آقای غرغروی شماره ۶
دستفروشی سخت بود. وقت هایی که توی لنج نبود، می نشست گوشه خیابان و جنس هایی که از کولبرها خریده بود را می فروخت. سرما و گرما. همیشه غر می زد. به یاد روزهایی که توی بازارچه مرزی اروند غرفه ثابت داشت و درآمدش به لطف گردشگرها بیشتر از مخارجش بود. وقتی شنید که دولت روی بازگشایی بازارچه های مرزی تعطیل شده تاکید دارد فکرکرد که این هم شعار است و کو تا عملی شود. شش سال از تعطیلی بازارچه اروند می گذشت و کسی نتوانسته بود احیایش کند. ولی واقعیت مثل پتک کوبیده شده بود توی صورتش. بازارچه مرزی اروند بازگشایی شده بود. بعدش بازارچه باجگیران در خراسان رضوی. بعدش بازارچه هه نگه ژال در بانه، بعدش بازارچه تیله کوه در کرمانشاه و بعدش بازارچه پیشین بند و کوهک در سیستان و بلوچستان...
دلش گرم شد. تنور تجارتش گرم تر.
#رای_عزیز_من
#به_جای_غرزدن
#توجه_به_مناطق_آزاد
#شهر_غرغروها🤪
#فائضه_غفارحدادی
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan