🔴 اندر آفات ایمان و قصه زبان در آخرالزمان! چه تخم مرغ‌ها که به بهانه نحوست ماه صفر شکسته نشن، چه دعاهای بی‌سند و مَن درآوردی که تجویز نشن، چه فیگورهای عرفانی و همه‌چیزدانی که آقاجون‌ها و خانم جلسه‌ایها و استاد فلانی‌های عارف‌نما نگیرند و توصیه های عجیب غریب نکنند. در عصر نانو تکنولوژی که با یه سرچ ساده، بطلان خیلی چیزها معلوم میشه، حاج آقا یا حاش خانمی که یه تریلی اسم و رسم داره، بهت پیام میده که امشب ماه دقیقا مماس با کعبه است! پس این دعا رو بخون و بفرست برای هیژده هزار نفر دیگه تا سال بعد فلان بشی و بیسار نشی! همین قدر پَرت، همین قدر دور.. اگر اینقدر که از نحسی ماه صفر می‌ترسیم، از نحسی #گناه ترسیده بودیم، الان در هاله ای از نور بودیم! اگر اینقدر که حواس ما به تقارن ماه و کعبه‌ست، به این #زبان تلخ و گزنده بود، الان وضع ما این نبود! آدم هست الفبای دین رو بلد نیست، نه در اولیات مذهب، که در مقدمات اون هنوز گیره! بخاطر چندبار #گوگل‌بازی هوا برش داشته که من علامه دهرم و از اینجا تا دریای کارائیب و جمهوری دومینیکن #ادعای تحقیق و چیزفهمی هم داره، اما بزرگ و کوچیک، دور و نزدیک، رفیق و غریب، از دست زبانش به خدا پناه می برند! اما خودش چون سرو سربلند، چون کوه استوار! همچنان پشت نقاب مذهب به راهش ادامه میده! خدا رحمت کنه اون پیر ِزرآبادی دیده می‌گفت: در جوانی هر جا زیارت می‌رفتم؛ ضمن آدابی، این زبانم رو به ضریح می‌زدم که رذائل ازش دور بشه و خدا و خلق خدا راضی باشن. ظاهرا فقط برای ثبت در کتابهای اخلاق بوده که فرمودند: المسلم من سلم المسلمون من یده و لسانه! چون اگر قرار بود بهش عمل هم بشه، دیگه این همه رنجیدگی بین آدم‌ها نبود. لامصب وقتی #یه نفر از دور و بریهات از #زبان تو راضی نیست، نباید به عاقبتت، به آخرتت شک کنی؟ نکنه امامزاده‌ای؛ چیزی هستی؟ نکنه بنچاق بهشت داری توو جیبت؟ اصلا نکنه نماینده خدایی و تا الان نگفتی؟ اگر از اینایی که هیچی، اما اگر از اینا نیستی، یه نوک زبان به ضریح بزن، شاید خدا خواست دو نفر دلشکسته، ازت راضی شدن بارت سبک شد! https://eitaa.com/dinpajouhi