🔖دوئل دو نقشه جغرافیای قدرت
✏️به قلم
#علی_مهدیان
.................
سخنگوی وزارت امور خارجه ایران مدعی شده که تلاش های قطر برای میانجیگری بین حماس و اسرائیل متوقف شده است.خبرگزاری رویترز نیز با توجه به این شرایط ادعا کرده که اساسا قطر از میانجیگری کنار کشیده چون دو طرف را در رسیدن به آتش بس جدی نمیداند. این خبر را به این شکل قطر رد کرده ولی اعلام کرده و روشن هم هست که دو طرف حماس و رژیم اشغالگر، این مقطع را برای مذاکرات آتش بس مناسب نمیبینند. علت اصلی هم به حماس برنمیگردد بلکه به وضعیت اسراییل مربوط میشود،وضعیتی که گره خورده به راهبرد آمریکا.
شواهد نشان میدهد آمریکا بنا دارد با یک ضربه یا چند ضربه شوک آور خلاف قواعد و تعهدات بین المللی کار را تمام کند. هم سیطره اسراییل را در منطقه درست کند و هم جنگ را به نفع اسراییل پایان دهد.
تحلیل رفتار آمریکا بر پایه رییس جمهور اساسا خطا است. آمریکا یک کل واحد با راهبردهای مشخص است.این که در این مقطع از جنگ چه راهبردی را انتخاب کرده مرتبط با شرایطی است که درش قرار دارد. شرایط منطقه آمریکا را ناچار به اتخاذ چنین موضعی کرده، اولویت منطقه باشد نه اکراین، آن هم به این شیوه.
بهترین شخصیت برای چنین ماموریتی ترامپ است، او تمام المانهای لازم برای چنین ماموریتی را دارد. از مدتها پیش هم صحنه انتخابات آمریکا برای رای آوردن او فراهم شده بود. آوردن یک زن سیاهپوست امتداد بایدن در شرایط جنگی مقابل مرد سفید پوست در حال مبارزه و در معرض ترور که هیچ قانونی مگر مصلحت آمریکا برایش مهم نیست، فضای تغییرخواهی و همینطور عدم رضایت آمریکایی را جهت میدهد به سمت او.
ترامپ نیز بارها در مناظرات و سخنرانیهای انتخاباتی خود اذعان کرد و نزدیکان او نیز تاکید کردند که بنا دارد در مدت کوتاهی وضعیت منطقه را به نفع اسراییل تغییر داده و صلح را بر محور اسراییل سامان دهد.
آمریکا البته فرصت زیادی ندارد، اگر نتواند کار را با چند شوک تمام کند، شکست، قطعی است.
یعنی باقی ماندن حلقه محاصره اسراییل و تاب آوری و عدم خویشتنداری مقاومت در برابر ضربه ها، معنایش این است که جغرافیای قدرت در منطقه همینطور که هست باقی خواهد ماند، و این یعنی جبهه مقاومت اگر این مرحله احتمالا پر فشار ترامپی را عبور کند، منطقه به وضعیت غیر قابل بازگشتی برای آمریکا و اسراییل تبدیل میشود، نزدیکترین وضعیت به سقوط اسراییل.
خیلی ها احتمال یک درگیری شدیدتر و پر خسارت را در این شرایط میدهند که نمیتواند خیلی طولانی باشد اما همه چیز مربوط میشود به دو نقشه جغرافیای قدرت برای آینده منطقه که با یکدیگر به هیچ وجه قابل جمع نیستند. یا جبهه مقاومت که حلقه محاصره اسراییل را شکل داده نابود میشود، و طرح صلح حول اسراییل و سیطره اش شکل میگیرد(طرح صلح ابراهیم) یا اینکه شرایط همینگونه که هست باقی میماند و این یعنی نقطه عطف جدی در تاریخ منطقه و تاریخ محو اسراییل. آنچه از ماجرای آتش بس میتوان تشخیص داد این است که جنگ به نقطه ای رسیده که دو اراده مقابل هم به هیچ نحو با یکدیگر سازگار نمیافتد و یک اراده باید بماند یعنی وضعیت منطقه در حالت دوئل است.
اسراییل از پیش از جنگ طوفان الاقصی تلاش میکرد غزه نباشد، عصبانیت او بعد از لو رفتن نقشه اش در محو غزه و کرانه، اثری نداشت چون دیگر طرح نابودی غزه شدنی نبود. پس به سمت حذف حماس رفت، اما هنوز در آزادی اسرای خود که مدت اسارتشان روز به روز باعث به هم ریختگی بیشتر اجتماعی اسراییل شده، موفق نبوده و نتوانسته این سلاح مهم حماس را از دستش خارج کند تا چه برسد به اینکه بخواهد در نابودی حماس موفق باشد، هنوز هم رزمندگان حماس تانک مرکاوا شکار میکنند، از اسراییلی ها تلفات میگیرند، راکت به سرزمینهای اشغالی پرتاب میکنند، افسران عالیرتبه را میکشند و این یعنی با قدرت تمام هستند و حتی شبکه تونلهایشان هم نابود نشده.
این وضعیت گروه کوچک و محاصره شده در اسراییل یعنی حماس است تا چه برسد به حزب الله و انصار الله و امثال آن.
چشم امید اسراییل به ضربات بزرگتر است که در کوتاه مدت توفیقی حاصل کند. مساله این است که جبهه مقاومت خصوصا در این یک سال نشان داده فشار این چنینی آن را نابود نمیکند و صرفا جنگ را تشدید کرده و شرایط را برای ساکنین اشغالگر و رژیم شان دشوارتر میکند. استقامت هویت و ذات مقاومت است و لذا ضربات دشمن اراده او را مختل نمیکند. این یعنی آینده به روشنی پیروزی نقشه جغرافیای قدرت مقاومت در منطقه را نوید میدهد. و فقط وجود این نقشه معنایش شتاب گرفتن محو اسراییل به شکل جدی است. چنین اسراییلی برای غرب فقط هزینه خواهد داشت و مشروعیت ناشی از مظلوم نمایی خود را هم که از دست داده و توان اقناع بدنه اجتماعی خود را هم نخواهد داشت و این همه یعنی نتیجه این دوئل کاملا روشن است.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🔖آینده
✏️به قلم
#علی_مهدیان
.....................................
دولت ائتلافی آلمان فروپاشید، بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیۀ اروپا هم امروز گفت ما در خطر قرار داریم. اروپا مسئولیت امنیتش را خودش باید برعهده بگیرد؛ زیرا نمیتواند هر ۴ سال یکبار به حالوهوای انتخابات آمریکا وابسته باشد. این یعنی نگرانی اروپا از آینده خود، جدی است.
دو جنگ اکراین و اسراییل عملا راه های انرژی اروپا را بسته. تفوق روسیه و مقاومت عملا اراده انرژی در دنیا را از دست غرب خارج میکند. و این یعنی غرب تابع شرق خواهد شد.
ترامپ تصمیم دارد پول خود را خرج اسراییل کند، این یک اشتباه راهبردی است، آنها خیال میکنند در سمت اسراییل احتمال بیشتری برای گشایش دارند، آلمان اولین متضرر جدی این ماجرا است با انتخاب ترامپ دولتشان فروپاشید، شرکتهای بزرگ اقتصادی شان هم مدتی است در معرض ورشکستگی است، ترامپ بنا ندارد به ناتو رسیدگی کند در سمت مقاومت هم بعید است تفوقی برای اسراییل حاصل شود چون جنس مقاومت اساسا متفاوت است، مقاومت، اراده ای تغییر کردنی نیست. و این محاصره اسراییل توسط حلقه مقاوت تمام شدنی نیست. مقاومت در ایران چند سالی هست چهل سالگی خود را عبور کرده، مقاومت حزب الله هم که وضعش را میبینید اصلا انگار نه انگار ضربات چند هزار نفری پیجرها و ترور فرماندهان محوری اش اتفاق افتاده، ربیون قرآنی اند این تشکیلات. اینها که هیچ، انصارالله هم که از فشار عجیب و غریب سالها جنگ با عربستان و بلک واتر آمریکا و غرب و همه و همه سربلند و پیروز برآمده و هل من مبارز میطلبد، حماس هم که زمینش محاصره است و در اشغال است و به اندازه چند بمب اتم بر سرش آتش ریخته اند و سرانش را ترور کرده اند، هنوز راکت میزند، مرکاوا شکار میکند، حرامی نفله میکند در تل آویو و فرمانده میکشد در غزه و زندانی ها را هم که در اختیار دارد. این صحنه چگونه بنا است عوض شود؟ دقت کنید اساسا جنس مقاومت غیر عادی است. یک چیزی بگویم آب پاکی را روی دستتان بریزم، مقاومت یا باید تغییر هویت دهد و دست از قیام بردارد یا تا وقتی اهل مقاومت است حتی اگر همه اعضایش تک به تک کشته شوند ، نابود نمیشود، زنده میماند و متحول میکند و میجوشد و میجوشاند، مثل داستان واقعی کربلایشان. همه را کشتند با امامشان، اما ماند که ماند.
اینها یعنی چه یعنی همین که میبینید و میشنوید ؛ پیامهای روشن ضعف اروپا یعنی ضعف غرب ، همه چیز سرعت گرفته برای بروز پیروزی مقاومت و شکست دشمن.
و این یعنی یک قدم مهم در امت سازی و گسترش قیام و انقلاب و این یعنی یک گام بلند به سمت ظهور.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🔖دربارهی اشارهی رهبر معظم انقلاب
✏️به قلم
#مهدی_جمشیدی
.....................................
۱. اشارهی رهبر انقلاب در دیدارشان با اعضای مجلس خبرگان به مسألهی انتخاب رهبر، فقط تذکر به یک امر طبیعی محتمل و ممکن بود و برخلاف برخی گمانهزنیها، ایشان مقصود خاصی نداشتند. ازاینرو، ایجاد فضای نگرانی درباره حیات و جان ایشان درست نیست. باید به لطف و فضل الهی امید داشت که شخص ایشان، پرچم را به دست حضرت حجت بدهند.
۲. شاید دلیل بیان این اشاره از سوی رهبر انقلاب نیز، یکی این باشد که جامعه در اثر این اتفاق محتمل و طبیعی - و نه قطعی و پیشبینیشده - دچار شوک و سرگردانی نشود و گمان نکند که انقلاب از دست رفته است؛ بلکه تأمل کند که رهبر انقلاب، پیشاپیش نسبت به آن تذکر داده بودند. ایشان بر حسب ظاهر عمل میکنند؛ هر چند به توفیق الهی، چنین رخدادی واقع نخواهد شد و إنشاءالله زعامت ایشان، متصل به ولایت امام معصوم بشود.
۳. و دلیل دیگر اشارهی ایشان این است که تهدید پوچ و رسانهای و حماقتبار صهیونیستهای کثیف و پلید دربارهی ترور ایشان، خنثی و بیمعنا شود و بدانند که ساختار، همچنان تداوم خواهد یافت. رهبر انقلاب، از ثبات ساختار و وابستهنبودن آن به اشخاص سخن گفتهاند، نه اینکه واقعهی ناگواری در پیش باشد. ایشان تصریح کردهاند که اگر چنان شد، خبرگان اینچنین عمل کند؛ این یعنی حرکت انقلاب، متوقف نخواهد شد و انقلاب، آن اندازه به استحکام ساختاری دست یافته و متقن و استوار گردیده است که شخصمحور نیست و چرخهی حیات و استمرار و بازتولیدش، هرگز متوقف نخواهد شد. همین و نه بیشتر. کمترین جای نگرانی نیست و زعامت حضرت ایشان در اثر تفضل و توجه الهی، سالهای سال به طول خواهد انجامید و به ولایت حضرت حجت، متصل خواهد شد.
۴. با اینهمه، هیچ تردیدی وجود ندارد که رهبر انقلاب، ذخیرهی الهی و یک شخصیت متمایز تاریخی هستند. علامه مصباح دربارهی ایشان گفته بودند که مقام ایشان بسیار بالاتر از سید خراسانی است؛ و در جایی دیگر نیز تصریح کرده بودند که اگر بتوان نظیری برای ایشان در تاریخ اسلام یافت، بهسختی و با تساهل میتوان از خواجهنصیرالدین طوسی نام برد؛ و همچنین افزوده بودند که گویا روح امام خمینی در ایشان حلول کرده و ایشان، نسخهی بدل امام هستند؛ و بارها نیز گفته بودند که ایشان، بالاترین نعمت الهی برای ما هستند و هرچه قدردان وجود ایشان باشیم، از عهدهی شکر نعمت وجود ایشان برنخواهیم آمد.
۵. و مگر مطابق آن رؤیای منقول و معتبر، رسول اکرم به ایشان امر نکردهاند که بنای ناتمام امام خمینی را به پایان برسانند؟! و مگر آن حضرت، ایشان را بر این امر دشوار، قادر و توانمند نشمردهاند؟! پس باید امید داشت که طرح قدسی و تمدنیِ انقلاب اسلامی، به دست باکفایت آیتالله خامنهای، به سرانجام مطلوب خواهد رسید و این انقلاب، به مقدمهی ظهور حضرت حجت، تبدیل خواهد شد. چنانکه اهل بصر و معنا گفتهاند، تقدیر الهی این است که تاریخ این انقلاب، تاریخ متصل به عهد ظهور و متحد با صاحب ولایت کلی است.
۶. و نکتهی پایانی اینکه ایشان یک دهه پیش نیز چنین تذکری به مجلس خبرگان داده بودند: «در انتخاب رهبر آینده، ملاحظهی خدا را بکنید. احتمال اینکه این دورهای که تازه شروع خواهد شد، مبتلا بشود به این آزمایش، احتمال کمی نیست؛ آن وقتیکه بنا است رهبر انتخاب بشود، ملاحظات و رودربایستیها را کنار بگذارند؛ خدا را در نظر بگیرند، وظایف را در نظر بگیرند، نیاز کشور را در نظر بگیرند؛ بر این اساس رهبر انتخاب بشود.»(بیانات در ۱۳۹۴/۱۲/۲۰). این تعابیر، جای نگرانی بیشتری نداشت؟!
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🔖موشک های با فناوری و فرمان ایرانی
✏️به قلم
#محمد_جواد_اخوان
.
۵۰ سال پیش و زمانی که درآمد سرشار نفتی و مأموریت ابلاغی ژاندارمی منطقه از سوی امریکا، محمدرضا پهلوی را وسوسه میکرد تا بهروزترین سلاحهای امریکایی را با قیمت گزاف بخرد، امریکاییها درهای صنایع نظامی خود را به روی شاه باز کردند و تنها استثنا را «سلاح اتمی» اعلام کردند. یکی دو سال بعد، اما معلوم شد که این استثنا، دومی هم دارد. رقابت تسلیحاتی همسایگان شرقی ایران، یعنی هند و پاکستان بهتدریج به سمت گزینه «موشک» سوق پیدا کرد و این سلاح تهاجمی کمترشناختهشده در آن زمان توجه شاه را به خود جلب کرد.
شاه که فکر میکرد با دلارهای نفتی از شیر مرغ تا جان آدمیزاد را میتواند بخرد، درخواست خرید موشکهای بالستیک را به امریکاییها داد و البته «نه» نشنید، اما در عمل خرید این سلاحها ممکن نشد. گویی امریکاییها بدون آنکه تصریح کنند، تمایل به تجهیز ژاندارم خود به این سلاح تهاجمی و راهبردی نداشتند.
شاه البته ناامید نشد و سراغ متحد منطقهای امریکا یعنی رژیم اشغالگر قدس رفت. صهیونیستها پیشنهاد شاه را پذیرفتند و طرح مونتاژ موشکهای اسرائیلی نسل اول در ایران با اسم رمز پروژه «شکوفه» را روی میز گذاشتند. مبلغ درخواستی صهیونیستها، یک میلیارد دلار (معادل تقریبی قدرت خرید ۲ میلیارد دلار امروز) بود که در ازای تهاتر نفت ایران تأمین میشد. مهندسان اسرائیلی راهی ایران شدند و احداث چند سایت در استان کرمان برای پیشبرد پروژه مونتاژ موشک آغاز شد. این آغاز البته به انجام نرسید و در بحبوحه انقلاباسلامی، اسرائیلیها که پول خود را تمام و کمال دریافت کرده بودند، فرار کرده و حتی نقشههای پروژه را هم با خود بردند تا چیزی دست مردم ایران نماند.
جالب اینجاست که بعدها رونی برگمن، خبرنگار صهیونیست متصل به سازمانهای اطلاعاتی رژیم اشغالگر قدس، در کتاب معروف خود به نام «نبرد مخفی علیه ایران» راز ناگفتهای را از این همکاری نظامی برملا کرد که کلاهبرداری بزرگ اسرائیل در این قرارداد بود. اسرائیلیها با زرنگی توانسته بودند موشکهای نسل اول خود را که از رده خارج و نیازمند نوسازی بود، به رژیم پهلوی قالب کنند و بهاینترتیب هم بودجه نوسازی زرادخانه موشکی خود را از نفت ملت ایران پیدا کردند و هم درنهایت بیآنکه چیزی به ایرانیها تحویل دهند، پول را گرفته بودند.
انقلاباسلامی پیروز شد و در اوج جنگ تحمیلی، از مهمترین کاستیهای جنگافزاری کشور، موشک بود که امکان تهیه آن بهسادگی میسر نبود و همین ضعف، نوعی نابرابری در جنگ شهرها ایجاد کرد. خلفوعدههایی که حتی برخی معدود فروشندگان سلاح به ایران کردند، کمکم این فکر را در اذهان ایجاد کرد که راهحلی جز ساخت موشک وطنی وجود ندارد. اینجا بود که مجاهدتهای شهید حسن طهرانیمقدم و یارانش، ایران را از کشوری که برای خرید موشک مستأصل بود، به کشوری صاحب عنوان در میان قدرتهای موشکی تبدیل کرد.
موشکی که شاه برای خرید آن به امریکاییها رو انداخت و جواب نگرفت، نهایتاً بردی معادل ۱۵۰ تا ۲۰۰ کیلومتر و قدرت حداقلی داشت، اما امروز ایران اسلامی به برکت مجاهدت فرزندانش به موشک ماهوارهبر دست یافته که غربیها بهتر از هرکسی میدانند چیست و توانایی تولید آن چه معنایی دارد.
عملیات موسوم به «شهید سلیمانی» و حمله به عینالاسد در سال ۱۳۹۸ و دو عملیات وعده صادق در سال ۱۴۰۳ قدرت موشکی ایران را برای غربیها بهویژه امریکا و رژیمصهیونیستی، دقیقاً معنا کرد. قدرتی که هم «فناوری» و هم «فرمان» آن متعلق به ایران است. هم میدانیم چگونه ساخته میشود و هم اجازه شلیک منحصراً در اختیار خودمان است.
شاید برخی کشورهای ثروتمند هم مانند شاه به خیال خودشان از این موشکها خریده باشند، اما نه فناوری آن را در اختیار دارند و نه حتی اختیار استفاده از آن را. تجربه یک سال گذشته نشان داد بسیاری از سامانههای اطلاعاتی و عملیاتی که به قیمت گزاف به کشورهای منطقه فروخته شده، در کنترل عملیاتی ارتش امریکا است و این فرمانده سنتکام است که تعیین میکند کجا باید استفاده شود. در واقع این نوعی برونسپاری تأمین منافع امریکا با دلارهای نفتی کشورهای عربی است.اقتدار موشکی ایران که مورد غبطه و حسادت بسیاری در جهان است، یادگار مردی است که امروز سالروز شهادت اوست.
رضوان خدا بر شهید حاج حسن طهرانیمقدم که دست ملت ایران را پر کرد و ماحصل مجاهدتهای او موشکی است که فناوری و فرمان آن در ید ایرانی است.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🔖پرونده اصلی، غنی سازی جرات
✏️به قلم
#مهدی_فضائلی
.....................................
بیش از بیست سال است که نظام سلطه برای اعمال فشار بیشتر به جمهوری اسلامی ایران، پروندهای تحت عنوان هستهای را ساخته و پرداخته کرده تا به بهانه آن تحریمها و فشارهایی را تحمیل کند و هرازچندگاهی آنرا داغ ميکند تا این شرایط ادامه یابد.
البته پیش از پرونده هستهای و درکنار این پرونده، موضوعات دیگری مثل حقوق بشر را هم بهانه کرده و میکند تا حلقه فشار را تنگتر و تنگتر نماید.
نگاه عمیقتر به رفتار آمریکا و همپیمانانش به وضوح این حقیقت را آشکار می سازد که هیچکدام از این موارد ریشه در واقعیت ندارد و صرفا بهانه جویی است!
مگر میشود کسی دغدغه هستهای شدن دیگران را داشته باشد و از فعالیتهای هستهای و حتی ساخت بمب اتم برخی کشورها از جمله رژیم صهیونیستی چشمپوشی کند؟ مگر می شود کسی دغدغه دموکراسی داشته باشد و با کشورهایی که بویی از مردمسالاری در آنها به مشام نمی رسد همپیمان باشد؟ مگر میشود کسی داعیه حقوق بشر داشته باشد و با رژیم کودککش صهیونیستی نرد عشق ببازد؟ و دهها اگر دیگر.
پس ریشه این خصومتها را کجا باید جستجو کرد؟
پاسخ های مختلفی به این پرسش میشود داد؛ یکی از آنها استقلال است.
آری استقلال جمهوری اسلامی ایران که در صدر شعار محوری آن یعنی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی نمایان است، یکی از ریشه های اساسی این دشمنی است.
نظام سلطه، دیگران را سلطه پذیر میخواهد و استقلال جمهوری اسلامی، مانع این سلطهپذیری است و این یعنی به هم زدن نظم مورد علاقه سلطهگران!
این استقلالطلبی نیازمند صیانت همهجانبه است و جرات یا شجاعت لازمه این صیانت است.
با ترس و واهمه از نظام سلطه، استقلال طلبی شعاری بیش نیست چراکه نظام
سلطه پیوسته از ابزارهای گوناگونی برای ارعاب و تهدید و اگر لازم شد اعمال تهدید استفاده میکند و کشورهای بزدل و سست اراده نمیتوانند
در این راه استقامت لازم را داشته باشند و سرانجام تسلیم دشمن میشوند.
مشکل نظام سلطه با نظام جمهوری اسلامی ایران به اینجا ختم نمیشود چرا که استقامت شجاعانه این نظام برای حفظ استقلال خود، او را به جایگاه دولت مقاومت ارتقا داده و این دولت بتدریج جرأت و شجاعت را به دیگران نیز تزریق کرده و امروز شاهد شکلگیری جبهه مقاومت از یمن تا لبنان و حتی نقاط دیگر جهان هستیم.
به عبارت دیگر، اتهام و پرونده اصلی جمهوری اسلامی ایران نه غنی سازی اورانیوم بلکه غنیسازی جرأت و شجاعت و صدور آن به نقاط دیگر عالم است و این، دوران جدیدی را رقم زده است.
حال اگر این دولت مقاومت به هر دلیلی پا پس بکشد و از استقلال خود با شجاعت پاسداری نکند نه تنها بزرگترین دستاورد خود طی بیش از چهاردهه گذشته را تباه میکند بلکه ضربهای مهلک به این مسیر و رویکرد وارد میسازد؛اینجاست که باید مراقب باشیم دشمن دچار خطای محاسباتی نشود!
دشمن بی پاسخ گذاشتن تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران عزيز را حمل بر خردمندی و خویشتنداری نخواهد کرد و از آن، ترس یا ناتوانی برای پاسخگویی برداشت می کند و این برداشت بدون تردید او و حامیانش را دچار یک خطای محاسباتی میکند؛ این خطای محاسباتی موجب گستاخی دشمن و ادامه تجاوز و سنگین تر کردن فشار به جبهه مقاومت و خود ایران خواهد شد.
پاسخ ایران ذیل راهبرد بازدارندگی فعال، باید حسابشده، دقیق، مبتکرانه و در زمان و مکان مناسب باشد و همچنان در این پاسخ، نه تعلل باید کرد و نه شتابزده عمل کرد.
پاسخ هوشمندانه و مقتدرانه ایران با هدف پیشگیری از خطای محاسباتی رژیم صهیونیستی، غنیسازی جرأت را ارتقا میبخشد و قدرت بازدارندگی ایران عزيز را دوچندان میکند
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🔖*آمریکا یک دولتملت نیست...*
🔗مجید_ضیایی
✏️به قلم
#
.....................................
ایالات متحده آمریکا به شهادت تاریخ ۲۵۰ ساله آن (و همچنین یکصد سال پیش از آن که حاکمیت الیگارشی خانوادههای پلانتوکرات بر آن حاکم بود) یک دولت نیست!
دولت مدرن به مفهوم یک دولتملت (nation-state وستفالیایی یا دولت منبعث از یک ملت و برآمده از اراده یک ملت به رای اکثریت آن ملت) بر دولت فدرال ایالات متحده انطباق ندارد!
دولت فدرال ایالات متحده از ایجاب یک گفتمان اقتصادی منتج از یک دیالوگ منفعتمحور (یوتیلیتاریانیستی) با دو سویه و منظر هامیلتونی و جفرسونی در پایان سده هجدهم میلادی شکل گرفته است.
(خود این دو منظر ناشی از حدود یک و نیم سده تعارض بین دو مدل اشرافیت بریتانیایی ۱. مدل اشرافیت فئودالی و مبتنی بر زمین ۲. اشرافیت مبتنی بر پلانتوکراسی و تجارت دریایی از دهههای آغازین قرن هفدهم تا نیمه دوم قرن هجدهم -متشکل در دو حزب ویگ و حزب توری- است)
دولت فدرال ایالات متحده برآمده از چنین پیشینه تاریخی اقتدار خود را از اشرافیت منفعتمدار یا #الیگارشی_مالی_تجاری_جهانی ) میگیرد.
و مدل تصمیمگیری در آن همواره به گونهای است که منافع این الیگارشی به نحو بهتری تامین و تحصیل گردد.
الیگارشی که اقتدار خود را نه از زمین بلکه از تجارت میگرفت در جنگ داخلی امریکا تفوق را بر الیگارشی پلانتوکرات تحمیل کرد. سپس این الیگارشی در مسیر تامین مالی بنگاههای داخلی ایالت متحده فعال شد و اقتدار بانکی را تا ۱۹۱۰ بر الیگارشی تکنوکرات آن سرزمین تحمیل کرد (تا ۱۹۱۰) پس از آن برای چیرگی بر جهان با کمک (industrial military complex) به سیاست جنگ و کودتا روی آورد تا دهه ۱۹۷۰ و پس از خروج از برتون وودز الگوی تامین مالی و financial technology را برای تسلط بر جهان برگزیده و دنبال میکند.
اشرافیت منفعتمدار ایالات متحده یا همان الیگارشی که سلبریتی آن امروزه امثال ماسک و گیتس و جابز و خسروشاهی و ... هستند و نماد واقعی آن را باید در بنگاههای تامین مالی جست از دولت ایالات متحده به عنوان یک ابزار کارآمد برای اعتلای خود بهرهمیگیرد و رفتار و استراتژی بلندمدت این دولت و دولتمردان آن را فقط با این نظرگاه میتوان تا حدی دریافت.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
888217347_-1379338341.pdf
3.89M
📢 گزارش «سنجش دیدگاه مردم درباره فرهنگ سلبریتی و هواداری در ایران» توسط افکارسنجی ملت منتشر شد.
🔻در دهههای اخیر فرهنگ سلبریتی در کشور ایران رشد قابلتوجهی یافته است؛ بهطوریکه از دهه 1390 به این سو، جامعه ایران شاهد افزایش تعداد و تکثر سلبریتیها بوده است و عرصههای جدیدتری نظیر سیاست و محیطهای دانشگاهی نیز درگیر فرایند «سلبریتیزهشدن» شدهاند. این در حالی است که پیمایشهای اندکی با موضوع دیدگاه و نگرش مردم درباره سلبریتیها و فرهنگ سلبریتی در ایران اجرا شدهاند. افکارسنجی ملت یک پیمایش ملی با هدف توصیف نگرش مردم به فرهنگ سلبریتی در ایران، میزان هواداری از سلبریتیها و میزان اعتماد مردم به آنها کرده است.
🔍 برای مطالعه گزارش کامل با عنوان «سنجش دیدگاه مردم درباره فرهنگ سلبریتی و هواداری در ایران» به لینک زیر مراجعه کنید.
🔻لینک دانلود گزارش کامل👇👇
https://rc.majlis.ir/fa/report/show/1820449
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🔸گفتمان انقلاب نتوانسته شأن جهانیاش را در سیاست داخلی بیافریند
🎙️بیژن عبدالکریمی
.....................................
♦️انتقاد و آسیبشناسی من به گفتمان انقلاب علیرغم همه احترامی که برای این گفتمان قائلم و به ادب باطن بیان میکنم، گفتمان انقلاب و مقاومت در کشور من درکی از سوژه مدرن ندارد و نمیداند این سوژه مدرن با چه مولفههایی میاندیشد.
انقلاب ما آرمان بزرگی داشت و من برای این آرمان در کنار انقلاب هستم.
انقلاب ما در جهانی که به ذات سکولار است، تمنای بزرگی داشت. انقلاب ما در جهانی که عقل بهذات سکولار بود تمنای عهد با امر دینی را داشت...
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🔖آیتالله خامنهای و تولد ذهنیت فلسفی نسبت به فرهنگ
✏️به قلم
#مهدی_جمشیدی
.....................................
۱. رهبر انقلاب را بهدرستی، یک متفکر قرآنی میشمارند و این وجه از منبع اندیشهای ایشان را برجسته و کلیدی میدانند، اما چنین نیست که ایشان با تفکر فلسفی، بیگانه باشد. اگر جوهر فلسفه را تفلسف بدانیم که متضمن اندیشهورزی عقلانی است، روشن است که باید این روش و منطق را در گفتارهای ایشان، بسیار کانونی و پررنگ قلمداد کنیم. بهخصوص در مواجهه با مسألههای نوپدید، آیتالله خامنهای در عین اهتمام به مبادی نقلی، هرگز از اشاره به مبادی عقلی، غفلت نمیورزد و اینگونه نیست که بتوان ایشان را یک متفکر نقلی و دروندینی دانست. ایشان توانسته به ترکیب متوازنی از عقل و نقل در بافت معرفتی خویش دست یابد و این دو منبع معرفت را در آمیزهای منطقی و دلنشین به کار بگیرد. بر این اساس است که میتوان فلسفهی فرهنگ و مسألههای آن را به تفکر ایشان ارجاع داد و پاسخ طلبید. این در حالی است که نقلبسندگی و اخباریاندیشی، مانع تولد فلسفههای مضاف است و روایت ناچیز و تنگدامنه از مأخد و منابع دین دارد.
۲. از جمله فضیلتهای آیتالله خامنهای در زمینهی فلسفهی فرهنگ، این است که ایشان توانسته به عقلانیت فلسفی، امتداد بدهد و به فلسفهی مضاف، نزدیک بشود. کسانی هستند که با وجود میل به فلسفهی فرهنگ، نتوانستهاند از قلمرو فلسفهی مطلق خارج بشوند و امتدادها و دنبالههای آن را در فلسفهی مضاف بیابند. چنین وضعی، سبب توقف در مبادی مطلق و بعیده و عام شده و ملالت و دلزدگی ایجاد کرده است. افزون بر این، موجب گشته که برخی معتقد شوند فلسفهی اسلامی، امکان بسط و کشش از آن ساحت عالی و عام به ساحتهای اختصاصی و مقید ندارد و در نسبت با وجودهای خاص، عقیم و علیل است. روشن است که چنین نیست و این نقصان، به اندیشهورزانی بازمیگردد که قدرت ترجمه و تبدیل فلسفهی اسلامی را ندارند؛ چراکه متفکرانی همچون مرتضی مطهری و محمدتقی مصباح نشان دادند که میتوان فلسفهی اسلامی را پی گرفت و از آن به سطوح اضافی و عینی رسید. مسأله و گره، یافتن نحوهی دلالتگری و تجویز فلسفهی اسلامی است و ما با منطق و سازوکار این اقدام معرفتی، ناآشنا هستیم.
۳. یکی از زمینههایی که آیتالله خامنهای را به تفلسف معطوف به حوزهی فلسفهی فرهنگ وادشت، غوطهوری ایشان در عینیتهای حکمرانی و اجتماعی بود. ایشان بهطور خاص در دورهی پس از انقلاب، در متن تحولات عینی و چالشی قرار گرفت و با پرسشهایی روبرو گردید که برآمده از وجه عینی و بیرونی و ساختاری تفکر اسلامی بودند. ایشان باید نشان میداد که برگردان ملموس و خارجی تفکر اسلامی چیست و باید در مقابل نظم تجددی، چگونه نظم دینی را درافکند. این مواجهه و دستبهگریبانی، بسیار مولد و مؤثر بود و ایشان را به حرکت از ذهن به عین و از مبادی مطلق به مبادی مضاف سوق داد. آنان که از تجربهیزیسته، بیبهره بودند، همچنان به درسوبحثهای انتزاعی و مدرسی و کلی بسنده کردند و از اقتضاها و ضرورتهای تاریخی دورهی پساانقلابی دور افتادند. تجربهها و واقعیتهایی همچون انقلاب اسلامی، انقلاب فرهنگی، علوم انسانی اسلامی، دانشگاه اسلامی، تهاجم فرهنگی، رسانه و روایت، سیاست فرهنگی دینی، مهندسی فرهنگی، مردمسالاری دینی و ... بسیار مولد و محرک بودند و موجبات و مقدمات خلاقیت عقلی در حوزهی فرهنگ را فراهم کردند.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🔖مردان هسته ای ما و مردان عنکبوتی آنها
🔗برای بغض فرو خفته شهادت مرد هسته ای
(۷ آذر شهادت شهید فخری زاده)
✏️به قلم
#موسی_نجفی
.....................................
🔴شاید شما هم کارتون و یا فیلم سینمایی مرد عنکبوتی را بارها دیده باشید ؛ مرد عنکبوتی نسل امروز ، نوع پیشرفته تر "سوپر من" نسل دیروز است۰ مرد عنکبوتی با تارهای دستش و با قدرتی فوق العاده از این ساختمان به آن آسمانخراش پرش می کند، فاصله زمین و هوا را مثل عقاب با شیرجه در چند ثانیه طی می نماید، مرد عنکبوتی حامی مردم شهرش می باشد ، هر کسی که بخواهد به این شهر چشم زخمی و یا حمله ای داشته باشد ، اوست که نمی گذارد آب از آب تکان بخورد؛ اگر کسی را از طبقه صدم به پایین پرتاب کنند!! این مرد عنکبوتی است که در لحظه آخر و قبل از برخورد با زمین او را از مرگ حتمی نجات می دهد ؛ آخر مرد عنکبوتی همه جا هست و از بالا و پایین مواظب شهرهایی است که آسمانخراش های بزرگ دارند و آدمهای بد قصد رخنه در آن شهرها را می کنند !!
اما مرد عنکبوتی یک ویژگی عجیب دیگر هم دارد ، و آن این است که ناشناس است و با اینکه یکی از همین مردم عادی است ولی بخاطر نقابش ناشناخته مانده است؛ خودش هم اصرار دارد ناشناس بماند و رمز موفقیتش هم در این پنهان بودن و ناشناس ماندنش است ۰ مردم بالا و پایین شهر آسمان خراشها هم از پیر و جوان و بچه و کودک ، مرد عنکبوتی را دوست دارند و او را تحسین می کنند ۰
امروزه به کمک تکنیک های هالیوودی مرد عنکبوتی به همه دنیا صادر شده است و تمام بچه های جهان او را می شناسند و عاشقانه دوستش دارند؛ اصولا مگر می شود مرد عنکبوتی را دوست نداشت ؟! او ناجی کره زمین است و همه ما باید او را دوست داشته باشیم و به بچه های خودمان یاد بدهیم که فرشته نجات سرتاسر عالم و این کره خاکی مرد عنکبوتی است۰
🔵 در مقابل در این طرف دنیا ، مرد هسته ای وجود دارد که نقاب ندارد اما ناشناخته مانده ! از ساختمانهای بلند بالا و پایین نمی پرد و اصولا مرد هسته ای ما پرواز بر فراز آسمانخراش ها را بلد نیست۰ او خیلی معمولی روی زمین راه می رود البته او هم بچه ها و مردم شهر ما را دوست دارد و از افتادنشان جلو گیری می کند و با دشمنانشان مبارزه می کند ؛ هر چند بچه های ما او را نمی شناسند و اصلا از وجودش خبر ندارند چرا که رویای مرد عنکبوتی جایی در ذهن و دلشان برای او باقی نگذاشته است و همه آنها دلشان میخواهد مرد عنکبوتی باشند!! ولی بچه ها درست نمی دانند که خواب راحت شب های آنها و پدر و مادرانشان نه از صدقه سر مرد عنکبوتی بلکه بخاطر مرد هسته ای است که هر روز او را می بینند ولی هرگز او را نمی شناسند ۰
با همه این اوصاف و توانمندیها و برتریهای مرد عنکبوتی در برابر مرد هسته ای ، در اینجا یک اشکالی وجود دارد که البته نه تنها بچه ها بلکه بزرگترها و بزرگتر از بزرگترها یعنی دولتمردان هم فراموش کرده اند و آن این است که :
اصولا مرد عنکبوتی یک دروغ بوده و اصلا وجود خارجی نداشته و ندارد ۰
ولی از آن طرف ، مرد هسته ای زنده و واقعی و قابل لمس است ۰
هر چند به بچه ها گفته شده مرد عنکبوتی هیچگاه نمی میرد، ولی مرد هسته ای چون واقعی است و خون در رگ دارد مردنی است و می تواند برای مردمش بمیرد۰
نمیدانم آیا ممکن است روزی بچه های ما بزرگتر که بشوند بفهمند که مرد هسته ای ما را سازندگان و خالقان مرد عنکبوتی کشته اند ؟
در این میان یک معما و یا یک پرسش مهم آزار دهنده است و آن این است که چرا مردم ما مرد هسته ای و اصولا مردان هسته ای را درست نمی بینند و درست نمی شناسند ؟!!
شاید روزی برای این پرسش به این جواب برسند که این مرد عنکبوتی مآوا گرفته در ذهن و دل آنها بوده است که نمی گذاشته مرد هسته ای را درست ببینند و درست بشناسند ؟!
🔶اما افسوس و صد افسوس که دیگر مرد هسته ای در میان ما نیست ۰
🔶 سلام بر تویی که نشناختمت
🔶وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🔖آتش بس
✏️به قلم
#علی_مهدیان
.....................................
🔹سید حسن قبل از شهادت گفت شمال امن نمیشود تا وقتی غزه را رها کنید. او ضربات حزب الله به شمال را گره زد به نبرد غزه.
آیا این سخن او نقض شد؟
🔹پس چرا نتانیاهو گفت" بین بد و بدتر دارم انتخاب میکنم" و چرا بنگویر گفت "این خطا تاریخی است؟" و چرا کانال کان گفت "این توافقنامه مصونیت حزب الله است" و چرا لاپید این توافق را ننگ دانست
🔹دلیلش را بنگویر توضیح داده، او گفت که "شمال دیگر ناامن باقی میماند".
چاک فرایلیک معاون پیشین مشاور امنیت ملی اسراییل نیز همین را دید که گفت "به هیچ نرسیدیم چون دیگر در شمال احساس امنیت حاصل نمیشود."
🔹چرا؟ چون وقتی اسراییل مجبور میشود آتش بس را با حزب الله بپذیرد معنایش آن است که زورش به حزب الله نرسیده و این یعنی همان شمال تحت ظل السیف است. اسراییل همه قدرتش را پای کار آورد که اهالی شمال را برگرداند، سید حسن گفت نمیتوانی و حالا بعد از یک جنگ تمام عیار صحنه به نفع سخن سید جمع شد.
🔹جنگ تمام عیار با جنگ تشدید شونده فرق میکند، تشدید نمیشود بلکه تعیین تکلیف میکند یا تفوق با تو است یا دشمن تو، نگاه کنید ببینید وقتی یک طرف در اوج ادعای قدرتنمایی وادار به پذیرش آتش بس میشود بدون رسیدن به اهداف اعلامی اش، چه بلایی بر سر احساس امنیت و اعتماد مردمش خواهد آورد.
🔹اساسا اصل اینکه نتانیاهو بعد از پذیرش آتش بس به گفتاردرمانی روی آورده معنا دار است. اینکه حالا دوره میافتد با شهرداران شهرهای شمالی جلسه ماله کشی بگیرد، معنا دار است، اینکه اذعان میکند به تحلیل نیروهایش و تهدید ایران، معنا دار است.
🔹حضور لاریجانی با پیام ویژه رهبری به سوریه و لبنان و موافقت حماس یعنی جبهه دارای مدیریت واحد و پیوسته است، تهدید باقری که گفت "فوق تصورتان ضربه میخورید" را هم بگذارید کنار ترس نتانیاهو از سایه ایران و حالا عدم موفقیت اسراییل در جبهه حماس و حزب الله، همگی نشان میدهد او در مخمصه افتاده و صحنه کاملا هوشمندانه مدیریت میشود و ذره ذره خفگی اسراییل بیشتر به چشم میآید. آری سخنی که رهبری همان ابتدا در پیامش درباره شهادت سید حسن گفت درست بوده، حزب الله خیلی قوی تر از آن است که فکرش را بکنید.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha
🔖حزبالله جدید؛ ناشناختهتر، پیچیدهتر و رعبآورتر از گذشته برای صهیونیسم
✏️به قلم
#محسن_دنیوی
.....................................
لبنانیها با شادی آغشته به غم سید حسن نصرالله عزیز به جنوب لبنان برگشتند و احتمالاً در روزهای آینده شاهد یک تشییع ماندگار در تاریخ لبنان و محور مقاومت باشیم.
برخی از حزباللهیها در ایران این وضعیت را با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و تلخی آن مقایسه کردند اما این مقایسه درست نیست
اولاً وقتی یک کشور و ارتش آن با یک گروه و تشکیلات غیردولتی به این شکل میجنگند، نقطه موفقیت برای آن ارتش نابودی کامل تشکیلات غیررسمی است و نقطه شکست هم عدم نابودی کامل است و برای حزبالله لبنان نقطه پیروزی فقط بقا و زنده ماندن بود که نه تنها به این هدف رسید بلکه بیش از آن را به دست آورد و امروز مردم در حال بازگشت به جنوب لبنان هستند ولی بعید است شمال سرزمینهای اشغالی به این زودی دوباره جایی برای زندگی اشغالگران صهیونیست باشد.
با این نگاه، توافق آتشبس و بازگشت به جنوب یک پیروزی است.
ثانیاً هدف اولیه سیدحسن و حزبالله کاهش فشار و تمرکز روی غزه بود که این مهم هم در میدان محقق شده و امروز صهیونیستها باید قوایشان را در چند نقطه تقسیم کنند و همین موضوع آنها را به نقطه فرسایش رسانده است!
اما نکتهای که در پس همه حوادث چند ماهه اخیر پنهان است، مفهوم جدیدی از سازماندهی است که حزبالله لبنان در جهان امروز ارائه داد. در پیام رهبری که قبل از بیانیه حزبالله درباره شهادت سید حسن نصرالله منتشر شد هم به این استقامت ساختاری اشاره شده بود.
ساختاری که رهبری و جانشین آن شهید شدهاند، فرماندهان رده اول آن شهید شدهاند، با عملیات عجیب پیجرها، چند هزار نفر از نیروهای لایه میانی آن شهید شده و آسیب دیده و شناسایی شدهاند، اما هنوز هست و میجنگد!!
چه کسی این تشکیلات را اداره میکند؟ آنها چطور هماهنگ میشوند؟ از چه کسی و با چه مکانیزمی دستور میگیرند و عملیات میکنند؟ چطور در میدان، ارتش مدعی اسراییل را زمینگیر کردهاند؟
این شروع دوران جدیدی در سازماندهی و تشکیلات انسانی است که با مدلهای موجود قابل تحلیل و بررسی نیست و حزبالله موجود، ناشناخته تر و پیچیدهتر و رعبآورتر از حزبالله چند ماه پیش برای اسراییل است.
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لینک کانال دیدگاه در پیام رسان ایتا
👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/didgahha