eitaa logo
دین کده
198 دنبال‌کننده
368 عکس
19 ویدیو
10 فایل
دین شامل۴(چهار) بخش است که محوراین کانال است.که عبارتند از: ١.باورها ٢.احکام ٣.اخلاق ۴.حقوق که بصورت برهانی درقالب گفتگویی وداستانی بیان میشود کانال ما Http://Eitaa.Com/din20m
مشاهده در ایتا
دانلود
احادیث مربوط به خاتمیت دین به واسطة شریعت اسلام ـ به ویژه در کتب حدیث شیعه ـ بسیار است. 📜 حدیث منزلت معروف‌ترین حدیث در این باره، حدیث منزلت است که از نظر سند قطعی، و از نظر دلالت بر خاتمیت نیز صراحت دارد. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در این حدیث نسبت علی (علیه‌السلام) به خود را از قبیل نسبت هارون به موسی (علیهماالسلام) دانسته است، و در ادامه می‌فرماید: «با این تفاوت که هارون پیامبر بود، ولی علی (علیه‌السلام) پیامبر نیست»؛ زیرا پس از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) پیامبری برگزیده نخواهد شد؛ چنان‌که فرمود: «اَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِن مُوسَي اِلّا اَنَّهُ لَا نَبيَّ بَعْدِي». [۸] [۹] [۱۰] احادیث دیگری نیز از پیامبر اکرم (صلي‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) دربارة خاتمیت نقل شده است که شمارة آن‌ها متجاوز از سی روایت است. [۱۱] 📜 حدیثی دیگر در احادیث نقل شده از دیگر ائمه اهل بیت (علیهم‌السلام) نیز بر این‌که شریعت اسلام، آخرین شریعت الهی است، تصریح شده است؛ از جمله این حدیث شریف از امام صادق (علیه‌السلام) روایت شده است که فرمود: «حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلالٌ اِلي يَوْمِ الْقِيَامَةِ، وَ حَرامُهُ حَرامٌ اَبَداً اِلي يَوْمِ الْقِيَامَةِ، لَايَكُونُ غَيْرُهُ وَ لا يَجِيءُ غَيْرُهُ»؛ [۱۲] [۱۳] «حلال محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) تا روز قیامت حلال، و حرام او تا روز قیامت و همواره حرام است، چیزی مغایر با آن نخواهد بود، و نخواهد آمد». روایات منقول از ائمه طاهرین (علیهم‌السلام) در این باره، در حد تواتر است که ما به دلیل رعایت اختصار و نیز قطعی بودن این مسئله در میان مسلمانان، به نمونه‌های یادشده بسنده می‌کنیم. [۱۴] 📜🕌خاتمیت در نهج‌البلاغه در نهج‌البلاغه نیز مسئله خاتمیت به صورت مؤکد و مکرر بیان شده است. 📜خطبه اول حضرت علی (علیه‌السلام) در اولین خطبه چنین فرموده است: «بَعَثَ اللهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللهِ (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم) لاِِنْجَازِ عِدَتِهِ، وَإِتْمَامِ نُبُوَّتِهِ»؛ [۱۵] «خداوند حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) را برای عملی ساختن وعدة خویش و به اتمام رساندن نبوت خویش برگزید». 📜 خطبه هشتاد و سوم و در خطبة ۸۳ نیز فرموده است: «أَيُّهَا النَّاسُ، خُذُوهَا عَنْ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ (صلى‌الله‌عليه‌وآله‌وسلم): «إِنَّهُ يَمُوتُ مَنْ مَاتَ مِنَّا وَلَيْسَ بِمَيِّت ...»؛ [۱۶] «ای مردم! این مطلب را از آخرین پیامبران دریافت کنید که کسانی از ما می‌میرند؛ ولی در حقیقت نمرده‌اند...». ٨. امام شریف‌الدین، مراجعات، مراجعه‌های ۲۸ و ۲۹. ۹. گنجی شافعی، حافظ ابوعبدالله، کفایة الطالب، ص۲۸۲. ۱۰. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۳۷، ص۲۸۹ ۲۵۴. ۱۱. سبحانی، جعفر، مفاهیم القرآن، ج۳، ص۱۴۷ ۱۴۲. ۱۲. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۵۸. ۱۳. کتاب القرآن، باب ۱۷، حدیث ۱۹. ۱۴. سبحانی، جعفر، مفاهیم القرآن، ج۳، ص۱۶۷ ۱۴۸. ۱۵. امام علی (علیه‌السلام)، نهج‌البلاغه، ص۵، خطبه ۱، ترجمه محمد دشتی. ۱۶. امام علی (علیه‌السلام)، نهج‌البلاغه، ص۶۹، خطبه ۸۳، ترجمه محمد دشتی. 🌐منبع:ویکی فقه 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
: در این تعریف («خاتم کسی است که همة مراتب کمال را طی کرده است.») فلسفه خاتمیت بیان شده است، و آن این است که دیگر مطلبی که بیان آن به وحی و الهام نیاز داشته باشد، باقی نمانده است، تا به آمدن پیامبر و شریعت دیگری نیاز باشد. این تعریف هم شامل معارف الهی می‌شود، و هم شامل مقررات اخلاقی ـ چه فردی و چه اجتماعی ـ و هم شامل احکام عملی. توحید و الهیات و معارف ربوبی مراتبی دارد، و همة این مراتب در قرآن بیان شده است. شاخص‌های اخلاقی بشر، یعنی رابطة انسان با خود و دیگران و کیفیت نظام دادن به غرایز وجودیش ـ که نام آن اخلاق است ـ به صورت عالی‌ترین نظام اخلاقی بیان شده است. اصول روابطی که انسان باید با اجتماع و سایر موجودات عالم داشته باشد، بیان شده است و دیگر چیزی که وظیفة وحی باشد و از طریق وحی باید به مردم ابلاغ شود، وجود ندارد. 🌟 علت جاودانگی دین اسلام سر این‌که اسلام یک دین زنده و جاودانه است، این است که تعالیم اسلام در هر مورد، تعالیمی است که نمی‌تواند جانشینی داشته باشد؛ زیرا اسلام در تعالیم خود هرگز دنبال هدف‌های جزئی و موقت برای بشر نرفته است تا وابسته به زمان و مکان خاص باشد. اهداف و اصولی که نظام توحیدی اسلام مطرح کرده است، به زمان و مکان خاصی اختصاص ندارد، و اساساً فراتر از زمان و مکان است؛ به عنوان مثال این مطلب که حقیقت قابل پرستش، منحصر به خداوند است، مخصوص زمان و مکان ویژه‌ای نیست، و به قوم و فرقة خاصی اختصاص ندارد، این شعار توحیدی قرآن که به نفی هرگونه دخالت غیر خداوند در امر تدبیر مخلوقات دلالت دارد و می‌فرماید: «وَ لا يَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ»؛ [١] «همیشه نو و زنده است، و هرگز کهنه و فرسوده نخواهد شد، در محدوده زمان و مکان خاصی نمی‌گنجد و تا قیام قیامت، در هر زمان و مکان و میان هر قوم و قبیله‌ای، دارای مفهوم و مصداق خاص خود است». 🌟 تعالیم اسلام دربارة معاد تعلیماتی نیز که اسلام دربارة معاد و معادشناسی دارد، همین‌گونه است. شعار قرآن این است که: ‌ای بشر! تو موجودی هستی که حقیقت و هویت تو به گونه‌ای است که به سوی خدا باز خواهی گشت، نه اعمال تو فانی خواهد شد و نه واقعیت و هستی تو. «وَ أنَّ إِلَي رَبِّكَ الْمُنْتَهي». [٢] «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ». [٣] 🌟 دعوت به تفکر: اسلام، انسان‌ها را به تفکر در حقایق هستی دعوت می‌کند. این یکی از اصول اسلامی است که هرگز کهنه نخواهد شد و جای‌گزین ندارد. 🌟 اهمیت فراگیری علم اسلام، مردم را به علم و دانش دعوت می‌کند، و انسان را از ظن و گمان و پندار برحذر می‌دارد، و آن را ریشة خرافات می‌داند و می‌فرماید: «وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ». [۴] 🌟 عبادت دانستن کار و تلاش: کار و تلاش، از دیدگاه اسلام، عبادت است، و بی‌کاری و تنبلی و سربار دیگران بودن، مذموم و نارواست. این اصل به هیچ وجه قابل نسخ نیست. 🌟 اهمیت تعاون و اخوت: اصل تعاون و اخوت، از دیگر اصول اجتماعی اسلام، و اصلی است همیشگی و نسخ‌ناپذیر. اصول یادشده و دیگر اصول و قوانین اسلامی به گونه‌ای طراحی شده‌اند که به فرهنگ، قوم، زمان و مکان ویژه‌ای اختصاص ندارند؛ بلکه کلی، عام و همیشگی‌اند. [۵] ١. آل‌عمران/سوره۳، آیه۶۴. ٢. نجم/سوره۵۳، آیه۴۲. ٣. بقره/سوره۲، آیه۱۵۶. ۴. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۶. ۵. مطهری، شهید مرتضی، خاتمیت، ص۷۸، با تلخیص و اندکی تصرف در عبارات. منبع سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «خاتمیت دین اسلام» 🌐منبع:ویکی فقه 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
⚠️شبهه اول:استمرار و تداوم نبوت و ارسال رسل: 🔥دسته‌ای با رجوع به آیه «یا بنی آدم اما یاتینکم رسل منکم یقصون علیکم آیاتی فمن اتقی و اصلح فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون» [۱] «ای فرزندان آدم ! اگر رسولانی از خود شما به سراغتان بیایند که آیات مرا برای شما بازگو کنند، (از آنها پیروی کنید) کسانی که پرهیزگاری پیشه کنند و عمل صالح انجام دهند (و در اصلاح خویش و دیگران بکوشند)، نه ترسی بر آنهاست و نه غمناک می‌شوند». چنین اشکالی را مطرح کرده‌اند که فعل مضارع «یاتینکم» بیانگر استمرار ارسال رسولان الهی بوده فلذا نمی‌توان معتقد به خاتمیت بود چرا که ختم نبوت دال بر انقطاع وحی و ارسال رسل می‌باشد. ✅پاسخ شبهه: 📢پاسخی که در جواب شبهه مذکور داده می‌شود این است که اولا؛ آیه فوق به داستان حضرت آدم علیه‌السّلام در ابتدای خلقت و هبوط ایشان به زمین اشاره دارد [۲] [۳] و نمی‌توان آن را به همه انسانها تعمیم داد. ثانیا؛ بنا بر سایر آیاتی که با آیه مزبور در یک سیاق‌اند، این نوع خطاب به دوران رسالت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم مربوط نمی‌شود تا اینکه با خاتمیت ایشان تعارضی داشته باشد همچنان که خداوند می‌فرماید: «قال اهبطا منها جمیعا بعضکم لبعض عدو فاما یاتینکم منی هدی فمن اتبع هدای فلا یضل و لا یشقی» [۴] «(خداوند) فرمود هر دو از بهشت فرود آیید در حالی که دشمن یکدیگر خواهید بود. ولی هرگاه هدایت من به سوی شما آید، هرکسی از هدایت من تبعیت کند گمراه و نه دچار درد و رنج می‌شود». ⚠️شبهه دوم:ختم نبوت نه ختم رسالت: 🔥فرقه ایی معتقدند که مراد از «خاتمیت» به معنای پایان دهنده انبیاء و کسی که نبوت بوسیله او پایان می‌پذیرد، نیست بلکه قائل به غیب‌گو بودن پیامبر می‌باشد. همانطوریکه یکی از افراد طرفدار این فرقه می‌نویسد: « بعث رسول و نبی صاحب شریعت ختم نشده، بل ظهور انبیای تابع و غیرمستقل که در خواب ملهم شوند، ختم گردیده است... واژه « خاتم النبیین » دلالت بر ختم و انقطاع بعث رسول ندارد؛ زیرا هر رسولی نبی نیست تا از ختم نبوت ختم رسالت هم لازم آید». [۵] [۶] فلذا ادعای این فرقه شامل دو بخش می‌شود؛ اولا اینکه در معنای «ختم» تحریف صورت گرفته ثانیا اینکه بین معنای نبی و رسول تفکیک شده است. ✅پاسخ ادعای اول: 📢ادعای اول این دسته بدین صورت پاسخ داده می‌شود که آنچه از مراجعه به منابع لغوی بدست می‌آید این است که معنای حقیقی واژه « خاتم » همان است که مسلمانان و دانشمندان اسلام این واژه را استعمال کرده‌اند [۷] [۸] و اگر بخواهیم این لفظ را در غیر موضوع له (معنای مجازی) بکار ببریم باید قرینه داشته باشیم در حالیکه بابیت برای استعمال معنای مجازی این واژه در آیه ۴۰ سوره احزاب ، هیچ قرینه‌ای ارائه نکرده‌اند. ✅پاسخ ادعای دوم: 📢اکنون به پاسخ ادعای دوم بهائیت می‌پردازیم که قائل به تفکیک بین معنای نبی و رسول شده‌اند این در حالی است که نبی در ترکیب «خاتم النبیین» به معنای کسی است که از طرف خدا پیامی آورده باشد چه دارای شریعت مستقل باشد چه نباشد (در قرآن به برخی از این انبیاء اشاره شده است) [۹] [۱۰] [۱۱] [۱۲] و این صفت مختص پیامبران بوده و بر دیگران اطلاق نمی‌شود. حتی در مورد ملائکه‌ی حامل وحی مانند جبرئیل [۱۳] هم که رسول به معنای مامور ابلاغ وحی آمده نه پیام آور از جانب خدا. بنابراین دلیل فرقه بهائیت ادعای آنان را اثبات نکرده و با ختم نبوت، رسالت نیز پایان یافته است.  ⚠️شبهه سوم:زنده بودن برخی انبیاء: 🔥شبهه مذکور در صدد بیان این مطلب است که بنا بر نصوص دینی ، برخی از انبیاء مانند حضرت عیسی علیه‌السّلام حضرت خضر علیه‌السّلام ، حضرت الیاس علیه‌السّلام و.... هنوز زنده هستند، حال چطور می‌توان این بحث را با خاتمیت پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم جمع کرد بطوریکه خدشه‌ای بر «ختم نبوت» وارد نشود؟ ✅در برابر این دسته از شبهه افکنان می‌توان به دو صورت پاسخ داد: 📢اولا؛ اینکه مراد از خاتمیت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم ، عدم بعثت پس از ایشان است و انبیائی هم که در شبهه به آنها اشاره شده است قبل از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم مبعوث شده‌اند. [١۴] 📢ثانیا؛ اینکه با مبعوث شدن پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم ، فقط تشریع شریعت جدید و وحی تشریعی پایان پذیرفت و این هم همان معنای «خاتمیت» می‌باشد و انبیاء فوق الذکر هیچ کدام دارای این دو مشخصه نیستند. 📢ادامه دارد... 🌐منبع:ویکی فقه 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
📢ادامه قبل.. 📚منابع: ١. اعراف/سوره۷، آیه۳۵.     ۲. سبحانی، جعفر، الالهیات، تلخیص علی ربانی گلپایگانی، قم، مؤسسه امام صادق «ع»، ۱۴۱۷ ق، ص۳۱۲.     ۳. سبحانی، جعفر، الالهیات، تلخیص علی ربانی گلپایگانی، قم، مؤسسه امام صادق «ع»، ۱۴۱۷ ق، ص۳۱۳.     ۴. طه/سوره۲۰، آیه۱۲۳.     ۵. روحی روشنی، خاتمیت، فصل اول و ص۳۳. ۶. ابوالفضل گلپایگانی، فرائد، ص۳۵. ۷. معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۲۴۵.     ۸. لسان العرب، ج۱۲، ص۱۶۳.     ۹. صافات/سوره۳۷، آیه۱۲۳.     ۱۰. صافات/سوره۳۷، آیه۱۳۳.     ۱۱. صافات/سوره۳۷، آیه۱۳۹.     ۱۲. مریم/سوره۱۹، آیه۵۴.     ۱۳. تکویر/سوره۸۱، آیه۱۹.    ١۴. آلوسی بغدادی، تفسیر روح المعانی، بیروت، دارالفکر، بی تا، ج۳، ص۵۰.     🌐منبع: ویکی فقه 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
هدایت شده از دین کده
دین یهود وناکار آمدی آن...
هدایت شده از دین کده
ناکار آمدی دین مسیحیت
هدایت شده از دین کده
ناکار آمدی دین زردشت
مناظره امام رضا علیه السلام
: 🌟مناظره امام رضا در باب توحید: (اثبات خدا:مردى بر امام رضا (ع) وارد شده گفت: اى زادۀ رسول خدا، چه دلیلى بر حدوث عالَم است؟ فرمود: اینکه تو نبودى سپس به وجود آمدى، و خود این را نیک مى‌دانى که تو خودت را ایجاد نکردى و نه کسى که مانند خود توست تو را به وجود آورده است. و....... ) http://fa.mobile.wikishia.net/view/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%B1%D8%B6%D8%A7_%D8%AF%D8%B1_%D8%A8%D8%A7%D8%A8_%D8%AA%D9%88%D8%AD%DB%8C%D8%AF 🌟مناظره امام رضا با سلیمان مروزی: (. مناظره امام رضا(ع) با متکلم مرو، سلیمان مروزی، دربارهبداء و عمدتاً پیرامون مسئله اراده الهی است ) http://fa.mobile.wikishia.net/view/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%B1%D8%B6%D8%A7_%D8%A8%D8%A7_%D8%B3%D9%84%DB%8C%D9%85%D8%A7%D9%86_%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C 🌟مناظره امام رضا با ابوقرة: ( آنچه که از مناظره امام رضا(ع) با ابوقرة موجود است در باب مسائلی چون کلام الهی و مُحدَث بودن آن، غیرقابل رؤیت بودن خدا، بی مکانی خدا، و به طور کلی راجع به بساطت ذات الهی و غیرقابل قیاس بودن صفات الهی با مخلوقات است. ) http://fa.mobile.wikishia.net/view/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%B1%D8%B6%D8%A7_%D8%A8%D8%A7_%D8%A7%D8%A8%D9%88%D9%82%D8%B1%D8%A9 🌟مناظره امام رضا با جاثلیق: (.مناظره امام رضا با جاثلیق نصرانی از مناظره های معروف امام رضا (ع)در برخی موضوعات کلامی و اعتقادی است که در دربار مأمون عباسی شکل گرفت. در این مناظره که نسطاس رومی و رأس الجالوت هم حضور داشتند، علی بن موسی الرضا (ع)، تمام دعاوی خود را بر اساس کتاب مقدس مسیحیان مطرح فرمود و این امر موجب شگفتی حاضران و مسیحیان حاضر در مجلس شد. در این مناظره امام رضا (علیه السلام) با استناد به کتاب مقدس، به اثبات نبوت حضرت محمد (ص)، تحریف انجیل، بشربودن عیسی (ع) و ... پرداخته است ) http://fa.mobile.wikishia.net/view/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%B1%D8%B6%D8%A7_%D8%A8%D8%A7_%D8%AC%D8%A7%D8%AB%D9%84%DB%8C%D9%82 🌟مناظره امام رضا با رأس الجالوت: (. مناظره امام رضا با رأس الجالوت از مناظره‌های معروفامام رضا(ع)در برخی موضوعات کلامی و اعتقادی است که در دربار مأمون عباسی شکل گرفت. در این مناظره، علی بن موسی الرضا(ع)، تمام دعاوی خود را بر اساس کتاب مقدس یهودیان مطرح فرمود و این امر موجب شگفتی حاضران در مجلس شد. در این مناظره امام رضا(ع) با استناد به کتاب مقدس، به اثبات نبوت حضرت محمد(ص) و عیسی(ع) و... پرداخت) http://fa.mobile.wikishia.net/view/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%B1%D8%B6%D8%A7_%D8%A8%D8%A7_%D8%B1%D8%A3%D8%B3_%D8%A7%D9%84%D8%AC%D8%A7%D9%84%D9%88%D8%AA 🌟مناظره امام رضا با عالم زرتشتی: (مناظره نقل شده در ذیل، حاصل رد و بدل شدن سخن میان آن امام و بزرگ زرتشتیان حاضر در یکی از این جلسات بوده است. در این گفتگو بزرگ زرتشتیان اخباری که از معجزات زرتشت از طریق گذشتگان رسیده را دلیل برای نبوت زرتشت می‌داند، امام از همین دلیل برای اثبات نبوت پیامبران دیگر استفاده می‌کند و بزرگ زرتشتیان از پاسخ باز می‌ماند. ) http://fa.mobile.wikishia.net/view/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%B1%D8%B6%D8%A7_%D8%A8%D8%A7_%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85_%D8%B2%D8%B1%D8%AA%D8%B4%D8%AA%DB%8C 🌟مناظره امام رضا با عمران صابی: (.مناظره امام رضا(ع) با عمران صابی از مناظره‌های منسوب به امام رضا(ع) در مسائلی کلامی همچون بی‌نیازی و قدرت خداوند و امتناع راه یافتن تغییر به ذات الهی بایکی از صابئین است. ) http://fa.mobile.wikishia.net/view/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B8%D8%B1%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%B1%D8%B6%D8%A7_%D8%A8%D8%A7_%D8%B9%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%86_%D8%B5%D8%A7%D8%A8%DB%8C 🌐منبع:ویکی شیعه 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
پیاده به سفرعشق، وعلم آقا
شماره:26 با پدر بزرگم که٧٠سال سن داشت،به همراه همسایگان با پای پیاده به سمت حرم رضوی از بیرون شهر مشهد،یعنی از چند کیلومتری شهر، شروع کردیم به حرکت. دربین راه پدر بزرگم در راه یکی از قرص های فشارش را که داشت فراموش کرد بخورد، بعد از ساعتها فشار او بخاطر آن بالا رفت وسرگیچه گرفت. من ماشینی را دربست گرفتم از همسایگان جدا شدیم وبا ماشین تا خود شهر مشهد با ماشین رفتیم و پدر بزرگم را بردم درمانگاهی،دکتر برایش سرم نوشت و روی تختی دراز کشید وسرم را پرستار مردی نصب کرد. به پدر بزرگم گفت:بابا جون چرا با این حال پیاده روی؟ پدر بزرگم گفت:عشق عامل کوه کندن با سوزن می‌شود،نباید دست کم گرفت این هدیه خدا را. پرستار گفت:ماشاالله دل جوانی داری. پدر بزرگم گفت:عشق به اهل بیت حیات دائمی به معشوقش می دهد. یک بیماری روی تخت دیگر بود گفت:معلومه خیلی سرحال کردن که آمدی درمانگاه سرم بزنی! پرستار برافروخته شد گفت:چرا حرف بیخود می زنی، از موقعی که آمدی به زوار گیر داده‌ایی، الان هم حد را نگه نمی داری. پدر بزرگم گفت:نمیدانم چه کسی با شیطنت به دنبال ایمانت افتاده، همکارت یا همسایه ات یا دیگری، امّا این را بدان در سعود به آسمان باید شرایط را هم آماده کنی، اگر تشنه ایی آب بنوش تا تشنه نمانی در راه، در راه سختی وعرق لازمه سعود قله آسمان است. او گفت:واضع بگو من با تمثیل زیاد متوجه نمی‌شوم. پدربزرگم گفت:تقصیر من است قرصم را فراموش کردم این طور شدم، وتقصیری به گردن آقای رئوفم نینداز. واگر منظور از خستگی است، خستگی برای آقا عشق است. او گفت:من۶٠سال عمر دارم، یک نصیحت از من بشنو. پدربزرگم گفت:می‌شنوم. او گفت:هر حرفی که به شما می زنند دو دوتا کن اگر جوابش غیر از چهار در آمد قبول نکن. پدربزرگم خندید وگفت:صورت مسئله شما از تمثیلات من گنگتر بود، حالا تفسیرش با بیان کن تا نصیحت را بفهمیم. او گفت:مگر شما نمی‌گویید، امام علم ماوارا طبیعت دارد، منظورم علم غیب است که ادعا میکنید. پدربزرگم گفت:علم غیب را بله دارد. او گفت:پس چرا با علمی داشت جلوی شهادتش را نگرفت، یا ادعای شما اغراق‌آمیز در حق این خاندان است یا اینکه مسئله نعوذبالله مثل حرف همسایه مون است که من خجالت میکشم به زبان بیاورم. پدر بزرگم گفت:پس پنچری را در همسایه یافتیم. امّا این ادب آخری را نشان وجود محبت دست نخورده از دست همسایه را نشان می دهد. ادعای ما بر علم اهل بیت ادعای بی اساس نیست. چون خداوند( انک علی کل شی قدیر) است، و(عالم غیب وشهادت) است. می‌تواند هر کار غیر محالی را انجام دهد وعلم غیب هم به هرکس خواست اعطا کند. یکی از شاهد مثالهایش از جمله در آیة 65 سورة کهف آمده: «فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً» «(در آن جا) بندهای از بندگان ما را یافتند که رحمت (و موهبت عظیمی) از سوی خود به او داده، و علم فراوانی از نزد خود به او آموخته بودیم» محتوای آیه دربارة حضرت «خضر» است. ودر مورد معصومین هم است که راههای کسب عملشان مختلف بوده که یک بار با علم آموخته از پیامبر بوده ویا مصحف فاطمه یا ارتباط با عالم غیب بوده. وآیه۴٠ سوره نمل در مورد آصف وصی سلیمان نبی که علم الهی نزد او بوده، که نقل شده از امام صادق علیه السلام در مورد این آیه «قَالَ الَّذی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَـبِ أَنَا ءَاتِیکَ بِه قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ»سوره نمل، آیه۴۰. اینکه:   دانش «آصف بن برخیا» از کتاب الهی در مقایسه با دانش ائمه علیه السلام به اندازه یک قطره در مقایسه با دریاست. ( بصائر الدرجات، ص۲۳۱، تمامی روایات باب اوّل از جزء ۵.) وجواب دوم شما اینکه امام بر اساس علم عادی عمل می‌کرد و هر موقع اراده می‌کرد آن علم را دریافت می‌کرد. وبعدا امام با علم به وقایع، خلاف رضا ومصلحت حق درخواست نمی‌کرد و تقدیر و رضای خدا را در این شهادت می دید. مثل قضیه کربلا که برای زنده نگه داشتن اسلام ورسوایی یزیدیان مصلحت بر قیام بود وشهادت، امّا در زمان معاویه، صلح مصلحت الهی بود. وآن همسایه را رها کن که بانی دوری از معرفت و اهل بیت می‌کند. . 📢ادامه ادله...... 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
منابع علم امام
یکی از نکاتی که توجه به آن برای یافتن پاسخ این پرسش لازم است، مسئله منابع علم است که امام، علوم خود از چه راه‌هایی به دست می‌آورد؟ براساس روایاتی که از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) و اهل بیت (علیه‌السلام) نقل شده، منابع علم امام بدین قرار است: ✅به وسیله پیامبر اکرم علی (علیه‌السلام) در نزد پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) بزرگ شد و تربیت یافت. وی شاگرد خاص و ممتاز پیامبر بود.خود می‌فرماید: رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) هزار باب از علم را به من آموخت که از هر کدام هزار باب علم برای من گشوده شد». [1] 📢حدیثی از امام صادق: امام صادق (علیه‌السلام) به شخصی که پرسید چه‌گونه جواب می‌دهید؟ فرمود: «هر پاسخی که به تو می‌دهم، از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) است». [2] ✅ ارتباط با فرشتگان: ارتباط با فرشتگان مختص پیامبر نیست. در قرآن آمده است که برخی از غیر انبیا (مانند حضرت مریم) با فرشتگان ارتباط داشتند. یکی از اوصافی که در روایات برای امام ذکر شده است، «محدٌث» است؛ یعنی فرشتگان با او حرف می‌زنند. 📢کلام امام صادق امام صادق (علیه‌السلام) در توضیح «محدث» می‌فرماید: «امام صدای فرشته را می‌شنود؛ ولی شخص او را نمی‌بیند».[3] ✅منابع موجودِ نزد ائمه منابع مکتوب و مخصوصی که تنها در اختیار ائمه (علیهم‌السلام) قرار دارد؛ مانند: مصحف فاطمه (سلام‌الله‌علیها) و کتاب علی (علیه‌السلام). ✅الهام امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرماید: «علی (علیه‌السلام) همواره به کتاب خدا و سنت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) عمل می‌کرد و اگر مسئله جدیدی پیش می‌آمد که در قرآن و سنت نبود، خداوند حقیقت در آن رخداد جدید را به او الهام می‌کرد». [4] منابع: 1.رازی، محمد بن عمر، الاربعین فی اصول الدینة، ج۲، ص۳۱۳، چ۱، مطبعة دارالمعارف العثمانیة، حیدرآباد دکن، ۱۳۵۳ ق. 2.کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۵۸، چ۴، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ ش. 3.کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۲۷۱، چ۴، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۶۵ ش. 4. فروخ، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۲۵۵، کتابخانه مرعشی نجفی، قم، ۱۴۰۴ ش. 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
چرایی های علم امام؟؟؟؟
📢چرا امامان(ع) با این‌که به زمان شهادت خود، علم غیب داشتند در جهت جلوگیری از آن اقدامی صورت ندادند؟ ✅برای روشن شدن پاسخ ضروری است، ابتدا نحوه علم امامان به صورت خیلی خلاصه بیان شود، آن گاه ببنیم ائمه با این که علم به مرگ و شهادت خود داشتند، چرا از آن جلوگیری نمی کردند!   در این که آیا امامان معصوم، علم غیب مطلق و تمام به امور داشته اند؛ یعنی به تمام وقایع و حوادث گذشته و آینده از جمله زمان و مکان شهادت خود علم داشتند، محل بحث و اختلاف است. طبق آموزه های قرآنی، علم به غیب به صورت تام و تمام فقط در اختیار خداوند است؛ زیرا اوست که احاطه همه جانبه بر تمامی عالم دارد. این معنا از آیات، 4سوره رعد، 20سوره یونس و 65سوره نحل استفاده می شود. بنابراین، عده ای با استفاده از این گونه آیات منکر علم ائمه به صورت وسیع و گسترده؛ مانند علم به زمان و مکان شهادتشان هستند.   اما اکثر علمای شیعه، با استفاده از برخی آیات قرآن نظیر: آل عمران، 179 و جن، 26 و 27 که می فرمایند: خدواند علم غیب را در اختیار رسولان قرار می دهد، معتقدند که اولیای الاهی، نیز اجمالاً از غیب آگاهی دارند. این معنا همچنین از روایات ائمه استفاده می شود. امام صادق (ع) در این باره می فرماید: "نگامی که امام اراده می کند، چیزی را بداند، خدا به او تعلیم می دهد".[1]   بنابراین، با توجه به این دسته از آیات و روایات و با توجه به این که پیامبران الاهی مأمور هدایت انسان ها در تمام جنبه های مادی و معنوی بودند، باید سهم بسیار بزرگی از علم و دانش داشته باشند، تا بتوانند به خوبی این مأموریت را انجام دهند و امامانی که جانشینان پیامبرند نیز همین حکم را دارند. پس آنان نیز به صورت وسیع و گسترده علم به غیب دارند، از جمله علم به زمان و مکان شهادتشان. [2] در هر صورت و بر فرض ثبوت علم امامان به زمان و مکان شهادت خود، باید گفت.   الف. همه انسان هایی که روزی پا به عرصه حیات می گذارند، روزی از این دنیا رخت بر می بندند. هر متولد شده ای بالاخره روزی از این دنیا می رود. قرآن مجید می فرماید: "ر نفسی مرگ را می چشد". [3] پس هر انسان زنده ای روزی از دنیا می رود، اما جز عده خاص از اولیای خداوند، کسی از زمان مرگ خود مطلع نیست و وقت وفات آنان پوشیده شده است، تا انسان ها با این تفکر که هر لحظه امکان وفات یافتن وجود دارد، به سوی گناهان نروند و یا توبه را به تأخیر نیاندازند. از طرفی برترین مرگ ها نزد خداوند شهادت است. خداوند کشته شدگان در راهش را مرده خطاب نمی کند، بلکه آنان را صاحب زندگانی می داند که پیش او روزی دریافت می کنند. [4]   ائمه معصومین (ع) هم که دارای علم غیب هستند، همگی به این نوع مرگ؛ یعنی شهادت از دنیا رفته اند. به هر حال باید توجه داشت که علم شخص مانع از مرگ و یا شهادت او نمی شود و نمی تواند جلوی مرگ را برای همیشه بگیرد.   ب. قضا و قدر خداوند اگر حتمی شده باشد، به هیچ عنوان تغییر نمی کند. حال قضای الاهی در مورد عمر انسان ها باشد یا عمر امت ها. خداوند می فرماید: "ر گاه که اجلشان برسد نه لحظه ای عقب می افتد و نه لحظه ای زودتر تحقق می یابد". [5]   ج. ائمه معصومین (ع) هم علم غیب به امور داشته اند به طوری که تا وقتی که می دانستند قضا و حکمت خداوند به این تعلق نگرفته است که به شهادت برسند، از هر وسیله ای برای نجات خود از مرگ استفاده می کردند.     [1] کلینی، اصول کافی، ج 1، باب، ان الائمه اذا شا ؤوا ان یعلموا، علموا، ح 3. برای آگاهی بیشتر؛ نک: نمایه: انسان و آگاهی از علم غیب، سؤال 150 (سایت: ۱۰۵۶). [2] البته آگاهی از غیب، همه جا نشانه ی کمال نیست، بلکه گاهی نقص است. مثلاً شبی که امام علی (ع) در جای پیامبر (ص) خوابید، اگر آن حضرت علم داشت که مورد خطر قرار نمی گیرد، کمالی برای آن حضرت محسوب نمی شد؛ زیرا در این صورت، همه حاضر بودند جای آن حضرت بخوابند، در این جا، کمال، علم نداشتن به غیب است ( قرائتی، تفسیر نور، ج 4، ص 245. [3] قرآن کریم، 185. [4] همان، 169. [5] همان، 34.  📢ادامه دارد... 🌐منبع: اسلام کوئست 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
📢ادامه قبل... در روایات نقل شده که امام هادی (ع) برای شفای بیماری خود شخصی را برای دعا به کربلا فرستاد، یا امام کاظم (ع) خرمای زهر آلودی که هارون الرشید به حضرت داد را میل نفرمود و گفت: هنوز وقتش فرا نرسیده است و یا امام باقر (ع) می فرماید: "ما برای دفع شر سلطان فلان دعا را می خوانیم". [6]   همه اینها حاکی از آن است که این ذوات مقدسه برای حفظ جان شریفشان از هیچ کوششی فرو گذار نکرده اند.   د. چنین شهادتی که انسان از قبل مطلع باشد و برای رضای خداوند و تسلیم امر او و به خاطر رعایت مصالح مهم تر خود با پای خویش به قتلگاه برود چیزی جز ارتقای رتبه و درجه برای انسان نیست.   انسان اگر به این مقام از رضایت برسد مطمئناً درجات بالایی از انسانیت را کسب کرده است. امام باقر (ع) می فرماید: "این مصیبت ها که برای ائمه گذشته پیش آمد قضای حتمی خداوند و با انتخاب امامان بود و همگی به آن علم داشتند ... و همه اینها به خاطر درجات و کراماتی است که خداوند اراده کرده به آنها عطا کند. [7] جلوگیری کردن از بهترین مرگ که مطابق خواست حتمی خداوند است، معنایی غیر از عدم رضایت به خواست خداوند ندارد، که چنین امری از آنها نه تنها بعید و غیر عقلانی است، بلکه مرگ این چنینی؛ یعنی شهادت در راه خدا بزرگ ترین آرزوی آنها بوده و هر لحظه برای رسیدن به چنین آرزویی دعا و لحظه شماری می کردند؛ مثلاً امام حسین (ع) با این که از شهادت خود و یارانش اطلاع داشت، ولی در عین حال از آن استقبال کرد؛ چرا که شهادت آن حضرت آثار و برکات مثبت و تأثیر گذاری بر جهان اسلام داشته و موجب احیای دین شده است. اگر از این مرگ فرار می کرد، در کجا به شهادت می رسید که آثار و برکات این چنینی داشته باشد؟!   حال با توجه به مقدمات ذکر شده، نتیجه می گیریم: در مواردی که ائمه اطهار (ع) به قضای حتمی خداوند علم داشتند، به خاطر مقام تسلیم و رضایی که داشتند، به این امر راضی بودند و در غیر این موارد از جان شریفشان بسیار محافظت می کردند. [6] مقتل الحسن، مقرٌم، ص 57. [7] همان، ص 61.  🌐منبع:اسلام کوئست 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
شماره:27 تو پیرایشگاه منتظر بودیم تا نوبتمان بشود برای اصلاح سر,تلوزیون پیرایشگاه روشن بود وصحنه حمل ضریح امام حسین علیه السلام رانشان میداد که از شهری عبور میدادند. مردم هم اطراف آن تبرک میکردن,تلوزیون هم آهنگ زمینه محرم روی آن گذاشته بود. من به شخصه آرزوی کربلا را کردم واطرافم را دیدم بعضی اشک از کنار چشمشان سرازیر میشود. پیرایشگر گفت:انشاالله امسال می روم کربلا. یک کسی که مثل ما منتظر بود,پوز خندی زد وگفت:خیلی بیکارید. پیرایشگر گفت:یعنی چه؟خودتو بیکاری که سالی یکبار میروی ترکیه,کار اقتصادی هم نمی کنی. او گفت:به گفته آخوند محله,سیروا فی الارض می کنم. این قول قرآن عمل میکنم. پیرایشگر گفت:کلوا وشربوا هم عمل میکنی در سفرت؟ او گفت:یعنی بروم گرسنه و تشنه بمانم. پیرایشگر گفت:ولاتسرفوا را چی؟ او گفت:یعنی چی؟ پیرایشگر گفت:یعنی زیاده روی کردن در این سفر و حل نکردن مسىله خودت,اسراف کردن در سرمایه ایی که داری؟ او گفت:شما که می روید کربلا چی؟ پیرایشگر گفت:کربلا را ما با اسراف قاطی نمیکنیم,وهمه زیارت است وفضیلت,این سفر هم سیروا فی الارض است و هم فضیلت مضاعف. او گفت:چه فضیلتی؟ پیرایشگر گفت:در پوستری دو حدیث جالب چاپ کرده ام. پوستر را از کشویش بیرون آورد و به دیوار پیرایشگاه زد. درون پوستر نوشته بود. 1.امام صادق علیه السلام روایت شده: هیچ کس نیست در روز قیامت مگر اینکه آرزو می‌کند ای کاش امام حسین علیه السلام را زیارت کرده بودم آن هنگامی که می بیند که با زوار امام حسین علیه السلام چه می‌کنند، چقدر نزد خداوند مورد کرامت واقع می‌شوند. (وسائل الشیعه/ ج14/ص424) 2.محمد بن مسلم از امام باقرعلیه السلام روایت کرده: اگر مردم می‌دانستند، زیارت امام حسین علیه السلام چقدر فضیلت و ثواب دارد، به درستی که از شوق می مردند و نفس‌هایشان از روی حسرت بند می آمد. گفتم: چقدر فضیلت دارد، حضرت فرمودند: هر کس امام حسین علیه السلام را زیارت کند از روی اشتیاقی که به او دارد، خدا برایش هزار حج مقبول و هزار عمره مبرورة و اجر هزار شهید از شهداء بدر و اجر هزار روزه دار و ثواب هزار صدقه قبول شده و ثواب هزار بنده آزاد کردن که مراد از آن رضای خدا باشد، می نویسد. ( وسائل الشیعه/ ج14/ص453) من که لذت بردم. بعد آن طرف گفت: درسته ,حرفت را قبول کردم, اما ضریح که نرسیده,چرا مردم دورش را گرفتن؟ پیرایشگر گفت:مردم چون این منتسب امامشان است مبارک میدانند ومبارک است. حالا سوالی از شما دارم حالا ضریح چه در کربلا باشد یا در بین راه فرقی در انتسابش به امام دارد؟ او گفت:نمی دانم,اما این حدیث را دیدم متمایل به سفر زیارتی امام حسین علیه السلام شدم. . 📢ادامه دارد... 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
. تَبَرُّک عملی دینی، به معنای درخواست خجستگی، میمنت و نوعی طلب التفات و لطف از خداوند یا موجوداتی مقدس است که نزد خدا احترامی خاص دارند. موضوع تبرک ‌می‌تواند انسان مانند پیامبران، امامان و اولیا و یا اشیاء و اماکنی مانند قرآن و کعبه باشد. رکن یمانی کعبه که به اعتقاد شیعیان برای ورود فاطمه بنت اسد و تولد حضرت علی(ع) در داخل کعبه شکافته شد. افزون بر مستند بودن تبرک به شواهد قرآنی، احادیث و سنّت نبوی و سیره ائمه (ع)، صحت و جواز اعتقاد به تبرک بر اساس مبانی کلامی و روان شناختی نیز قابل اثبات است. مشروعیت و جواز تبرک را پیروان همه مذاهب اسلامی پذیرفته‌اند و تنها وهابیون در قرن اخیر به تبعیت از دیدگاه ابن تیمیه، مشروعیت آن را انکار کرده‌اند. تبرک، از ریشه «ب ر ک» است که برای این ماده در منابع لغت‌شناسی، معانی خیر کثیر و فزونی، سینه شتر، سعادت و ثبات بیان شده است.[1] گفته شده این واژه در اصل، از زبان سامی و به معنای نزدیکی و قرابت است.[2] وقتی این ماده به مصدر باب تفعّل («تبرک») برده می‌شود، به معنای تیمن و مبارک شمردن به کار می‌رود.[3] در اصطلاح دینی، تبرک عبارت است از طلب برکت، شگون و خیر از خدا یا انسان و شیئی که خدا امتیاز ویژه‌ای به او بخشیده است؛ خواه برکت دنیوی باشد، مانند افزایش روزی، خواه اخروی، مانند علوّ درجات در آن دنیا؛ همچنین برکت می‌تواند مادی باشد یا معنوی. [4] مؤمن در عملِ برکت سعی دارد به واسطه آثار برکت بخش، از فیض و قدرت الاهی بهره‌مند شود. منابع: 1.ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۰۵ق، ج۱۰، ص۳۹۵؛ راغب اصفهانی، مفردات غریب القرآن، ۱۴۰۴ق، ص۴۴؛ ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۲۷. 2.جفری، واژه‌های دخیل، ۱۳۸۶ش، ص۱۲۶. 3.ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۰۵ق، ج۱۰، ص۳۹۶؛ دهخدا، لغت‌نامه، ج۵، ص۳۰۲. 4.حمادة الجبرین، تسهیل العقیدة الاسلامیة، دار العصیمی، ج۱، ص۲۸۷؛ الموسوعه الفقهیه الکویتیه، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۶۹ ؛ ج۷، ص۴۸۸؛ جدیع، التبرک انواعه و احکامه، ۱۴۱۵ق، ص۴۳ 📢ادامه دارد... 🌐منبع: ویکی شیعه 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m
. 📢ادامه دارد... صندوقچه عهد که اشیای متعلق به حضرت موسی و هارون در آن قرار دارد سخن نگفتن قرآن کریم از حرمت تبرک: قرآن در ضمن چند آیه از تبرک سخن گفته و هیچ اشاره‌ای به حرمت آن و شرک‌آمیز بودنش نکرده است. افزون بر این، در برخی آیات به عمل تبرک توسط پیامبران یا انجام دادن آن در محضر ایشان اشاره شده که این بر جواز تبرک گواهی می‌دهد. تبرک حضرت یعقوب به پیراهن فرزندش یوسف: زمانی که یوسف به برادرانش گفت پیراهنش را بر چشمان پدرشان بیفکنند:رحمت خداوند از پیراهن یوسف بر چشمان یعقوب نبی جاری شد و وی با برکت جستن از آن لباس[1] بینایی چشمان خود را بازیافت. تبرک بنی اسرائیل به تابوت موسی: تابوت موسی صندوقی بود که در آن اشیای متعلق به خاندان موسی و هارون و الواح مقدسی که بر حضرت موسی (ع) نازل شده بود، قرار داشت و حضرت موسی آنها را به یوشع بن نون سپرده بود. بنی اسرائیل این صندوق را بسیار مقدس می‌شمردند و در جنگ با بت پرستان آن را با خود حمل می‌نمودند. صندوق مایه آرامش آنان بود:[2] و به آن تبرک می‌جستند.[3] برخی متکلمان شیعه معتقدند که حمل این تابوت به ویژه در زمان جنگ، جز به جهت تبرک و کمک گرفتن از آن وجهی نداشته است.[4] مصلی قرار گرفتن مقام ابراهیم: مقام ابراهیم در کنار خانه کعبه است و به همین سبب محل نماز مردم قرار داده شده است:[5] و مسلمانان به واسطه تماس آن سنگ با پای حضرت ابراهیم، به آن تبرک می‌جویند.[6] از این روی تبرک به محل نشستن و نماز پیامبر اسلام نیز مجاز است.[7] در روایتی، محل بین حجر الاسود و مقام ابراهیم، محل دفن شماری از پیامبران معرفی شده است و به همین سبب مبارک است.[8] منابع: 1.اندلسی، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۶۲۶. 2.طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۶۱۴-۶۱۵. 3. قمی، الکنی و الالقاب، ج۱، ص۸۲. 4.سبحانی، فی ظلال التوحید، ۱۴۲۱ق، ص۲۹۴. 5.طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱، ص۳۸۳؛ بلاغی، آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۲۵. 6.امین، کشف الارتیاب، ۱۴۱۰ق، ص۳۴۱. 7.جدیع، التبرک انواعه و احکامه، ۱۴۱۵ق، ص۳۵۲. 8. قرشی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۷ق، ج۱، ص۲۴۳. 📢ادامه دارد.... 🌐منبع: ویکی شیعه 🕌دین کده🕌 Http://Eitaa.Com/din20m @din20m