#زبیر_تکرار_میشود؟
بیش از دو دهه پیش پای آقای امجد به عنوان استاد اخلاق به یکی از نهادها باز شد. پس از مدتی با توصیه و درخواست ایشان، آقازاده نامبارکشون در بخش فرهنگی مشغول فعالیت شد. جوان طلبه ای فاقد عقبه علمی لایق و پشتوانه فکری عمیق.
کم کم این آقازاده را توهم ایدئولوگ و استراتژیست بودن برداشت ( توهمی که در روزگار ما برای خیلی ها پیش آمده و نتایج آن، تطهیر عناصر فاسد سیاسی نظیر ابراهیم یزدی، انکار حجاب اجباری، شکستن قبح عبور از ارزشها و... بوده)
آقازادهء امجد کم کم در جلسات تفسیر دوشنبه های پدرش که در دفتر او در خیابان سمیه تهران برگزار میشد در حضور پدر سخنرانی که چه عرض کنم سخن پراکتی می کرد و در کمال تعجب و علیرغم درخواست دلسوزانه دوستان، مورد حمایت و تایید مطلق پدر واقع میشد.
این روند ادامه پیدا کرد تا اینکه روضه هفتگی آفاب امجدِ مورد علاقه و ارادت جوانان انقلابی، تبدیل شد به پاتوق اراذل و اوباش سیاسی یا به تعبیر آیت الله جوادی آملی، دیوث سیاسی که در آینده ای نزدیک به سران فتنه ۸۸ تبدیل شدند.
در سال قبل از فتنه ۸۸ که رفت و آمدهای محمد هاشمی، سید محمدخاتمی، تاجزاده ، عبدالله نوری و ... به منزل و روضه آقای امجد زیاد شده بود، بنده به مدت یکسال روزهای یکشنبه از اذان صبح تا پاسی از شب کاملا ملازم آقای امجد بودم .
آقای امجد به من می گفت: بنده و آیت الله ممدوحی و آیت الله معصومی ذرات سرگردان بودیم که آیت الله خوشوقت دستمان را گرفت و پیش روی مرحوم علامه طباطبایی گذاشت و طلبه مان کرد.
در همان دوره حساس ملازمت، یک روز آقای امجد به بنده گفتند: برویم خدمت آیت الله خوشوقت. رفتیم مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام در خیابان شریعتی ... آیت الله خوشوقت به آقای امجد فرمودند: آقای امجد این روضه تان را مراقبت کنید تا هر کس و ناکسی به آن وارد نشود! آقای امجد گفت: آقا نمیتونم که دم در روضه بایستم و به این بگم بیا و به اون بگم نیا
آقای خوشوقت فرمودند: پس این روضه را تعطیل کن! آقای امجد گفت: من نمیتونم روضه امام حسین را تعطیل کنم! آیت الله خوشوقت فرمودند: پس چوبش را خواهی خورد...
و من شاهد بودم که آقای امجد عارف انقلابی و... چگونه در حلقه فتنه گرانی که فرزندش برای او گردآورده بود فرورفت و تمام تلاش دلسوزان بی نتیجه ماند.
در آخر او در فتنه ۸۸ چند ویدئو حاوی بیانیه های مکتوب_ دیکته شده_ علیه نطام خواند. فرزند متخلفش احضار شد و سپس به متلزی رفت . پدر هم دنبال او به مالزی رفت همان سال من برای سخنرانی ماه مبارک رمضان به مالزی رفتم و محفل سبزیها را در آپارتمان آقای امجد دیدم...
به هرحال دو چیز مایه سقوط آقای امجد شد
اول آقازاده ناخلف
مولا علیه السلام در حکمت ۴۵۳ نهج البلاغه درباره عامل سقوط زبیر_که یار و پسرعمه امیرالمومنین علیه السلام بود_ می فرماید: زبیر دائما مردی از ما اهل بیت بود تا اینکه فرزند شومش عبدالله بزرگ شد.
۲. همنشینی با فاسدان از اصحاب زر و تزویر
علامه امینی در جلد ۸ الغدیر نقل می کند که سیاست عثمان در دوران خلافتش آلوده کردن زبیر و امثال او به بذل و بخَشش از بیت المال و مال حرام بود تا جایی که پنجاه و نه میلیون هشتصد هزار درهم به زبیر بخشید در حالی که به ابوسفیان فقط دویست هزار و به هر یک از دامادهای خود، یکصدهزار درهم بخشید.
آقای امجد_که علیرغم تمام جفاهایش به نظام اسلامی_ هرگز ختی برای ساعتی حتی احضار نشد _پس از بازگشت از مالزی مورد لطف محمد هاشمی رفسنجانی مورد لطف قرار گرفت و یک باب منزل ویلایی در شهرک مهدیه قم دریافت کرد و....
اکنون اگر خبر تولید و پخش ویدئوی اخیر در فرانسه، صحت داشته باشد،احتمال می دهم که ایشان تقاضای پناهندگی کرده و در تور سازمان منافقین افتاده و ناچار شده مطالبی علیه نظام بگوید تا برای خود و پسرش پناهندگی بگیرد. خدا کند که این احتمال منتفی باشد.
#فتنه
#تمجد
#مهدوی_ارفع
@tahlile_siasi
@tahlile_siasi
🌴 بسم الله الرحمن الرحیم 🌴
⬅️ شرح #حکمت30 #نهج_البلاغه
🔷 خطر ابتلاء به سنّت املاء و استدراج
💠 و درود خدا بر امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود: هشدار! هشدار! به خدا سوگند! خداوند چنان پرده پوشی كرده كه می پنداری تو را بخشيده است.
🔻 اگرچه بنای اصلی خداوند نسبت به بندگانش فقط رحمت است و در ادعیه اهل بیت (علیهم السلام) نیز خوانده ایم «سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ »؛ یعنی رحمت او بر غضبش همیشه پیشی گرفته و سبقت گرفته است، اما گاهی غضب الهی عامل و نتیجه اعمال و گناهان از حد گذشته خود انسان است. در چنین شرایطی اگر انسان هنوز چیزی از ایمان در درونش مانده باشد، سختی و عذابی در دنیا باعث می شود که او متنبه بشود، اگر نشد در هنگام مرگ، اگر نشد در برزخ، اگر نشد در هول و هراس محشر، حتی گاهی ممکن است کسی آنقدر از این مرز گذشته باشد که مدتی در جهنّم معذّب بشود تا پاک بشود و وارد بهشت بشود.
🔻 امّا اگر کسی دیگر این حد را تمام کرد، یعنی حتی یک سرسوزنی وجدان ایمانی در وجودش نبود، خدای نکرده اگر دیگر از این مرز گذشت، مبتلا به سنّت بسیار خطرناک و پنهانی می شود، تحت عنوان :« سنّت املاء و استدراج».
🔻از نشانه های این گرفتاری این است که انسان در عین حالی که عالمانه و عامدانه گناه پشت گناه انجام می دهد، اما در ظاهر در زندگی اش هیچ آبروریزی نمیشود، بلکه مدام آبرو پیدا میکند و مال به دست می آورد؛ قدرتمندتر می شود، تا خیال کند که خداوند دارد از در رحمت با او مواجه می شود. اینجا، آنجایی است که نیاز به هشدار و بیدارباش های جدی دارد.
🔻لذا حضرت علی(علیه السلام) در حکمت ۳۰ این هشدار را به زیباترین وجهی داده اند. البته اگر در خانه دلی باشد و در دل بیداری! می فرمایند: "هشدار! هشدار! به خدا سوگند خداوند گاهی چنان پرده پوشی میکند، که خیال میکنی تو را بخشیده است".
🔻در حکمت ۱۱۶ پشت پردهٔ این پرده پوشی که هیچ نشان رحمت نیست بلکه مایه غفلت گنهکار میشود را اینگونه توضیح داده اند: "چه بسا كسی كه با نعمت هايی كه به او میرسد به دام می افتد و با پرده پوشی بر گناه فريب می خورد و با ستايش شدن به فتنه مبتلا میشود و خداوند هيچ كس را همانند مهلت دادن، گرفتار نکرد".
به خدا پناه می بریم از اینکه گرفتار عرصه ای از معاصی بشویم که دیگر در رحمت خدا بر روی ما بسته شود و خدا با سنّت املاء و استدراج فضا را برای ما باز کند تا در منجلاب و مرداب معصیت بیشتر فرو برویم.
🎙حجت الاسلام #مهدوی_ارفع
#نهج_البلاغه
#نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی