eitaa logo
دیوار طلاب استان سمنان
81 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
392 ویدیو
40 فایل
آیدی مدیر کانال: @vesalentezari لطفا کانال را به دوستان خود معرفی کنید . 👇👇👇👇👇
مشاهده در ایتا
دانلود
👨‍👧‍👦 💠 اخلاق زیبا ابن مسعود در بازار بود و می‌خواست کالایی را خریداری کند. وقتی کالای مورد نیاز خود را خرید و خواست پول آن را بپردازد، متوجه شد که دزد، پول او را به سرقت برده است. اطرافیان او دزد را نفرین کردند و گفتند: خداوند! دست دزدی را که پول ابن مسعود را دزدیده است قطع نما! ابن مسعود گفت: خداوند! اگر از روی نیاز برده است برای او حلال و مبارک بگردان و اگر از روی نیاز نبوده بلکه از روی معصیت چنین کرده است، این دزدی را آخرین گناه او قرار ده. [۱] ۱- محجةالبیضاء، ج ۵، ص ۳۲۲ 📚قصه های تربیتی ، محمد رضا اکبری ، صفحه ۴۹ ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ 🌺فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ 🖋به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان [= مردم‌] نرم (و مهربان) شدی! و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده می‌شدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب! و در کارها، با آنان مشورت کن! اما هنگامی که تصمیم گرفتی، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد. ترجمه: آیت الله مکارم شیرازی 📖 سوره آل عمران آیه ۱۵۹ 🔗 تفسیر: B2n.ir/e51448 🌸الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : لا عَيشَ أهْنَأُ مِن حُسنِ الخُلقِ . 🖋امام صادق عليه السلام : زندگيى گواراتر از اخلاق خوش نيست . 📚 علل الشرائع : ۵۶٠/۱ - منتخب میزان الحکمه، باب ۶۴٠ 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 کانال ایتا: yun.ir/3ujtz6
👨‍👧‍👦 💠 دعای پیرزن در کتاب «فرج بعد الشدة» نقل شده است که در یک سال باران نیامد و زراعتها ضایع گردید. در میان مردم ، پیرزنی بود که چند نفر عائله داشت و امور آنان را از زراعت مختصری که در خارج از شهر قرار داشت می‌گذرانید. مردم به گرسنگی و فقر دچار شده بودند، از این رو، همگی غصه می‌خوردند و ناراحت بودند و بی تابی می‌کردند. پیرزن چون وضع را بدین منوال دید، از شهر بیرون رفت و در بیابان دست به دعا برداشت و گفت: ای خداوندی که صاحب عرش رفیع هستی، ای خداوندی که روزی ما در هر حال با تو است، خواه باران ببارد و خواه نبارد، خودت کار ما را اصلاح کن... » یک نفر از اعیان ، که از آنجا در حال گذر بود، خدا به دلش انداخت که حاجت آن پیرزن را برآورده سازد به همین خاطر از او پرسید: «حاصل زراعت تو در سال قبل چقدر بوده است؟» پیرزن پاسخ گفت: « دویست و پنجاه دینار.» آن مرد گفت: « آیا دو برابر این مبلغ برای امور زندگی تو کافی است؟» پیرزن پاسخ داد: «آری» مرد فورا پانصد دینار از جیب خود بیرون آورد و به او داد و رفت. 👌غرض این است که اگر صلاح باشد، دعا فورا اجابت می‌شود و برای خدا هم معطلی ندارد. [۱] ۱- بهشت جاودان، صفحه ۲۱۱ 📚داستانهای شهید دستغیب (اخلاق و احکام)، صفحه ۳۵ ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ 🌺يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ 🖋ای مردم شما (همگی) نیازمند به خدائید؛ تنها خداوند است که بی‌نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است! ترجمه: آیت الله مکارم 📖 سوره فاطر آیه ۱۵ 🔗 تفسیر: yun.ir/38tgla 🌸في ما وَعَظَ اللّه ُ بِهِ عيسى عليه السلام : يا عيسى ، اُدعُني دُعاءَ الحَزينِ الغَريقِ الّذي لَيسَ لَهُ مُغِيثٌ ... ولا تَدْعُني إلَا مُتَضَرِّعا إلَيَّ وهَمُّكَ هَمّاً واحِدا ، فَإنَّكَ مَتى تَدْعُني كَذلِكَ أجَبتُكَ . 🖋از جمله اندرزهاى خداوند متعال به عيسى عليه السلام است كه : اى عيسى! مرا چون شخص اندوهگين و در حال غرق كه فريادرسى ندارد ، بخوان . . . مرا جز با خوارى و زارى و خلوص مخوان ، كه هر گاه با چنين حالى مرا بخوانى اجابتت كنم . 📚بحار الأنوار : ۹۳/۳۱۴/۱۹ - منتخب میزان الحکمة، باب ۶۹۵ 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 کانال ایتا: yun.ir/3ujtz6
👨‍👧‍👦 💠 خلیل خدا «علامه مجلسی» در کتاب «حیاة القلوب» از امام محمد باقر«علیه السلام» روایتی نقل کرده است: حضرت ابراهیم«علیه السلام» در بیابانها و شهرها سیر و سیاحت می‌کرد تا از مخلوقات خداوند عبرت بگیرد. روزی در بیابانی، یک نفر را دید که مشغول عبادت و راز و نیاز با خداست. صدایش را به آسمان بلند کرده و لباس پشمینه بر تن نموده است. چون نماز خویش را به پایان رساند؛ حضرت ابراهیم«علیه السلام» نزد عابد رفت و به او فرمود: «از راز و نیاز تو خوشنود گردیدم و لذت بردم، حال دوست دارم با تو همنشین شوم. اگر می‌خواهی، نشانی منزلت را بده تا برای دیدار تو به آنجا بیایم. » عابد به پیامبر خدا«علیه السلام» عرض کرد: «برای تو مقدور نیست به خانه من بیایی، زیرا که خانه من آن طرف دریاست ، تو نمی توانی از دریا بدون هیچ وسیله ای عبور کنی! » ابراهیم«علیه السلام» به او فرمود: « پس تو چگونه از دریا میگذری؟ » عابد گفت: «من از روی آب بدون هیچ وسیله ای عبور میکنم. » ابراهیم علیه السلام فرمود: « آن خدایی که تو را از آب عبور می‌دهد مرا هم عبور خواهد داد. حال برخیز تا به منزل تو برویم تا امشب نزد تو باشم.» چون به دریا رسیدند، عابد «بسم الله» بر زبان راند و از آب گذشت. ابراهیم«علیه السلام» هم پس از او «بسم الله» گفت و به دنبال او حرکت کرد. عابد از این امر تعجب کرد تا اینکه هر دو به منزل رسیدند. حضرت ابراهیم«علیه السلام» از او پرسید: «کدام روز از روزهای دیگر سخت تر است؟ » عابد عرض کرد: «روزی که خداوند بندگانش را به سبب کردارشان جزا می‌دهد. » حضرت ابراهیم«علیه السلام» فرمود: «پس بیا برای خودمان و برای مؤمنین دعا کنیم تا از شر چنین روزی در امان باشیم. » عابد گفت: «من دیگر دعا نمیکنم، زیرا سه سال است که از خداوند حاجتی خواسته‌ام که هنوز برآورده نشده است، و تا هنگامی که آن حاجتم برآورده نشود، دیگر از خداوند حاجتی نخواهم خواست. » ابراهیم«علیه السلام» فرمود: «ای عابد، هرگاه خدا بنده ای را دوست داشته باشد، دعایش را مستجاب نمی کند تا او بیشتر مناجات کند و چون بنده ای را دوست نداشته باشد، دعایش را زود به اجابت می‌رساند یا در دلش نا امیدی می‌افکند تا او دیگر دعا نکند. » آنگاه حضرت ابراهیم«علیه السلام» حاجت مرد عابد را پرسید و او گفت: «روزی در اطراف معبد خود کودکی زیبا و نورانی را دیدم که در حال چرانیدن گله ای بود. از کودک نامش را پرسیدم، او گفت: «من اسماعیل، پسر خلیل خدا حضرت ابراهیم هستم. » در آن وقت من از خداوند خواستم که خلیل خود را به من نشان دهد، اما دعای من هنوز مستجاب نشده است. » ابراهیم علیه السلام فرمود: «ای عابد، اینک خداوند دعایت را مستجاب کرده است، و من خلیل خدا هستم. » عابد چون این سخن را شنید، بسیار شاد شد و حضرت ابراهیم«علیه السلام» را درآغوش گرفت و بوسید و خدا را شکر کرد. پس از آن، هر دو برای مؤمنین دعا کردند [۱] . ۱- گناهان کبیره، جلد اول، صفحه ۱۰۲ 📚 داستانهای شهید دستغیب (اخلاق و احکام)، صفحه ۴۱ ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ 🌺وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا ۗ وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا 🖋و دين چه كسى بهتر است از آن كس كه خود را تسليم خدا كرده و نيكوكار است و از آيين ابراهيم حق‌گرا پيروى نموده است؟ و خدا ابراهيم را دوست گرفت. ترجمه: محمد مهدی فولادوند 📖 سوره نساء آیه ۱۲۵ 🔗تفسیر: yun.ir/uch49e 🌸الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : إذا دَعَوْتَ فَظُنَّ أنّ حاجَتَكَ بالبابِ . 🖋امام صادق عليه السلام : چون دعا مى كنى چنين خيال كن كه حاجتت بر در خانه است . 📚الكافي : ۲/۴۷۳/۱ - منتخب میزان الحکمة، باب ۶۹۵ 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 کانال ایتا: yun.ir/3ujtz6
👨‍👧‍👦 💠 توبیخ قنبر به همراه دوستش به خانه امیرالمؤمنین علی علیه السلام وارد شد. به امام سلام کردند. او گفت: «ای مولای من! برای شما چیزی ذخیره کرده ام. » امام پرسید: «چیست قنبر؟ » گفت: «تعدادی ظروف طلا و نقره! چون دیدم تمام اموال و غنیمت‌ها را میان مردم تقسیم کردید و از آنها چیزی برای خود برنداشتید، من این طلا و نقره‌ها را برای شما کنار گذاشتم و اکنون نزد شما آورده ام. » سپس کیسه اش را زمین گذاشت و در آن را گشود و طلاها را به امام نشان داد. امام بی درنگ از جا جهید، شمشیرش را از نیام کشید و گریبان قنبر را گرفت و فرمود: «وای بر تو! آتش به خانه من آورده ای؟! می‌خواهی خانه مرا بسوزانی؟! » پس او را به گوشه ای رها کرد و با شمشیر خود، ضربه‌های محکمی به ظرف‌های طلا و نقره زد و آن را قطعه قطعه کرد. آن گاه قنبر را دنبال سران قبایل فرستاد و به هر کدام قطعه ای از آن داد تا به انصاف میان افراد قبیله خود تقسیم کنند. [۱] ۱- بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۱۳۵ 📚 در قلمرو آفتاب ، ابوالفضل هادی منش ، ناشر: مرکز پژوهشهای صدا و سیما، صفحه ۲٠۵ ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ 🌺زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ۗ ذَٰلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ 🖋عشق و علاقه به زنان و فرزندان و اموال زياد از طلا ونقره و اسبان ممتاز و چهارپايان و كشتزارها كه همه از شهوات و خواسته‌هاى نفسانى است، در نظر مردم جلوه يافته است، (در حالى كه) اينها بهره‌اى گذرا از زندگانى دنياست درحالی‌که سرانجام نیک (و زندگیِ والا و جاویدان)، فقط نزد خداست. 📖 سوره آل عمران آیه ۱۴ 🔗B2n.ir/m45627 🌸ضِرَارِ بْنِ حَمْزَةَ الضَّبَائِي از ياران امام به شام رفت بر معاويه وارد شد. معاويه از او خواست از حالات امام بگويد، گفت على عليه السّلام را در حالى ديدم كه شب، پرده هاى خود را افكنده بود، و او در محراب ايستاده، محاسن را به دست گرفته، چون مار گزيده به خود مى پيچيد، و محزون مى گريست و مى گفت : يَا دُنْيَا يَا دُنْيَا إِلَيْكِ عَنِّي أَ بِي تَعَرَّضْتِ أَمْ إِلَيَّ تَشَوَّقْتِ لَاحَانَ حِينُكِ هَيْهَاتَ غُرِّي غَيْرِي لَا حَاجَةَ لِي فِيكِ قَدْ طَلَّقْتُكِ ثَلَاثاً لَا رَجْعَةَ فِيهَا فَعَيْشُكِ قَصِيرٌ وَ خَطَرُكِ يَسِيرٌ وَ أَمَلُكِ حَقِيرٌ آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِيقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ عَظِيمِ الْمَوْرِدِ . 🖋اى دنيا اى دنياى حرام از من دور شو! آيا براى من خودنمايى مى كنى يا شيفته من شده اى تا روزى در دل من جاى گيرى؟! هرگز مبادا چنین چیزی! غير مرا بفريب، كه مرا در تو هيچ نيازى نيست! تو را سه طلاقه كرده ام، تا بازگشتى نباشد. دوران زندگانى تو كوتاه، ارزش تو اندك، و آرزوى تو پست است. آه از توشه اندك، و درازى راه، و دورى منزل، و عظمت روز قيامت! 📚 نهج البلاغه حکمت ۷۷ 🔗 شرح و تفسیر: B2n.ir/d40430 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 کانال ایتا: yun.ir/3ujtz6
مدرسه علمیه تخصصی فاطمه الزهرا (س) سمنان با همکاری بسیج طلاب برگزار می‌کند : 🔹سلسله نشست‌های جهاد تبیین🔹 موضوع : انتخابات چهاردهم و حکمرانی جهانی 🔹 با حضور جناب آقای دکتر محمدرضا عزیزی (استاد دانشگاه) 🕰 زمان : چهارشنبه ۶ تیر ماه ۱۴۰۳ ساعت: ۹:۴۵ صبح 🏢 مکان: مدرسه علمیه تخصصی فاطمه الزهرا(س) سمنان آدرس : شهرک مدیران ، مقابل مدرسه شهید قزوهی ، تقاطع خ چهارفصل و دی ، مجتمع حوزوی الزهرا (ع) 💠💠💠💠💠
👨‍👧‍👦 💠 توسّل به اهل بیت خاطره ای دارم که با چند مقدّمه بیان می‌کنم: ۱- زمانی وضعیّت مردم سامرا خیلی بد و گرفتار ضعف و فقر بودند به صورتی که ضرب المثل شده بود که فلانی مثل فقرای سامرا است. آنها حمام نداشته و در رودخانه استحمام می‌کردند. ۲- آیت اللّه بروجردی قدس سره تصمیم گرفتند در آن شهر حمامی بزرگ و در کنار آن حسینیه ای را برای شیعیان بسازند تا زیارت امام هادی علیه السلام نیز از مظلومیّت بیرون بیاید. ۳- به پیروی از آن سیاست برای رونق زیارت امام هادی علیه السلام، آیة اللَّه العظمی خوانساری - که در تهران بودند به عدّه ای از طلبه‌ها پیغام داده و سفارش کردند که ماه رمضان آن سال روزها بخوابند و شب‌ها در حرم امام هادی علیه السلام احیا بگیرند. ۴- آیة اللَّه العظمی شیرازی هم در راستای این سیاست، عدّه ای از نیروهای حوزه را به سامرا فرستادند. به هر حال توفیقی بود که یک ماه رمضان من در آن مراسم بودم. در آن زمان فقر شدیدی به یکی از طلاب فشار آورده وبه امام هادی علیه السلام پناه آورده بود و کنار صحن آن حضرت ایستاده و عرض می‌کرد: من مهمان شما هستم و محتاج و... می گفت: کمی ایستادم یک وقت آیة اللَّه العظمی شیرازی از حرم بیرون آمد و برخلاف رویه همیشگی که عبا به سر کشیده به طرف درب صحن می‌رفتند، به طرف من آمده و مقداری پول به من داده و فرمودند: این کار به سفارش امام هادی علیه السلام است. شما دفعه اوّلتان است که گرفتار شده اید و به این درب پناه آورده اید، ولی من بارها اینجا به پناه آمده و نتیجه گرفته ام. این داستان در ذهنم بود تا اینکه ازدواج کرده و با همسرم به مشهد مقدس رفتیم، چند روزی گذشت، پولم تمام شد، حتّی پول خرید دو عدد نان را نداشتم. خواستم سجّاده نمازم را بفروشم، خانم مانع شد. خواستم تسبیحم را بفروشم، قیمتی نداشت. به حرم امام رضا علیه السلام رفتم تا با زیارتنامه خواندن پولی بگیرم، امّا کسی به من مراجعه نکرد. مأیوس شدم، یک وقت به یاد داستان سامرا افتادم، آمدم کنار صحن امام رضا علیه السلام عرض کردم: یا امام رضا! من مهمان شما هستم و محتاج، به شما پناه آورده ام، شما اهل کرامت و بخشش هستید؛ «عادتکم الاحسان و سجیّتکم الکرم» و توسلی پیدا کردم. بعد از چند دقیقه یکی از سادات که از دوستان بود از راه رسید و گفت: آقای قرائتی! شما کجا هستید، من نیم ساعت است که دنبال شما می‌گردم؟ گفتم: برای چی؟ گفت: روز آخر سفرم است و مقداری پول زیاد آورده ام، گفتم بیایم به شما قرض بدهم که ممکن است احتیاج پیدا کنید. گفتم: فلانی! همه اینها حرف است، امام رضا علیه السلام شما را برای من فرستاده است. 📚خاطرات (جلد ۱ و ۲) از زبان حجت الاسلام محسن قرائتی ، صفحه ۴۵ ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ 🌺يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ 🖋ای اهل ایمان! از خدا پروا کنید و دست آویز و وسیله ای [از ایمان، عمل صالح و آبروی مقرّبان درگاهش] برای تقرّب به سوی او بجویید؛ و در راه او جهاد کنید تا رستگار شوید. ترجمه: استاد حسین انصاریان 📖 سوره مائده آیه ۳۵ 🔗تفسیر آیه: B2n.ir/n30445 ✨فرازی از زیارت جامعه کبیره: 🌸وَصِيَّتُكُمُ التَّقْوَى وَ فِعْلُكُمُ الْخَيْرُ وَ عَادَتُكُمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ 🖋سفارش شما [اهل بيت نبوّت] تقوا و عادت شما نيكي و سرشت شما بزرگواري است. 📜 شرح آیت الله ضیاء آبادی (ره) 🔗 B2n.ir/f15847 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 کانال ایتا: yun.ir/3ujtz6
👨‍👧‍👦 💠 دَستان علوی حجة الاسلام و المسلمين حسينعلي نيّري در تاريخ ۱۳۸٠/۴/۵ بنا به تقاضاي اين جانب دو خاطره از توسلات مرحوم علامه اميني را به صورت مكتوب ارسال كرد. خاطره اوّل چنين است: در تابستان ۱۳۴۵ مرحوم علاّمه بزرگوار اميني (قدس سرّه الشريف) براي گذراندن تابستان به جابان از روستاهاي دماوند تشريف آورده بودند. اينجانب با توفيق خداوند متعال چند بار به زيارت ايشان نائل شدم. جريانات زير از بركات آن زمان است كه در ذهنم باقي مانده است. علامه اميني نقل كردند: شخصي بود به نام ملّا حبيب كه از عشاير چادرنشين اطراف نجف اشرف بود. گاهي كه براي انجام كارهايش به نجف مي‌آمد، به ديدن من هم مي‌آمد. يك بار آمد و گفت: آمده‌ام كه ديگر در نجف مجاور باشم. منزلي در نجف اشرف تهيه كرد، و ارتباطش هم با من برقرار بود. روزي پيشخدمتش به منزل ما آمد و گفت: ملّا حبيب سخت مريض است و من را فرستاده كه از شما خواهش كنم در حرم اميرالمؤمنين عليه السلام برايش دعا كنيد كه خداوند شفايش دهد. من بيشتر، شب‌ها مشرّف مي‌شدم و روز به حرم نمي رفتم. ولي براي گرفتاري و تقاضاي اين بنده خدا كه با من دوستي داشت، تصميم گرفتم كه به حرم بروم. لباس پوشيدم و به حرم مطهّر اميرالمؤمنين عليه السلام مشرّف شدم، و بعد از زيارت و دعا بيرون آمدم. پيش خود گفتم حالا كه از منزل بيرون آمده ام، سري هم به منزل ملّا حبيب بروم و عيادتي كنم. وقتي به منزلش رفتم، ديدم از درد مي‌نالد و حالش به گونه اي است كه حتّي نمي تواند قدري بلند شود و بنشيند. كنار بستر او نشستم و شال كمر او را باز كردم. دستم را به كمرش گذاشتم و چيزي خواندم، و بعد به او گفتم دعايي از امام صادق عليه السلام است، من آن را كلمه كلمه مي‌خوانم، شما هم با من بخوانيد. دعا كه به آخر رسيد، گويي ايشان اصلاً بيمار نبود و دردي نداشت. بلند شد، شال كمر خود را بست و كنار اطاق نشست. من هم كنار اطاق نشستم و شروع كرديم حال و احوال كردن و صحبت كردن. پيشخدمت رفته بود شربت بياورد، وقتي وارد اطاق شد و اين حالت را ديد همان طور كه سيني شربت دستش بود، بهت زده به ما نگاه مي‌كرد. ملا حبيب متوجّه حالت او شد كه بهت زده شده، به او گفت: چيه؟ تعجّب كرده اي؟ از دستي كه بيست و پنج سال در ولايت نوشته است تعجّب ندارد. 📚خاطره های آموزنده ، آیت الله محمد محمدی ری شهری (ره) ، صفحه۳۲ ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ 🌺الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ(۷۸) وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ(۷۹) وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ(۸٠) وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ(۸۱) وَالَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ(۸۲) رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ(۸۳) [حضرت ابراهیم (ع) خطاب به عمو و قومش:] پروردگار عالمیان همان کسی است که مرا آفرید، و پیوسته راهنمائیم می‌کند،(۷۸) و کسی که مرا غذا می‌دهد و سیراب می‌نماید،(۷۹) و هنگامی که بیمار شوم مرا شفا می‌دهد،(۸٠) و کسی که مرا می‌میراند و سپس زنده می‌کند،(۸۱) و کسی که امید دارم گناهم را در روز جزا ببخشد!(۸۲) پروردگارا! به من علم و دانش ببخش، و مرا به صالحان ملحق کن!(۸۳) 📖 سوره شعراء آیات ۷۸ تا ۸۳ ✨بخشی از خطبه غدیر 🌸قال رسول الله (ص): بِأَمْرِکَ یارَبِّ أَقولُ: اَلَّلهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَعادِ مَنْ عاداهُ وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَالْعَنْ مَنْ أَنْکَرَهُ وَاغْضِبْ عَلی مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ. 🖋پیامبر خدا (ص) فرمودند: پروردگارا! اکنون به فرمان تو چنین می گویم: خداوندا! دوستداران علی را دوست دار. و دشمنان او را دشمن دار. پشتیبانان او را پشتیبانی کن. یارانش را یاری نما. خودداری کنندگان از یاری اش را به خود رها کن. ناباورانش را از مهرت بران و بر آنان خشم خود را فرود آور. 🔖خطبه کامل غدیر: پایگاه اطلاع رسانی حوزه https://noo.rs/w7y1s 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 کانال ایتا: yun.ir/3ujtz6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حقیقتاً غدیر و معرّفی امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) به‌عنوان ولیّ امر امّت اسلامی و جانشین پیغمبر، یکی از نعمتهای بزرگ خدای متعال بود.رهبر حکیم انقلاب ۱۳۹۷/۰۶/۰۷ eitaa.com/banoyealam
آقا سید عيدت مبارک از قدیم رسم بوده سادات عیدی می‌دادند به بقیه به رسم تبرک. آقا سید میشه امشب عیدی بدی بهمون، اون بصیرتی که اصلح رو انتخاب کنیم. آقا سید... هنوزم باورمون نمیشه رفتی ما توی جنگل‌ها گمت کردیم اما بدن سوخته ت رو پیدا کردیم. الانم تو هیاهوی انتخابات گمت کردیم میشه یکی مثل خودت رو پیدا کنیم
👨‍👧‍👦 💠 در جستجوی حقیقت محمد شریف زاهدی روحانی برجسته اهل سنت بلوچستان که پس از تحقیق و بررسی به مذهب اهل بیت علیهم السلام گروید در بیان خاطرات خود چنین می آورد: خیلی فکر کردم که با کدام روایت یا کتاب برای اهل تسنن ثابت کنم که «مولیٰ» در حدیث غدیر، به معنای دوست نیست، بلکه به معنای پیشوا و رهبر است! تا این که روزی مشغول مطالعه یکی از کتاب‌های «مولوی محمد عمر سربازی» بودم. مطالعه‌ام که تمام شد و کتاب را که بستم، دیدم روی جلد آن نوشته شده: «نویسنده مولانا محمد عمر سربازی» فوراً به ذهنم آمد که از مولوی ها، معنای کلمه ی مولانا را بپرسم و سؤال کنم که چرا به محمد عمر سربازی، مولانا می‌گویند؟ از چند مولوی سؤال کردم. پاسخی که به من دادند، این بود که: «مولانا» یعنی واجه ؛ یعنی رهبر ما، پیشوای ما. به آن‌ها گفتم: من تعجب می‌کنم «مولا» درباره ی بزرگانتان معنای واجه و رهبر می‌دهد ولی در سخن پیامبر (صلی الله علیه وآله) به معنای دوست آمده است! روزی یکی از دوستان اهل تسنن به دیدنم آمده بود. گفت وگوی مفصلی درباره حقانیت اهل بیت داشتیم از جمله به خطبه ی حضرت رسول اکرم ( صلی الله علیه وآله) در غدیر خم استناد کردم. ایشان می‌گفت: «مولا» در این حدیث به معنای دوست آمده است. نهایتاً هر چه دلیل آوردم قبول نکرد. خداحافظی کرد و به سمت بلوچستان حرکت کرد. یک ساعت از رفتنش گذشته بود که به او زنگ زدم و گفتم: کار خیلی مهمی با شما دارم باید برگردی. گفت: من باید بروم، وقت ندارم برگردم. خانواده‌ام منتظرم هستند، چه کاری با من داری؟ تلفنی بگو. گفتم: کار مهمی دارم، نمی توانم تلفنی بگویم، باید خودت اینجا باشی. خیلی اصرار کردم تا این که برگشت. وقتی به من رسید گفت: چه کار مهمی داری که من را از این همه راه برگرداندی؟ گفتم: می‌خواستم بهت بگم: دوستت دارم. گفت: همین ! گفتم: بله. همین را خواستم به شما بگویم. دوستم ناراحت شد و گفت: خانواده‌ام منتظرم بودند و باید می‌رفتم، این همه راه من را برگرداندی که بگویی دوستت دارم، اذیت می‌کنی؟! گفتم: سؤال من همین جاست. چطور وقتی شما با عجله به سمت خانواده ای که منتظرت هستند می‌روی و شما را از راهتان بر می‌گردانم تا به شما بگویم «دوستت دارم»؛ ناراحت می‌شوی و در عقل من شک می‌کنی، ولی وقتی پیامبر اسلام ده‌ها هزار نفر را که با عجله به سمت خانواده ی خود می‌رفتند، سه روز در زیر آفتاب سوزان معطل کردند که فقط بگویند: «هر کس من را دوست دارد، علی را دوست بدارد» این کار پیامبر را عاقلانه می‌دانی؟! آیا این اقدام پیامبر ناراحتی مسلمانان را در پی نمی داشت؟! آیا آنان در عقل چنین پیامبری شک نمی کردند؟! با این کاری که کردم، دوستم با تمام وجود احساس کرد که چه حرف خنده داری زده است و اقرار کرد که پیامبر در جریان غدیر خم می‌خواست نکته ی مهمتری را بیان کند وگرنه برای بیان دوستی اش با علی (علیه السلام) نیازی نبود مسلمانان را از راهشان برگرداند. 📚باید شیعه می شدم ، ملا محمد شریف زاهدی ،ص ۱۳۸ 🔖درباره شیعه شدن ملا محمد شریف زاهدی https://b2n.ir/a62872 ┈••┈•••°🦋°🌹°🦋°•••┈••┈ 🌺وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَخْشَ اللَّهَ وَيَتَّقْهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ 🖋و هر کس خدا و پیامبرش را اطاعت کند، و از خدا بترسد و از مخالفت فرمانش بپرهیزد، چنین کسانی همان پیروزمندان واقعی هستند! ترجمه: آیت الله مکارم شیرازی 📖 سوره نور آیه ۵۲ 🔗تفسیر: B2n.ir/e33853 🌸قال علی علیه السلام: اَيُّهَا النّاسُ لَوْ لَمْ تَـتَخاذَلوا عَنْ نَصْرِ الْحَقِّ وَ لَمْ تَهِنوا عَنْ تَوْهينِ الْباطِلِ، لَمْ يَطْمَعْ فيكُمْ مَنْ لَيْسَ مِثْلَكُمْ وَ لَمْ يَقْوَ مَنْ قَوىَ عَلَيْكُمْ... ؛ 🖋امام على عليه السلام فرمودند: اى مردم! اگر در يارى حق كوتاهى نمى كرديد و در خوار ساختن باطل سستى نمى نموديد، كسانى كه همپايه شما نيستند، در شما طمع نمى كردند و هيچ قدرتى برشما مسلط نمى شد. 📚 نهج البلاغه، خطبه ۱۶۵ 🌺 مجموعه فرهنگی مذهبی مسجد امام جعفر صادق (ع) 🌺 کانال ایتا: yun.ir/3ujtz6
🧩 ها ، ، و ... 🔴 از آنجا که هستید در هیچ کار دخالت‏‎ ‎‏نکنید مهدی حنّان ⁉️ساختار کلی ساده لوح ها ⚠️ اکنون که پس از سال ها به نامه امام «ره» به منتظری می نگریم ، این میزان شباهت و همپوشانی در ساختار کلی ، شخصیت ، گفتار و کردار و زبان بدن و مواضع و ستاد انتخاباتی با و شگفت آور می نماید 🔙 از نامه امام «ره» به منتظری : 1️⃣ از آنجا که روشن شده است‏‎ ‎‏که شما کشور و انقلاب را به دست‏‎ ‎‏لیبرال ها و منافقین می سپارید صلاحیت و مشروعیت را از دست داده اید. 2️⃣ شما در اکثر صحبت ها و موضع گیری هایتان نشان دادید که‏‎ ‎‏معتقدید لیبرال ها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. 3️⃣ به قدری مطالبی که گفتید‏‎ ‎‏دیکته شده بود که من فایده ای برای جواب به آنها نمی دیدم. 4️⃣ شما مشغول به نوشتن‏‎ ‎‏چیزهایی می شوید که آخرت تان را خراب تر می کند ـ 5️⃣ از آنجا که هستید و سریعاً تحریک می شوید در هیچ کار دخالت‏‎ ‎‏نکنید ، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.‏ 6️⃣ سخنرانی های منافقین که به وسیلۀ شما از رسانه های گروهی به مردم‏‎ ‎‏می رسید ضربات سنگینی بر انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به خون پاک شهدای انقلاب گردید. 7️⃣ برای‏‎ ‎‏اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید ، شاید خدا کمک تان کند.‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی ۶۸/۱/۶ 🇮🇷🗳به منتظران نور 👉دعوتید 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم با خودم فکر می‌کردم که آیا کارخانه انسان سازی می‌تواند وجود داشته باشد؟ آیا می‌توان افراد را، وارد در فرایندی کرد و خروجی‌اش آدم باشد آدمی وارسته و کامل شاید کارخانه انسان سازی به معنای عامش وجود خارجی نداشته باشد‌‌‌؛ اما مکتب آدم ساز چرا... مکتبی که آدمِ به معنایِ واقعی خروجی‌اش باشد هم؛ در کل دنیا زیاد نیست. شاید به تعداد انگشتان دست.... اگر با چشمان خودم ندیده بودم باور نمی‌کردم که دلداده ی به یک مکتب آنچنان محو روح بلند و ملکوتی مرادش شده باشد؛ که انگار از خود چیزی ندارد، انگار همه‌اش شده او ذوب شده در او محو شده در او چشم و گوشِ دل را سپرده به دهان او. حاضر است همه هستی‌اش، همه بود و نبودش، جان عزیزش را در راه آرمان‌های محبوبش فدا کند. مرادِ اینان چه صفات و ویژگی‌هایی داشته که این چنین واله و شیدایش شده‌اند!؟ آیا او خود محو و ذوب در محبوبِ با عظمت تری نبوده؟؟ تا از مرکب خودخواهی و خود بزرگ بینی پیاده نشده باشی، نمی‌توانی دلبری کنی برای آنهایی که، می‌خواهند، از مرکب نفْس پیاده شوند. آری استاد این مکتب، خود، استادِ نادیده گرفتن همه چیز، جز محبوب بوده است... آری، استاد این مکتب، امام خمینی رضوان الله علیه است. در مکتب امام خمینی که همان مکتب مولایش علی علیه السلام است؛ شاگردانی پرورش یافته‌اند که اگر کُل دنیا را در دستانشان قرار دهی حاضر نمی‌شوند دانه‌ای از دهان موری بستانند... در این مکتب ‌؛ دیگری بر خود ترجیح دارد. در این مکتب، مهربانی و همدلی اصل است. در این مکتب، فقط و فقط رضایتِ خالق، شرط است. در این مکتب، مبنا به دست آوردن دل پیرزنی است که همه ی خواسته‌اش را در نامه‌ای نوشته و همه ی امیدش را یکجا جمع کرده و کنار جاده ایستاده و راه را بر خودروی رئیس جمهور می‌بندد تا مشکل چندین ساله‌اش را حل کند. برای مریدان مکتب خمینی فقط ایران و ایرانی مطرح نیست؛ بلکه هرجا ندای مظلومی بلند است باید آنجا بود. باید برای رهایی کودکان مظلوم غزه کاری کرد. رئیس جمهورِ مکتب خمینی می تواند هم صحبت پیرمرد تنها و بی‌ یاور روستایی بشود. در مکتب خمینی فرمانده می‌ تواند؛ سر سجاده، شاخه گلی سرخ را از دستان کودکی معصوم بگیرد... کودکی که بعد از پدر، تمام امیدش به دستانِ فرمانده است. کودکی که اتفاقاً پدرش هم، شاگرد همین مکتب بوده. در این مکتب می‌توان رییس جمهور بود اما، هم سفره شد با کارگران کارخانه‌ای که به تعطیلی کشیده شده بود، اکنون لبخند رضایت بخش کارگرانش این نوید را می‌دهد که دیگر از شرمنده شدن جلوی همسر و فرزند خبری نیست. برق امیدی که در چشمان این کارگران می‌درخشد چقدر می‌ارزد؟! در این مکتب خادمی بر رئیسی ترجیح دارد. خادمی امام رضا و خادمی امت امام رضا نمی‌دانم استاد این مکتب، چه در گوش شاگردانش خوانده که خادمی را بر سروری ترجیح می دهند. که بی‌خوابی و خستگی را دوست تر می دارند، از استراحت و گردش و سفرهای خارجی و خوش گذرانی. قدم زدن میان طوفانی از شن و راه رفتن در گل و لای سیلاب را بیشتر می‌خواهند، تا نشستن پشت میز ریاست. آخر، این چه منطقی است! آخر، این چه مکتبی است! مگر نه این است که در این دنیا، همه آرزوی رئیس شدن را دارند؟ پس چرا بلندترین مقام یک مملکت، باز هم در پی خادمی است. آخر خوش انصاف! تو مگر رئيسی نیستی چرا خادمی می کنی؟؟ در مکتب دلدادگان خمینی جان دادن برای رفاهِ مردم، چیز عجیبی نیست اینجا فرماندهان، جان فدا هستند. اینجا رؤسا خادمند. اینجا مردم ولی نعمتند. اینجا کودکانِ شهدا سرورند اینجا فرزندانِ شهدا آنقدر مقام دارند که بر زانوی فرمانده می‌نشینند و گونه‌هایشان، مهمانِ بوسه فرمانده می‌شود. یاد مولا و سرور اینان می‌افتم شانه‌اش محل بازی و نشستن کودکان یتیم بود و خودش مثل آفتاب، بر خانه پیرزنی بی‌پناه می‌تابید و تنورش را روشن می‌کرد. آری مکتب خمینی، مکتب آدم ساز است. مکتب واقعیت های باور نکردنی است مکتب وقایع عجیب و غریب است. اما این مکتب، اکنون، در سراسر جهان، تسرّی پیدا کرده و همه ی آزادی خواهان جهان، شاگردش شده اند. ✍️ رقیه میرزایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوستان این عکس نوشته ها رو تو گروه هاتون نشر بدین👇