⫸ خواننده : #همایون_شجریان دل به دل ... شعر: #هومن_ذکایی آهنگ: #تهمورس_پورناظری دل سپرده ام من به روی تو در دل من است آرزوی تو #دیوانکده .... ⬇️ 💎 @divankadeadabfarsi

هی! دل بده تا پته‌ی دلم‌و واست رو کنم می‌دونی؟ همیشه این دلم به اون دلم می‌گه: زکی! تو این دنیای هیشکی به هیشکی این یکی دستت باید اون یکی دستت‌و بگیره ورنه خلاصی! خلاص! اگه این نبود، حالیت می‌کردم که کوه‌ها رو چطوری جابجا می‌کنن‌و استکانا رو چجوری می‌سازن سرد‌و گرم‌و تلخ‌و شیرینش، نوش جان! #حسین_پناهی ⚜️ @DivankadeAdabFarsi

صفاي عشق مي توان در عاشقي هم ساده بود مي توان يك عاشق آزاده بود مي توان جاني و جانان داشتن مي توان سر تا به پا دلداده بود مي توان همچون نسيم صبحگاه نرم نرمك در مسير جاده بود مي توان فارغ ز هر كبر و غرور همچو سروي قامت استاده بود مي توان افتاده گي آموخت هم بردر جانان چو خاك افتاده بود مي توان #آصف وراي خويشتن در كف ساقي چو جام باده بود ⚜️ @DivankadeAdabFarsi

🇮🇷 #پارسی_را_پاس_بداریم 🇮🇷 📣 زبان وفرهنگ پارسی * این زیبای سخت جان* را پاس بداریم (12) 🔰 چه خوبه به هم یادآوری کنیم که چگونه زبان خودمون رو از آلوده شدن به واژه های انیرانی (بیگانه) پاسداری کرده و در گفتارمان از تازی و فرنگی گویی بپرهیزیم. ✅ بیاییم از این پس واژگان زیبای پارسی رادر گفتار ونوشتارمان جایگزین واژگان تازی و بیگانه نماییم: واژگان پارسی "یگانگی، هم پیمانی" بجای واژه تازی "اِتِحاد" واژه پارسی "گرفتن" بجای واژه تازی "اِتِخاذ" واژگان پارسی "پیوستگی، پیوستن" بجای واژه تازی "اِتِصال" واژه پارسی "ناگهانی" بجای واژه تازی "اِتِفاقاً" واژه پارسی "پشتیبانی" بجای واژه تازی "اِتِکاء" واژگان پارسی "تباه کردن، نابودی" بجای واژه تازی "اتلاف" ✅ #ارسال_به_دیگران 🙏 👈🏿کانال در تلگرام #دیوانکده 👇 ⚜️ https://t.me/DivankadeAdabFarsi #دیوانکده_شعر_وادب_فارسی 👇 💎@divankadeadabfarsi

معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا 👤 مولوی #دیوانکده_شعر_وادب_فارسی 👇👇 💎 https://eitaa.com/divankadeadabfarsi

💠#دکلمه #سرگذشت_کسی_که_هیچکس_نبود 🎙با صدای #حسین_پناهی 👈🏿 از آلبوم #سلام_خداحافظ کتابخانۀ صوتی _ تصویری همراه ⬇️ 📡 @sovtitasviri

‍ 📡 https://t.me/sovtitasviri حرمت نگه دار دلم... گلم... كه اين اشك خونبهاي عمر رفته من است ميراث من نه به قيد قرعه نه به حكم عرف يكجا سند زده ام همه را به حرمت چشمانت به نام تو مهر و موم شده با آتش سيگار متبرك ملعون كتيبه خوان خطوط قبايل دور اين اين سرگذشت كودكي ست كه به سر انگشت پا هرگز دستش به شاخه ي هيچ آرزويي نرسيده است. هر شب گرسنه مي خوابيد چند و چرا نمي شناخت دلش گرسنگي شرط بقا بود به آيين قبيله ي مهربانش پس گريه كن مرابه طراوت به دلي كه مي گريست بر اسب باژگون كتاب دروغ تاريخش و آواز مي خواند رياضيات را در سمفوني با شكوه جدول ضرب با همكلاسيهايش : دودوتا چهار تا ... چهار چهار تا بيس چهار تا ...... پنج پنج تا ....... شش شش تا ... در يازده سالگي پا به دنياي شگفت كفش نهاد با سر تراشيده و كت بلندي كه از زانوانش مي گذشت با بوي كُنده ي بد سوز و نفت و عرق هاي كهنه آري دلم... گلم ... اين اشكها خون بهاي عمر رفته من است ميراث من حكايت آدمي كه جادوي كتاب مسخ و مسحورش كرده است تا بدانم و بدانم و بدانم... به وار وا نهاده ام مهر مادري ام را گهواره ا م را به تمامي و سياه شد در فراموشي سگ سفيد امنيتم و كبوترانم را از ياد بردم و مي رفتم و مي رفتم و مي رفتم... تا بدانم تا بدانم تا بدانم از صفحه اي به صفحه اي از چهره اي به چهره اي از روزي به روزي از شهري به شهري زير آسمان وطني كه در آن فقط مرگ را به مساوات تقسيم مي كردند ... سند زده ام يكجا همه را به حرمت چشمان تو مهر و موم شده با آتش سيگار متبرك ملعون كه مي تركاند يكي يكي حفره هاي ريه هايم را تا شمارش معكوس آغاز شده باشد بر اين مقصود بي مقصد از كلامي به كلامي و يكي يكي مُردم بر اين مقصود بي مقصد كفايت مي كرد مرا حرمت آويشن مرا مهتاب مرا لبخند و آويشن حرمت چشمان تو بود نبود ؟ پس دل گره زدم به ضريح انديشه اي كه آويشن را مي سرود مسيح به جلجتا بر صليب نمي شد و تيرباران نمي شد لوركا در گرانادا در شب هاي سبز كاج ها و مهتاب حفره حفره مي تركيد ريه هايم به آتش سيگار متبرك ملعون چشم مي بستم تا بل خواب باشد اين همه كابوس و يكي يكي مي مُردم به بيداري از صفحه يي به صفحه يي از شهري به شهري تا دل گره بزنم به ضريح هر انديشه يي كه آويشن را مي سرود پس رسوب كردم با جيب هاي پر از سنگ به ته رودخانه ي اوِز همراه با ويرجينيا وولف تا بار ديگر مرده باشم بر اين مقصود بي مقصد حرمت نگه دار .... گلم ... دلم .... اشكهايي را كه خونبهاي عمر رفته ام بود داد خود را به بي دادگاه خود آوردم ... همين نه نه ... به كفر من نترس ... نترس كافر نمي شوم هرگز ... زيرا به نمي دانم هاي خود ايمان دارم انسان و بي تضاد ؟! خمره هاي منقوش در حجره هاي ميراث عرفان لايت با طعم نعنا شك دارم به ترانه اي كه زنداني و زندانبان همزمان زمزمه مي كنند پس ادامه مي دهم سرگذشت مردي را كه هيچ كس نبود با اين همه تو گويي اگر نمي بود جهان قادر به حفظ تعادل خود نبود چون آن درخت كه زير باران ايستاده است نگاهش كن چون آن كلاغ چون آن خانه چون آن سايه ما گلچين تقدير و تصادفيم ... استواي بود و نبود به روزگار طوفان موج و نور رنگ ... در اشكال گرفتار آمدم مستطيل هاي جادو مربع هاي جادو من در همين پنجره معصوميت آدم را گريه كردم ديوانه گي هاي ديگران را ديوانه شدم عرفات در استاديوم فوتبال در كابينه ي شارون از جنون گاوي گفتم در همين پنجره گَله به چرا بردم پادشاهي كردم با سر تراشيده و قدرت اداره ي دو زن سر شانه نكردم كه عيال وار بودم و فقير زلف به چپ و راست خواباندم تا دل ببرم از دختر عمويم از ديوار راست بالا رفتم به معجزه ي كودكي با قورباغه اي در جيبم حراج كردم همه ي رازهايم را يكجا دلقك شدم با دماغ پينوكيو و بته ي گَوَني به جاي موهايم ... آري گلم دلم ... حرمت نگه دار ... كه اين اشكها خونبهاي عمر رفته من است ... سرگذشت كسي كه هيچ كس نبود ... و هميشه گريه مي كرد ... بي مجال انديشه به بغض هاي خود ... تا كي مرا گريه كند... ؟ تا كِي ...؟ و به كدام مرام بميرد ...؟ آري گلم ! دلم ... ورق بزن مرا ... و به آفتاب فردا بيانديش كه براي تو طلوع مي كند ... با سلام و عطر آويشن...❤️ 📀 کتابخانۀ صوتی _ تصویری همراه ⬇️ 📡 @sovtitasviri 🎙با صدای #حسین_پناهی 👈🏿 از آلبوم #سلام_خداحافظ 👇👇👇

💠#دکلمه #سرگذشت_کسی_که_هیچکس_نبود 🎙با صدای #حسین_پناهی 👈🏿 از آلبوم #سلام_خداحافظ کتابخانۀ صوتی _ تصویری همراه ⬇️ 📡 @sovtitasviri

خوشا به حال آن که دوستی می‌یابد که قلب و ذهنش با قلب و روح او هم‌ نواست . دوستی که به واسطه‌ی شباهت سلیقه ، احساس و دانسته‌هایش به او می‌پیوندد ، دوستی که در بند جاه‌طلبی یا منافع شخصی نیست . موجودی که سایه‌ سار درختی را به دبدبه و کبکبه‌ی دربار ترجیح میدهد .🍃 🎙#باران‌نیکراه #دیوانکده .... ⬇️ 💎 @divankadeadabfarsi

📖 شاهنامه خوانی(بخش نوزدهم) 🎤 با آوای دلنشینِ استاد #جلال_الدین_کزازی اندر گفتار : رفتن ایرج نزد برادران دیوانکده .... ⬇️ 💎 @divankadeadabfarsi

‍ 📖 شاهنامه خوانی(بخش نوزدهم) 🎤 با آوای دلنشینِ استاد #جلال_الدین_کزازی اندر گفتار : رفتن ایرج نزد برادران ⚜️@DivankadeAdabFarsi

💠 آلبوم مهربانی #خسرو_شکیبایی 📀 کتابخانۀ صوتی _ تصویری همراه ⬇️ 📡 @sovtitasviri

💠 آلبوم مهربانی 🎙#خسرو_شکیبایی 💢 قسمت اول #زیبا 📡 @sovtitasviri

💠 آلبوم مهربانی 🎙#خسرو_شکیبایی 💢 قسمت دوم - #درخت 📡 @sovtitasviri

📗#معرفی_کتاب📗 کتاب بهترین امید که قبل از انقلاب در انتشارات آگاه به چاپ رسیده، شناسنامه و زندگی و عقاید شاعر بزرگ معاصر زنده یاد مهدی اخوان ثالث درباره زندگی و شعر و شاعری است و گزیده‌ای از اشعار او را هم دربردارد. شاعر بزرگ ایران در این کتاب، از چگونگی عشقش به موسیقی و شعر سخن می‌گوید و در پی آن، به طور مفصل ماجراهای کشانده شدنش به سمت شعر و شاعری را شرح می‌دهد. اخوان ثالث در این کتاب، زیبا و صریح از زندگی و عقاید شعری خود سخن گفته است. دیوانکده .... ⬇️ 💎 @divankadeadabfarsi

🎧کتاب صوتی #بهترین_امید ✍️اثر #مهدی_اخوان_ثالث "شرح زندگی؛ عقاید و اشعار مهدی اخوان ثالث" به قلم خود استاد تهیه شده در:رادیو تهران در 7 قسمت صوتی 🎙با صدای #بهروز_رضوی دیوانکده .... ⬇️ 💎 @divankadeadabfarsi

🎧کتاب صوتی #بهترین_امید ✍️اثر #مهدی_اخوان_ثالث 🎙با صدای #بهروز_رضوی 💢قسمت اول دیوانکده .... ⬇️ 💎 @divankadeadabfarsi

دیوانکده .... ⬇️ 💎 @divankadeadabfarsi

🎧کتاب صوتی #بهترین_امید ✍️اثر #مهدی_اخوان_ثالث "شرح زندگی؛ عقاید و اشعار مهدی اخوان ثالث" به قلم خود استاد تهیه شده در:رادیو تهران در 7 قسمت صوتی 🎙با صدای #بهروز_رضوی دیوانکده .... ⬇️ 💎 @divankadeadabfarsi

🎧کتاب صوتی #بهترین_امید ✍️اثر #مهدی_اخوان_ثالث 🎙با صدای #بهروز_رضوی 💢قسمت دوم دیوانکده .... ⬇️ 💎 @divankadeadabfarsi

⚠️ بدنبال چه مي گردي؟ چرا از خود گريزاني... و از حق روی گرداني؟‌ و شايد ديد نتواني !!! حقيقت لخت و عريان است، ولي ما ديده بربستيم؛ حقيقت چند سنگين است، كه ما اينگونه بشكستيم ؟!!! حقيقت نيست يك واژه ؛ حقيقت پنج حرفي نيست ... حقيقت حرف بي حرفي است ؛ حقيقت درد بي دردي ، گلوي بستۀ فرياد... خروش خفتۀ انسان ... سرود صبح پيروز است حقيقت شعلۀ ‌پنهان ، وليكن سينه افروز است حقيقت معني عشق و حكايتهاي لب دوز است حقيقت ترجمان مهر در روز است ، اگر ابر جهالت سايه برچيند اگر چشمان ما بيند ، وگر دستان ما گيرد ... به نرمي دستهاي هم اگر از خواب برخيزيم !! در اين عصر زمستاني ... ‌و قرن ظلمت و ماتم...!!! #آصف #دیوانکده... ⬇️⬇️ ⚜️@DivankadeAdabFarsi

یا رب آن یوسف گم گشته به من بازرسان تا طربخانه کنی بیت حزن بازرسان ای خدایی که به یعقوب رساندی یوسف این زمان یوسف من نیز به من بازرسان رونقی بی گل خندان به چمن بازنماند یارب آن نوگل خندان به چمن بازرسان از غم غربتش آزرده خدایا مپسند آن سفرکرده ما را به وطن بازرسان ای صبا گر به پریشانی من بخشائی تاری از طره آن عهدشکن بازرسان شهریار این در شهوار به در بار امیر تا فشاند فلکت عقد پرن بازرسان #شهریار میلاد منجی ختمی مرتبت مهدی موعود(ع) امام عصر بر همراهان جان مبارک 🌺🌷🙏 دیوانکده... ⬇️⬇️ ⚜️@DivankadeAdabFarsi

شعرخوانی استاد شهریار در وصف امام زمان "عج" دیوانکده... ⬇️⬇️ ⚜️@DivankadeAdabFarsi