بمباران نمی‌کنند و اردوگاه را با ساکنانش یکجا نمی‌سوزانند؟حرف‌ها متفاوت بود، اما نظر غالب بر این بود که باید به میدان آمد و هر کسی به نوعی می‌گفت دیگر چه چیزی برای از دست دادن داریم؟ فقط خانه‌ای آن هم زیر ساطور دشمن، پس چرا باید بترسیم؟ این صحبت‌ها همیشه در یک نقطه به پایان می‌رسید:آره والا! یک دقیقه با عزت و کرامت زندگی کنیم بهتره تا هزار سال زیر تیغ نیرو‌های اشغالگر https://eitaa.com/didgahe/1062
رقص اندر خونِ خود مردان کنند ▪️سنوار احیای یک افسانه بهراد رشوند نوشت: 🔹حیرت آور! شبیه یکی از سکانس‌های فیلم‌های حماسی هالیوود بود،ریز پرنده‌ای وارد ساختمان نیمه ویران می‌شود، قهرمان قصه، بی آنکه رمقی ‌داشته باشد،به دوربین پهپاد خیره می شود، نه خودش را به مردن زد و نه تسلیم شد. 🔹 دست راستش از ساعد شکاف بزرگی خورده بود اما یک تکه چوب در دست چپش داشت هنوز. 🔹مرد می دانست آخرین ثانیه‌های زندگی اش است و خودش پایان بدن خاکی اش را انتخاب کرد. 🔹اگر شالی که به صورت بسته بود باز می‌کرد و به دوربین آن ریزپرنده خیره می‌شد، احتمالا اپراتور از شوق پیدا کردن زنده یحیی، به او شلیک نمی کرد. اما سنوار انتخابش را کرده بود . 🔹دیگر نایی در بدن نداشت اما آخرین پیامش را برای کودکانی که در آن سرزمین به دنیا نیامده اند و‌ یا در گهواره اند ارسال کرد؛یحیی سنوار هیچ سلاحی در دست نداشت اما همان یک تکه چوب را به نمایندگی همه ‌ نداشته هایشان در یک جنگ‌ نا برابر ، پرتاب کرد و احتمالا چند ثانیه بعدش هم کار تمام شد. آنکه انسوی دوربین نشسته بود نمی دانست به سر چه کسی شلیک کرد اما سنوار می دانست آخرین لحظان زندگی اش در حال ثبت و‌ ضبط است. 🔹 دیگر هیج توانی برای بلند شدن نداشت اما چوب را پرتاب کرد تا به پسران سرزمین های غصب شده پیامش را برساند ؛ ما چاره ای نداریم جز جنگیدن ولو چوب خشک برابر پهپاد مسلح! 🔹 او در یک ساختمان نیمه ویران، با انتخاب نوع شهادتش ، آخرین پیام را به عنوان فرمانده به بچه های سرزمینش مخابره کرد؛ تا لحظه آخر تسلیم نشوید . 🔹یحیی سنوار با انتخاب نوع شهادتش ،خودش را هزاران هزار بار در اذهان همه آزادی خواهان تاریخ احیا کرد. نه تولد در اردوگاه و‌ نه سال‌های سال اسارت در زندان. هیچکدام اینها موجب نشد که او آرام شود ، رام وضعیت نابرابر شود،تسلیم شود و همانند عرفات یک روز بگوید؛ خسته شدیم، جنگ دیگر بس است.برای او پایان جنگ روزی بود که زمین از دست رفته به ساکنان اصلی آن سرزمین برگردد. 🔹سنوار از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا ۱۷ اکتبر ۲۰۲۴ در غزه ماند. پا پس نکشید. فرار نکرد. فرماندهی کرد و لحظه پایان را هم خودش به انتخاب خویشتن برگزید. 🔹یحیی سنوار را تاریخ به خاطر خواهد سپرد با دست قطع شده اش. با نگاه خیره و شجاعانه اش به ریز پرنده قاتل، با تکه چوبی که آخرین سلاحش بود، با آخرین حرکت بدنش که با همه توان چوب را به سمت پهپاد پرتاب کرد. با گلوله ای که به شقیقه اش شلیک شد و تصویری جاودانه از او ساخت. 🔹 او با این پایان ، راه آغاز را به کودکان فلسطینی یاد داد. نترسید، تسلیم نشوید و تا آخرین قطره توان‌تان بجنگید.شاید برای بعضی از ما این واژه‌ها از فرط تکرار تهی از معنی اولیه و‌ ارمانی‌اش شده باشد اما برای آنان که در خون خود غلتی زدند نه . 🔹یحیی سنوار تمام نشد، ارتش غاصب با پخش آن ویدئو بزرگ‌ترین خدمت را به کودکان فلسطینی کرد. آنها حالا می دانند ‌وقتی از افسانه سنوار برایشان می‌گویند دقیقا از چه چیزی حرف می زنند؛مردی که یک رسانه اسراییلی با نشان دادن این فیلم برایش نوشت؛ تا لحظه آخر جنگید. 🔹شبیه دو امدادی بود، سنوار «چوب» را به نفر بعدی داد، اما حرمله‌های تل السلطان رفح نفهمیدند و فاتحانه این فیلم را منتشر کردند 🔹تاریخ با همین فیلم چندثانیه ای بیاد خواهد آورد‌ و شهادت می‌دهد؛ چگونه فرزندان فلسطین با یک تکه چوب، برابر ریزپرنده قاتل، ایستادگی کردند و جنگیدند. این سند بماند برای روزی که قدس آزاد شد. روزی که تاریخ به یاد بیاورد چه کسانی همه آسایش و ۶۰ سال زندگی خویش را به پای این آزادی ریختند و شاید مولانا این صحنه را دیده بود که ۱۰ قرن پیش گفت ؛ 🔹رقص و جولان بر سرِ میدان کنند رقص اندر خونِ خود مردان کنند چون رهند از دستِ خود دستی زنند چون جهند از نقصِ خود رقصی کنند 🔹شبیه یک فیلم هالیوودی بود. حیرت آور و باور نکردنی و این کمترین مزد مجاهدت های مرد جنگی اعراب بود؛ یحیی سنوار. https://eitaa.com/didgahe/1063
تا کجا؟ یک سال پیش در چنین روزهایی بود که فلسطین طغیان کرد. امروز که این کلمات را می نویسم ساعاتی از شهادت یحیی سنوار گذشته، محمد ضیف سرنوشت نامعلومی دارد، سید حسن نصر الله ترور شده، فواد شکر، ابراهیم عقیل و بزرگانی از حزب الله شهید شده اند، اسماعیل هنیه و فرزندانش ترور شده اند. رییسی و امیر عبداللهیان جایشان را به پزشکیان و ظریف داده اند، جریان عادیسازی اسراییل از سعودی و ترکیه حتی تا تهران بی پرده شده، 42000 انسان جلوی چشم دنیا کشته شدند، چند میلیون نفر آواره شده اند، غزه با خاک یکسان شده و تصاویر زنده زنده سوختن آدمها هیچ قیامتی نمی سازد. ما به اسراییل حمله مستقیم کردیم، آن هم نه یکبار بلکه دوبار، رسما پایگاه های تل آویو را هدف قرار دادیم، گنبد آهنین و فلاخن داود را افسانه کردیم، شمال اسراییل یکسال تخلیه شده است، ارتش اسراییل در مرز لبنان زمینگیر شده، زدن پهپاد آمریکایی کار روزمره یمن شده، انصار الله به راحتی به اسراییل موشک میزند، مسیر دریایی اسراییل از سمت یمن قطع شده، حزب الله با حمله پهپادی عملا از نیروی هوایی اش رونمایی کرده، اسراییل یکسال وجب به وجب غزه را گشته اما هنوز بیش از 100 اسیر را پیدا نکرده، شهادت یحیی سنوار نه با ترور بلکه به صورت اتفاقی رخ میدهد آن هم نه زیر زمین بلکه وسط خیابان با لباس نظامی و در حال جنگ بعد از یکسال! چه کسی باور میکند همه اینها فقط در عرض 365 روز اتفاق افتاده باشد؟! چنان باورنکردنی که حتی بعضی به شهید سنوار اتهام جاسوسی زدند که "چرا" این همه هزینه ساخت؟ چرا زندگی "عادی" ما را به هم زد؟ کمی به عقب تر برگردیم. وقتی نتانیاهو به عمان رفت و کلید تطبیع (عادیسازی) زده شد. با سودان توافق کرد، و چند ماه بعد با امارات چنان برادر شد که فقط در فیلم هندی امکان داشت.حالا از مسیر دهلی و عمان و دبی فقط یک سعودی مانده بود. اما بالاخره مدعی پرچم عرب و اسلام که نمی شود یکباره به تخت خواب یهود بپرد. پس اول دخترش بحرین را هدیه کرد تا واکنش ها را بسنجد. عادیسازی سعودی آخرین میخ به تابوت فلسطین بود. حتی در تهران هم زمزمه هایی از توسعه بن سلمان و لزوم "پذیرش نظم جدید" میدادند. 7 اکتبر فقط چند روز بعد از سخنرانی نتانیاهو در سازمان ملل رخ داد که علنا اعلام کرد: ما "عادی" شده ایم و فلسطین تمام. غزه شهر از یاد رفته، غزه شهر شکنجه شده، غزه شهر معامله شده به پا خواست. زندانیان تاریکخانه بشریت همه توانشان را جمع کردند تا یک بار شورش کنند. اینجا بود که فریادی از عمق چاه غزه بلند شد که ما هنوز زنده ایم حرامزاده ها! اتفاقا آنها که 7 اکتبر را دسیسه می دانند، درست میگویند. آن طوفان تمام صحنه را غیرعادی کرد. انگار پرده نمایش افتاد. برای چه شورش کردند؟ برای عادی نشدن. برای واقعیت.یعنی اگر سهم فلسطین مرگ است و سهم اسراییل زندگی، مقداری از سهمم را به شما می بخشم و مقداری از سهم شما را گرو میگیرم. خودتان را که دیگر نمی توانید نبینید. اگر بناست در سکوت بمیرم، با فریاد جلو گلوله میروم. فکر میکنید سنوار و ضیف شب قبل از هفت اکتبر نمی دانستند تصمیم شان چه عواقبی دارد؟ می دانستند. این حدس و تحلیل نیست. بیانیه شان را بخوانید، می دانستند غزه نابود میشود، می دانستند تک تکشان آواره میشوند. می دانستند ماه ها و شاید سالها باید بجنگند. (و تا امروز نشان دادند که آماده بودند) میدانستند باید مرگ تک تک عزیزانشان را ببینند. می‌دانستند بیمارستان ها میسوزد، مسجد و کلیسا صاف میشوند، شلیک های فسفری و خوشه ای و اورانیومی را می دانستند، قتل عام را می دانستند، ولی تا کجا؟ سوال اصلی این قضیه «تا کجا؟» است نه "چرا؟". تا کجا میشود ادامه داد؟ سوالی که ضیف و سنوار جوابش را میدانستند، پس آخرین تصمیم را گرفتند و تمام "عادیسازی" را به باد دادند. به قیمت نابودی شان. و این راز عظمت 7 اکتبر است. ولی این پایان ماجرا نیست. جنگ 2023 خود کربلاست. حق خالص در برابر باطل خالص. صحنه جنگ غزه هیچ شبهه ای ندارد. هر جنایتی که تصور بکنی اینجاست. عین کربلا. هر روز یک پیشروی تازه برای شیطان. هر ساعت خون جدید برای ضحاک. ظلم خالص. بدون افزودنی،با پخش زنده، با اخرین فناوری های روز آمریکا و اروپا، پاکسازی با دقت میلیمتری. بدون جلوه های ویژه، جنات ناب. عریان عریان عریان. عین کربلا. تا کجا می توانی چشم هایت را بسته نگه داری؟ تا کجا میتوانی این صحنه را ببینی و سکوت کنی؟ تا کجا می توانی اعتراض کنی و هزینه ندهی؟ تا کجا می توانی هزینه بدهی و بایستی؟ سوال اصلی این قضیه "تا کجا؟" است. عین کربلا. https://eitaa.com/didgahe/1064