eitaa logo
🕍دیوانکده ادب فارسی
122 دنبال‌کننده
181 عکس
26 ویدیو
36 فایل
🔰 کانال اختصاصی شعر و ادبیات فارسی 🔰 کتابهای صوتی و پادکست هایی از مهمترین آثار و شخصیت های ادبی ایران و جهان 🔰 آثار و اشعار استاد #آصف ارتباط با ما @hasanasef
مشاهده در ایتا
دانلود
1.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یگانگی بر سنگ گوری تازه نامی هست دارندۀ این نام را هرگز ندیدم من اینجا میان سوگواران آشنایان‌اند و خویشان‌اند، و مردمانی هم که چون من، دارندۀ این نام را هرگز ندیدند و نمی‌دانند اما، هر کس که اینجا هست، با خشم و فریادی گره در مشت، می‌داند که او را کشت بر گرد گور تازه جمع سوگواران است دیگر کسی اینجا نمی‌پرسد، این خفته در خاک از کجا و از کدامان است، می‌دانند او فرزند ایران است 👇👇 💎 https://eitaa.com/divankadeadabfarsi
گل، جوابِ سلامِ خورشیدست دوست در روی دوست خندیدست ... 👇👇 💎 https://eitaa.com/divankadeadabfarsi
🎧 اشعار صوتی از استاد "" با صدای خود استاد به همراه موسیقی متن فوق العاده 💎 @divankadeadabfarsi
📜 🔰 ارغوان شاخه ی هم خون جدا مانده ی من آسمان تو چه رنگ ست امروز ؟ آفتابی ست هوا ٬ یا گرفته ست هنوز ؟ من درین گوشه که از دنیا بیرون ست ٬ آسمانی به سرم نیست از بهاران خبرم نیست آنچه میبینم دیوار است آه این سخت سیاه آنچنان نزدیک ست که چو بر می کشم از سینه نفس نفسم را بر می گرداند ره چنان بسته که پرواز نگه در همین یک قدمی می ماند کور سویی ز چراغی رنجور قصه پرداز شب ظلمانی ست نفسم میگیرد که هوا هم اینجا زندانی ست هر چه با من اینجا ست رنگ رخ باخته است آفتابی هرگز گوشه ی چشمی هم بر فراموشی این دخمه نیانداخته است اندرین گوشه ی خاموش فراموش شده کز دم سردش هر شمعی خاموش شده یاد رنگینی در خاطر من گریه می انگیزد ارغوانم آنجاست ارغوانم تنهاست ارغوانم دارد می گرید چون دل من که چنین خون آلود هر دم از دیده فرو میریزد ارغوان این چه رازیست که هر بار بهار ٬ با عزای دل ما می آید ؟ که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است ؟ اینچنین بر جگر سوختگان داغ بر داغ می افزاید ارغوان پنجه ی خونین زمین دامن صبح بگیر وز سواران خرامنده ی خورشید بپرس کی برین دره غم می گذرند ؟ ارغوان خوشه ی خون بامدادان که کبوترها بر لب پنجره ی باز سحر غلغله می آغازند جان گلرنگ مرا بر سر دست بگیر به تماشا گه پرواز ببر آه بشتاب که هم پروازان نگران غم هم پروازند ارغوان بیرق گلگون بهار تو بر افراشته باش شعر خون بار منی یاد رنگین رفیقانم را بر زبان داشته باش تو بخوان نغمه ناخوانده ی من ارغوان شاخه ی هم خون جدا مانده من... دیوانکده ⬇️⬇️ 💎 @divankadeadabfarsi
با تو از خوبی می‌گویم از تو دانایی می‌جویم خوبِ من ! دانایی را بنشان بر تخت و توانایی را حلقه به گوشش کن... ⚜️ @DivankadeAdabFarsi
یاری کن ای نفس ! که در این گوشه‌ی قفس بانگی برآورم ز دلِ خسته ، یک نفس تنگ غروب و هول بیابان و راه دور نه پرتو ستاره و نه ناله‌ی جرس خونابه گشت دیده‌ی کارون و زنده‌رود ای پیک آشنا ! برس از ساحل ارس صبر پیمبرانه‌ام آخر تمام شد ای آیت امید ! به فریاد من برس از بیم محتسب مشکن ساغر ای حریف ! میخواره را دریغ بُود خدمت عسس جز مرگ ، دیگرم چه کس آید به پیشباز ؟ رفتیم و همچنان نگران تو باز پس ما را هوای چشمه‌ی خورشید در سر است سهل است "سایه" گر برود سر در این هوس ... 🕍..... ⬇️⬇️ ⚜️ @DivankadeAdabFarsi
🌹شعر هوشنگ ابتهاج درباره بهار بهار آمد بیا تا داد عمر رفته بستانیم به پای سرو آزادی سر و دستی برافشانیم به عهد گل زبان سوسن آزاد بگشاییم که ما خود درد این خون خوردن خاموش می دانیم نسیم عطر گردان بوی خون عاشقان دارد بیا تا عطر این گل در مشام جان بگردانیم شرار ارغوان واخیز خون نازنینان است سمندر وار جان ها بر سر این شعله بنشانیم جمال سرخ گل در غنچه پنهان است ای بلبل سرودی خوش بخوان کز مژده ی صبحش بخندانیم گلی کز خنده اش گیتی بهشت عدن خواهد شد ز رنگ و بوی او رمزی به گوش دل فروخوانیم سحر کز باغ پیروزی نسیم آرزو خیزد چه پرچم های گلگون کاندر آن شادی برقصانیم به دست رنج هر ناممکنی ممکن شود آری بیا تا حلقه ی اقبال محرومان بجنبانیم الا ای ساحل امید سعی عاشقان دریاب که ما کشتی درین توفان به سودای تو می رانیم دلا در یال آن گلگون گردن تاز چنگ انداز مبادا کز نشیب این شب سنگین فرومانیم شقایق خوش رهی در پرده ی خون می زند ، سایه چه بی راهیم اگر همخوانی این نغمه نتوانیم دیوانکده ⬇️⬇️ ⚜️ @DivankadeAdabFarsi
تو آب گوارایی جوشیده ز خارایی ای چشمه مکن تلخی ور زهر چشانندت 🕍 @DivankadeAdabFarsi
یاری کن ای نفس ! که در این گوشه‌ی قفس بانگی برآورم ز دلِ خسته ، یک نفس تنگ غروب و هول بیابان و راه دور نه پرتو ستاره و نه ناله‌ی جرس خونابه گشت دیده‌ی کارون و زنده‌رود ای پیک آشنا ! برس از ساحل ارس صبر پیمبرانه‌ام آخر تمام شد ای آیت امید ! به فریاد من برس از بیم محتسب مشکن ساغر ای حریف ! میخواره را دریغ بُود خدمت عسس جز مرگ ، دیگرم چه کس آید به پیشباز ؟ رفتیم و همچنان نگران تو باز پس ما را هوای چشمه‌ی خورشید در سر است سهل است "سایه" گر برود سر در این هوس ... 🕍..... ⬇️⬇️ ⚜️ @DivankadeAdabFarsi