eitaa logo
دین کده
204 دنبال‌کننده
368 عکس
19 ویدیو
10 فایل
دین شامل۴(چهار) بخش است که محوراین کانال است.که عبارتند از: ١.باورها ٢.احکام ٣.اخلاق ۴.حقوق که بصورت برهانی درقالب گفتگویی وداستانی بیان میشود کانال ما Http://Eitaa.Com/din20m
مشاهده در ایتا
دانلود
دین شامل۴(چهار) بخش است که محوراین کانال است، که عبارتند از: ١.باورها ٢.احکام ٣.اخلاق ۴.حقوق که بصورت برهانی درقالب گفتگویی وبیان داستانی. 🌐کانال ما دین کده Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
🌺🌺🌺🌺🌺✨﷽✨ 🌹🌹🌹🌹 🌻🌻🌻 🌼🌼 📝فهرست: 👌 موضوع:غیبت🔥🗣 : شیخ انصاری (ره) در تعریف غیبت می گوید: از مجموع اخبار و کلمات فقها در تعریف غیبت به دست می آید که غیبت عبارت است از: سخن گفتن پشت سر مردم، به کلامی که غیبت شونده از کلام بدش می آید. [1]  غیبت از گناهان کبیره  است و در آیات و روایات شدیداً از آن نهی شده است. [2]   بر اساس روایات رسیده از پیشوایان دین، حقیقت غیبت آن است که کسی درباره دیگری چیزی بگوید که اگر بشنود، خوش نمی دارد. خواه در باره نقص و عیب باشد که در خود او، یا در بدن او، و یا در دین یا دنیای او است، و یا در چیزی است که وابسته به او است. در قرآن از غیبت کردن همانند خوردن گوشت برادر مؤمن در صورتی که مردار است یاد شده است. [3]  و در روایات از غیبت کننده بعنوان منفورترین مخلوقات [4] ، بدترین مردم [5]  ، شریک شیطان [6] و منافق [7]  یاد شده، و برای  غیبت تعبیراتی از قبیل خورشت سگان اهل جهنم[8]  و عملی زشت تر از زنا بکار رفته است.   در این که چه کسانی غیبتشان حرام است؛ آیا همه مؤمنان و مسلمانانی که خدا و رستاخیر را باور دارند و به اسلام پای بندند، یا ...؟، بسیاری از علما و فقها، در پاسخ به این پرسش با استناد به آیات و روایاتی که درباره غیبت آمده است، می گویند: اساس و مناط در حرام بودن غیبت و بدگویی پشت سر دیگران، احترامی است که انسان ها از جانب دین، به دست آورده اند. از این رو کسانی که مؤمن نیستند، از آن جا که خود به خواست خویش وارد حریم ایمان نشده اند، احترامی ندارند. بنابراین، غیبت اینان روا دانسته شده است. [9] لازم به ذکر است که در امر غیبت شرایطی معتبر دانسته شده است که با حصول مجموع آنها عنوان غیبت تحقق پیدا می کند؛ مثلا: 1. فردی که از او غیبت می شود در جمع حاضر نباشد.  2. آن سخن عیب و نقص محسوب شود. 3. این عیب از عیوب پنهان باشد. 4. فرد از شنیدن آنچه در موردش گفته می شود کراهت داشته باشد. [10] گرچه غیبت از گناهان بزرگ اخلاقی و اجتماعی بوده و مفاسد و بی سامانی های خطرناکی بر آن مترتب است، اما بر اساس احادیث ائمه (ع)، در موارد ویژه ای که پای مصلحت و خیر انسان ها در میان است و هدفی مشروع و عقلایی دارد که مفاسد آن را جبران می کند، یا این که مفسده ای ندارد، به لحاظ شرعی جایز شمره شده است. ✅از پیامبر اکرم (ص) آمده است: "من القی جلباب الحیاء عن وجهه فلاغیبة له"؛ کسی که پرده حیا و شرم را از روی خود کنار زند غیبتش حرام نیست. [11]  از مفهوم این روایت می توان بهره  برد که اگر فردی به زشتی ها افتخار می کند و هیچ حیایی قایل نمی شود، و با این عمل خویش نوعی فساد و بی بندوباری را در جامعه ترویج می کند، حرمت و شخصیت خود را از بین برده و این رفتار اوست که موجب تجویز بدگویی (غیبت) شده است.  ✅در روایتی نیز از امام باقر علیه السلام آمده است: "سه گروه دارای حرمت و احترام نیستند (غیبت شان مباح) است: 1. هوسباز بدعتگذار 2. پیشوا و حاکم ستمگر 3. فاسقی که گناهش را علنی کند. [12]   در هر صورت برخی از موارد غیبت های مجاز عبارت اند از:  1.دادخواهی از ظالم 2. نهی از منکر 3. پرسش و استفتا 4. غیبت دانشمند نمایان 5. غیبت متجاهر به فسق. البته طبق دیدگاه فقهای شیعه درباره متجاهر به فسق باید گفت: غیبتشان جایز است در همان گناهی که به آن تجاهر می کنند، نه گناه های مستور و پوشیده. [13]  و گر نه همه مردم از آن  جهت که معصوم نیستند گناهانی انجام می دهند و اگر قرار باشد غیبت کسی که گناهی مرتکب شد جایز باشد، در جامعه آبرویی برای کسی باقی نمی ماند.   🌟یک مسئله: بیان عیب استادی که ضعیف درس می دهد اگر به منظور رسیدن به اجماع کلی برای انتخاب استاد اصلح و مجرب باشد، در صورتی که اولاً با رعایت احترام و نگهداشت حرمت استاد باشد و ثانیاً قصد مذمت، تنقیص و تخریب او نباشد با رعایت شرایط یاد شده بلا اشکال است 📚📚📚📚منابع📚📚📚📚📚📚 . [1] شیخ انصاری، مکاسب محرمه، ج 1، ص 276. [2] حجرات،12؛ همزه،1. [3] حجرات، 12 [4] غررالحکم، ج 2، ص 824، ح 3128. [5] همان منبع، ص 381، ح 2911. [6] بحارالانوار، ج 75، ص 25، ح21. [7] غررالحکم، ج 1، ص 13، ح 484. [8]  همان منبع، ص 298، ح 1144. [9] خلجی، محمد تقی، غیبت، ص 128. [10] نک: نراقی ، محمد مهدی، جامع السعادات، ج 2، ص 293 ؛ شهید ثانی، جامع المقاصد، چاپ آل البیت، ج 4، ص 27. [11] جامع السعادات، ج 2، ص 322. [12] وسائل الشیعه، ج 8، ص 605، ح 5. [13] نک: بهجت، محمدتقی، جامع المسائل، ج 2، ص 404. 🌐سایت منبع:اسلام کوئست 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
💚💜❤💖: ✨﷽✨ 👌 داستانک کوتاه:نجاست سگ🚶🐩 شمار2 بابچه های محله رفتیم پیک نیک . وشب را با بچه ها در درون طبیعت پرستاره آسمان گذراندیم. از عظمت این زیبای آسمان لذت بردیم. صبح که شدپسرعموی یکی از دوستانم با ماشینی آمد, دیدم تا پشمالوی بااو پیاده شد,دیدم تاسگ پشمالوی بزرگی است. آمد به طرف ما, روی فرش پهن کرده بودیم نشست سگ او هم وسط ما نشست. گفتم: این نجس را بردارید. صاحب سگ باتمسخرگفت: این تمیزه تازه حمام بوده. گفتم :مسلمانی؟ گفت: بله گفتم: دردین اسلام سگ نجس عین است. اگر تو آب دریا هم بذاری فایده نداره. گفت:آخه با وفاست. گفتم:هرچیز باید سرجای خودش باید باشد،اسلام هم بخاطر ضررهای سگ برای انسان محدودیت‌هایی قرار داده، و نگهداری سگ را فقط در جای مشخص پذیرفته:مثل‌:نگهبانی و.. نه بازی و تماس این جوری با سگ. ✅ادله در ادامه.... 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
چرا در دین اسلام سگ حیوان نجسی است؟ پاسخ اجمالی یکی از مسلّمات اسلامی این است که احکام شرع، تابع مصالح و مفاسد واقعی است. اگر مصالح و مفاسد نبود، نه امری بود و نه نهی و نه حکم به نجاست و طهارت. موضوع نجاست سگ یک مسئله فقهی است؛ به دو دلیل اجماع فقها و روایات، سگ نجس است. از امام صادق (ع) درباره سگ سؤال شد. آن حضرت فرمودند: نجس است. آب نیم خورده سگ را دور بریزید و با آن وضو نگیرید، ظرف آب را ابتدا با خاک و سپس با آب بشویید. پاسخ تفصیلی بیان این نکته لازم است که یکی از مسلّمات اسلامی این است که احکام شرع، تابع مصالح و مفاسد واقعی است. اگر مصالح و مفاسد نبود، نه امری بود و نه نهی و نه حکم به نجاست و طهارت. [1] پس هر جا دیدیم از طرف شارع مقدّس عملی واجب گردیده می فهمیم در آن عمل مصلحتی است که به دست آوردن آن مصلحت لازم است، اگر چه از آن آگاهی نداشته باشیم. اگر شارع از عملی نهی نمود و چیزی را نجس اعلام کرد، می فهمیم به خاطر مفسده و ضرری است که از آن اجتناب لازم است. گرچه ممکن است ما به خاطر کمی اطلاعات علمی، به مفاسد و مصالح احکام پی نبریم، ولی بعدها بر اثر پیشرفت های علمی، بخشی از فلسفه احکام روشن شود، همان گونه که سال ها پس از حکم به نجاست سگ، بعضی از علل آن کشف گردیده است و آن این که: در روده سگ کِرم کوچکی به طول چهار میلی متر به نام «تینیا ایکینوسکوس» است. وقتی از سگ مدفوع بیرون می آید، تخم های زیادی از این کِرم همراه مدفوع بیرون می آید و به اطراف مقعد سگ می چسبد. سگ به وسیله زبانش آن تخم ها را به قسمت های دیگر بدنش منتقل نموده و همه جا را آلوده می کند. اگر یکی از این تخم ها به معده انسان وارد شود، مرض های گوناگونی تولید می کند که احیاناً منجر به مرگ می شود. [2] این یکی از حکمت هایی است که اسلام سگ را نجس العین دانسته تا بدین وسیله مضرّات آن را از انسان دفع کند، اما ممکن است، حکمت ها و علت های دیگری از نظر بهداشتی و زیست شناسی و پزشکی وجود داشته باشد که هنوز از آن آگاهی نداریم. دلایل نجاست سگ از نظر فقهی: موضوع نجاست سگ یک مسئله فقهی است. در قرآن کریم در باره طهارت و نجاست سگ سخنی به میان نیامده است. البته، این گونه نیست که همه احکام فقهی در قرآن کریم آمده باشد. قرآن کریم در احکام فقهی معمولاً به کلیات بسنده کرده است و تبیین و تفسیر آن را به پیامبر اکرم (ص) و به دنبال آن، امامان معصوم (ع) سپرده است . برای نمونه هنگامی که به احکام فقهی نماز توجه میکنیم می بینم که احکام زیادی دارد در حالیکه در قرآن کریم تعداد انگشت شماری از آنها آمده است. 1. اجماع؛ فقهای عظام ، سگ را یکی از نجاسات می دانند. و این حکم بین آنها اجماعی است. [3] 2. روایات؛ اجماع در فقه شیعه برخاسته از روایات فراوانی است که در کتابهای روایی آمده است. البته، درباره نجس بودن سگ روایاتی که از امامان (ع) به دست ما رسیده دو گونه است. روایاتی که در آنها واژه نجس به صراحت آمده است و روایاتی که در آنها کلمه نجس به صراحت بیان نشده، بلکه از باب ملازمه، نجاست سگ فهمیده می شود . در این گونه روایات به تناسب پرسش هایی که از امام (ع) درباره آب نیم خورده سگ شده و جواب هایی که ائمه (ع) داده اند نجاست سگ استفاده می شود؛ به چند مورد اشاره می شود : الف . از امام صادق (ع) درباره سگ سؤال شد. آن حضرت فرمودند: "نجس است. آب نیم خورده سگ را دور بریزید و با آن وضو نگیرید، ظرف آب را ابتدا با خاک و سپس با آب بشویید" [4] ب . ابن شریح از امام صادق (ع) در مورد نیم خورده سگ می پرسد که حضرت فرمودند: "نه، به خدا قسم، آن نجس است". [5] ج . ابی سهیل از امام صادق (ع) پرسید در مورد سگ، که حضرت سه بار فرمودند: "سگ نجس است". [6] [1] . مطهری، مرتضی ، مجموعه آثار، ج 20، ص 52 ، انتشارات صدرا ، چاپ پنجم ، 1380 شمسی . [2] مجله المنار، سال 6، ص 307. [3] . روحانی، سید صادق، فقه الصادق، ج 3 ، ص 281 ، نرم افزار این کتاب به نام موسوعة الامام الروحانی؛ نجفی، محمد حسین، جواهر الکلام، ج 5، ص 366 – 368 ، چاپ هفتم، بیروت، داراحیاء التراث العربى. [4] . نمایه شماره 725 (سایت: 768)، جواب اجمالی ، با اندکی تغییر. [5] . حرّعاملى، محمدبن الحسن، وسائل الشیعه ، ج 3 ، باب 12 ، از ابواب نجاست ، حدیث 6 ، داراحیاء التراث العربى، بیروت. [6] . وسائل الشیعه، ج 3، باب 12 ، از ابواب نجاست. منبع:اسلام کوىست 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
💚💜❤💖: ✨﷽✨ 👌 داستانک کوتاه:مرجع تقلید داشتن🕌📚 شماره3 در کلاس نشسته بودیم یکی ازبچه ها دیر به سرکلاس آمد. معلم به او گفت چرا دیرآمدی؟ گفت:دستم خونی بود داشتم می شستم تاطاهر شود وبه دیگر اعضای دیگر سرایت نکند ونجس شود. معلم اجازه نشستن به او داد. یکی از دانش آموزان بلند شد گفت: این حلال حرام راکی گفته؟ معلم گفت: مرجع تقلیدش. دانش آموزه گفت مگرمامیمونیم تقلید کنیم. معلم نگاهی به آن دانش آموز کردوگفت:دکترکه به شما می گویدقرص بخور,ومیخوری میمونی؟ گفت :فرق میکند. معلم گفت: فرق نمی کند هر دومراجعه غیرعالم به عالم وعمل به حرف عالم است,یکی عالم پزشکی ودیگری عالم دین. ✅ادله در ادامه.... 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
چرا تقلید از مراجع واجب است؟ معنای تقلید درمقلدبودن چیست؟ پاسخ اجمالی مراد از "تقلید"، مراجعه اى غیر متخصّص، در یک امر تخصّصى، به متخصص آن مى باشد. و مهمترین دلیل بر لزوم تقلید در مسایل دینى، همین نکته عقلایى است که انسان غیر متخصّص باید در مسایل تخصّصى به متخصّص آن مراجعه نماید. البته آیات و روایات نیز به لزوم تقلید توجه کرده اند و بیان می دارند که: "فاسئلوا أهل الذکر إن کنتم لا تعلمون" اگر چیزى را نمى دانید از عالمان سؤال کنید. اما باید توجه داشت که تمام ادله ی لفظی تقلید به همان امر مقبول در نزد عقلا نظر دارد. بنا براین مراجع تقلید، متخصّصین در فقه هستند که توانایى بر استنباط احکام الهى از منابع شرعى را دارا می باشند و بر دیگران لازم است که در مسایل دینی به آنان رجوع کنند. منبع:اسلام کوىست 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
چرایی و چیستی تقلید؟ پاسخ تفصیلی اسلام براى نیازمندى هاى انسان ـ اعم از مادى و معنوى ، فردى و اجتماعى ، سیاسى و اقتصادى ـ قـوانین و مقررّاتى وضع کرده که در مجموعه هاى گوناگون فقهى تدوین و تألیف یافته و عـلم فـقـه را تـشـکـیـل مـى دهـد. عـلم فـقـه در واقـع ، روش اصـیـل بـنـدگى ، کیفیت صحیح و انسانى روابط اجتماعى و عالى ترین نظامات حیاتى است که نـاظـر بـه تـمـام ابـعـاد زنـدگـى انـسـان مـى بـاشـد و بـه تـعـبـیـر امـام راحـل ـ قـدس سـرّه ـ (فـقه ، تئورى واقعى و کامل اداره ی انسان و اجتماع ، از گهواره تا گور است .) [1] بـه خـاطـر اهـمیّت فوق العاده فقه و احکام شرعى ، اولیاى گرامى اسلام ، پیروان خود را به فـراگـیـرى آن سـفـارش مـى کـردند و کسانى را که از این وظیفه خطیر سرباز زده و یا در امر فراگیرى احکام شرعى سهل انگارى مى نمودند، مستحق عقوبت و سرزنش مى دانستند. امام باقر(ع ) مى فرماید : "اگر یکى از جوانان شیعه را نزدم بیاورند که تفقّه نمى کند، او را تاءدیب مى کنم !" [2] . در شریعت اسلام، واجبات و محرماتی وجود دارد که خدای حکیم، آن ها را برای سعادت دنیا و آخرت انسان تشریع کرده است و اگر انسان آنها را اطاعت نکند، نه به سعادت مطلوب می رسد و نه از عذاب سرپیچی از آنها در امان می ماند. برای شناخت احکام شرعی، آگاهی های فراوانی – از جمله: فهم آیات و روایات، شناخت حدیث صحیح از غیر صحیح، کیفیت ترکیب و جمع روایات و آیات و ده ها مساله دیگر لازم است که آموختن آنها، نیازمند سال ها تلاش جدی است. در چنین حالتی، مکلف خود را در برابر سه راه می بیند: نخست این که راه تحصیل این علم (اجتهاد) را در پیش گیرد؛ دوم این که در هر کاری آرای موجود را مطالعه کرده، به گونه ای عمل کند که طبق همه آرا، عمل او صحیح باشد (احتیاط کند)؛ سوم این که از رأی کسی که این علوم را به طور کامل آموخته و در شناخت احکام شرعی کارشناس است، بهره جوید. بی شک، اگر او در راه اول به اجتهاد برسد، کارشناس احکام شرعی شده، از دو راه دیگر بی نیاز، خواهد بود؛ اما تا رسیدن به آن، ناگریز از دو راه دیگر است. راه دوم نیازمند اطلاعات کافی از آراء موجود در هر مساله و روش های احتیاط است و در بسیاری از موارد، به دلیل سختی احتیاط، زندگی عادی او را مختل می کند. ناگزیر گزینه «تقلید» برای توده ی مردم علاوه بر راحتی و سهولت، حتمیت می یابد. این سه راه اختصاص به برخورد انسان با احکام شرعی ندارد؛ بلکه در هر رشته ی تخصصی دیگر نیز وجود دارد. به عنوان مثال یک مهندس متخصص را فرض کنید که بیمار می شود. او برای درمان بیماری خویش، یا باید خود به تحصیل علم پزشکی بپردازد، یا تمام آرای پزشکان را مطالعه کرده، به گونه ای عمل کند که بعداً پشیمان نشود و یا به پزشک متخصص رجوع کند. راه نخست او را به درمان سریع نمی رساند. راه دوم نیز بسیار دشوار است و او را از کار تخصصی خود (مهندسی) باز می دارد. ازاین رو بی درنگ از پزشک متخصص کمک می گیرد و به رأی او عمل می کند. وی در عمل به رأی پزشک متخصص، نه تنها خود را از پشیمانی آینده و احیاناً سرزنش دوستان نجات می دهد؛ بلکه در اغلب موارد، درمان نیز می شود. مکلف نیز در عمل به رأی مجتهد متخصص، نه تنها خود را از پشیمانی آخرت و عذاب الهی نجات می دهد؛ بلکه به مصالح احکام شرعی نیز دست می یابد. [3] پس مراد از "تقلید"، مراجعه اى غیر متخصّص، در یک امر تخصّصى، به متخصص آن مى باشد. و مهمترین دلیل بر لزوم تقلید در مسایل دینى، هم این نکته عقلایى است که انسان غیر متخصّص باید در مسایل تخصّصى به متخصّص آن مراجعه نماید. البته از آیات قرآن و روایات هم می توان دلایلی را ارائه کرد. مثلا قرآن می فرماید: "فاسئلوا أهل الذکر إن کنتم لا تعلمون" [4] (اگر چیزى را نمى دانید از عالمان سؤال کنید.) یا در روایات آمده است که: " اما در باره رویدادها یی که پیش می آید، به راویان حدیث ما مراجعه کنید که ایشان حجت من بر شما هستند و من حجت خداوند بر شما هستم". [5] محقق کرکی می فرماید: همه شیعیان اتفاق نظر دارند که فقیه عادل، امین، جامع الشرائط در فتوا که از آن به مجتهد در احکام شرعیه تعبیر می شود، از طرف ائمه هدی (ع)در زمان غیبت، در جمیع آن چه که نیابت در آن مدخلیت دارد، نیابت دارند. اما باید توجه داشت که تمام ادّلهى لفظى تقلید به همان امر مقبول در نزد عقلا نظر دارند و نکته ی اضافه ای را بیان نمی کنند. بنابراین مراجع تقلید، متخصّصین در فقه هستند که توانایى بر استنباط احکام الهى از منابع شرعى را دارا می باشند و بر دیگران لازم است که در مسایل دینی به آنان رجوع کنند. [1] صحیفه نور، ج 21، ص 98. [2] بحارالانوار، ج 1، ص 214. [3] نک: رساله ی دانشجویی، چاپ پنجم، حسینی، سید مجتبی، ص46-45. [4] نحل، 43. [5] وسائل الشیعة ج 27 ص 140. منبع:اسلام کوىست 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
💚💜❤💖: ✨﷽✨ 👌 داستانک کوتاه:وسیله قرار دادن اهل بیت علیهم السلام شماره 4 سوار اتوبوس شدیم مسافران هر کدام مقصدی داشتن وسن های مختلف. یک مرد 35ساله هم پیش من نشسته بود. پیرزنی درصندلی عقب ما نشسته بود,صدای من زد و گفت: پسرم فردا مشهد ساعت چند می رسیم؟ گفتم:5بعدازظهر فردا می رسیم. مرد کنارمن به پیرزن گفت:چه خبره مشهد؟ میخواست پیرزن را دست بیندازد. پیرزن گفت:میخوام برم پیش امام رضاعلیه السلام توسل کنم تاخدا نوه ام راشفا بده. مردگفت:برو پیش خدا. پیرزن گفت:ما می رویم پیش خدا اما به وسیله اهل بیت. مردگفت:مگردلال بازیه؟ گفتم:این چه حرفیه؟مقایسه نادرست چرا می کنی؟خدا این ها را وسیله قرار داده. مردگفت:ما که ندیدم خدا کجا گفته! گفتم:چندتا آیه و روایاتی را دیدی که ادعای ندیدن میکنی؟ ✅ادله در ادامه......... 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
. کدام آیه تأییدی است بر وسیله قرار دادن و چگونه آن را توجیه می کند؟ آیاتی را که دلالت بر وسیله قرار دادن در دعا را توجیه و تصدیق می کند؟ بیان فرمایید. پاسخ اجمالی توسل جستن به غیر خدای سبحان، و یاری خواستن از پیامبران و اولیای الاهی که در زمان های مختلف نزد مسلمانان معمول و متعارف بوده، به معنای شریک قرار دادن آنان در افعال خداوند نیست، بلکه به این معنا است که آنان از مقرّبان درگاه الاهی بوده و در پیشگاه خداوند دارای موقعیت و احترام ویژه ای هستند، و به همین جهت سبب و وسیله جریان فیض خداوند می باشند. برای روشن شدن بحث لازم است واژه توسل از لغت و اصطلاح بررسی شود. توسل از نظر لغت عبارت است از هر چیزی که انسان برای دست یابی به هدف خویش، با میل و رغیت به آن متوسل شود. [1] و برخی گفته اند: توسّل عبارت است از شفاعت کردن در روز قیامت. [2] و در اصطلاح دینی مسلمانان عبارت است از: واسطه قرار دادن پیامبران، امامان، و صالحان به پیشگاه خداوند، برای رسیدن به مقام قرب الاهی. اعتقاد به توسل مسئله ای است که از قرآن کریم و سنت شریف نبوی نشأت گرفته است. قرآن کریم می فرماید: «اى کسانى که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیلهاى براى تقرب به او بجوئید و در راهش جهاد کنید، باشد که رستگار شوید». [3] در قرآن نمونه های مختلفی از این نوع توسلات وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم: 1. توسل برادران یوسف به پدرشان یعقوب: گفتند: «ای پدر، برای گناهان ما آمرزش بخواه که ما خطا کار بودیم» گفت: «بزودی از پروردگارم برای شما آمرزش می خواهم، که او همانا آمرزنده مهربان است.» [4] چنان که می بینید یعقوب خواسته فرزندانش را رد نکرد، و به آنها نگفت چرا خودتان مستقبماً به سراغ خداوند نمی روید، و به من متوسّل می شوید، بلکه توسل شان را تأئید کرد و به آنان وعده داد، برای آنها از خداوند طلب بخشش کند. 2. توسل به پیامبر (ص): «و اگر آنان وقتی به خود ستم کرده بودند، پیش تو می آمدند و از خدا آمرزش می خواستند و پیامبر [نیز] برای آنان طلب آمرزش می کرد، قطعاً خدا را توبه پذیر مهربان می یافتند.» [5] این آیه نشان می دهد که باید برای طلب بخشش از خداوند، واسطه آبرومند پیدا کرد تا خداوند به خاطر او حاجت های انسان را برآورده سازد. 3. عثمان بن حنیف می گوید: مرد نابینایی نزد پیامبر (ص) آمد و عرض کرد: از خدا بخواهید مرا شفا دهد. پیامبر (ص) فرمود: اگر صبر کنی، برای تو بهتر است. و اگر می خواهی تا از خدا بخواهم تو را شفا دهد. آن مرد گفت: از خدا بخواهید مرا شفا دهد. پیامبر (ص) به او دستور دادند وضو بگیرد و خدا را با این دعا بخواند: «اللهم إنی أسألک و أتوجّه الیک بنبیّک محمّد، نبّی الرحمة، یا محمّد انّنی توجّهت بک إلی ربّی فی حاجتی لیقضیها الی، اللهم شفعه» پروردگارا از تو می خواهم، و به سوی تو توجه می کنم به واسطه پیامبرت محمد، پیامبر رحمت، ای محمد، من به واسطه تو به درگاه پروردگارم روی می آورم تا حاجتم را برایم برآورده سازد. [6] حدیث صحیح فوق بر مشروع بودن توسل تأکید می کند، چرا که رسول خدا (ص) نه تنها این شخص را از توسل منع نمی کند، که شیوه صحیح توسل را نیز به وی می آموزد که چگونه با وسیله قرار دادن پیامبر (ص) بین خود و خدا، از پروردگار جهان درخواست نماید تا او را شفا دهد. و این معنا، همان توسل به اولیای الاهی است. 4. انس بن مالک می گوید: مردی نزد رسول خدا (ص) آمد و گفت: ای رسول خدا حیوانات ما از بی آبی تلف شدند! از خدا بخواهید (باران نازل کند) پیامبر (ص) دعا کردند و یک هفته تمام باران آمد، تا آنکه مردی خدمت پیامبر (ص) آمد و گفت: ای پیامبر خدا خانه ها خراب شد، و راهها قطع گردید و ... پیامبر (ص) فرمود: «پروردگارا (باران رحمتت را) بر کوه ها و تپه ها و درون دره ها و رود خانه ها، و نقاطی که درخت می روید نازل کن»، پس از آن، باران در شهر مدینه قطع شد، ولی در اطراف همچنان می بارید. [7] 5. نقل است که آدم (ع) چون دچار لغزش شد گفت: «ای پروردگارم از تو می خواهم به حق محمد (ص) مرا ببخشی». خداوند فرمود: «ای آدم، چگونه محمد (ص) را شناختی با آنکه هنوز او را نیافریده ام»؟ آدم پاسخ داد: هنگامی که مرا آفریدی به عرش نگاه کردم، دیدم در آن نوشته است: لا إله الاّ الله، محّمد رسول الله، چون دیدم نام او نزدیک به نام تو است، دانستم که او محبوب ترین آفریدگان است نزد تو، خداوند فرمود: چون به حق محمد (ص) از من خواستی، تو را می بخشم. [8] ادامه دارد...... منبع:اسلام کوىست 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
ادامه ....:توسل 6. در نقل دیگری از روایت فوق که سیوطی آن را از طریق ابن عباس از رسول خدا (ص) نقل کرده است: ابن عباس می گوید: از رسول خدا (ص) درباره کلماتی که آدم ( ع) از پروردگارش دریافت نمود و باعث بخشودگی او شد سؤال کردم، حضرت فرمود: آدم از پروردگار خواست تا به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین، توبه او را بپذیرد، خداوند نیز توبه او را پذیرفت. [9] 7. در حدیث دیگری که ابوهریره آن را از رسول خدا (ص) نقل کرده آمده است: ... ای آدم! اینان (اهل بیت) برگزیدگان من هستند ... هر گاه حاجتی داشتند آنان را واسطه قرار بده و به آنها متوسل شو. پیامبر (ص) فرمود: ما (اهل بیت) کشتی نجات هستیم، هر کس سوار این کشتی شود، نجات خواهد یافت و هر کس سرپیچی کند، هلاک خواهد شد، پس هر کس حاجت و نیازی به خداوند دارد، باید ما اهل بیت را واسطه قرار دهد. [10] و [11] [1] راغب اصفهانی، مفردات راغب، ص 560؛ تفسیر کبیر، فخر رازی، 4/349، النهایة فی غریب الحدیث، ابن اثیر، 5/185. [2] النهایة فی غریب الحدیث، ابن اثیر، 5/185. [3] مائده، 35. یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ وَ جاهِدُوا فی سَبیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون. [4] یوسف، 97 و 98. قَالُواْ یَأَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِِینَ(97)قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبىِّ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ . [5] نساء، 64. وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً . [6] الجامع الصحیح، ترمذی، 5/35783569 . [7] صحیح بخاری، محمد بن اسماعیل بن بخاری، ج 1، ص 344 – 346، ح 968 – 976. جاء رجل إلی رسول الله فقال: یا رسول الله، هلکت المواشی و تقطّعت السبل، فادع الله، فدعا الله، فمطرنا من الجمعة إلی الجمعة، فجاأ رجل إلی النبی فقال: یا رسول الله، تهدّمت البیوت، و تقطّعت السبل و هلکت المواشی. فقال رسول الله: «اللهم علی ظهور الجبال و الاکام و بطون الأودیة و منابت الشجر». فانجابت عن المدینة انجیاب الثوب. [8] حاکم المستدرک علی الصحیحین، 3/ 517، ح 4286؛ بیهقی، دلائل النبوة، 5/489؛ وفاء الوفا 4/1371 – 1372؛ سیوطی، در المنثور، 1/59. و نقل أنّ آدم لما اقترف الخطئیة قال: یا ربّی، أسألک بحق محمد لما غفرت لی، فقال، یا آدم، کیف عرفته؟ قال: لأنک لما خلقتنی نظرت إلی العرش فوجدت مکتوباً فیه: لا اله الا الله، محمد رسول الله؛ فرأیت اسمه مقروناً مع اسمک، فعرفته أحب الخلق الیک». [9] سیوطی، در المنثور، ، ج 1، ص 60 و 61، چاپ دارالکتب العراقیه، 1377 ه ق. عن ابن عباس قال سألت رسول الله عن الکلمات التی تلقاها آدم من ربّه فتاب علیه قال: سئل بحق محمد و علی و فاطمة و الحسن و الحسین إلا تبت علیّ فتاب علیه [10] ابراهیم بن جوینی، فرائد سمطین، ج 1، ص 36 و 37، بیروت مؤسسه محمودی چاپ اول، 1398 ه. خوارزمی، مناقب، ص 318، ج 320 انتشارات اسلامی قم، 1441 هـ.... یا آدم هؤلاء صفوتی ... فإذا کان لک الی حاجة فبهؤلاء توسل، فقال النبی: نحن سفینة النجاة من تعلق بها نجا و من حاد عنها هلک، فمن کان له إلی الله حاجة فلیسألنا أهل البیت. [11] با استفاده و تلخیص از سوال 2032 (سایت: 2265) (توسل در قرآن و سنت) منبع:اسلام کوىست 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
#حقوق پوشش اسلامی
💚💜❤💖: ✨﷽✨ 👌 داستانک کوتاه:چادر محدودیت یا مصونیت شماره:5 در یک روز تابستان گرم با خط واحد (اتوبوس درون شهری) بودیم، یک زن چادری درمیان چندمسافر از ایستگاه اتوبوس، سوار اتوبوس شد. راننده اتوبوس در را بست. چادری باصدای بلند گفت:آقای راننده در راباز کن چادرم گیر کرده. راننده در راباز کرد، چادر آزاد شد. خانمی که خود بی حجاب بود به آن زن گفت:مگرمجبوری گرما چادر بسر میکنی ومثل بقچه شده ایی و دردسر برای خودودیگران ایجاد میکنی؟ چادری رو به او کرد وگفت: اولا: دینم گفته که این پوشش داشته باش، چون خیر وصلاحم را خواسته. دوما: بقچه نیست بلکه سپرحراست خودم است وعزت وشخصیت دادن به خودم است سوما :دردسرنیست بلکه عین احترام به خودم ودیگران است، زیرا: شوهر شما که در جامعه می آید، امثال من باپوششمان نمی گذاریم نسبت به شما دلسرد شود. ✅ادله درادامه...... 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
. 📢پنج مورد از فوائد و برکات حفظ حجاب: ۱.نزدیکی به خدای متعال و تقویت معنویت در زندگی از جمله مهمترین آثار وبرکات حفظ حجاب در زندگی تحصیل رضایت خدای متعال و تقویت حالات  معنویت در زندگی است. چراکه با رعایت این دستور الهی در واقع به اوامر الهی احترام گذاشته از این رو به این واسطه در جهت رضایت الهی قدم برداشته ومیتوان به حالات معنوی خود کمک نمود. از آنجایی که حفظ حجاب در زندگی ارتباط مستقیمی با صفت اخلاقی حیا و عفت در زندگی دارد. حافضان حیا و عفت و حجاب در عرصه زندگی مورد توجه و عنایت خاص الهی قرار دارد.  از پیامبر اکرم(صلی‌الله علیه‌واله‌و‌سلم) نقل شده است که فرمودند:‌ «إنَّ اللّهَ يُحِبُّ الحَيِىَّ الحَليمَ العَفيفَ المُتَعفِّفَ؛[۱]خداوند انسان با حياىِ بردبارِ پاك دامنى را كه پاكدامنى مىورزد، دوست دارد». شاید بعضی افراد این توهم ایجاد شود که موضوع حیا و عفا هیچ گونه ارتباطی با حجاب ندارد؛ ولی آنچه یقینی  صحیح  به نظر می‌رسد، این است که رعایت حجاب و باور به آن حاصل ضمیر پاک و نجیب و حیا و عفت درونی است که در ظاهر افراد بروز و ظهور پیدا کرده است. ۲.آرامش روحی و روانی هرچند بعضی از افراد به واسطه نداشتن روحیه عزت و اعتماد به نفس برای اقناع و آرامش خود رو به سوی بی‌حجابی می‌آورند، ولی با یک تحقیق میدانی و آماری بین افراد با حجاب و بی‌حجاب به روشنی نتایجی بدست می‌آید، که ماحصل آن این است افراد باحجاب به واسطه عدم تمایل به عشوه گری و خود نمایی در روابط اجتماعی از آرامش زیباتری برخوردار هستند. در واقع اقناع خود به وسیله مدگرایی و برهنگی نمی‌تواند موجب آرمش روح باشد بلکه تشویش‌های روحی افراد را بیشتر نمود و روحیه آرامش را از آنها سلب می‌نماید. خداوند متعال خالق انسان که به نیاز واقعی انسان واقف و راه رسیدن به آرامش او را از همه بهتر می‌داند از این چنین عشوه‌گرهای غیر شرعی نهی می‌فرماید: «وَ قَرْنَ في بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى؛[احزاب/۳۳] و در خانههاتان آرام گيريد، و به شيوه جاهليت پيشين به خودنمايى بيرون نياييد». ۳. استحکام و بهبود روابط خانواده رابطه استحکام خانواده و رعایت حجاب را می‌توان این چنین شرح داد که زن و مرد در خانواده با تمرکز داشتن به خواسته‌های‌ به حق اعضای خانواده  در مسیر رسیدن به ایجاد کانون گرم و صمیمی قدم برمی‌دارند و تمام همت خود را برای نیل به این مهم صرف می‌نمانید، این در حال است که زنان عشوه‌گر و خود آرا در بسیاری از موراد در این خصوص به علت توجه به بیرون خانواده با کم کاری‌های مواجه می‌شوند، در واقع توجه و اهمیت بسیار به خود نمایی و تبرج در  بیرون خانه رفته رفته موجب تحلیل و ضعف قوای روحی و اخلاقی شده و صبر و عدم آرامش را برای این چنین افرادی به دنبال خواهد می‌آورد. 4-دادن هویت به زن در جامعه از جمله آثار و فواید ارزشمندی که فلسفه حجاب از آن بهره‌ می‌جوید،  این است که حجاب به زن یک هویت الهی می‌بخشد، برخلاف تفکر و فرهنگی که از زن استفاده ابزاری و تجاری می‌نماید و او را کالای فروش تبلیغاتی خود می‌نماید اسلام برای زن هویت الهی و عرشی معرفی می‌نماید که در زندگی دنیایی خود وظیفه دارد در حفظ و صیانت از آن تمام همت خود را بگمارد. در واقع رعایت حجاب و تقویت فرهنگ آن به تقویت گوهر الهی  که در وجود تمام افراد بخصوص زن  نهاده شده کمک دو چندان می‌نماید و به دیگران اجازه نمی‌دهد که با جنس زن به مثابه حیوانی که تنها وسیله اطفاء قوه شهویه است برخورد نماید: کما اینکه خدای متعال در قرآن کریم نیز رعایت حجاب را موجب طهارت قلب انسان معرفی می‌نماید: «وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِن؛[حجرات/53] بلكه از پشت پرده و حجاب با آنها صحبت نمائيد و اين طور سؤال نمودن از آنها باعث پاكى قلب شما و آنها است». ادامه دارد...... 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
ادامه قبل...  5-مانع شیوع فحشا و منکرات جامعه رعایت حجاب و عفا در جامعه موجب جلوگیری از بسیار از منکرات و آسیب های اجتماعی می‌شود. با حفظ و رعایت شئونات اسلامی و رعایت حجاب اسلامی مسیر طمع ورزی به نوامیس و کاهش می‌یابد. از آنجایی که همه انسانها در درون خود امیال و غریره های گوناگونی دارند، توجه نداشتن به مورادی که باعث بیرون رفت این امیال از حالات تعادلشان میشود بسیار خطرناک و آسیب آفرین خواهد بود،[2] برای نمونه افرادی که در سنین جوانی و نوجوانی به سر می‌برند، با شکوفایی غریزه جنسی نسبت به محرک‌های این موضوع بشدت واکنش نشان می‌دهند ازجمله مورادی که باعث افزایش و شدت این غریزه می‌شود صحنه‌های نا مناسب و تحرک آمیز جنس مخالف است. با قوه یافت این غریزه و عدم دست رسی به اطفاء درست و شرعی آن شاهد هستیم جوانان دست به کراهای هنجار شکن و خطرناکی می‌زنند. سخن آخر: شناخته شدن انسان به ايمان و عفاف، سالم ماندن از طمع ديگران را به دنبال دارد. از آيه 59 سوره احزاب استفاده مي شود كه چادر به سر كردن و پوشاندن زن موجب مي شود تا بينندگان بفهمند كه اين زن، مسلمان و مؤمن و پاك است و ملعبه دست هوسرانان نیست. « يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ وَ بَناتِكَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِكَ أَدْنى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيما؛[احزاب/59] اى نبىّ اكرم صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم بزنها و دختران خود و زنهاى مؤمنين بگو (وقت بيرون آمدن از خانه) بخود نزديك كنند خمار و چادرهاى خود را تا اينكه بعفّت و نجابت) شناخته شوند و از مردمان هوسرانان اذيّت نكشند و هميشه خداوند آمرزنده و مهربان است.» ___________________ پی‌نوشت: [1]. الكافى، ج۲، ص۱۱۲، ح۸. [2]. « فَيَطْمَعَ الَّذي في قَلْبِهِ مَرَض؛[ احزاب/ 32] تا اينكه كسى كه در قلبش مرض است در شما طمع نمايد». با تفصیل بیشتر https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3992/7680/96717 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
#حقوق کم فروشی
💚💜❤💖: ✨﷽✨ 👌 داستانک کوتاه:کم فروشی⚖ شماره:6 روز جمعه بود عمویم ازشهرستان مهمان ما بود رفتم مغازه مرغ فروشی تامرغی برای نهارمهمانان بخرم. صاحب مغازه مرغ گرم نداشت امّا مرغ فریزی داشت، یک مرغ سه کیلوی کشید. نگاه به ترازویش کردم  سنگی است وچنگی به دل نمی زند اصلاً تنظیم نیست، سنگش هم به قول خودش که سه کیلوی بود یک تکه آهن بود. به مرغ فروش گفتم:خیلی احتیاط کن به این وضعیت به گناه کم فروشی گرفتارنشی؟ مرغ فروش گفت:من، اصلاً. با مرغ فروشی خداحافظی کردم. در بین راه برای خریدسبزی به مغازه سرکوچه رفتم. ترازوی دیجیتالی داشت، بهش گفتم:تایک بار دیگر مرغ خریده شده ام را وزن کنم. اجازه داد، کشیدم، دیدم تانیم کیلو گرم کمتراست،یعنی مرغ دوکیلوونیم است. رفتم برای دل سوزی به مرغ فروشی موضوع رابازگو کردم. امّا با بی تفاوتی گفت:اون ترازوی مغازه سرکوچه تان خرابه. گفتم:من می بخشم امّا این کم فروشیه وحرام خواریه. بخاطر این گناه، خدا قوم شعیب را عذاب کرده. ✅ادامه ادله...... 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
؟ تفسیر «ویل للمطففین» چیست؛ و آثار و پیامدهای کم‌فروشی در چه چیزهایی است؟ پاسخ اجمالی قرآن کریم در سوره مطففین نسبت به کم‌فروشی در داد و ستدهای اقتصادی هشدار می‌دهد و می‌فرماید: «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ»[1] واى بر کم فروشان! «تطفیف» به معناى کم کردن پیمانه و وزن است؛[2]یعنی کالاى فروخته شده را ناقص تحویل خریدار می‌دهند. «ویل» واژه‌ای است که هر کس در مهلکه واقع شود آن‌را به کار می‌برد و در اصل به معنای عذاب و هلاک است.[3] راغب اصفهانی از اصمعى نقل می‌کند؛ «ویل» به معناى قبح است و گاهى در تحسّر و تأسف به کار می‌رود. و در سخن خدای تعالی در حق کسی به کار رفته که استحقاق عذاب و جهنم را دارد.[4] «الَّذینَ إِذَا اکْتالُوا عَلَى النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ»، «وَ إِذا کالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ»؛[5] آنان‌که وقتى براى خود پیمانه مى‌کنند، حق خود را به طور کامل مى‌گیرند. امّا هنگامى که مى‌خواهند براى دیگران پیمانه یا وزن کنند، کم مى‌گذارند.  این آیات هشدار به گروهى از مردم است که در داد و ستد کم‌فروشى می‌کنند، یعنی وقتى مى‌خواهند کالایى به مردم بدهند -به کیل یا وزن- ناقص مى‌دهند، و مردم را به خسران و ضرر مى‌‌اندازند. لذا مضمون مجموع آیات یک مذمت است، و آن این است که مطففین حق را براى خود رعایت می‌کنند، ولى براى دیگران رعایت نمی‌کنند. به عبارت دیگر، حق را براى دیگران آن طور که براى خود رعایت می‌کنند رعایت نمی‌نمایند. [6] از جمله مسائلی که نظم زندگى و معیشت عموم مردم بر آن استوار است، وفای در معاملات است؛ یعنی باید تعادل و توازن در عوض و معوض رعایت شود. و به طور کلى در معاملات و قراردادها تعادل منظور گردد و به هر چه دو طرف معامله به آن اقدام نموده‌اند انجام پذیرد و ضرر و زیان متوجه طرف معامله نشود. بدیهى است کم‌‌فروش در حقیقت دو خیانت بخریدار نموده؛ یکى این‌که مال از قیمت مورد توافق، براى خریدار گران‌تر تمام شده، و دیگر این‌که خریدار در مقدار جنس و کالایی که مورد نیاز او بوده کسر خواهد آورد.[7] ادامه دارد.... منبع:اسلام کوىست 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
ادامه... . آثار و عواقب کم‌فروشی 1. سلب اعتماد: چنانچه کم‌فروشی در جامعه توسعه یابد، اعتماد مردم به یکدیگر سلب شده، در نظام خرید و فروش و قراردادها خسارات جبران ناپذیرى رخ خواهد داد. نظم امور معاملات و داد و ستدها بر آن است، کالایی که مورد فروش قرار می‌گیرد -چه از لحاظ وزن و سایر جهات که مورد نظر و قرارداد بوده- باید طبق قرارداد و تعهد عمل شود، و گر نه مستلزم اختلال نظام زندگى خواهد شد. بدیهی است هدفی که بر انجام معاملات مترتب مى‌شود انتظام معیشت طبقات مردم و نیز ارتباط و اعتماد طبقات جامعه به یکدیگر است. چنانچه هر یک از دو طرف معامله از قرارداد تخلف نماید منجر به اختلاف گشته و در صورتى که همگانی شود اعتماد مردم به یکدیگر سلب شده و ارتباط مالى و معاشرتى آنان گسیخته شده، شئون زندگى اجتماع متزلزل خواهد شد.[8]اصولاً حق، عدالت، نظم و حساب در همه چیز و همه جا یک اصل اساسى و حیاتى است که بر نظام هستى حاکم است؛ لذا هر گونه انحراف و تجاوز از این اصل، آثار خطرناکی را به دنبال دارد، بویژه کم‌فروشى، سرمایه اعتماد و اطمینان را که رکن مهم مبادلات است از بین مى‌برد، و نظام اقتصادى را به هم مى‌ریزد. 2. فساد اقتصادی: در آیات قرآن کراراً از کم‌فروشى نکوهش شده است؛ مانند آیات مورد بحث، و در داستان شعیب(ع) آن‌جا که قوم خود را مخاطب ساخته، می‌گوید: «أَوْفُوا الْکَیْلَ وَ لا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِیمِ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ»؛[9]حق پیمانه را ادا کنید، و دیگران را به خسارت نیندازید، با ترازوى صحیح وزن کنید، و حق مردم را کم نگذارید، و در زمین فساد نکنید. و به این ترتیب کم‌فروشى و ترک عدالت به هنگام پیمانه و وزن را در ردیف فساد در زمین شمرده است، و این خود دلیلى به ابعاد مفاسد اجتماعى این کار است.[10] کم‌فروشی باعث تباهى اجتماع انسانى است که اساس آن بر تعادل حقوق متقابل است، و اگر این تعادل از بین برود، همه چیز از بین می‌رود.[11] 3. نزول عذاب الهی: از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: هیچ قومى عهد شکنى نکردند، مگر این‌که خداوند دشمنانشان را بر آنها مسلط ساخت. هیچ جمعیتى به غیر حکم الهى حکم نکردند، مگر این‌که فقر در میان آنها زیاد شد. در میان هیچ ملتى فحشاء ظاهر نشد، مگر این‌که مرگ و میر در میان آنها فراوان گشت! هیچ گروهى کم‌فروشى نکردند، مگر این‌که زراعت آنها از بین رفت و قحطى آنها را فرو گرفت! و هیچ قومى زکات را منع نکردند، مگر این‌که باران از آنها قطع شد.[12] از آیات قرآن نیز به خوبی استفاده می‌شود که مسئله کم‌فروشى موجب به هم خوردن نظام اقتصادى می‌شود و نزول عذاب الهى را در پی‌خواهد داشت: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَکُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْکُمْ...». «وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ عُدْواناً وَ ظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلیهِ ناراً وَ کانَ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسیراً»؛[13] اى کسانى که ایمان آورده‌اید، اموال یکدیگر را به ناحق مخورید، مگر آن‌که تجارتى باشد که هر دو طرف بدان رضایت داده باشید. و هر کس این عمل را از روى تجاوز و ستم انجام دهد، بزودى او را در آتشى وارد خواهیم ساخت و این کار براى خدا آسان است. در این آیه از خوردن مال از راه‌های باطل نهی شده و به کسانی که مبادرت به این کار می‌کنند وعده عذاب داده شده است. و بدیهی است که یک از مصادیق خوردن مال از راه باطل، کم‌فروشی است.   [1]. مطففین، ۱. [2]. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 4، ص 225، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش. [3]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 1، ص 291، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش. [4]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 888، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق. [5]. مطففین، ۲- ۳. [6]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 230، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق. [7]. حسینی همدانی، سید محمد حسین، انوار درخشان، تحقیق، بهبودی، محمد باقر، ج 18، ص 41، تهران، کتابفروشی لطفی، چاپ اول، 1404ق. [8]. همان. [9]. شعراء، 181- 183. [10]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 26، ص 250، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش. [11]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 230. [12]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 31، ص 83، بیروت، دار احیاء التراث العربی،چاپ سوم، 1420ق. [13]. نساء، 29 – 30 منبع:اسلام کوىست 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
امام صادق علیه السلام که فرمودند: « شیعیان ما در شادی های ما شاد و در حزن و اندوه ما محزون و غمگین هستند » کامل الزیارات. باب 32 . ص 101 🏴شهادت امام سجاد علیه السلام تسلیت عرض می کنم 🏴 دین کده @din20m
#باورها دین داری وعقلانیت
💚💜❤💖: ✨﷽✨ 👌 داستانک کوتاه:رفتار صحیح با اهل بیت🕌✅ شماره:7 پسرعموی من ایام محرم از فرانسه برای دیدار ما به ایران آمده بود. دریکی روزهای بعد از دهه محرم که نهار مهمان ما بودبه او زنگ زدن. پسرعمو به من گفت:دوستان پدرش امشب من را به مهمانی دعوت کردن، میخواهم تنها نباشم شما هم همراه من بيايد. من قبول کردم وشب راهی مهمانی شدیم. به مقصد که رسیدیم در زدیم و وارد شدیم دیدم تا جشن تولد مفصلی همراه با سرور وشادی. من ازپسر عمویم معذرت خواستم وبیرون شدم، پسرعموگفت:چرا؟ گفتم:ایام حزن اهل بیت، ماه محرم شایسته نیست شادی کنیم وبرکت ندارد این خوشحالی. پسرعموهم به دنبال من آمد، صاحب خانه دوان دوان به طرف ما آمد وهمه مهمانان باتعجب نگاه کردن. صاحب خانه گفت:چرا دارید می روید، هنوز شما رامعرفی نکردیم. پسرعمو ازنقل قول من به صاحب خانه گفت. صاحب خانه که مقیدنبود باصدای بلندبرای تمسخر و زیر سوال بردن عقیده من گفت:باز آیت الله هافتوا دادن، چندبار به قشر شما بگویم ما مثل شماها فکر نمیکنیم. مهمانان خندیدن. من هم گفتم:شما مثل کی فکر میکنید؟ گفت: ما عقل داریم باعقلمان خوب وبد رامیفهمیم ومثل شما کورکورانه عمل نمیکنیم. گفتم:همان عقل گوید خدای هست، وما کورکورانه عمل نمیکنیم وبراساس همان حکم خدا عمل میکنیم،که با پیامبرانش به ما رساندن وخاتم آنها هم پیامبرما است ودرکتاب آسمانیش که معجزه او هست به اطاعت خدا ورسول واولی الامر دستور داده. وامامین معصوم همان اولی الامر هستند که امام صادق علیه السلام یکی از  اولی الامر، فرمودند: « شیعیان ما در شادی های ما شاد و در حزن و اندوه ما محزون و غمگین هستند » کامل الزیارات. باب 32 . ص 101 گفتم عرف هم باشما موافق نیست، زیرا: اگرعزیزی ازما بمیرد تا مدتها مراسم شادی را برای خود برگزار نمیکنیم، عرف هم پذیرفته. پس مابه این دلیل نه کورکورانه بلکه بر اساس حکم عقل وشرع وعرف عمل میکنیم. واز مجلس خارج شدیم، پسرعمویم تاخانه من راتحسین میکرد. ✅ادامه ادله... 🕌دین کده🕌 ╭─═ঊঈ✨✨ঊঈ═─╮ 🕌 @din20m 👈عضویت ╰─═ঊঈ🍃🍃ঊঈ═─╯
. اطاعت ازخدا. جابر بن عبدالله انصاری از پیامبر(ص) درباره "اولی الامر" سؤال کرد. پیامبر(ص) در پاسخ فرمود: «آنان جانشینان من و امامان مسلمانان بعد از من‌ هستند که اولِ ایشان علی بن ابی طالب است و بعد از او به ترتیب حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی...».[١] حکمشان همان حکم خداست وغیرکلام خدا، کلامی نمی فرمایند، چون معصوم هستند: از نظر مفسران شیعه در دلالت آیه بر عصمت اولو الامر تردیدی نیست.[۲] استدلال شیعیان بر دلالت این آیه بر عصمت اولی الامر بر دو نکته مبتنی است: هرگاه خداوند به اطاعت بی‌قید و شرط از کسی فرمان دهد، آن فرد، معصوم خواهد بود؛ چون اگر معصوم نباشد و دستور به انجام‌دادن گناه بدهد، اجتماع نقیضین لازم می‌آید؛ یعنی هم باید از او اطاعت کرد (بنابر فرمانی که خداوند داده) و هم اطاعت نکرد (بنابر اینکه انسان نباید گناه کند).[۳] "اولی الأمر" بدون تکرار فعل "أطیعوا"، به دنبال الرسول آمده است و از آنجا که اطاعت از رسول به دلیل معصوم‌بودنش‌، به‌طور مطلق واجب است، اطاعت از "اولی الأمر" نیز همانند آن، بدون قید و شرط خواهد بود و این، کشف از معصوم‌بودن "اولی الأمر" می‌کند.[۴] در میان مفسران اهل سنت نیز کسانی چون فخر رازی‌ دلالت این آیه بر عصمت اولی الامر را می‌پذیرد.[۵] ١. قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۱۶ق، ص۴۹۴. ٢.مکارم شیرازی، آیات ولایت در قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۱۱۴-۱۱۵. ٣.مظفر، دلائل الصدق، مکتبة الذجاج، ج۲، ص۱۷. ۴. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۶۴؛ جوع کنید به: ربانی‌ گلپایگانی، امامت در بینش اسلامی، ۱۳۸۶ش،‌ ص۲۵۳-۲۶۳. ۵. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۱۱۳ 🌐منبع:ویکی شیعه 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m