14.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تصاویری بسیار زیبا از تلاوت قرآن در چهارباغ اصفهان 😍
#قرآن
#ماه_رمضان
9.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 ویدیوی بسیار عبرت آموز🌹
خدایا بهخاطر حضور همیشگیات شکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸✨زمین و آسمان دریای نور است
🎊✨دل شیعه ز شادی در سرور است
🌸✨علـــی مرتضی زین باره خرسند
🎊✨به غنچه گل زده همواره لبخند
🌸✨جناب فاطـــــــمه(س) دارد تبسم
🎊✨که از این چهره جنت شد تجسم
🌸✨به عرش حق شده بزمی مهیا
🎊✨امام مجتبی آمد به دنیا
🌸✨فرخنده ولادت باسعادت حضرت
🎊✨امام حسن مجتبی(علیه السلام) مـبـارکــ بــاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبتهای جالب خانمی که تازه مسلمان شده است:
قبلاً هرروز گریه میکردم
الان سه ماهه گریه نکردم و به آرامش کامل رسیدم.
💐#مجید_بربری
#قسمت_44
حتی یه چاقو هم همیشه توی جیبش بود.بعضی وقت ها که بهش غرولند می کردیم و می گفتیم این چیه توی جیبت؟میگفت:مریم خانوم،می خوام هروقت خواستم میوه پوست بگیرم،راحت باشم.
ولی من می دونستم برا چی این چاقو رو،گذاشته توی جیبش.روی حساب خودم،هرموقع از خونه میرفت بیرون،گوشت تنم می لرزید تا برگرده.می گفتم:خدایا!خودت مواظبش باش،یه وقت توی دعوا یا میونجی گری،یه اتفاقی براش نیفته!
تا چهارسال هم براش غسل میکردم و از خدا خواستم که عاقبت به خیر بشه.فکر می کردم با ازدواج،عاقبت به خیر میشه.نمیدونستم از اون چیزی که من فکرش رو میکردم هم،بالاتر میره.
بعد از این که درس رو رها کرد،با دوستاش رفتن توی یه درمانگاه.اونجا برای درمان بعضی بیماری های خاص آموزش می دیدن و بعد هم توی پارک ها و جاهای عمومی،به مردم آموزش پیشگیری از اون بیماری ها رو میدادن.برادرم مهرشاد رو هم با خودش همراه کرده بود.بهشون گفته بود:((بیاین بریم،خیلی حال میده.از صبح تا شب با آدم های زیادی آشنا میشیم.یه چیزی یاد میگیریم و به بقیه هم یاد میدیم.سرمون هم گرمه)).
اونجا زیاد دوام نیاوردن.بعد از چند ماه زدن بیرون.نه تنها اونجا،مجید هیچ کجا برای کار دوام نمی آورد.هرچی هم در می آورد،همون روز خرج می کرد.گاهی وقت ها شل که میشد،پول بنزین ماشینش را هم از باباش می گرفت.اگه یه روز صدهزار تومان هم در می آورد،تا بیاد خونه،پنجاه تومنش رو می رفت با دوستاش خرج می کرد.بقیه اش رو هم برا خونه یه چیزی می خرید.عادت نداشت هیچ وقت دست خالی بیاد خونه،اگه شده یه سطل ماست می خرید.هرچی هم که از پولش می موند،به من یا خواهراش علی الخصوص به عطیه میداد.عطیه رو خیلی دوست داشت.البته کل کل کردنش با آبجیش هم سر جاش بود.گاهی شوخی شوخی نیم ساعت همدیگه رو میزدن.آخرش هم با خنده،هرکدوم می رفتن ردّ کارشون.بچه که بودن ،عطیه هزار تومن اگه داشت ،هزاری رو ازش می گرفت و به جاش ،سه تا صدتومنی بهش میداد و می گفت:ببین!این سه تاست.پول تو یکی یه.خلاصه با همین شیره مالی،پول عطیه رو میگرفت و به قول خودش؛میرفت با دوستاش عشق و حال.
#داستان_زندگی_حر_مدافعان_حرم
#شهید_مجید_قربانخانی🌷🕊
💥ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا حسن ابن علی علیهالسلام 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ایرانیها! ادای افسردهها رو در نیارید.
🔹اگر احساس میکنی افسرده هستی، یه سر بیا غرب تا معنای افسردگی رو درک کنی.