من هر موقع جارو برقی میکشم فک میکنم با قدرت جارو برقی میتونم تمام موجودات کثیف و خبیث رو از داخل تار و پود فرش بکشم بیرون و این خیلی بهم حس خوبی میده
دلم تنگ تر از همیشه است واست ؛
تک تک سلول های بدنم اسمتو صدا میزنن؛
چت های قدیمیو مرور میکنم و اشک میریزم پای تکتکش ؛
یاد اتفاق های که افتاد آتیش به جونم میزنه ؛
بغض توی گلوم خونه کرده و داره راه نفس کشیدنو میبنده؛
من هیچوقت نمیخوام فراموشت کنم!
نمیخوام لبخندتو فراموش کنم؛
من نگاه میکنم به عکساتو با خودم میگم
یعنی تو هم دلت تنگ میشه؟!
هنوزم هیچکس جرات نداره پشتت چیزی بگه؛
ناراحتم از اینکه بجای اینکه خودت باشی دارم
با یه مشت عکس و ویس و خاطره های نصفه نیمه سر میکنم ؛
ببین رفتنت چنان بلایی سرم اورده که فکر نکنم
هیچوقت مثل سابق بشم؛
من حتی از لبخند زدنم متنفر شدم!
چون دهنم مزه خون میگیره ؛
ببین حالم بهم میخوره از تقدیر!
حالم از روزای بعد تو بهم میخوره!
ولی چاره ای هم بجز ادامه دادن ندارم!
دیگه کسیو نمیشه جدی گرفت؛ کسی اونقدر واقعی نیست که بوی موندن بده. کسی اونقدر شبیهت نیست که بتونی از بغضات واسش بگی. کسی اونقدر دوستت نداره که از جهان نترسی. کسی نیست، این دنیا از درون خالی شده.
هرروز صبح که میخوام از خونه برم بیرون نصف وسایلامو یادم میره ببرم ولی اون خاطرات چند سال پیش با تورو که فقط حالمو خراب میکنه رو یادم نمیره.
نیازی نیست همیشه پیشم باشید؛
لازم نیست دم به دقیقه کنارم باشید؛
لزومی نداره فقط و فقط به من کمک کنید؛
من فقط این انتظارو ازتون دارم که
وقتی نیازتون دارم کنار باشید!
وقتی خودم از خودم بدم میاد و متنفرم
شما کنارم باشید و بهم انگیزه و روحیه بدید!
بهم اعتماد به نفس بدید و قشنگ باشید!
گاهی اوقات آدما از کسی که انتظار ندارن
خوبی و کمک میبینن و دیدگاهشون تغییر میکنه!
چون وقتی کسی که ازش توقعی نیست
باهات خوب رفتار کنه ، تو مجبوری خوب جوابشو بدی!