eitaa logo
dinonline دین‌آنلاین
107 دنبال‌کننده
20 عکس
0 ویدیو
0 فایل
دین‌آنلاین با این باور که دین در جهان معاصر حذف‌شدنی نیست به سراغ موضوعات گوناگون می‌رود. از این رو، نه آن‌که فقط گفت‌وگو درباره دین مسثله باشد، که حتی آن دسته از موضوعات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی که از چشم‌انداز دین می‌توان آن‌ها را رصد کرد مورد توجه است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻رمضان بیست‌و‌یکم:  عافیت طلبی  قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّا لَنْ‌نَدْخُلَهَاأَبَدًا مَادَامُوا فِيهَا فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ.  سوره مائده آیه ۲۴ مجلسی از شیوخ در ری فراهم آمد تا سبب انحطاط بلاد روشن کند. هریک از مشایخ علتی گفت و دیده گریانید. داروغه سهرورد گریبان درید که خشت گنبد سلطانیه بتاراج است و عمارت در حراج. امیر پارسه در فغان که صدستون لانه موران است، والی جی از خشکی زاینده رود نالید و مهتر تبریز از خرابی ارگ و خواجه کرمان از  آفت ماهان و دیگری از ابتلای سمنان و فتنه گرگان و غصه سیستان و بغض خراسان و عُسر همدان. مجنون مغربی در زوایه می‌شنید و گفت: شهدالله این مایه انحطاط و ادبار جز از تطاول اغیار نمی‌خیزد و اغیار، رعیت این ملک است که محنتی جز بطن و دون آن ندارد و جز عمارت نفس و عافیت عورت، رسالتی نمی‌بیند. ای خواجگان، رعایا را شریک کار ملک کنید تا بهانه بطالت از کف ایشان برون شود که هر قوم کار خویش به شمایان سپرد وگوشه عافیت نشست، خاک مذلّت بر سر خود ریخت. رعیت لاابالی مایه تباهی دولت و ولایت است! فضائل القوم فی شوارق الصوم/اخلاق عامه در روشنای روزه 🆔 @dinonline
رمضان بیست ودوم: اعـتدال و میانه‌روی وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الأرض هَوْناً وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الجاهلون قَالُواْ سَلاَماً.  سوره فرقان آیه ۶۳ حاکم فرارود (ماوراءالنهر) بدلالت مشاوران و خاصّان زیرک، تَفتین مردمان و تحریک عوام می‌کرد تا میزان اعتدال ایشان بسنجد و برسبیل مقابله، تدبیر کند. قضا را جماعتِ غوغایی بمصداق "کما تکونوا یُولّی علیکم" (هر خلایقی را دولتی لایق) در افراط و تفریط از هم سبق می‌بردند و اختلال مشاعر کُندروان و اختلاف ضمایر تُندروان، سامانی نگذاشت و احدی را میانِگی نبود. فیض مشرقی بر منبر جامع بخارا حدیث می‌خواند که: آی خلایق ! در احساس و عاطفه میانه روید. خویشتن‌داری کنید، هرکسی را بچوب مبالغه نرانید و به لفظ معاشقه نخوانید. اوضاع شما بسامان نخواهد شد تا در داوری انصاف نورزید. یکی از زیر گفت: حد وسط کدامست، میانه کجاست؟ فیض گفت: میانه در تناسب عقل و شهوت و غضب شماست. تا آن تناسب نیابید رنگ عدالت نبینید ! فضائل القوم فی شوارق الصوم/اخلاق عامه در روشنای روزه 🆔 @dinonline
رمضان بیست وسوم: سوء و حسن عاقبت وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا.  سوره اسرا آیه ۸۰ لاهور را دوپاره بود: اعلی و سُفلی. مردمان بالا از افاضل و اعیان نوخاسته را چندان اعتماد بود که کار جهان و خلق آن هیچ انگاشتی، غرّه خویشتن بودی و هر مفلس و خاطی و مجنون و مسجونی را تَسخَر زدی و ریشخند کردی و از برج عافیت و مسند قضاوت، بحکم منیّت بر ایشان حُکم سفاهت و بلاهت راندی. مردمان ناحیه فرودین اما از چاشت تا شام کوشان و نگران و در قضای خویش حیران. در هر مصیبت پرسوز و بلیّه ناساز بچشم عبرت نگریستی و پُرسان از فرجام امور، چشم از ملامت دیگران بستی و بوعظ خویش بنشستی که: ما چون پرکاهیم. مجنون مغربی را مریدان آگهیدند. گفت: نیک بختان بر خویش بیمناکند. ما را وقوف نیست که انجام کار چیست. زودا که سکنه فرازین لاهور به فرودین آن روند و پیش از مرگ بحکم ملامت، عبرت دیگران شوند ! تفسیر احوال خود کنید و تاویل قضای دیگران به روزگار وانهید که هر سواره، پیاده است ! فضائل القوم فی شوارق الصوم/اخلاق عامه در روشنای روزه 🆔 @dinonline
رمضان بیست وچهارم:  گـذشت خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ.  س.اعراف  آ.۱۹۹ فیض مشرقی با قاضی مَروَزی بر دروازه مرو نشسته بود و از او پرسید: هیچ آیتی می‌شناسی در مصحف که هم امروز ما را خوش کند و هم ترا از وِزر قضاوت برهاند؟ درماند. فیض "خذالعفو" را خواند و گفت: رواست آیه "بگذر، نیکویی کن و از نادان بپرهیز" قوت هر روزه دیوان تو باشد. قاضی مروزی گفت: عفو امر نیکویی است ولی ما را حدود و قصاص واجب که شریعت سامان جامعه است ! فیض گفت: قاضی مردمان را حکم به گذشت کند تا جور حدود نکشد، مشربه در دست تست. مردمان را ساغر بخشش بنوشان تا از ابریق مجازات روی بگردانند. قاضیان بر دوراهی معافات و مکافات نشسته‌اند. مروزی مشاجره مرویان در بازار را نشان داد و گفت: روزی بی بلا نباشد، خلایق را خُلق تنگ است و معاش لنگ، کجا عفو کنند ! فیض گفت: این قضای تیره روزان است که مصیبتی از پی مصیبتی است. با ویرانی معاش مردم، عدلیه آبادان نمی‌کنند. مردم را نان دهید و گذشت بیاموزید تا از حدود و قصاص روزی نخورند ! فضائل القوم فی شوارق الصوم/اخلاق عامه در روشنای روزه 🆔 @dinonline
رمضان بیست وپنجم: خدمت به خلق فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً ۖ وَأَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ/ س.الرعد آ.۱۷ خوارزم را از بزرگان و اسلاف عادت کمال بود و طوایف این قوم یکایک تشنه مجد و دانش و بزرگی. حصیله اما اغلب نمایش بود و تفاخر دانشیان و مال اندوزان و هریک جهانی بود درخیال خویش، بی‌خبر از دیگری. مشایخ قوم جملگی واعظ غیرمتّعظ، تکرار اقاویل و نقل کماقیل، کوشا در جمع کُتب و بسط حُجب. اغنیا حریص در تکاثر مال و تفاخر آل. امرا در تدارک سوروسات دولت و تحکیم قدرت.... مجنون مغربی در آفاق خوارزم چرخید و بیچارگان دید سربسر، جملگی بیدل و پای در گِل. بر مناره شهر برآمد و آواز داد: خاکتان بر سر ! اینهمه گرد آورده‌اید که چه کنید؟ رحمت خدا از شمایان دورباد که درب خانه بروی حاجتیان بسته و در عافیت نشسته‌اید. علمی که نافع نباشد چه سود، مالی که گرهی نگشاید چه فایده، قدرتی که داد مظلومی نستاند نابود ! برخیزید و بسوی هم بشتابید و درماندگان دریابید که اگر در ثریا علامگی کنید و گنج قارون بیندوزید مطرود حقید.  فضائل القوم فی شوارق الصوم/اخلاق عامه در روشنای روزه. 🆔 @dinonline
رمضان بیست وششم: قـناعـت لا تَمُدّنّ عَیْنَیْکَ إِلی ما مَتّعْنا بِهِ أَزْواجًا مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَکَ لِلْمُؤْمِنینَ/ س.حجر آ.۸۸ صوفیان بصره گرد هم آمده از برکات درویشی می‌گفتند و نعمت قناعت. یکی قرص نان و یکی کاسه دوغ و دیگری چارق پاره و چارمین جامه وصله و ... جهان کوچک ایشان آکنده بود از صفای استغنا و جبروت قناعت. فیض مشرقی که از زیارت تربت حسن بصری قدس الله روحه  بازمی‌گشت بدیشان رسید، نجوایشان شنید و گفت: ایمانیان جملگی مامور به قناعت ند تا از رذیلت حرص به فضیلت کفاف کوچ کنند اما میان شما و عموم مومنان اختلاف و نشانه‌ای است. آنچه عموم مومنان را باید، تحصیل مال و رسیدن بکفاف، عزت رفتار و مصرف هشیار، عادت بر اندک و پرهیز از قیدوبندک است. صوفی اما بر مرتبه کفایت نفس است و تا اندرون خالی نکند به نعمت قناعت نرسد. پیر صوفیان گفت: نکته‌ای ماند ؟ فیض گفت: آری، اگر دور جهان را انصاف بود، احدی را ابتلای قناعت نبود ! فضائل القوم فی شوارق الصوم/اخلاق عامه در روشنای روزه. 🆔 @dinonline
رمضان بیست وهفتم: عدالت يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَىٰ أَلَّا تَعْدِلُوا ۚ اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ ۖ / س.مائده آ. ۸ یکی از صوفیان بصره دامن فیض رها نمی‌کرد که ختم کلام دیروز تو مُشکی بود که دامنمان از دست برفت و در معنای آن یکسر حیرانیم. منّـتی نه و ما را از پله اجمال بر سریر تفصیل بنشان. فیض: مراد من از انصاف، عدل بود. عدالت دانش اندازه‌هاست و حاکم که اندازه‌دار اعظم است اگر برسبیل عدل حکم کند، دیّاری محتاج نمی‌شود و مردم باکفایت از قناعت جسم به قناعت روح می‌روند. صوفی سردرگریبان شد که: ما را اندازه چون شد! فیض: هرکسی حاکم نظم خویش است و اگر قوای نفسانی خود را به نظم و اعتدال برساند، شاروند شهر نیکان و مجرای عدالت است. صوفی: حاکم ظالم چه میشود؟ فیض: حکومت ظالم بر مردمی عادل میسر نیست، بندگان صالح و عادل مقیم مرکز عدلند. صوفی برخاست و خرقه کشان می‌خواند که:  دور فلکی يکسره بر منهج عدل است خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل فضائل القوم فی شوارق الصوم/اخلاق عامه در روشنای روزه. 🆔 @dinonline
رمضان بیست وهشتم:  امـیـد قُلْ یا عِبَادِی الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ  س.زمر آ.۵۳ مجنون مغربی پای پیاده زیارت حج کرد و با یاران عازم وادی حضرموت شد. راه از صحرای ربع الخالی می‌گذشت و قوت یاران تمام، تشنگی و گرسنگی غالب شد. آسمان تنگ و غبار بیابان راه نفس می‌بست و صعوبت بلا بر صلابت اولیا غالب آمد. شعله امید اسیر بادهای خاموشی بود و زمزمه افتاد که ما حج گزاردیم و ذکر حق کردیم و چنین در بلاییم ! مجنون شنید و گفت آنچه کردید سیر در آفاق بود و آنچه شما را اکنون باید، کیمیای امید یا سیر انفسی است. یکی از مریدان پرسید: ما زیارت حق کردیم که معمار آفاق و انفس است. مجنون گفت: وقوف به "کردیم" بلای جان شماست. خالی کنید خود را و از او پر شوید که امید به او، نومیدی مطلق از غیر است. سالک ناامید نمی‌شود چون بر سبقت رحمت بر غضب او واقف است. مرید گفت: اینک ما را چه سود؟ فیض: نشنیدی خدای به داوود گفت که بندگان با رشته امید بمن متصلند، جز این سرمایه ما چه داریم ! فضائل القوم فی شوارق الصوم/اخلاق عامه در روشنای روزه. 🆔 @dinonline
رمضان بیست ونهم:  عشــق وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ.  س. بقره آ. ۱۶۵ در روزگار رونق قسطنطنیه، جوانان و پیران جملگی عاشق بودند و کافّه خلق ازپی‌هم در وصل و فصل مُدام. از کناره بحر اسود تا کرانه بُـرسا جام‌های عشق نوشانوش میشد و دلبرکانی ازهرسو دل می‌بردند و در رویای آغوش خون جگر می‌خوردند. طُرفه، این‌همه کام لبالب از ناکامی بود و احدی راضی نبود و طرّاران دل و ماهرویان خوش آب وگِل توسن حرص می‌راندند و تخم هوس می فشاندند. یکی از مریدان فیض مشرقی را پرسید این همه ناسیری و عطش از کجاست؟ چرا طالبان فرْج و تن آرام ندارند؟ فیض: میان عشق و دوستی فاصله‌هاست. آنچه می‌بینی پیچک عشق است پیچیده دراوهام و از سر بام نمی‌گذرد. مردمان در عیش فانی، بقا می‌جویند و ناسنخ بهم  می‌آویزند بقصد الفت اما چون علت محبت، لذت است آنی می‌پژمرد. مرید: زاهدان هم ملامت می‌کنند فیض: مناسکی پای درگِل، عشق نمی‌داند و ژاژ می‌خاید، دِل بجویید ! فضائل القوم فی شوارق الصوم/اخلاق عامه در روشنای روزه.  🆔 @dinonline
🔻عید سعید فطر: شــادی فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ال‌عمران آ.۱۷۰ روزگاری پس از یورش غازیانِ مغول بر خُجند و خرابی آن نگین ماوراءالنهر و هلاکت و استیصال مردمان، گلهای شادی می‌شکفت و خُجندیان را آثار وجد و طرب هویدا، چندانکه گاه از فرط خوشی به سفاهت میزد. شیوخ قبایل چالاکی شباب، نوخطان عیاشی فُسّاق و زنان گستاخی عیّاران پیشه کرده وکسی را درشادی قرارو از طرب دریغ نبود. یاران مجنون مغربی را شکوه اوردند که این طایفه هیچ از فضایل سُغدی و ملکات پارسیان قدیم نشان ندارد و شادی در مرز ابتذالِ سفاهت است. مجنون گفت: شارعان شرع در خاکستر تاراج مغول و هنگامه مصیبت، گشایشی صورت ندادند و رسم مدارا و مسامحت ننهادند و نعمت مسرت مردمان برچیدند، چنان کردند و چنین شد. یاران گفتند:این انحطاط قومست. مجنون گفت: تاب آورید. این قوم به مدارای انبیاء و اعتدال اولیاء بازخواهد گشت. خردمندان جهان، آیت نشاط و خصم اندوهند. فضائل‌القوم فی‌شوارق‌الصوم/اخلاق عامه درروشنای روزه. 🆔 @dinonline
پرونده: چالش‌های مأموریت ابراهیم دستور خداوند برای به قربانگاه رفتن ابراهیم و فرزندش، مأموریتی بوده که امروزه ابعاد متفاوت آن، روشنفکران و نواندیشان را با چالش‌های تفسیری و الهیاتی و اخلاقی و فلسفه اخلاقی و… مواجه کرده است. مقالات و یادداشت‌های ابوالقاسم فنایی، اردشیر منصوری، فاطمه توفیقی، سیداکبر موسوی و ابراهیم احمدیان در پی توضیح بخشی از این چالش‌هاست. 📎 پیوند به متن کامل این پرونده در سایت دین‌آنلاین https://www.dinonline.com/19732//