eitaa logo
دیمزن
1.8هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
419 ویدیو
17 فایل
دنیای یک مادر زائر نویسنده
مشاهده در ایتا
دانلود
بابا بی مقدمه گفت: مسجد امام رضا را هم زده اند، فکر کردم توی ایران اتفاقی افتاده. گفتم کدام مسجد امام رضا؟ گفت همانی که توی ضاحیه می رفتیم نماز. وااایی گفتم و اسرائیل را لعنت کردم. همزمان یاد لطیفه افتادم. زن جوانی که فروشنده لباس بود در مغازه های اطراف مسجد. آمدم "الی" را برداشتم. ورق زدم و تا به روایت لطیفه برسم بیشتر از نصف کتاب را خواندم‌. خاطرات جاهایی که دیگر وجود ندارند.😭 آدمهایی که معلوم نیست حالا آواره ی کدام کشور و اردوگاه شده اند، و سفری که تکرار نمی شود. آه لطیفه...لرزش دستهایت هنوز هم جلوی چشم هایم هست. تو کجایی حالا؟ باورم نمی شود همان اتفاقی افتاده که از فکر و خیالش سیگار پشت سیگار می کشیدی؟ یعنی آن پیراهن های حریر خوش رنگت حالا خاکی و یکدست شده اند؟ ؟ دیمزن دنیای یک مادر زائر نویسنده https://eitaa.com/dimzan https://ble.ir/dimzan