💪🦾
#تاریخ_انبیا
آدم و حوا در بهشت🏞🌄
قسمت اول
آدم و حوّابه دنبال این فرمان با دستوری که از طرف پروردگار صادر شد در بهشت مسکن گرفتند و از انواع نعمتها و لذایذ بهشتی بهرهمند شدند و بدون هیچ رنج و زحمتی روزگار خود را به سر میبردند. نه به فکر گرسنگی بودند و نه از برهنه ماندن ترس داشتند نه تشنه میشدند و نه از سرما و گرما واهمه داشتند. زیرا خدا به ادم فرموده بود: «تو را در بهشت این نعمت هست که نه گرسنه میشوی و نه برهنه نه تشنه خواهی شد و نه آفتاب زده.
شیطان که همه بدبختیهای خود و رانده شدن از درگاه الهی را از ادم میدانست. چنانکه گفتیم کین او را به سختی در دل گرفته بود و درصدد بود تا به هر ترتیبی موجبات گمراهی آدم و فرزندانش را فراهم سازد و حتّی به خدا سوگند یاد کرده بود که به هر نحو و از هر سویی که بتواند آدمیان را گمراه نموده و مانند خود بدبخت و جهنمی خواهد کرد. در چنین موقعیتی چگونه میتواند آسوده بنشیند و ادم را در آن لذتهای بی پایان مادی و معنوی غوطه ور ببیند و نصیب وی فقط حسرت و پشیمانی باشد. و شاید اگر فکر انتقام هم در سر او نبود. همان حسد و تکبّری که داشت او را اسوده نمیگذاشت و درصدد از بین بردن نعمتهای بیحد الهی از ادم و حوا بر میآمد. مگر نه اينکه او بهسبب تکبری که به انسان ورزید و خود را برتر از او دانست حاضر نشد در برابرش سجده کند و از فرمان پروردگار خود سرپیچی کرد و آن همه عبادتها و زحمات چند هزار سالهً خود را تباه ساخت. و به سبب رشک و حسدی که به مقام آدم برد برای هميشه خود را مورد لعنت و رانده شده درگاه خدای خویش گردانید.
حالا چه نقشههایی برای فریب ادم و حوّا طرح کرد؟ و در چه لباسهایی درامد؟ و به چه ترتیبی به بهشت راه پیدا کرد و خود را به آدم و حوّا رسانید؟ و يا از خارج بهشت با آنها سخن گفت و آن دو را وسوسه کرد و با همان وسوسهها سیب اخراج آن دو از بهشت گردید.... درست معلوم نیست.
در قرآن کریم و احادیث معتبر صریحاً چیزی در این باره نرسیده است. در بعضی روایات غیر معتبر آمده است که در کالبد طاووس يا مار درامد و وارد بهشت شد,که بر فرض صحت بعید نیست کنایه از فریبا بودن زیبایی لباسی بوده که با آن جامه نزد آدم و حوّا درآمد و بدین وسیله آن دو را فریب داد.
ما طریقهٌ فریب و راهی را که بدین منظور انتخاب کرد و سخنانی که به آدم و حوّاگفت. در قرآن و احادیث به تفصیل نقل شده است. و چنین استفاده میشود که گویا شیطان در فکر بوده تا نقطه ضعفی در انسان پیدا کند و از آن راه پیش آید. از طرز پیشنهادی که در مورد خوردن میوه آن درخت به آدم و حوّا یا به آدم تنها نمود. میتوان حدس زد که از کدام یک از غرایز انسانی استفاده کرد.
کپی ≈ممنوع⛔
─━━━━━━⊱⊰━━━━━━─
⏰ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌿
براے دوستاتون فوروارد کنید😍
✿ما راحمایت کنید✿
@din_aslam_h
#تاریخ_انبیا
آدما حوا در بهشت
ادامه...
شیطان برای پیش برد این هدف به صورت خیرخواهی دل سوز درامده و به آدم گفت:
«میخواهی تو رابه درخت ابدیّت و ملک جاودانی راهنمایی کنم؟» یا هر دوی آنها را مخاطب ساخته چنین گفت:پروردگارتان از نزدیک شدن به این درخت نهیتان نکرد مگر از بیم آن که دو فرشته مجرّد شوید یا زندگی جاودانه یابید»" اگر از این درخت بخورید به صورت فرشتگان در آمده و برای هميشه در بهشت جاویدان میمانید. و به دنبال این گفتار و برای اینکه سخنش در دل آن دو کارگر افتد و وسوسهاش اثر کند. به دروغ سوگندی هم برای ایشان یاد کرد که من در این گفتار نظری جز خیرخواهی و دل سوزی شما ندارم.
در حدیث دیگری آمده است که ابتدا نزد حضرت آدم آمد و هر چه خواست ادم را فریب دهد. وسوسهاش کارگر نشد از این رو به سراغ حوّا رفت و او رابا سخنان فریبندهای که گفت با خود همراه کرد و با هم نزد آدم آمدند و از طریق حوا او را فریب داد.
از این رو در روایات آمده است که «زنان دام شیطان اند» " و هر گاه شیطان دستش از همه جاکوتاه شود به سراغ آنها میرود.
در حدیث است که چون آدم به زمین هبوط کرد. جبرئیل نزد وی آمد و پرسید: «ای آدم مگر خدا تو رابه دست قدرت خویش نیافرید و از روح خویش در تو ندمید و فرشتگان را به سجده بر تو مأمور نکرد؟ پس چرا با این فضیلت و مقامی که به تو داد نافرمانیش کردی؟» در پاسخ گفت: «ای جیرئیل شیطان برای من قسم خورد که خیرخواه من است و آن سخن را از روی دل سوزی میگوید و من باور نمیکردم که کسی بتواند به خدا قسم دروغ بخورد».
در حدیث دیگری است که رسول خدا در شب معراج. شاهد مناظرةٌ موسی و آدم بود. موسی گفت: «ای آدم تو نبودی که خداوند به دست قدرت خویش تو را آفرید و از روح خود در تو دمید. فرشتگان را به سجدهات مأْمور و بهشتش را بر تو مبام کرد. در جوار رحمت
خود جایت داد و رو در رو با تو سخن گفت؟ آنگاه تو را از یک درخت نهی کرد. ولی تو نتوانستی خودداری کنی تا سبب هبوط خود به زمین گشتی و خود را نگاه نداشته و فریب ابلیس را خوردی و بدین وسیله ما را از بهشت بیرون آوردی؟
🕳🕳🕳🕳🕳🕳🕳🕳🕳
منبع:طه(۲۰)آیه ۱۲۰
اعراف(۷)آیه ۲۰
بحار النوار ج ۱۱ ابن کثیر قصص الانبیا ج۱ ص ۵۱
مجمع البحرین ماده حبل
تفسیر علی بن ابراهیم ص ۲۱۳
📖📖
کپی ≈ممنوع⛔
─━━━━━━⊱⊰━━━━━━─
⏰ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌿
براے دوستاتون فوروارد کنید😍
✿ما راحمایت کنید✿
@din_aslam_h
#تاریخ_انبیا
ادامه...
آدم گفت: «فرزندم با پدر خود در اين مورد به آرامی سخن گوی که دشمن از راه فریب و خدعه پیش آمد و برای من قسم خورد که در گفتارش خیرخواه و دل سوز است, نزد من آمد و گفت: «ای آدم من برای تو غمگینم!» گفتم: «چرا؟» گفت: «برای آنکه من با تو مأنوس گشته و از نزدیک بودن با تو بهرهمندم, اما میدانم که تو از این جامیروی و وضع ناخوشایندی پیدا میکنی» گفتم: «چاره چیست؟» گفت: «چاره به دست توست. میخواهی تو را به آن درختی که سبب جاویدان ماندن و فرمان روایی بی زوال میگردد راهنمایی کنم. تو بسا همسرت از آن بخورید تا هميشه با من در بهشت باشید؟» و به دنبال آن قسم دروغ خورد که این سخن را از روی خیرخواهی میگوید. ای موسی, من گمان نمیکردم که کسی بتواند قسم دروغ به خدا بخورد ...»
به هر صورت ادم راوادار کرد که به آن درخت نزدیک شود و یا بدان دست زند. و در این که آیا آدم با این عمل, خلافی انجام داد یا اصلاً خلافی نبود و بهتر آن بود که آن کار را نمیکرد. و اینکه خداوند از خوردن آن نهی فرمود. برای تذکر و ارشاد به این حقیقت بود که اگر بدان دست زند. از نعمتهای بهشتی محروم میگردد و چنانکه خدا فرمود: «از ستمکاران گردند» یا «به بدبختی گرایند» و به اصطلاح نهی ارشادی بود بحثی است و ظاهر همین است که مرتکب خلاف و گناهی نشد و بهتر بود که انجام ندهد. در هر حال همین عمل سبب شد تا از نعمتهای بهشتی و سکونت در آن محروم گردد و به دنبال آن, خطاب شد:
همگی فرود آیید که بعضی از شما دشمن بعضی دیگر هستید و اگر هدایتی از من به سوی شما آمد. هر که پیروی هدایت من کند نه گمراه شود و نه تیره بخت, هر که از یاد من روی بگرداند وی را روزگاری سخت خواهد بود و روز قیامت او را کور محشور میکنيم.
منبع:بحار الانوار ج۱۱ ص ۱۸۸
کپی ≈ممنوع⛔
─━━━━━━⊱⊰━━━━━━─
⏰ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌿
براے دوستاتون فوروارد کنید😍
✿ما راحمایت کنید✿
@din_aslam_h
#تاریخ_انبیا
آدم و حوا در بهشت ادامه...
و در اینکه آن بهشت در کجا بود. در زمین بود یا در آسمان؟ و اساسا همان بهشت موعود بوده یا غیر ان؟ و آن درختی که از خوردن آن نهی شده بودند درخت مادّی بود یا معنوی! درست معلوم نیست؟
برخی گفتهاند: آن بهشت در هر کجاکه بود بهشت موعود نبود. به دلیل آنکه اگر بهشت موعود و جِنة الخلد بود. شیطان در آن راه نداشت. و همچنین تکلیف به خوردن و نخوردن آنجا نیست و هر که در آن جای گرفت. دیگر بیرون نخواهد رفت. در مقابل اینان دستهای هم معتقدند که همان بهشت موعود بود. زیرا هر کجانامی از بهشت آمده, منظور همان بهشت است و اينکه گفتهاند هر که در آن جا دراید بیرون نخواهد رفت. مربوط به زمان پس از حساب و قیامت است که اهل ثواب داخل آن میشوند نه پیش از ان.
دربارة آن درخت نیز اختلاف نظر فراوان است. برخی آن را خوشهة گندم و برخی درخت انگور یا انجیر ذکر کردهاند. شیخ طوسی له در کتاب تبیان آن را درخت کافور نوشته و جمعی هم درخت عناب گفتهاند. در بعضی روایات نیز آن را درخت حسد یا شجرهٌ علم دانستهاند. والله أعلم.
به هر حال هر چه بود. سبب زوال نعمتهای بهشتی از آن دوگردید و آنان را از جای امن و آسودگی. به این جهان پر از بلا و گرفتاری درآورد. شیطان نیز بدین وسیله توانست بزرگترین ضربهٌ انتقامی خود را به آدم زده و عداوت خود را با آن دو به ظهور برساند. خدای تعالی نیز در یکی از جاهایی که داستان آدم را نقل کرده پس از بیان آن داستان این هشدار و تذکر را به فرزندان ادم نیز میدهد:
ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد. آنگونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد.
یاری ادم و حوّا به زمین هبوط کردند و چنانکه طبری و دیگران گفتهاند, آدم در کوه «سراندیب» قرار گرفت و حوا در «جذه». و سپس حضرت آمدم به دنبال حوا آمد تا او رادر سرزمین مکه دیدار کرد. و زندگی خود را شروع کردند.
منبع:بحار النوار ج ۱۱ ص۱۴۳ ۱۶۱ ۱۶۵.
😇😇😇😇😇😇
کپی ≈ممنوع⛔
─━━━━━━⊱⊰━━━━━━─
⏰ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌿
براے دوستاتون فوروارد کنید😍
✿ما راحمایت کنید✿
@din_aslam_h
#تاریخ_انبیا
توبه آدم و حوا
قسمت اول1️⃣
چیزی نگذشت که آدم و حوّا از کردة خود به سختی پشیمان شدند و برای مخالفت دستور پروردگار متعال و محرومیت از نعمتهای بهشتی حسرتها خوردند. به ویژه هنگامی که در زمین مسکن گزیده و با مشکلات این جهان مواجه شدند. خدا میداند چند سال به منظور توبم و همچنین در فراق بهشت گریستند و چه تاسفها خورد تا آنگاه که خداوند آن دو را مخاطب ساخت و فرمود: «مگر من شما را از این درخت نهی نکرده و به شما نگفتم که شیطان دشمن اشکاری برای شماست؟»
آن دو در جواب به تقصیر خود اعتراف کردند و در مقام توبه برآمدند و گفتند: «پروردگاراما به خویشتن ستم کردیم و اگر تو ما را نیامرزی و به ما رحم نکنی, حتماً از زیان کاران خواهیم بود».
اما کار از کار گذشته و دستور هبوط به زمین صادر شده بود. آدم و حوا نیز در زمین مسکن گزیده بودند و تأسف و حسرتها نتوانست آنها را به جای اوّل بازگرداند. ولی خدای تعالی از روی رحمت. در دیگری برای وصول به سعادت به روی آن دو گشود و وسیلهٌ دیگری برای جلب توجه خود به آنها یاد داد و آن توبه و استغفار به درگاه حق تعالی بود و شاید به گفتة بعضی از دانشمندان. جبران گناه از راه توبه جزء همان علومی بود که خداوند در داستان تعلیم اسماء به او داده بود.
از آن جا که داستانهای قرآن جنبهٌ آموزندگی دارد. ظاهراً خدای سبحان میخواهد ضمن این قسمت از داستان آدم ابوالبشر این نکته را هم به فرزندان او یاد دهد که در هر حال انسان نباید مأیوس باشد و هر زمان دچار گناه و نافرمانی حق گردید. باید از راه توبه و استغفار به درگاه حق تعالی درصدد جبران آن براید ومانند سایر واجبات توبه را بر خود واجب بداند.
چنانکه علما به وجوب آن فتوا دادهاند. قرآن کریم در این جا-با مختصر توضیحی که ما میدهیم -اینگونه بیان میفرماید: «حضرت آدم از پروردگار خود کلماتی را فرا گرفت و با ذکر و یاداوری آنها به درگاه خدا توبه کرد و خدا توبه اش را پذیرفت...
منبع:👈🏻همان آیات ۲۲و۲۳
بقره (۲)آیه ۳۷
🗯🗯🗯
کپی ≈ممنوع⛔
─━━━━━━⊱⊰━━━━━━─
⏰ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌿
براے دوستاتون فوروارد کنید😍
✿ما راحمایت کنید✿
@din_aslam_h
#تاریخ_انبیا
توبه آدم و حوا
ادامه...
در روایات دیگری که باز شیعه و سنی روایت کردهاند. آن حضرت خدا را به حق محمد "یا خمسهة طيِبة سوگند داد که توبه اش را بپذیرد و خداوند هم توبه او را قبول کرد و عنایات خاصهٌ خود را به او ابلاغ فرمود.
حالا دیگر آدم و حوا در زمین قرار گرفته. و به رنج و مشقت افتاده بودند. ایشان تا در بهشت بودند. نه رنج گرسنگی میبردند و نه احتیاجی به تهیه غذا و فراهم ساختن آب ونان داشتند. و نه برای تهیَةُ پوشاک و مسکن در زحمت بودند. اما اکنون که به زمين آمدند باید همه را تهیّه کردة و برای ادامة زندگی دست به تلاش وکوشش میزدند. اين کار اوّلا به وسایل و ابزار آن احتیاج داشت. و ثانیاً دانشی میخواست تا راه به دست آوردن خوراک و پوشاک و همچنین به کارگیری اين ابزار را بیاموزد. خدای سبحان تمام این وسایل را برای حضرت آدم آماده کرد و طرز استفادة آنها و راه تیه مواد خوراکی و پوشاکی و مسکن, و خلاصه هم راهنماییهای لازم در مورد زندگی مادی و رفع نیازمندیهای جسمی را به وی آموخت و شاید در همان داستان. اسماء را هم به او تعلیم داده بود. اما چون آدم و فرزندان او نیازمندیهای دیگری هم از نظر روحی -و به تعبیر بعضی از محققان -از نظر زندگی آسمانی داشتند. لازم بود برای هدایت به راه سعادت و پرهیز از طریق شقاوت معنوی هم راهنمایی شده و راه و رسم آن رانیز بیاموزند. خدای رحمان پس از فرمان هبوط آنهاضمن یک جمله آن راه را نیز به ایشان یاد داده و چنین میفرماید: هر گاه هدایتی از طرف من برای شما آمد. کسانی که از آن پیروی کنند. نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین شوند. بااين جمله کوتاه. گویا خداوند سبحان میخواهد این نکته رانیز به آدم متذکر شود که فقط یاد گرفتن راه و رسم زندگی ظاهری و رفع احتیاجات جسمی آرامش و آسودگی خیال بدو نمی دهد. بلکه باید برای رفع اندوه درونی؛ از هدایت خدای تعالی پیروی کند و گرنه با تأمین هم این احتیاجات و آشنا شدن با تمام قوانین زندگی مادّی اگر در صدد تأمین نیازهای روحی و درونی خود برنياید. باز هم زندگی بر او دشوار میشود. چنانکه در جای دیگری به دنبال هبوط ادم و حوا بدان اشاره کرده و میفرماید: (خداوند) فرمود: هر دو از آن (بهشت) فرود آیید در حالی که دشمن یک دیگر خواهید بود. ولی هر گاه هدایت من به سرا شما آید. هر کس از هدایت من پیروی کند. نه گمراه میشود و نه در رنج خواهد بود. و هر کس از یاد من روی گردان شود. زندگی (سخت و) پرفشاری خواهد داشت.
💎🧷
کپی ≈ممنوع⛔
─━━━━━━⊱⊰━━━━━━─
⏰ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌿
براے دوستاتون فوروارد کنید😍
✿ما راحمایت کنید✿
@din_aslam_h
#تاریخ_انبیا
فرزندان آدم 👥
چنانکه گفته شد. خدای تعالی پس از خلقت آدم. حوّا را نیز آفرید تا ضمن اینکه آدم را از تنهایی میرهاند. وسیلهای طبیعی برای ازدیاد نسل او در زمین فراهم سازد. آن دو به فرمان خدای سبحان با هم ازدواج کرده و دارای فرزند شدند. در تواریخ و احادیث. تعداد فرزندانی که آدم از حوّا پیدا کرد مختلف نقل شده است. برخی آنها را چهل فرزند و در پارهای از روایات صد نفر و برخی بیش از صدها فرزند ذکر کردهاند که از آن جمله در پسران نامهای: هابیل, قابیل " و شیث (یا هبة الّله) و در دختران نامهای: عناق. اقلیما،لوزا و ...ذکر شده است.
اختلاف دیگری که در این جا به چشم میخورد. درباره کیفیت ازدواج فرزندان ادم و چگونگی ازدیاد نسل او در زمین است.
بیشتر تاریخ نویسان و راویان اهل سنت گفتهاند: حوّا در دو نوبت چهار فرزند زایید نخست قابیل و خواهرش اقلیما و سپس هابیل و خواهرش لوزا به دنیا آمدند -یا بالعکس -و پس از آنکه به حد رشد و بلوغ رسیدند. خداوند سبحان امر فرمود (یا خود ادم به این فکر افتاد) که هر یک از دختران را به عقد برادر دیگری درآورد؛ ٍ یعنی اقلیما را به عقد هابیل
دراورد و لوزا را به ازدواج قابیل. به دنبال این مطلب گفتهاند: چون دختری که سهم هابیل شده بود زیباتر از همسر قابیل بود. قابیل به این تقسیم و ازدواج راضی نشد و زیان به اعتراض گشود. سرانجام قرار شد هر کدام جداگانه قربانیای به درگاه خدا ببرند و قربانی هر کدام که قبول شد. آن دختر زیبا سهم او شود.
ولی روایات شیعه عموماً این مطلب را نادرست خوانده و گفتهاند: خداوند برای همسری هابیل حوریهای فرستاد و برای قابیل همسری از جنیان انتخاب کرد و نسل ادم از آن دو پدید آمد. علاوه بر این در چند حدیث همسر شیت را نیز حوریهای از سوریههای بهشت ذکر کردهاند. در برخی از روایات نیز آمده که همسر هابیل یا شیث از همان زیادی گل آدم و حوّا خلق شد. و موضوع اختلاف قابیل و هابیل را که منجر به قتل هابیل گردید موضوع وصیت و جانشینی دم دانستهاند که بعدأ خواهد امد.
و اجمال آنچه از ائمه بزرگوار ما در این باره رسیده این است که ازدواج برادر و خواهر در هم ادیان حرام بوده و آدم ابوالبشر نیز چنین کاری نکرد و همان خدایی که خود آدم و حوا را از گل آفرید. این قدرت را داشت که افراد دیگری را نیز برای همسری پسران آدم خلق کند یا از عالم دیگری بفرستد.
کپی ≈ممنوع⛔
─━━━━━━⊱⊰━━━━━━─
⏰ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌿
براے دوستاتون فوروارد کنید😍
✿ما راحمایت کنید✿
@din_aslam_h
🤹♂️🤹♀️
#تاریخ_انبیا
فرزندان آدم
ادامه...
از جمله حدیث های کاملی که در اين باره داریم. حدیثی است که عیاشی در تفسیر خود ازسلیمان بن خالد روایت کرده که گوید: «به امام صادق عرض کردم: قربانت کردم مردم میگویند که حضرت ادم دختر خود را به پسرش تزویج کرد؟ حضرت صادق فرمودمردم چنین میگویند. اما ای سلیمان! آیا ندانستهای که پیغمبر فرمود: اگر من میدانستم ادم دختر خود رابه پسرش تزویج کرده بود» من هم (دخترم) زینب را به پسرم (قاسم) میدادم و از ایین ادم پیروی می کردم».
سلیمان گوید: گفتم قربانت گردم! مردم میگویند سبب اینکه قابیل هابیل راکشت. آن بود که به خواهرش رشک برد. امام فرمود: «ای سلیمان چگونه این حرف را میزنی. ایا شرم نداری که چنین سخنی را درباره پیغمیر خدا ادم میگویی»؟
عرض کردم: پس علت قتل هابیل به دست قابیل چه بود؟ حضرت فرمود: «دربارة وصیّت بود.» آنگاه ادامه داده فرمود: «ای سلیمان! خدای تبارک و تعالی به آدم وحی فرمود که وصیّت و اسماعظم را به هابیل بسپارد با اينکه قابیل از او بزرگتر بود. قابیل که از موضوع مطلع شد. غضبناک گشت و گفت: من سزاوارتر به وصیت بودم و از این رو آدم بر طبق فرمان الهی به آن دو دستور داد تا قربانی کنند. و چون به درگاه خداوند قربانی بردند. قربانی هابیل قبول شد. ولی از قابیل پذیرفته نگشت. همین ماجرا سبب شد که قابیل بر وی رشک برد و او رابه قتل برساند».
عرض کردم: قربانت گردم! نسل فرزندان ادم از کجا پیدا شد؟ آیا به جز حوا زنی و به جز آدم مردی بود؟ حضرت فرمود: «ای سلیمان! خدای تبارک و تعالی از حوا قابیل را به آدم داد و پس از وی هابیل به دنیا آمد. هنگامی که قابیل به حد بلوغ و رشد رسید. زنی از جنیان برای او فرستاد و به حضرت آدم وحی کرد تا او را به ازدواج قابیل در آورد. آدم نیز این کار راکرد و قابیل هم راضی و قانع بود تا اینکه نوبت ازدواج هابیل شد و خدا برای او حوریهای فرستاد و به آدم وحی فرمود که او را به ازدواج هابیل درآورد. حضرت آدم این کار راکرد و هنگامی که قابیل برادرش هابیل راکشت. آن حوریه حامله بود و پس از گذشتن دوران حمل. پسری زایید و ادم نامش را هبة الله گذارد و به حضرت ادم وحی شد که وصیت و اسم اعظم رابه او بسپارد.
حوا نیز فرزند دیگری زایید و حضرت ادم نامش را شیث گذارد. وقتی او به حدّ رشد و بلوغ رسید. خداوند حوریَه دیگری فرستاد و به آدم وحی کرد او را به همسری شیث درآورد. آدم نیز این کار را کرد و شیث از آن حوریه دختری پیدا کرد و نامش را حوره گذارد. وقتی آن دختر بزرگ شد. او رابه ازدواج هبة الله درآورد و نسل آدم از آن دو به وجود آمد. در اين وقت هبة الله از دنیا رفت و خداوند به آدم وحی کرد که وصیت و اسم اعظم را به شیث بسپارد و حضرت آدم نیز اين کار راکرد».
کپی ≈ممنوع⛔
─━━━━━━⊱⊰━━━━━━─
⏰ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌿
براے دوستاتون فوروارد کنید😍
✿ما راحمایت کنید✿
@din_aslam_h
#تاریخ_انبیا
(✪‿✪)
سبب قتل هابیل
از حدیث بالا این مطلب هم معلوم شد که مطابق روایات اهل بیت علّت قتل هابیل همان مسئلهٌ جانشینی حضرت آدم بود. زیرا وقتی قابیل دید که حضرت ادم برادرش هابیل را به این مقام برگزیده به وی حسادت برد تا آن جا که در صدد قتل او برآمد؛ نه آنکه (طبق نظر اهل سنت) به خاطر همسر هابیل به وی رشک برد و او را به قتل رسانید.
در حدیثی که مجلسی در بحار از معاوية بن عمار از امام صادق روایت کرده آن حضرت داستان را اینگونه بیان فرمود: «خداوند به آدم وحی کرد: اسم اعظم من و میراث نبوت واسمایی را که به تو تعلیم کردهام و هر آنچه مردم بدان احتیاج دارند همه را به هابیل بسپار. آدم نیز چنین کرد. و چون قابیل مطلع شد خشمناک گشته, نزد آدم آمد و گفت: پدر جان مگر من از وی بزرگ تر و بدین منصب شایسته تر نیستم؟ آدم فرمود: ای فرزند! این کار به دست خداست و او هر که را بخواهد به این منصب میرساند و خداوند او را مخصوص این منصب قرار داد اگر چه تو از وی بزرگتر هستی. اگر میخواهید صدق گفتار مرا بدانید هر کدام یک قربانی به درگاه خداوند ببرید وقربانی هر یک قبول شد. او شایستهتر از آن دیگری است.
نشانة پذیرفته شدن (قبول قربانی) در آن وقت آن بود که آتشی میآمد و قربانی را میخورد.
قابیل و هابیل -چنانکه خداوند در قران بیان فرموده -به درگاه خدا قربانی آوردند. به اين ترتیب که -بر طبق برخی از روایات -چون قابیل دارای زراعت بوده برای قربانی خویش مقداری از گندمهای بیارزش و نأمرغوب خود را جدا کرد و به درگاه خداوند برد. ولی هابیل که گوسفنددار بود. یکی از بهترین قوچ ها و گوسفندان چاق و فربه خود را جدا کرد و برای قربانی برد. در این هنگام آتش بیامد و قربانی هابیل را خورد و قربانی قابیل را فرا نگرفت.
شیطان نزد قابیل آمد و به وی گفت: این پیشآمد در حال حاضر برای تو اهمیّت ندارد. چون تو و هابیل برادر هستید. امّا بعدها که از شما دو نفر فرزندان و نسلی به وجود آید.
فرزندان هابیل به فرزندان تو فخر فروشی کرده و به آنها خواهند گفت که ما فرزندان کسی هستیم که قربانیش قبول شد. ولی قربانی پدر شما قبول نشد. اگر توهابیل را بکشی, پدرت ناچار خواهد شد تا منصب او رابه تو واگذار کند. بدین ترتیب قابیل را وادار کرد تا برادرش هابیل را به قتل برساند».
منبع:بحار الانوار ج۱۱ ص ۲۲۷و ۲۲۸
کپی ≈ممنوع⛔
─━━━━━━⊱⊰━━━━━━─
⏰ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌿
براے دوستاتون فوروارد کنید😍
✿ما راحمایت کنید✿
@din_aslam_h
#تاریخ_انبیا
سبب قتل هابیل
ادامه....
خدای سبحان در قرآن کریم ماجرا را چنین بیان فرموده است: «و خبر دو فرزند آدم را بر ایشان بخوان آن دم که قربانی بردند و از یکی از آن دو پذیرفته شد و از دیگری پذیرفته نشد. او (به آن دیگری که قربانیش قبول شده بود) گفت که تو را خواهم کشت! و آن دیگری در جواب گفت: «اين مربوط به من نبود. بلکه قبولی قربانی به دست خداست و او هم از پرهیزگاران میپذیرد».
و به دنبال آن ادامه داد: «اگر تو هم دست به سوی من دراز کنی که مرا به قتل برسانی. من برای کشتن دست به سوی تو دراز نمیکنم که من از پروردگار جهانیان میترسم».
«من میخواهم تا خود دچار گناه نکردم و گناه کشتن من و مخالفت تو هر دو به خودت بازگردد و از دوزخیان گردی و البته کیفر ستم کاران همین است».
قابیل تصمیم برکشتن برادر گرفت و نیروی عقل و خردعواطف برادری ترس از خدا و رعایت حقوق پدر و مادر هیچکدام نتوانست جلوی توفان خشمی را که کانونش همان صفت نکوهیده و زشت حسد بودبگیرد. سرانجام درصدد برآمد تا هر چه زودتر تصمیم خود را عملی سازد. به همین منظور در پی فرصتی میگشت تا اينکه وقتی هابیل سرگرم کار یا به گفتٌ طبری برای چرای گوسفندان خود در کوهی به خواب رفته بوده سنگی را بر سر او کوفت و بدین ترتیب او راکشت.
آری این صفت نفرتانگیز چه جنایتها که در دنیا نکرده و چه خونهای به ناحقی که نریخته و چه خانمانها راکه بر باد نداده است. حسد نه فقط موجب به هم ریختن نظام اجتماع و به خاک و خون کشیدن محسودان میگردد.بلکه خود شخص حسود را نیز دقیقهای راحت و آسوده نمیگذارد و لذت زندگی را از کام او میبرد و پیوسته او را در آتش حسادت میسوزاند وگوشت و استخوانش را آب میکند و اگر او رابه حال خود واگذارند همچنان زبانه کشد تا بالاخره حسود را وادار کند عملی را در خارج انجام داده و دچار کیفر آن گردد یا در همان آتش خانمان بر اندازد حسد بسوزد و تار و پودش بر باد رود.
کپی ≈ممنوع⛔
─━━━━━━⊱⊰━━━━━━─
⏰ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌿
براے دوستاتون فوروارد کنید😍
✿ما راحمایت کنید✿
@din_aslam_h
#تاریخ_انبیا
سبب قتل هابیل
ادامه...
خدای بزرگ به دنبال اين موضوع میگوید؛
«نفس (سرکش) قابیل دربارهٌ کشتن برادرش مطیع و رام او گردید و (سرانجام) او را کشت و از زیان کاران گردید.
بدین ترتیب قابیل اوّلین خون به ناحق را در روی زمین ریخت و چندان طولی هم نکشید که پشیمان گردید. و با اين کار خشمش فرو نشست و انتقام خود را از برادر گرفت. اما نمیدانست چگونه جسد بیجان برادر را بپوشاند و از انظار ناپدید کند. چندی آن رابه دوش کشید و به اين طرف و آن طرف برد. ولی فکری به خاطرش نرسید و سرانجام خسته و کوفته شد. به تدریج که ندای وجدان او را به جُرم جنایتی که کرده بود. به باد ملامت گرفت و شروع به سرزنش او کرد.
خستگی جسمی از یکطرف و شکنجههای وجدانی که معمولاً گریبانگیر افراد جنایتکار را میگیرد از سوی دیگر او را تحت فشار قرار داد و به سختی از کردة خویش پشیمان شدچنانچه خدای تعالی در دنبال اين ماجرا فرمود: « فأصبح من النادِمین.
اما خدای تعالی به خاطر رعایت احترام آن بدن پاک, و تعلیم نسل ادمیان, کلاغی را معلّمش ساخت., زیرا به گفتة بعضی: بر اثر آن سبک سری, قابلیّت وحی و الهام را هم نداشت و به همین دلیل بایست برای دفن جسد برادر از زاغ تعلیم میگرفت. به هر صورت خدای تعالی دو زاغ را فرستاد و آنها در پیش روی قابیل به نزاع برخاسته و یکی, دیگری را کشت و سپس با چنگال و پاهای خود گودالی حفر کرد و لاش آن را در آن گودال انداخته و روی آن خاک ریخت و پنهانش کرد. در این جا بود که قابیل فریاد زد: «وای بر من که از این زاغ ناتوانتر هستم» و به دنبال آن کشتة برادر را دفن کرد و به سوی پدر بازگشت. حضرت آدم که دید هابیل یا وی نیست. پرسید: هابیل چه شد؟ وی در پاسخ پدر گفت: مگر مرا به نگهبانی او گماشته بودی که اکنون سراغش را از من میگیری؟ آدم روی سابقهٌ عداوتی که قابیل به هابیل داشت. احساس کرد که اتفاقی افتاده و پس از جست و جو و اطلاع از قبولی قربانی هابیل, به يقین دانست که قابیل او راکشته است.
کپی ≈ممنوع⛔
─━━━━━━⊱⊰━━━━━━─
⏰ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌿
براے دوستاتون فوروارد کنید😍
✿ما راحمایت کنید✿
@din_aslam_h
#تاریخ_انبیا
مرگ حوا
گفتهاند که پس از وفات آدم،حوا یک سال بیشتر زنده نبود و پس از پانزده روز بیماری از دنیأ رفت و او را در کنار جایگاه آدم به خاک سپردند. ظاهرا آنچه در بین مردم معروف شده که حوّا در جدّه مدفون است و به همین سبب نیز به جدّه موسوم گردیده. بیاساس است. زیرا جده در لغت به معنای کنار دریا و نهر است و نامیدن شهر جدّه به اين نام به همین مناسبت بوده که در کنار دریا قرار دارد؛ نه به دلیل آنکه مدفن حواست و شاید این سخن از آن جا پیدا شد
که در برخی از روایات -که طبری و دیگران نقل کردهاند -اين مطلب آمده که حوا هنگام هبوط از بهشت. در سرزمین جده فرود آمده جنانکه ادم ابوالبشر در سرزمین هند وکوه سراندیب نازل شد. چنانچه پیش از این نیز ذکر شدوالله اعلم.
☘🍀☘🍀☘
─━━━━━━⊱⊰━━━━━━─
⏰ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌿
براے دوستاتون فوروارد کنید😍
✿ما راحمایت کنید✿
@din_aslam_h