eitaa logo
دیمزن
1.8هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
424 ویدیو
17 فایل
دنیای یک مادر زائر نویسنده
مشاهده در ایتا
دانلود
✈️✈️✈️ من و زینب عازم مشهدیم. یک سفر نیم روزه برای شرکت در چند برنامه فشرده. تمام دلخوشی مان هم بعد از زیارت امام، این بود که باهم باشیم و باهم حرف بزنیم و کنار هم صبحانه بخوریم. یادآور همه ی سفرهایی که باهم رفته ایم و خوش گذشته. ولی کارت پرواز را که دادند دستمان وا رفتیم. صندلی هایمان جدا بودند. یکی ردیف ۲ و یکی ۲۳! گفتیم قطعا عوض می کنیم. از لحظه ورود به بیست تا مهماندار گفتم ما می خوایم پیش هم باشیم. گفتند باشه فعلا هرکی سرجاش بشینه عوض می کنیم. و نکردند و نکردند و نکردند و پرواز کردیم. ناامید سرم را تکیه دادم به پنجره. دلم همنشینی با زینب را می خواست. خوابم نمی آمد. کلی حرف داشتم که قرار بود توی پرواز بهش بگویم. کلی هماهنگی بود که درباره برنامه های امروز قرار بود باهم بکنیم. گوشی را باز کردم دعای روز چهارشنبه را بخوانم. روی این جملات قفل شدم. محروم شدن یک ساعته از همنشینی با یک رفیق خوب این قدر درد دارد. ببین محرومیت ابدی از همنشینی با دلنشین ترین جلیس چه حسرتی خواهد داشت.😭😭😭 😭😭 ؟ دیمزن دنیای یک مادر زائر نویسنده https://eitaa.com/dimzan https://ble.ir/dimzan