حتی حافظ و ابن سینا هم اومدن نمایشگاه.
تو نه!😅
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
همچنین تاکید کن:
آنفالو= بلاک
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
#یک_قلپ_مکارم_الاخلاق
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز صبح نمایشگاه حال دیگری داشت...
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
به یمن مهمان مصلی باران هم می بارید...
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من هم به توفیق الهی روی آن مهمان عزیز را زیارت کردم.
اما به جای همه این ها دوست داشتم بگویم:
آقا! دورت بگردم!
همین.
#دورت_بگردم
#یعنی_می_شه_آقا_بخونن؟🥹
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
خیلی قدیمتر ها، از فانتزی هام این بود بیام نمایشگاه کتاب، ساندویچ هایدا بخورم!😅
به ندرت قسمت می شه...
اونم با رفیقِ جان
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
خدا به مریم می گه ما بشنویم!
#نماز_جماعت
#تلنگر_های_قرآنی
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
#یک_قلپ_مکارم_الاخلاق
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
هدایت شده از فاطمهی سلطانی:)
و اما با تفاوت زیاد، بهترین کتابی که خریدم و تو نصف روز تمومش کردم...
همه باید بخونیمش، تا بدونیم اگه تکتکمون اینجوری نباشیم ایران نمیتونه در موازنهی جدید جهانی جایگاهش رو تثبیت کنه.
اگه یه مادر نگاهش اینجوری نباشه
اگه یه معلم،یه پدر، یه کارگر،یه بقال،یه دکتر یا مسول یا هرکس دیگهای شبیه مرد توی این کتاب فکر نکنه خودش میبازه...
#معرفی_کتاب
🌱 @fatemeyesoltanii
بازخوردهای کتاب دورت بگردم رو این روزها زیاد می گیرم.
ولی عموما از طرف کسانی بوده که یا با من همسفری بوده اند یا قبلا حج رفته اند.
بعضی از اونایی شون رو که از طرف کسانی بوده که اولین بار با کتاب حج می روند رو اینجا هم می ذارم😊😍
کتاب دورت بگردم، سفرنامه حج خانم غفار حدادی، کتابیست که دو روزه خواندمش. وقتی کتاب را دست می گیری انگار میشوی هم کاروانی یا هم اتاقی یا نه، یک پرستو، روی شانه های نویسنده. شب ها و روزها را با او سپری می کنی؛ در تولد چهل سالگی اش تو هم مبعوث می شوی؛ اشک میریزی؛ می خندی؛ تو هم دنبال امام می گردی، نمیدانی کتاب و نامه اش را چطور به دست امام برسانی. سیر خطی کتاب را از روزهایی که بالای هر صفحه نوشته شده گم نمی کنی.
من طواف آخر و شعرهای اون پیرمرد را خیلی دوست داشتم. یادم است خودم هم با شعر یک پیرزن طواف می کردم: در بازار محبت با رشته کلافی غم سودای تو دارم.
ابعاد کتاب خیلی خوش دست است؛ میتوانی با یک دست بگیری و با دست دیگر غذا را هم بزنی.
کتاب را که ورق میزنی جدا شدن فصل ها را متوجه نمی شوی و باید روی عنوان های بالای صفحات زوج نگاه بیاندازی. آخر بعضی فصل ها با عبارت ر.ک.عنوان ختم می شود که باید خودت حدس بزنی یعنی رجوع کن به عنوان یا از نویسنده معنایش را بپرسی. یادم نیست آجیل شهادت را بالاخره در منا خوردند یا نه. دوست داشتم بیشتر در فکر نویسنده بروم مثلا وقتی طواف امام صادق(ع) را انجام میداد، من که به اندازه یک دور طواف هم از امام صادق چیزی نمیدانم چه برسد به هفت دور، یا صحبت هایی که آن هم کاروانی اش با هاجر و اسماعیل می کرد. در مورد طرح مودت هم بیشتر دوست داشتم بهش پرداخته میشد و همینطور بعد از حج. دلم میخواست از اسرار حج هم لابلای خط های کتاب بیشتر ببینم. من مقدمه کتاب را که نوشته بود "مگر حج برای پیرزن پیرمردها نبود؟مگر فلان و مگر میسان..." خیلی دوست داشتم؛ همان صفحه بود که قلابم کرد تا آخر بخوانمش.
ممنون از نویسنده که انقدر زیبا سفرش را به اشتراک گذاشت. به امید دنیایی مشاع با امامی حاضر. راستی من تا به حال از زاویه دید نویسنده به سال های حجی که امام ظهور کرده باشد نگاه نکرده بودم؛اینکه چندین سال بخواهم در نوبت باشم؛ شاید هم اصلا نوبتی در کار نباشد و زمین آنقدررفراخ شود که همه متقاضیان جا شوند مثل اربعین و زمین کربلا.
#بازخورد_ارسالی
#بازخورد_ارسالی
با صورتی خیس و چشمانی ورقلمبیده. واشکهایی که تمامی ندارد. دارم مینویسم
کتاب دورت بگردم را انلاین خریدم و دیروز طهر رسید و تا صبح بیدار ماندم و خوندم و گریه گردم و زار زدم. و انگار با نوشته هایت همه مناسک را تجربه کردم و حج رفتم و حاجی شدم ...
این یک ماه این چندمین کتاب حجی بود ک خواندم. و هر بار ذوب شدم اما. دیشب. با دورت بگردم. دورش گشتم و انگار خودم انجا بودم 😭😭😭😭😭😭😭 م و محرم سدمو طواف کردمو مسعی رفتم و عرفه و منا بودم .... چقدر عرفه دلچسب بود ....😭😭😭😭
سال بعد نوبت فیش من هست ولی خدا میداند. که چقدر بیتابم و میترسم. که اجل مهلت ندهد ....
چقدر خوشحالم و شاکرم. بابت شوری که. دردل ما انداختی برای رفتن. ... من همان روزها که شما مکه بودید پیگیر خرید فیش شدم
میخاستیم یخچالمان را ارتقا بدیم. ولی گفت اقا من یخچال نمیخام کمکم کن فیش بخرم و همان شد .... داشتم با خانمی برای خرید پای معامله ی محضر میرفتم که. تماس گرفتند. خانم ساداتی فیش با تاریخ زودتر را ۵۰ تومن ارزانتر میفروشد و بیا به این ادرس....
رفتم و خدارو هزابار شکر انجام شد
توی مدرسهی پاییزه بودیم یا سوگوارهی ده که حرف سفرنامهات شد و خود وجود عزیز حج و چقدر قلبم داشت آن وسط مثل مرغ پرکنده بال بال میزد برایش.
گفتمت از تمام خواستن حج، الان سورهی عزیز «نباء» را دارم و اصرار به خواندنش را.
شرایطش را؟هزینهاش را؟ همراهی بقیه را؟«هیچکدام» را برای همین وقتها گذاشتهاند دیگر!
تازه خودم هم که مثل همان صندلی حاملهای بودم که برایت گزینش کردم تا به میز ناهارخوری اضافه کنم و البته همچنان هستم.😁(جزء همان بهانههای ناکافی!😉)
« دورت بگردم» را باز کردهام تا بخوانم دورهگردیات را.
به صفحهی ۸ که میرسم، بین خانهی شما و خانهی خودمان و خانهی خدا یک پل رنگینکمانی دلبر کم کم رنگ میگیرد و من دیگر نمیتوانم هیچ کاری نکنم. قصه دارد خانهی ما هم.
میروم و میگردم(یادت باشد تو دورهگردهام کردهای) و دو تا سجاده با طرح بقیع برای خودم و همسرجان سفارش میدهم و دلم گرم میشود به همین کودکانههای خواستنی که دارد از روحم سرریز میکند.
دیوانگی، قشنگترین مرض مسری این مسیر است... ممنون که بلند عطسه کردی و جلوی عطسههایت را با ماسک نگرفتی!🥹
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و دل داند و من
#سجادههایم_حتما_بوی_دورت_بگردم_خواهند_داد
#دوستت_دارم
وقتی همه ساکنان زمین و آسمان می گویند برمی گردیم!
تو می گویی نه! برگشتی در کار نیست.
یعنی فقط تو می فهمی؟
#تلنگر_های_قرآنی
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
قرار نیست رنگ پیروزی را ببینند.
#تلنگر_های_قرآنی
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
#یک_قلپ_مکارم_الاخلاق
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan
یا امام رضا جان
ما خوشحال باشیم می یایم در خونه ت
ناراحت باشیم می یایم در خونه ت
نگران باشیم می یایم در خونه ت
مریض داشته باشیم می یایم در خونه ت....
حالا خیلی مستاصلیم...
خادم شما و خادم مردم تنها کشور شیعه به نظر کریمانه شما احتیاج داره...
و ما هم محتاجیم....
ای پادشاه ایران...
آقای مستاصلان و ناامیدان....
الغوث!
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan