آقای غرغروی شماره ۴
کارشان تولید دستگاه ایکس ری بود. از آنها که توی فرودگاه و جلوی همایش های مهم، محتویات کیف و لوازم بقیه را روی صفحه نمایشی نشان می دهد. مشتری زیادی ولی نداشتند. دستگاه های مشابه شان به صورت قاچاقی از مبادی رسمی گمرک وارد می شد و به قیمتی کمتر از دستگاه های آنها فروش می رفت. دستشان به جایی نمی رسید. فقط غر می زدند که حداقل دلشان خنک شده باشد. یک سال پیش دعوتنامه ای برای جلسه ای دریافت کردند. از طرف معاونت علمی ریاست جمهوری! تعجب کردند. آنها کجا؟ ریاست جمهوری کجا؟ آنها حتی برای رای دادن نرفته بودند. چون فکر می کردند هر کسی که روی کار بیاید باز هم اوضاع همین است. جلسه را ولی رفتند و از چیزهایی که شنیدند تعجب کردند. مدیر جلسه از همه تولیدکنندگان ایرانی دستگاه ایکس ری می خواست که برایشان دستگاه های مناسب گمرک ها بسازند تا بارهای قاچاقی که از مبادی رسمی وارد می شوند را کشف کنند.
اگر می توانستند بازی دو سر برد بود.
هم خریدار دست به نقد پشتش بود و هم جلوی قاچاق دستگاه های مشابه را گرفته بودند.
چرا قبول نمی کردند؟
از جلسه که آمدند بیرون حال خوبی داشتند.
آن قدر که اگر همان لحظه انتخابات دیگری در جریان بود، می رفتند و رای می دادند!
#رای_عزیز_من
#به_جای_غرزدن
#رای_بده
#مبارزه_با_قاچاق
#شهر_غرغروها🤪
#فائضه_غفارحدادی
دیمزن
دنیای یک مادر زائر نویسنده
https://eitaa.com/dimzan
https://ble.ir/dimzan