eitaa logo
دکتر کبری خزعلی
127 دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
8.6هزار ویدیو
153 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻انقلاب عاشورایی در دورۀ پساانقلابی: انقلاب در محکمه‌ی عاشورا؟! 🖊 مهدی جمشیدی ۱. اگر دچار فقدان «روایت سیاسی و اجتماعی از عاشورا» باشیم، در واقع، عاشورا را در یک عزاداری ساده و محض، خلاصه کرده‌ایم که فقط جنبۀ شخصی و باطنی دارد و با نظم سیاسی و وضع تاریخی، بیگانه است. در این راستا، باید عاشورا را به امروز و اکنون آورد و این میسّر نیست جز با تصویرسازیِ انقلابی و سیاسی از عاشورا. تلقّی رهبر معظّم انقلاب از عاشورا، سرشار از این جنبه است. رساترین و دقیق‌ترین تعابیر انقلابی و اجتماعی دربارۀ عاشورا، در سخنان ایشان بیان شده است؛ به خصوص، چهار سخنرانی ایشان در دهۀ هفتاد که در آنها به مسألۀ «عبرت‌های عاشورا» پرداخته شده است. البته حادثۀ عاشورا، هم برای «انقلاب‌کردن» نافع است و هم برای «نگه‌داشتن انقلاب». به بیان دیگر، عاشورا حادثه‌ای نیست که در مرحلۀ «انقلاب» متوقف بماند و در مرحلۀ «پساانقلاب»، دیگر کارکردی نداشته باشد. مفهوم‌پردازی عبرت‌های عاشورا نشان می‌دهد که می‌توان خط تحلیلی دربارۀ عاشورا را به دورۀ پساانقلاب نیز تعمیم داد و مشخص کرد که چه تحولات آشکار و پنهانی می‌توانند جامعۀ اسلامی را به مرتبه‌ای از انحطاط و سقوط سوق بدهند که در نهایت، واقعه‌ای همچون کربلا رخ بدهد. در این برداشت، آسیب‌های درونیِ جامعۀ اسلامی که می‌توانند چنین وضعی را پدید آورند شناسایی و فهم می‌شوند و از طریق مشابهت‌سازی تاریخی، به عبرت‌هایی برای اکنون تبدیل می‌شوند. این عبرت‌ها هم معطوف به جامعۀ اسلامی هستند و هم معطوف به حکومت اسلامی. آیت‌الله خامنه‌ای با مطرح‌کردن این بحث در دورۀ پساانقلاب، نخستین گام را در مسیر انذار و هشدار برداشت و نشان داد که هیچ پروایی از مقایسه ندارد، بلکه آن را می‌طلبد تا تاریخ تلخ کربلا تکرار نشود. ۲. اما در چند سال اخیر، جریان غیرانقلابی و سکولار - که وجود و حضورش در قدرت سیاسی، ریشۀ دشواری‌های معیشتی مردم بوده است - کوشیده است با پناه‌بردن به شبیه‌سازیِ تاریخی، «عاشورا» را در برابر «انقلاب» بنشاند و انقلاب را چونان «ساختار سیاسیِ جور» ترسیم نماید. مجالس و هیئت‌های اینان، به محفلی برای درهم‌شکستن مقاومت انقلابی و تردیدافکنی در جبهۀ حقّ و کنایه‎‌زدن به اصالت‌های انقلابی تبدیل شده‌اند. اینان به دلیل منافع و مطامع سیاسی، در مقابل رهبر انقلاب صف‌آرایی کرده و با این گمان که عاشورا، فقط ظرفیت پیشاانقلابی دارد و می‌توان از آن در جهت نهضت و جنبش و شوریدن بهره گرفت و نظم سیاسیِ کنونی را به چالش کشید، روایت‌های معوج می‌بافند. به‌این‌ترتیب، اینان از عاشورا، بر ضدّ خطّ اصیلِ عاشورا بهره می‌برند و تزویر را به تحریف ضمیمه می‌کنند و در سایۀ سوگواری حسین‌بن‌علی، به پرچم‌دار حسین‌بن‌علی می‌تازند. این‌همه در حالی است که نه نظم سیاسی و نه نظم اجتماعی، دچار «استحاله» نشده‌اند و انقلاب و جامعه با وجود دشواری‌ها و تنگناها، همچنان اصالت‌های خویش را حفظ کرده‌اند و دچار «جابجایی‌های ساختاری» نشده‌اند. در مقابل، اینان می‌کوشند با روایت‌‌پردازی سیاه و غلیظ، وضع کنونی را بحرانی و نزدیک به فروپاشی و انحطاط ترسیم کنند تا دوگانه‌سازی‌های‌شان بر ضدّ انقلاب، مقبول و موجّه افتد. ۳. جالب این‌که آیت‌الله خامنه‌ای در اواخر دهۀ هفتاد که نیروهای سیاسیِ تجدیدنظرطلب و استحاله‌شده می‌خواستند نظم سیاسی و نظم اجتماعی را به سوی لیبرال‌دموکراسی سوق بدهند، آشکارا از حادثۀ عاشورا در جهت غایات انقلاب بهره برد و همچنان نیز حادثۀ عاشورا را دارای ظرفیت تحلیلی برای این مواجهه معرفی کرد. ایشان گفتند: در صدر اسلام، «بزرگ‌ترین» و «مهم‌ّترین» ضربه‌ای که بر اسلام وارد شد، این بود که «حکومت اسلامی» از «امامت» به «سلطنت» تبدیل شد و امام حسن(ع) به ‌خاطر یک مصلحت بزرگ‌تر که حفظ اصلِ اسلام بود، مجبور شد این تحمیل را بپذیرد. امروز نیز اساس نقشۀ دشمن، این است که حکومت را از «محور اصلی» که «امامت» و «دین» است خارج کند؛ چون بعد خاطرش جمع است که همه‌کار خواهد کرد، امّا به برکت هوشیاری ملّت و به برکت انقلاب، امریکا قادر نیست حادثه‌ای مثل حادثۀ صلح امام حسن(ع) را تحمیل کند، بلکه اینجا اگر دشمن زیاد فشار بیاورد، «حادثۀ کربلا» اتّفاق خواهد افتاد(آیت‌الله خامنه‌ای، در دیدار جوانان، ۱-۲-۱۳۷۹). در تاریخ پساانقلابی، فقط مبارزه و ایستادن و مقاومت معنا دارد و هرچه که رخ بدهد، این تاریخ از «مدار عاشورا» خارج نخواهد شد؛ چنان‌که دشمن برای برانداختنِ این تاریخ قدسی، چاره‌ای جز بازسازیِ نبرد کربلا ندارد. پس تاریخ پساانقلابی در درون خود، همچنان عنصر نهضت و انقلاب را دارد و «نظریۀ نظام انقلابی» نیز همین را می‌گوید و انقلاب، خود را منجمد و متصلب نمی‌انگارد که از منطق و موقعیت عاشورایی بهراسد.
هدایت شده از محمدعلی رامین
37.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برنامه شورای عالی انقلاب فرهنگی چیست؟ 😱استراتژی مرگ با ضربات چاقو 😧نگاهی به تنوع فرقه ها و جریان‌هایی که به ریشه دین و انقلاب افتاده اند... 😎آنچه برخی نمی‌خواهند ببینند... 🤫مردم چه می‌کنند و مسؤولان خائن چه کسانی هستند... 🌀 رسانه عصر باشید @AsrAdyan «مؤسسه فرهنگی پژوهشی آموزشی ادیان و فرق عصر»
علم الهدی، سیدمحمدباقر: ◻️◽️▫️پله اول▫️◽️◻️ 🔺عبدا...گنجی طی یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: ماه رمضان۱۳۸۸- بعد از فتنه - در دیدار رمضانیه دانشجویان با رهبری، دانشجویی از وسط جمعیت بلند شد و با حرارت هرچه بیشتر گفت: آنچه در کهریزک اتفاق افتاد، خیانت بود. 🔺رهبری بلافاصله پاسخ دادند که بالاتر از خیانت، آن یک جنایت بود و من شخصا موضوع را دنبال می‌کنم اما شمای جوان یادت نرود که مسئله کهریزک تابعی از مسئله اصلی است. مسئله اصلی را فراموش نکنید و پرسید می‌دانید مسئله اصلی چه بود؟ و خود پاسخ دادند مسئله اصلی این بود که از فردای انتخابات کاری کردند که به‌رغم مشارکت ۸۵درصدی مردم، نظام جمهوری اسلامی نتوانست سرش را در مقابل چشم ملت‌های اسلامی بالا بگیرد. یعنی برای فهم داستان کهریزک باید از این نقطه شروع کنی نه اینکه شما را در وسط داستان ایزوله کنند. در جنگ روانی، اصلی به‌نام پله دوم وجود دارد؛ یعنی داستان / اتفاق از اول تعریف نمی‌شود. به تعبیر بهتر کنش سانسور می‌شود اما واکنش به نحو دلخواه روایت می‌شود. فرض کنید کسی به‌صورت شما سیلی زد و شما هم او را هل دادید و به زمین خورد و دستش شکست. آنچه فردا منتشر می‌شود اینکه: فلانی دست فلانی را شکسته است و سیلی اول و اصل موضوع کلا پنهان می‌ماند یا پنهان می‌شود. روایت‌های امروز دشمن و برخی دوستانی که نام آنان را باید « » گذاشت، همین است. 🔺به این عبارت توجه کنید: «به دانشجویان دانشگاه شریف حمله شد!» گویی دانشجو خواب بود یا سر کلاس بوده یا یک تجمع آرام و منطقی داشته و عده‌ای دیوانه یا مشروب‌خور و مست به آنان حمله کرده‌اند و تمام. آیا روایت واقعی این است؟❓ در تیرماه۱۳۷۸ تیتر روزنامه‌های آتش‌بیار معرکه این بود: «کوی دانشگاه تهران به خاک و خون کشیده شد»، «اعلام عزای عمومی مراجع تقلید برای شهدای کوی دانشگاه» و... حال آنکه در آن حوادث فقط یک افسر وظیفه نیروی انتظامی به‌نام عزت ابراهیم‌نژاد کشته شد و تمام. 🔺درباره حادثه زاهدان می‌شنوید: «نمازگزاران زاهدانی به رگبار بسته شدند» خب چرا جمعه‌های قبل به رگبار بسته نمی‌شدند؟ از مظلومیت‌های نظام جمهوری اسلامی همین موضوع است که داستان را از کمر آن روایت می‌کنند. مثلا در سال۹۸ حجم عجیبی از خبر کشته‌شدن جوانی به‌نام پویا بختیاری در کرج منتشر شد اما کسی نشنید و فیلم‌های اقدامات این جوان در روزهای قبل و انتشار پیام تسلیت ربع‌پهلوی توسط پدرش را ندید. 🔺در ماجرای اعدام نوید افکاری گفتند جوان ورزشکار اعدام شد و گویی در خیابان قدم می‌زده است و به‌قید قرعه تصادفا اعدام شده . اینجا قتل فردی صاحب زن و فرزند توسط او به‌عنوان پله اول پنهان ماند. 🔺خواص مورد اشاره سخنان دیروز رهبری که سراسیمه وارد میدان شدند و بیانیه و موضع اعلام کردند و مرگ خانم امینی را قتل خواندند نیز روی پله دوم نشانده شدند. عمده روایت دشمن اینگونه است و داستان از خط شروع گفته نمی‌شود و اینگونه چهره‌ای خشن، سرکوبگر و بی‌منطق از نظام را معتبرسازی و ادراک‌سازی می‌کنند. 🔺طبیعی است که نظامی که به روش انقلابی به حکومت برسد، دشمنان باانگیزه‌ای دارد. اما دشمنی که به اخلاق پایبند باشد نیز به‌نوبه خود ارزش و نعمتی است. فاسدالاخلاق‌ها هیچ چیزی برایشان مهم نیست و از هیچ چیز فروگذار نمی‌کنند. 🔺حالا می‌توان فهمید چرا مقام معظم رهبری برای مرحوم یدالله سحابی و بازرگان – به‌عنوان کسانی که جمهوری اسلامی را قبول نداشتند– پیام تسلیت فرستادند. 🔺چون اپوزیسیونی بودند که اخلاق را فدای دشمنی نکردند. حالا از تجزیه‌طلب، منافق و قی‌شدگان ملت در سال۱۳۵۷ تا صهیونیسم و غرب در یک جبهه آرایش گرفتند و اکنون که قیمت‌ها تاحدودی تثبیت شده است و فسادگران نیز کمرنگ شده‌اند عرصه دیگری را گشوده‌اند که تصاویر مخابره‌ای آن «دروغ» و «سرکوب» باشد. 🔺این هم بگذرد، ✍اما هم باید درس گرفت و هم عبرت. ✳️وظیفه نیروهای مومن به انقلاب اسلامی نشان دادن دائمی پله اول است و این شدنی است. 🔟 9⃣8⃣ 7⃣6⃣5⃣ 4⃣3⃣2⃣1⃣👈
🔴سکینه ،محبوبه پدر از اولین شاعران راوی عاشورا میباشد 🌱نامش آمنه یا امیمه بود اما چون وقار وآرامش داشت ،رباب اورا سکینه خطاب کرد 🌱انقدر برای امام حسین محبوب بود که امام حسین در وصف دخترش سکینه شعر سرود لَعَمْرُک اِنَّنی لَاُحِبُّ دارا تَحُلُّ بِها سکینةُ و الرُّبابُ اُحِبُّهُما وَ اَبْذُلُ جُلَّ مالی 🌱تاریخ در حد این بانوی عظیم الشان کوتاهی کرده و همسر ایشان به درستی شناخته نشده و اختلاف زیادی آست 🌱وقتی نوجوان بود در کربلا حاضر شد ،وعظمت عاشورا را درک کرد 🌱در اقبال اش اسارت بود و طعم اسارت و تازیانه امویان را چشید 🌱روایت قوی وجود دارد که قبر بانوی عزیزمان در دمشق میباشد 🌱لحظات وداع با پدر را در کربلا چشید پدر اورا به آغوش کشید اشک از چشمانش پاک کرد و دعوت به صبوری کرد وآخرین شعرهایش را برای دختر عزیزش سرود سَيَطُولُ بَعْدِى يَا سُكَيْنَةُ فَاعْلَمِى مِنْكِ الْبُكَاءُ إذَا الْحَمَامُ دَهَانِى لاَ تُحْرِقِى قَلْبِى بِدَمْعِكِ حَسْرَةً مَا دَامَ مِنِّى الرُّوحُ فِى جُثْمَانِى فَإذَا قُتِلْتُ فَأنْتِ أوْلَى بِالَّذِى تَبْكِيَنهُ يَا خَيْرَةَ النِّسْوَانِ ای سکینه! بدان که پس از من، گریه تو طولانی خواهد بود. تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان. ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو برای گریه سزاوارتری 🌱امویان اورا با کتک و به زور از جنازه پاره پاره پدر جدا کردند 🌱رویای همراهی پیراهن خونی امام حسین توسط حضرت زهرا و پیامبر اکرم وبرخی از انبیا را در راه کربلا رویت فرمودند 🌱سکینه را از باهوش‌ترین، زیباترین، خوش اخلاق‌ترین، باتقواترین و بزرگ زنان زمانه خویش دانسته‌اند 🌱امام حسین(ع) سکینه را بنده‌ای غرق در ذات الهی معرفی کرده که نشان دهنده فضل و کمال اوست 🌱سخاوت سکینه نیز در کتب تاریخی مورد اشاره قرار گرفته است. او هزینه سفر حج برادرش امام سجاد(ع) را پرداخته است 🌱سکینه همراه خواهر خود فاطمه از راویان حدیث پدر خود امام حسین(ع) به شمار می‌آیند 🌱گزارش‌های او از واقعه کربلا در قالب شعر، اشعار و قصاید او در رثای پدرش امام حسین(ع) معروف است. شعر زیر از جمله این اشعار است: لا تعذلیه فهم قاطع طرقه فعینه بدموع ذرف غدقه ان الحسین غداة الطف یرشقه ریب المنون فما ان یخطئ الحدقه بکف شر عبادالله کلهم نسل البغایا و جیش المرق الفسقه یا امة السوء هاتوا ما احتجاجکم غدا و جلکم بالسیف قد صفقه ترجمه: «او را سرزنش مکن؛ چرا که آنها راه را بر او بستند. و او از چشمانش اشک فراوان می‌بارد. در روز طف (عاشورا) تیری به سوی امام حسین(ع) پرتاب شد که خطا نمی‌رود و از حدقه چشم او دور نمی‌شود. این کار به دست کسانی انجام شد که بدترین مردم و از نسل ظالمان و از سپاهیان فاسق بودند.‌ای بدترین امت! دلیل‌هایتان را در رستاخیز اقامه کنید. شما برهانی ندارید؛ زیرا همه شما او را با شمشیرتان زدید 🌱بر اساس گزارشات تاریخی تسلط سکینه بر ادبیات عرب باعث شد برخی از شاعران مانند فرزدق، جریر، کثیر، نصیب و جمیل برای ارزیابی و سنجش اشعار خود، آنها را به سکینه ارائه می‌دادند تا مورد داوری قرار بگیرد منبع :ویکی شیعه ✍عالیه سادات 🧕@banovanebeheshti
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسلام من و شما را شناخته که حکم حجاب و‌ عدم اختلاط زن و‌ مرد را داده... تبیین رهبری نسبت به حکم حجاب و حکم عدم اختلاط زن و‌ مرد در اسلام... پ.ن: این جمله که «حجاب رو‌ آزاد کنید عادی میشه» اگر از روی غرض نباشد، اشتباهی مسلم و خیالی خام است... دو خاطره بنده در این زمینه را مطالعه بفرمایید: «ولنتاین بازی» دو نفر وسط پیاده رو خیابانی در ورشو 🤦‍♂ 👈 اینجا گفت من اونقدررر کشورهای مختلف رفتم و آدم دیدم که چشم‌ و دلم سیر شده🤦‍♂ 👈 اینجا محمد صالح مشفقی پور 💎 @Moshfeghoun 💐
❤️ وقتی یادِ من افتادی، برای امام زمان دعا کن! ذکر و یاد امام مهدی در رفتارهای او تاثیر فوق العاده‌ای داشت. دعای فرج و دعا برای سلامتی امام عصر، همیشه وِرد زبانش بود. امکان نداشت بدون دعای فرج، شروع به خواندن دعا، قرآن یا زیارت عاشورا کند؛ انگار احساس می‌کرد که بدون دعای فرج، اعمالش مقبول نیست. دعا برای تعجیل فرج، در رأس همه حاجات و دعاهایش بود. هر وقت قرار بود کسی به زیارت برود، یا در التماس دعا گفتن‌های مرسوم، می‌گفت: «برای امام زمان خیلی دعا کنید!» اگر قرار بود دوستی به زیارت برود، نشانه‌ای می‌داد تا به یاد او بیفتد و بعد تأکید می‌کرد: «وقتی یاد من افتادی، برای امام زمان دعا کن!» هیچ وقت نشنیدم که برای خودش دعایی بخواهد. بعد از شهادتش، یکی از دوستان، صحنه‌ی عاشورا را در خواب دیده بود و اینکه شهدای وطنمان نیز، در میدان جنگ در حال یاری امام حسین بودند. آن بنده‌ی خدا در بین شهدا، آقا جواد را دیده بود که جلو آمده و به او گفته بود: «ما در حال یاری کردن امام حسین هستیم، خیلی کار داریم. شما هم باید برای ظهور آماده شوید. چندان دور نیست. خودتان را برای ظهور آماده کنید تا بتوانید امام را یاری کنید. ❌ سیره مهدوی شهید جواد الله کرم از زبان همسرش 📚 منبع: خبرگزاری شبستان ➥ @bahjat_irib
جامعه و امتناع «خودبودن» نقدی بر سخنان اخیر دکتر خدایاری درباره حجاب دکتر ابوالفضل اقبالی اخیرا دکتر خدایاری‌فرد استاد روانشناسی در شیراز اظهاراتی را علیه حجاب مطرح کرده‌اند که کلیپ آن در فضای مجازی منتشر گردید. یکی از نکاتی که ایشان مطرح کرده‌اند این است که افراد اعم از محجبه و بی‌حجاب با پوشش اختیاری دارند هویت حقیقی و اصیل خود را نشان می‌دهند و این به نفع سلامت روان جامعه است. اما الزام به حجاب باعث اختلال در سلامت جامعه می‌گردد زیرا مانع «خودبودن» افراد می‌گردد. این یادداشت پاسخی به این سخن ایشان است. بحثی که ایشان مطرح نمودند گرته‌برداری ناقصی از نظریه‌ی «تفرّد»(Individuation) کارل یونگ روانشناس معروف است که ناظر به تبیین مراحل رشد و کسب استقلال هویتی افراد است که از رهگذر ایجاد تعادل میان ویژگی‌های مثبت و منفی و نیروهای متضاد وجود خود فرد محقق می‌گردد. نظریه تفرد یونگ به بیان ساده این است که فرد وقتی به استقلال هویتی دست می‌یابد که «خودبودن» خود را با تمام نیروهای و ویژگی‌های متعارض وجود خودش بپذیرد. حال این نظریه را با سخن دکتر خدایاری فرد مقایسه کنید! دکتر خدایاری می‌گویند جامعه باید تفرّد و خودبودن افراد را به رسمیت بشناسد! در حالی که یک اصل بدیهی در زندگی اجتماعی وجود دارد و آن هم لزوم سازگاری افراد با قوانین و هنجارهای اجتماعی است. حتی اگر لازمه این سازگاری، عدول از برخی ترجیحات، خواسته‌ها و انتخاب‌های فردی باشد. زیرا اساسا زندگی اجتماعی از رهگذر پذیرش واقعیت‌های فرافردی همچون قانون، هنجار، اخلاق و... به‌عنوان میانجی میان هویت‌های فردی افراد قابل تحقق است. جامعه تا جایی که ممکن است تفرّد و استقلال هویتی افراد را به رسمیت شناخته و تکثر وضعیت افراد را می‌پذیرد. اما قرار نیست دامنه این پذیرش به وجود تعارض میان فرد و دیگر افراد جامعه یا تزاحم میان وضعیت فرد و ساختارهای اجتماعی منجر گردد. اساسا تمدن و فرهنگ یعنی لجام زدن بر برخی تمنیّاتِ فردگرایانه! در حالیکه دکتر خدایاری برخلاف این اصل بدیهی دارد به جامعه و قانون توصیه به تمکین در مقابل خواهش‌های فردی می‌کند! اقتضاء این سخن، رواداریِ منفعلانه‌ی جامعه در برابر تفرّدهای متکثر جامعه است که نتیجه‌ای جز بی‌هنجاری و آنومی اجتماعی در بر نخواهد داشت. اگر بنا بر تمکین جامعه در برابر وضعیت‌های حقیقی افراد باشد، برای یک عده‌ای مقررات اداری، برای عده‌ای دیگر قوانین راهنمایی و رانندگی و برای برخی دیگر آیین‌نامه‌های آموزشی مانع تحقق فردیّت و خودبون‌شان است. در چنین وضعیتی که آقای دکتر خدایاری تجویز می‌کنند، آیا اساسا امکان زندگی اجتماعی وجود دارد؟ این پرسش از دکتر خدایاری وقتی پیچیده‌تر می‌شود که متوجه تسلط رسانه‌ها و نفوذ آنها در انعطاف‌بخشی به وضعیت‌های متکثر انسانی در عصر امروز باشیم. ما امروز بیش از هر زمانی با پدیده «تفرّد سیّال» مواجه هستیم. هویت‌های فردی در عصر مدرن و پست مدرن تحولات پرشتابی را تجربه می‌کنند و سیّالیت بی‌سابقه‌ای را نسبت به جوامع پیشین دارند. تمکین جامعه در برابر چنین وضعیتِ متکثر و منعطفی یک نتیجه بیشتر ندارد و آن هم زوال جامعه و فرهنگ است. https://eitaa.com/eqbali62
لایحه حجاب و مساله روایت پیوست رسانه‌ای شرط لازمِ توفیق لایحه ابوالفضل اقبالی لایحه عفاف و حجاب پس از فراز و فرودهای بسیار بالاخره به ایستگاه پایانی خود یعنی میز نمایندگان مجلس نزدیک شده است و دو سه متن پیشنهادی کاندیدای نهایی بررسی در صحن مجلس هستند که همه آنها نسبت به نسخه اولیه لایحه امتیازات فراوان و ترجیح بیشتری دارند. به هر حال یکی از این متن‌ها در نهایت تبدیل به قانون خواهد شد. صرف‌نظر از اینکه کدام یک از این متن‌های پیش‌رو لباس قانون بر تن خواهند کرد(که در یادداشت‌های بعدی وارد آن خواهم شد) بحث مهمتر و پیشینی وجود دارد که توفیق یا ناکامی قانون حجاب کاملا به آن وابسته می‌باشد و آن مساله روایت و ادراک‌سازی برای مردم از قانون و ضرورت آن است. چه بخواهیم چه نخواهیم امروز مداخله و ورود حقوقی و انتظامی حاکمیت به موضوع حجاب از حمایت اجتماعی اکثریت برخوردار نیست و براساس معتبرترین نظرسنجی‌ها، طرفداران مداخله قانونی برای حجاب در جامعه ایران کمتر از مخالفان هستند. این یعنی هر قانونی هم که در این زمینه وضع شود، در ناحیه اجرا با چالش‌ها متعددی دست به گریبان خواهد بود. اما همه ما نیز واقفیم که طیف عظیمی از مخالفت مردمی با قانون و الزام حجاب متاثر از رسانه و روایت‌های رسانه‌ای است. عموما مخالفت مردم با ورود حاکمیت به مساله حجاب از جنس مناقشات فقهی پیرامون وجوب و الزام یا تحلیل‌های کارشناسی درباره پیامدهای فرهنگی اجتماعی آن نیست بلکه متاثر از گره‌های ذهنی و مشهوراتی است که در رسانه‌ها مصرف می‌کنند. چیزی شبیه به این ادعا که «پوشش من به کسی ربطی نداره»! لذا سرمایه‌گذاری بر مقوله رسانه و ادراک‌سازی برای مردم در کنار اقدام قانونی ضرورتی بلاانکار به نظر می‌رسد. مهم این است که حاکمیت و نخبگان اجتماعی درباره چگونگی روایت قانون برای بدنه جامعه به توافق برسند و روی آن عملیات مشترک تعریف کنند. به نظر من دو روایت به شرحی که در یادداشت‌های بعدی‌ام خواهم گفت قابلیت ایجاد توافق عمومی و حمایت از قانون عفاف و حجاب را خواهند داشت که می‌توان روی آنها سرمایه‌گذاری کرد. همچنین باید این نکته را خاطرنشان کنم که قانون عفاف و حجاب که به زودی از مجلس بیرون خواهد آمد، عملاً با کمتر از 10 درصد جامعه ایران مواجهه خواهد داشت و بیش از 90 درصد جامعه در حیطه مخاطبان این قانون نیستند. زیرا اولا در حال حاضر(قبل از تصویب قانون) کشف حجاب و برهنگی که موضوع قانون است در بالاترین سطح خود، زیر 20 درصد در کل کشور است و ثانیا پس از تصویب قانون و اجرای آن، بخش قابل توجهی از این آمار ریزش خواهد کرد. زیرا اولا بخش زیادی از کشف حجاب دختران نوجوان در حال حاضر از روی کنجکاوی است که با ذهنیتِ آزاد شدن حجاب در کشور صورت می‌گیرد که در صورت طرح مجدد قانون و الزام حجاب احتمال عقب‌نشینی از پوشش فعلی آنها بالاست(مثل فردای مصاحبه سردار رادان) و ثانیا کشف حجاب بسیاری از بانوان فاقد انگیزه‌های سیاسی و سویه‌های ایدئولوژیک است که نزد آنها معنای مقابله با نظام جمهوری اسلامی ندارد. لذا برخلاف مکشوفه‌های باانگیزه، حاضر به هزینه دادن برای چنین رفتاری نیستند و با دریافت اولین تذکر تغییر محسوسی در رفتار آنها ایجاد خواهد شد. همین واقعیت خودش دریچه مناسبی برای ورود و ساخته و پرداخته کردن یک روایتِ قابل پذیرش برای بدنه جامعه از قانون جدید عفاف و حجاب است. اهمیت این موضوع آنقدر بالاست که من پیشنهاد می‌کنم قبل از تمهید چنین بستری، حتی موقتا اجرای قانون به تعویق بیافتد. و اما روایت‌های پیشنهادی من برای حمایت رسانه‌ای از قانون بر دو عنصر «حریم خصوصی» و «ایران» استوار هستند که در یادداشت بعدی به تفصیل درباره آنها بحث خواهم کرد. https://eitaa.com/eqbali62
کشف حجاب و ستیز با «ایران» روایت‌های حامیِ لایحه عفاف و حجاب ابوالفضل اقبالی قابل انکار نیست که غائله زن، زندگی، آزادی نقطه عطفی برای تثبیت کشف حجاب سیاسی بود. اگر تا قبل از فوت مهسا امینی کشف حجاب به‌مثابه نماد اعتراض به حاکمیت در مقیاس دو سه درصدی قابل مشاهده بود، پس از آن به بالای ده درصد رسید و همراهی و همدلی عمومی با آن نیز افزایش پیدا کرد. لذا کشف حجاب و غائله مهسا در پیوندی وثیق با یکدیگر قرار دارند و تاریخ نیز به این گواهی خواهد داد. اکنون که برای جامعه ایرانی ابعاد گسترده‌تری از غائله پاییز سال گذشته روشن شده و زوایای مبهم آن روزها دیگر امروز فاقد ابهام هستند، موقعیت مناسبی برای روایت و تصویرسازی از آن غائله و ماجراهای پیرامون آن است. در ذهن من دو خط روایتیِ قابل پذیرش برای جامعه ایرانی براساس ارزش‌های مسلط این جامعه و نیز واقعیت‌های تاریخی مربوط به ماجرای مهسا قابل پیگیری هستند که در ادامه عرض می‌کنم. روایت اول با محوریتِ حریم خصوصی سر و شکل می‌یابد. خانواده و حریم‌های جنسیِ معطوف به آن کماکان از ارزش‌های مسلط جامعه ایران است و غائله مهسا در تمام مانیفست‌ها و روایت‌هایی که از خود ارائه کرد در تقابل آشکار با این حریم‌ها بود. زن، زندگی، آزادی صراحتا به «خیابان» تعلق داشت و قلمروهای خانواده را برای التذاذ جنسی به رسمیت نمی‌شناخت. از بوس در خیابان گرفته تا نشان دادن شیرخوارگاه به مردم! تا سخنرانی همجنس‌بازها و مطالبه استخر مختلط و... همگی دلالت بر نفی حریم خصوصی دارند. گویی حجاب و مهسا بهانه‌ای برای جنگ تمام عیار علیه خانواده و ارزش‌های آن بود. اکنون که این موضوع برای طیف وسیعی از مردم ایران روشن و ملموس شده، روایتِ «تقابل با حریم خصوصی» از کشف حجاب به شرط ظرافت‌های رسانه‌ای قابل پیگیری است. روایت دوم نیز با ارجاع به «ایران» صورت‌بندی می‌گردد. در بحبوحه‌ی غائله مهسا همگان شاهد بودند که تصویرِ ایران پس از جمهوری اسلامی چقدر مخدوش و بدترکیب بود. پرچم‌های رنگارنگ و بی‌هویت، تکثر رهبرانِ مدعی، خشونتِ افسارگسیخته و... در کنار هم تصویری تکّه‌تکّه و تجزیه‌شده از ایران خلق کرده بودند که هر آنکس که اندک تعلّق خاطری نسبت به ایران داشت در دل و زبان خود این ناجنبش را مذمت می‌کرد. برای ما که حتی باورش سخت بود عده‌ای با شناسنامه ایرانی از برد تیم ملی کشورمان در جام جهانی ناراحت و عصبانی شوند و برای باخت آن رقص و پایکوبی به راه اندازند. اما غائله مهسا به لطف خدا چنین واقعیت‌هایی را هم برای ما عیان ساخت و باعث شفاف شدن مرزبندی‌ها در جامعه ایران گردید که به نظر برخی از آنها شکاف‌های اجتماعی اصیل و معتبری بودند. امروز کشف حجاب تنها باقیمانده آن ناجنبشِ زنانه و در امتداد همان غائله‌ی ضدایرانیِ پارسال است که باید به‌مثابه «ستیز با ایران» در دل تاریخ ثبت و روایت گردد. موضع صریح رهبر انقلاب مبنی بر «حرام سیاسی» بودن کشف حجاب باید تبدیل به گفتمان غالب جریان انقلابی در روایت‌های رسانه‌ای گردد. حتما و یقینا امکان خلق روایت‌های موثرتر و بدیل درباره کشف حجاب و غائله مهسا وجود دارد که می‌تواند همراهی مردم با قانون حجاب را افزایش دهد. اما بدون روایت اساسا اجرای هیچ ماده و تبصره‌ای به صلاح نیست و در میدان عمل با شکست مواجه خواهد شد. https://eitaa.com/eqbali62
پیامدهای سیاسیِ لایحه حجاب درباره مغالطه‌ای به نام سرمایه اجتماعی ابوالفضل اقبالی یکی از مهمترین چالش‌های مطرح درباره لایحه عفاف و حجاب پیرامون پیامدهای سیاسیِ لایحه است که از قضا جریان‌های سیاسی مختلف کشور حول آن اتفاق نظر دارند! و آن کاهش سرمایه اجتماعی حاکمیت و نظام جمهوری اسلامی است. به عبارت دیگر هم محسن برهانی که قمه کشیدن روی پلیس جمهوری اسلامی را تشجیع مردم می‌داند، نگران کاهش سرمایه اجتماعی نظام پس از اجرای قانون حجاب است و هم آیت‌الله فلانی و دکتر بهمانی که از ذابّین در ولایت و انقلاب هستند و قصد فعالیت جدی در انتخابات پیش‌رو دارند! نگران این موضوع هستند. تکلیف ما با این گفتار در میان رجال سیاسی معلوم است. انذار طیف مقابل نسبت به سرمایه اجتماعی از باب گرا دادن به جامعه برای روشن نگهداشتن مخالفت‌ها با حجاب و فشار به حاکمیت جهت تعطیلی این حکم اجتماعی الهی است. جریان اصولگرایی نیز نگران سرمایه اجتماعی دار و دسته خودشان هستند و از باب تضمین سبد رای خود در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آینده مفاهیمی چون سرمایه اجتماعی، انسجام ملی، امنیت و... را بلغور می‌کنند. این گفتار اما در میان نخبگان اجتماعی که نقش تصمیم‌سازی برای مسئولان دو طیف سیاسی دارند، ماهیت متفاوتی داشته و از جنس مناقشه و چالش نظری و معرفتی است که ماموریت یادداشت حاضر ورود به این سطح از گفتگو است. تلقی این افراد از سرمایه اجتماعی نظام با یک سوءتفاهم و تعمیم نادرست همراه است. لذا به نظر می‌رسد ابتدا باید درک صحیحی نسبت به سرمایه اجتماعی حاکمیت پیدا کنیم و سپس وارد مناقشه درباره تاثیر قانون حجاب بر آن شویم. در یک دسته‌بندی اولیه و بسیط و صرفاٌ برای صورت‌دهی به تصویر ذهنی خود از جامعه ایران می‌توان گفت سه طیف از مردم و نسبت آنها با حاکمیت وجود دارند. مهم هم نیست که فراوانی و درصد هرکدام از این دسته‌ها چقدر است. دسته اول که ما به آنها هسته سخت حامیان انقلاب اسلامی و نظام می‌گوییم که غالبا طیف مذهبی و حزب‌اللهی جامعه هستند. دسته دوم که آنها را اصطلاحا طیف خاکستری می‌نامیم و افرادی هستند که نسبت‌شان با جمهوری اسلامی از جنس «معیشت» و اقتصادی است. مخالفت‌شان و همراهی‌شان با نظام معیشت‌محور است. اینها بارزترین و فربه‌ترین بخش از بدنه جامعه ایرانی را تشکیل می‌دهند. و در نهایت دسته سوم افرادی هستند که نسبتی «فرهنگی» با جمهوری اسلامی دارند و از مخالفان «ایدئولوژیک» نظام محسوب می‌شوند. اینها حتی اگر جمهوری اسلامی، ایران را تبدیل به سوئیس هم بکند با آن مخالف‌اند! باز اگر بخواهم مثالی ساده جهت تقریب به ذهن بزنم می‌گویم اعتراضات آبان 98 در کشور متعلق به دسته دوم و غائله مهسا متعلق به دسته سوم بود. شاید در فرصتی تفصیلی این دسته‌بندی را بسط و شرح دهم. با چنین تعریفی از بدنه اجتماعی مردم می‌توان تشخیص داد که دسته سوم اساسا نمی‌توانند سرمایه اجتماعی نظام باشند. یعنی مساله ماقبل قانون حجاب است. دسته اول هم که براساس تنظیمات کارخانه در سبد سرمایه اجتماعی نظام قرار دارند و اتفاقا الزام قانونی حجاب آنها را نسبت به نظام دلگرم‌تر می‌کند. چالش اصلی درباره تحلیل رفتار و نگرش دسته سوم به مساله حجاب و مداخله حاکمیت است. تلقی من این است که آن چه نگرش و رفتار این طیف از مردم را در نسبت با قانون حجاب تعیین می‌کند، «واقعیتِ اجتماعی قانون» نیست بلکه روایت‌هایی است که در نسبت با آن دریافت و مصرف می‌کنند. مستند این ادعا من، تفاوت‌های آماری در نظرسنجی‌هایی است که نحوه سوال و ادبیات پرسش آنها از مردم با یکدیگر متفاوت است. اینکه شما سوال‌تان درباره ضرورت و الزام حجاب را با چه دلالت‌های گفتمانی و روایتی از مردم بپرسید در تعیین پاسخ آنها بسیار موثر است. یعنی اگر بپرسید آیا شما با «حجاب اجباری» موافقید پاسخ شما متفاوت از زمانی خواهد بود که بپرسید آیا شما با «ضابطه‌مندی پوشش اجتماعی» موافقید؟ این است که من می‌گویم روایت از قانون برای این طیف از واقعیت قانون مهمتر است. اگرچه این سخن به معنای نفی تاثیر شرایط عینی معیشت در جهت‌گیری‌های فرهنگی این طیف از جامعه نیست. لذا من معتقدم که سرمایه اجتماعی نظام بیش از آنکه تابع وضع قانون حجاب یا رهاسازی آن باشد تابع شرایط اقتصادی کشور و روایت‌های فرهنگی ما در رسانه است. https://eitaa.com/eqbali62
لایحه حجاب و هیولای آمار بازخوانی مناسبات مردم و حکمرانی دینی ابوالفضل اقبالی اندک عقلانیتی برای تصدیق این گزاره کافی‌ست که اگر حاکمیت و مردم درباره اجرای یک قانون اتفاق نظر داشته باشند، آن قانون در صحنه اجرا با کمترین موانع و چالش روبرو خواهد بود و اثربخشی آن در جامعه در بالاترین حد رقم خواهد خورد. و نیز تصدیق این جمله که اگر مردم موافق اجرای یک قانون توسط حکومت نباشند، اجرای آن قانون برای حاکمیت گرانبار است. این روزها در محافل کارشناسی پیرامون لایحه حجاب و عفاف، مناقشات آماری و گفتگو درباره نظر مردم نسبت به قانون حجاب داغ است. اختلاف اما بر سر این گزاره‌های بدیهی نیست بلکه درباره نتایجی است که افراد مختلف از این گزاره‌ها مراد می‌کنند. رایج‌ترین نتیجه‌ای که در اینگونه جلسات پس از مناقشات آماری توسط برخی از کارشناسان و نخبگان اجتماعی اخذ می‌گردد، عدم پیگیری مجدد قانون حجاب توسط حاکمیت به استناد مخالفت اکثریت جامعه با آن است. یعنی افرادی معتقدند که چون قانون و الزام حجاب توسط حاکمیت فاقد حمایت و همراهی از سوی مردم است و اکثریت مردم طبق نظرسنجی‌ها با حجاب قانونی و الزامی مخالفند، پس عقلانیت حکمرانی اقتضاء می‌کند که ما ولو به صورت موقت دست از سر حجاب برداریم و داوطلبانه آن را به جهت‌گیری‌های جامعه واگذار کنیم. در غیر اینصورت به شکاف میان حاکمیت و مردم بیش از پیش دامن زده‌ایم. مهمترین پرسش از این ایده آن است که بر فرض صحت و اعتبار نظرسنجی‌ها در کشف حقیقتِ رفتار و نگرش مردم، حاکمیت دینی تاکجا باید از اجرای حدود و احکام الهی به واسطه آمار عقب بنشیند؟ به عبارت دقیق‌تر، آیا اساسا حاکمیت دینی، اولویت‌های خود را از آمارهای اجتماعی اخذ می‌کند یا مبانی معرفتی و الهیاتی او تعیین کننده اصلی هستند و آمار و داده از میدان صرفا از باب تنظیم یا بازخوانی روش‌ها و راهبردها اهمیت پیدا می‌کنند؟ به نظر می‌رسد نه تنها حاکمیت اسلامی بلکه حتی نظام‌های سیاسیِ سکولار هم اولویت‌های خود را با منطقِ ایدئولوژیک و الهیاتی گزینش می‌کنند. امروز در نشستی این مثال را زدم که آیا کشورهای غربی برای انجام عملیات‌های گسترده فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... بر علیه خانواده و ارزش‌های ناظر به آن در جامعه ایران در دهه 70 از مردم ایران نظرسنجی کردند و نظام اولویت‌های خود در این کشور را با سنجش میزان همراهی یا عدم همراهی مردم تعیین نمودند؟ به هیچوجه! آنها اولویت‌هایی داشتند از جمله رواج خیانت‌های زناشویی، ترویج فساد و بی‌بندوباری، تضعیف دینداری و تخریب ارزش‌های مسلط جامعه ایران و... و برای تحقق این اولویت‌ها از هیچ اقدامی منصرف نشدند. یعنی علیرغم مخالفت قاطبه مردم ایران با این مقولات در دهه 70 کشورهای غربی کار خودشان را پیش بردند و کسی در جلسات کارشناسی آنها بر سر میزان همراهی مردم ایران با ماهواره و اینترنت و... مناقشه آماری نمی‌کرد! فهم ناقص من می‌گوید حکومت دینی در چارچوب ظرفیت‌ها و امکان‌هایی که دارد موظف است اجرای حدود و احکام الهی را در اولویت خود قرار داده و آنها را پیگیری کند و برای حساسیت‌های جامعه نیز طرحی از جنس «اقناع» و همراه‌سازی داشته باشد نه اینکه با دریافت اولین واکنش‌های اعتراضی از سوی مردم بلافاصله گزینه‌ی تعطیلی احکام الهی را روی میز بگذارد. زیرا در این صورت نتیجه‌ای جز استحاله نظام از معنای دینی و تبدیل آن به یک حکومت طاغوتی در بر نخواهد داشت. معنای سخن من نفی، انکار یا بی‌اعتنایی به حساسیت‌های جامعه نیست و هر عقل سلیمی درپی ایجاد مقبولیت حداکثری برای تصمیمات حاکمیت در جامعه است. اما قرار هم نیست که تغییر شیب نمودارهای آماری منجر به شل‌کن سفت‌کن در بدنه تصمیم‌گیری و اجرایی حاکمیت گردد. همانطور که غرب با عزم راسخ و رفتاری تدریجی توانست مسیر حرکت اجتماعی جامعه ایران را به نفع ارزش‌های خود تغییر دهد، معکوس کردن روند فعلی به نفع ارزش‌های اسلامی نیز با عزم راسخ و اهتمامِ در بستر زمان محقق خواهد شد. به شرط تدارکِ روایتِ مسلط... https://eitaa.com/eqbali62
لایحه حجاب و همبستگی مردم چرا گفتار انسجام اجتماعی در شرایط فعلی منفعلانه است؟ ابوالفضل اقبالی شاید لب کلام مخالفان تصویب لایحه حجاب در زمانه اکنون، مفهوم «انسجام اجتماعی» است. این استدلال که از سرگیری قانون حجاب و تصویب لایحه‌ای با این مختصات، باعث فعال شدن مجدد گسل‌ها و شکاف‌های اجتماعی موجود در جامعه ایران خواهد شد، مهمترین دلیل مخالفت با قانون حجاب الزامی است. برای ارزیابی این استدلال به نظر می‌رسد بازنگری در مفهوم همبستگی مردمی و انسجام اجتماعی راهگشا باشد. انسجام اجتماعی که نقطه مقابل دوقطبی جامعه است از وضعیتی حکایت دارد که میان مردم دودسته‌گی و شقاق و دوگانه‌انگاری‌های کاذب وجود نداشته و یک مدارای اجتماعی میان گروه‌های مختلف و متکثر مردم برقرار باشد. دوگانه‌های کاذب و غیراصیل در جامعه ایرانی از منظر من با ارجاع به گفتمان انقلاب اسلامی قابل تشخیص هستند و لاغیر. مثل دوگانه‌های قومیتی، مذهبی، طبقاتی و... در جامعه ایران که باید آنها را به نفع مدارا و همبستگی از چهره جامعه ایرانی زدود. اما انسجام اجتماعی لزوما به معنای وحدت و هماهنگی میان مردم نیست بلکه گاهی این انسجام و همبستگی از رهگذر «غیریت‌سازی» و خلق دیگری‌های اصیل برای مردم یک جامعه صورت می‌گیرد. که از قضا این نوع از انسجام و اتحاد در حافظه تاریخی مردم ایران از عمق و وثاقت بیشتری نیز برخوردار بوده است. انسجام اجتماعی که مردم ایران در دوران بحرانی انقلاب و جنگ تحمیلی در برابر دیگری‌های خودشان تجربه کردند مشابهی در هیچ دوره تاریخی نداشته است. لذا گاهی مردم یک جامعه با ادراک از دیگری به‌مثابه دشمن منسجم‌تر می‌شوند. حال این دشمن می‌تواند اقتصاد کشور و معیشت مردم را هدف گرفته باشد، یا امنیت مرزها را مختل کرده باشد و یا هویت ملی و ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی کشور را نشانه رفته باشد. مردم ایران در تمام این زمینه‌ها تجربه انسجام و همبستگی و هم افزایی در مقابل دشمنان خود را تجربه کرده‌اند. امروز نیز مساله اصلی جامعه ایران در عرصه مدارای گروه‌های متکثر مردم در کشور نبوده و دو قطبی و تقابل مردم با مردم در موضوعات سیاسی – اجتماعی، واقعیت مسلط و محسوس جامعه ایران نیست. شاید سطحی از تقابل را در میان دو سر تندروی طیف‌های مختلف سیاسی و مذهبی را در بزنگاه‌های مختلف شاهد باشیم اما چنین پدیده‌های اساسا معرّف وضعیت اجتماعی جامعه ما نیست. اما اتفاقا برای تثبیت وضعیت انسجام اجتماعی در کشور باید دوگانه‌های اصیل‌تری را مبتنی بر گفتمان انقلاب اسلامی در جامعه خلق کرد. مردم ایران به واسطه سنت فرهنگی دیرینه و تمدن کهن ملی و اسلامی خود همواره دیگری‌هایی از جنس مزاحم و دشمن داشته است. امروز نیز هرآن کس که متعرض مرزهای هویت ملی و دینی جامعه ایران شود، آشکارا در قلمرو دیگریِ مردم تعریف می‌گردد ولو اینکه بخشی از بدنه شهروندان دارای شناسنامه ایرانی باشند. اساسا قرار نیست جامعه ایران به هر قیمتی و تحت هر شرایطی با توجیه انسجام و همبستگی مجبور به تحمل وضعیتی ناهمگن از نیروهای اجتماعیِ معارض باهم باشد و هیچگونه دگردیسی را تجربه نکند. اتفاقا نام این وضعیت هرچه باشد انسجام اجتماعی نیست. لذا در شرایطی که عده‌ای معدودِ ذی‌نفوذ و پرمکنت با ستیزه‌جویی آشکار علیه ارزش‌های مسلط و ریشه‌دار جامعه ایران از جمله حریم خصوصی، نهاد خانواده، یکپارچگی ایران، هویت زن مسلمان و... متعرض زندگی و سرنوشت مردم شده‌اند نه تنها گفتار انسجام اجتماعی به‌غایت منفعلانه است و باید کنار گذاشته شود بلکه اتفاقا فرصتی مناسب برای خلقِ «دیگری‌های انسجام‌بخش» برای مردم و جامعه ایرانی محسوب می‌گردد. https://eitaa.com/eqbali62
لایحه حجاب به‌مثابه کنش سیاسی ردیه‌ای بر جداانگاری حرام شرعی و حرام سیاسی ابوالفضل اقبالی از جمله ایرادات و نقدهایی که مخالفان تصویب لایحه و پیگیری مجدد قانون حجاب در کشور مطرح می‌کنند این است که اصرار جمهوری اسلامی بر مقابله با کشف حجاب دیگر معنای دینی ندارد و صرفا با اغراض تقابل سیاسی با مخالفان دارد صورت می‌گیرد. زیرا فرقی میان کشف حجاب و بدن نمایی با عدم رعایت حجاب شرعی (وجه و کفین) وجود ندارد و نظام اگر واقعا دغدغه اجرای حدود الهی را دارد باید با عدم رعایت حجاب شرعی مقابله کند و همان ماده 638 قانون مجازات اسلامی را پیاده نماید. این دوستان که بعضا از رفقای حزب‌اللهی خودمان هستند متوجه نمی‌شوند که با این سخن به طرز فاحشی گرفتار سکولاریسم پنهان شده و ناخواسته درصدد تمایزگذاری میان امر دینی و امر سیاسی هستند. در حالیکه یکی از مهمترین بنیان‌های الهیاتی که انقلاب اسلامی بر روی آن سوار است، این‌همانیِ امر دینی و امر سیاسی است. لذا صریح‌ترین پاسخی که باید به این دوستان داد این است که مقابله با کشف حجاب حتی اگر با اغراض سیاسی و با هدف جلوگیری از گسترش کشف حجاب‌های سیاسی باشد باز هم یک کنش دینی و در چارچوب فقه و شرع است. زیرا همان فقهی که می‌گوید کشف حجاب با بیرون بودن مچ دست تفاوت ندارد، این را هم گفته است که حفظ نظام از اوجب واجبات است و باید با کسانی که درصدد ضربه زدن به اقتدار این نظام هستند برخورد جدی صورت گیرد. کیست که انکار کند تفاوت کنشِ ضعیف‌الحجاب‌ها با مکشوفه‌ها در تقابل و ضدیت با نظام است. پاسخ دوم و مهمتر هم این است که اتفاقا لایحه حجاب که مرکز مواجهه خود را کشف حجاب تعریف نموده، یک اقدام بسیار هوشمندانه از سوی حاکمیتی است که نگران ارزش‌های دینی و اخلاقی جامعه است و با تاکید سفت و سخت قانونی بر روی «پوشش سر» مانع از این می‌شود که چند صباح دیگر بر سر جواز معاشقه در خیابان با بخشی از شهروندانش چانه‌زنی کند. ممکن است عده‌ای به این سخن خرده بگیرند که ما به جامعه ایران بدبین هستیم و اعتمادی به فرهنگ و سنت ریشه‌دار مردم ایران نداریم. و من در پاسخ عرض می‌کنم که اولا ما نمی‌گوییم اگر حاکمیت از قانون حجاب انصراف دهد از فردا اکثریت مردم ایران برهنه به خیابان آمده و صحنه‌های اروتیک در خیابان رقم می‌زنند! مردم ایران عفیف و شریف‌تر از این حرف‌ها هستند. اما مگر برای بحرانی تلقی کردن وضعیت اخلاقی جامعه باید نیمی از مردم را مشغول عشق‌بازی در خیابان ببینیم؟ برای جامعه اسلامی زیبنده نیست که حتی اقلیتی از جامعه به خود اجازه بدهند که چنین رفتارهایی را در فضای عمومی مرتکب شوند. چنین پدیده‌ای ولو با فراوانی یک درصد جامعه نیز در زمره وضعیت بحرانی تعریف می‌شود. ثانیا این دوستان مگر ندیدند که سرعت گذار از مرزهای اخلاقی جامعه در شرایط پسامهسا چقدر سهمگین بود و جامعه ایرانی با چه شوکی از برهنگی و بدن‌نمایی مواجهه شد؟ کدام یک از این دوستان پیش‌بینی می‌کردند که ما در خیابان‌های تهران شاهد تاپ و شلوارک پوشیدن زنان باشیم؟ اینها را کف خیابان نمی‌بینید یا با این سطح از زوال اخلاقی جامعه نیز کنار آمده‌اید؟ ثالثا این اقلیتِ هنجارشکن خودشان بارها و به صراحت اعلام کرده‌اند که حجاب و روسری پایان مطالبه فرهنگی آنها نیست و افق لیبرالی که آنها برای جامعه ایران ترسیم می‌کنند صدور مجوز راهپیمایی همجنس‌بازها توسط وزارت کشور است! لذا جمهوری اسلامی و در راس آن شخص مقام معظم رهبری به درستی بر ضرورت الزام بانوان جامعه به داشتن روسری تاکید می‌کنند تا مرزهای مقاومت فرهنگی جامعه ایران را در همین نقطه قرار دهند. از قضا چنین تصمیمی از حاق دین و فقه شیعه برخاسته است. اما اینکه چرا جمهوری اسلامی که داعیه اجرای احکام الهی را دارد با کدام مجوز فقهی از حد شرعی حجاب عدول کرده و دیگر با شل‌حجابی مواجهه قانونی نمی‌کند هم پاسخش روشن است. تکلیف شما در دایره امکان‌ها و وسع شما تعریف می‌شود و ما در فقه چیزی به نام تکلیف مالایطاق نداریم. واضح است که جرم‌انگاری حدود هفتاد درصد بانوان جامعه در دایره امکان و ظرفیت نظام نیست اما با ده درصدِ هنجارشکن هنوز قدرت مقابله دارد. https://eitaa.com/eqbali62
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | از حجاب اجباری تا لوایح قانونی 👤 دکتر ابوالفضل اقبالی، پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده 🔸 در نگرش لیبرالی جامعه باید رهاشود تا خودش در زمینه های فرهنگی به رشد برسد؛ اما در جامعه اسلامی الگو هایی وجود دارند که باید پیگیری بشوند. چالش اصلی این است که آیا فرهنگ امکان مهندسی کردن دارد یا ندارد. کاری که غرب طی سالها در ایران انجام داده مهندسی فرهنگی بوده و اهدافی برای خود مشخص کرده که سبب تغییر در فرهنگ مردم ایران شده است. تعیین سازوکار های فرهنگی در زمان های مختلف به روش های متفاوت است؛ گاهی نیاز جامعه به گفتگو و تعامل است و گاهی جامعه بر علیه حکومت وارد عمل می شود. با کسی که عامل فساد است و رفتار های ضد فرهنگ و ارزش ها بروز می دهد، باید مواجهه به صورت سلبی و سخت باشد. 🎥 🌐 🆔 @geraa_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀کجا ایستاده‌ایم؟ ☝️نکته مهمی که درباره هدف تشکیل هیئت‌های ذکر اهل بیت علیهم‌السلام گفتند 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
اینکه ما روی مسئله ی و و مبارزه و و این چیزها می کنیم، یک علت عمده اش این است که جامعه را می کند. همان مدینه ای که اولین پایگاه تشکیل حکومت اسلامی بود ، بعد از اندک مدتی به مرکز بهترین موسیقی دانان و آوازه خوانان و معروف ترین رقاصان تبدیل شد! تا جایی که وقتی در دربار شام می خواستند بهترین مغنیان را خبر کنند ، از مدینه آوازه خوان و نوازنده می آوردند‼️    امام خامنه ای "حفظه الله" در جمع سپاه و نیروی انتظامی               ۱۳۷۴/۱۰/۵     ، محض اطلاع، و 🔻 https://eitaa.com/honaretabyin
⭕️آیا میدانید؟ 🔹 فیلم گرفتن از زنان بی حجاب داخل خیابان و نشر آن در فضای مجازی جرم نیست... آنچه جرم است بر اساس ماده ۱۶ قانون جرایم رایانه ای فیلم خانوادگی یا اسرار خصوصی افراد را منتشر کند که منجر به ضرر یا عرفا موجب هتک حیثیت او بشود ، جرم است. ماده ۱۶ : (( هرکس به وسیله سامانه‎ های رایانه‎ ای یا مخابراتی صوت یا تصویر یا فیلم خصوصی یا خانوادگی یا اسرار دیگری را بدون رضایت او جز در موارد قانونی منتشر کند یا در دسترس دیگران قرار دهد، به نحوی که منجر به ضرر یا عرفاً موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج میلیون(۵.۰۰۰.۰۰۰)ریال تا چهل میلیون (۴۰.۰۰۰.۰۰۰)ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.)) ، محض اطلاع، و 🔻 https://eitaa.com/honaretabyin
🔸اباعبدالله الحسین علیه‌السلام به خیمه عبیدالله ابن حجر رفت، فرمود: «با من به کربلا بیا و مرا یاری کن!» 🔹عبیدالله گفت: «خودم نه! اسبم در اختیار شما» 🔸امام از او رو برگرداند و فرمود: «اسبت را نمی‌خواستم»😭 🔰نایب امام عصر فرمان داده: فرزند بیاورید، فرزندان بیشتر ما می‌گوییم: فرزند نه! اما کار فرهنگی می‌کنیم، کار علمی می‌کنیم، کار اقتصادی می‌کنیم! ⏪ امروز جهاد شیعه ، فرزند آوری است .... ولی فقیه شیعه بارها ابراز نگرانی کرده است... متخصصان و کارشناسان معتقدند اگر تا ۵ سال دیگر ایران افزایش جمعیت کافی نداشته باشد در تله پیری جمعیت وحشتناکی خواهد افتاد.... بعد از پنج سال هرچه افزایش جمعیت هم رخ دهد دیگر فایده زیادی نخواهد داشت..... پنج سال حیاتی .... 🚩کیست امام خود را یاری کند؟ آری مشکلات اقتصادی و... هست اما جهاد است ، یاری امام است ... اگر هیچ مشکلی نبود و فرزند آوری در کشور داشتیم هنر خاصی نبود.... انشاءالله نسل پاک شیعه زیاد شود و شور آفرین و تاریخ ساز بشر گردد... 🌹روشنای تبیین 👈 عضو شوید.
اینکه ما روی مسئله ی و و مبارزه و و این چیزها می کنیم، یک علت عمده اش این است که جامعه را می کند. همان مدینه ای که اولین پایگاه تشکیل حکومت اسلامی بود ، بعد از اندک مدتی به مرکز بهترین موسیقی دانان و آوازه خوانان و معروف ترین رقاصان تبدیل شد! تا جایی که وقتی در دربار شام می خواستند بهترین مغنیان را خبر کنند ، از مدینه آوازه خوان و نوازنده می آوردند‼️    امام خامنه ای "حفظه الله" در جمع سپاه و نیروی انتظامی               ۱۳۷۴/۱۰/۵     ، محض اطلاع، و 🔻 https://eitaa.com/honaretabyin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️مســــــــــیر غلــــــــــط یک عمر در ذهنمان کردند خارجی‌ها با کلاس هستند و بچه کم دارند و به تربیت بچه ها بهتر میرسند! ⚠️حالا که نگران بحران تک فرزندی یا افزایش نگهداری سگ و گربه به جای فرزند در منازل ایرانیان هستیم، شاهد فرزند‌آوری غربی‌ها و حقیقت ماجرا باشید. 🌹روشنای تبیین 👈 عضو شوید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 توصیه آیت‌الله بهجت به یکی زائرین کربلا برای خواندن روضه حضرت علی اصغر در حرم امام حسین علیه‌السلام ┅✿ 🌴 ❀ 🌴 ❀ 🌴 ✿┅ 🏴🕯🖤🕯🏴 🕌@ziarat_et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سخنان اندیشمند مسیحي -کریس هیور- در مورد علیه ‌السلام ▪️"امام حسین الگوئي کامل براي تمام انسانیت و نمونه بارز تسلیم در برابر خداوند است؛ ما باید با یادآوري آنچه در "کربلا" گذشته است، کراماتِ اخلاقي حسین را در وجود خودمان بروز دهیم ." 🌹روشنای تبیین 👈 عضو شوید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ فضیلت گریه بر علیه‌السلام در بیانات آیت‌الله 🌹روشنای تبیین 👈 عضو شوید.
نقش متخصصان سلامت روان در وضعیت های اجتماعی دشوار (پیرامون نامه چند انجمن علمی مرتبط با حیطه سلامت روان به رئیس قوه قضائیه) ۱. حضور مؤثر و سازنده متخصصان سلامت روان در وضعیت های اجتماعی دشوار، در کل، بسیار مفید است. ۲. تشخیص اختلالات روانی بر عهده متخصصان است، اما ارجاع به متخصص به منظور بررسی وضعیت سلامت روان کسانی که با وجود علم به قوانین کشور، هنجارشکنی مکرّر را انجام می دهند، کاری به جا و شایسته است. ۳. نباید نافرمانی مدنی تعمّدی با سبک زندگی خصوصی اشتباه گرفته شود. آموزش عمومی هنجارشکنی، چیزی متفاوت از خودمختاری است. ۴. بار معنایی سوءاستفاده از روانشناسی و روانپزشکی بسیار قوی است. ممکن است انتقاداتی باشد، اما باید در به کار بردن تعابیر بیشتر دقت شود. اینکه برچسب زنی برده های نافرمان در ایالات متحده یا مخالفان کمونیسم در شوروی سابق با چنین موردی همسان انگاری شود، دور از انصاف به نظر می رسد. سوءاستفاده امروز از روانپزشکی و روانشناسی را باید در مواردی چون حذف همجنسگرایی از فهرست اختلالات روانی و راه اندازی جنبش های مرتبط با آزادی جنسی و اجبار به پذیرش آن جستجو کرد؛ سوءاستفاده از روانشناسی و روانپزشکی را باید در کار رسانه ای مداوم برای وارونه نمایی حقیقت و دروغ پردازی در روز روشن جستجو کرد. ۵. باید این پرسش هارا مطرح کرد که: آیا متخصصان سلامت روان، در برابر تحریک خشونت در رسانه ها یا توسط افراد مشهور، هیچ مسئولیتی نداشته و ندارند؟ اینکه فلان ورزشکار یا هر شخص دیگری، آموزش ساخت کوکتل مولوتف و صدها استوری تحریک خشونت را ارائه دادند، نیاز به موضع گیری تخصصی نداشت؟ آیا متخصصان سلامت روان، درباره دروغ پردازی روزانه برخی رسانه ها علیه مردم و کشور ما، هیچ رسالتی نداشته و ندارند؟ ۶. متخصصان سلامت روان امریکا، درباره وقایع ایران موضع گیری کردند. آیا متخصصان ما درباره تیراندازی های هر روزه در ایالات متحده، جنگ افروزی در نقاط مختلف جهان توسط این کشور، و ... تا کنون بیانیه ای صادر کرده اند؟ ۷. آیا متخصصان سلامت روان در کشور، این امکان را نداشتند که وقتی پزشکی قانونی کشور نتیجه بررسی های خود درباره فوت خانم امینی را منتشر کرد، به جای تحریک بیشتر مخاطبان، باب گفتگو را باز کنند و با صدور بیانیه به کسانی که ذهنشان در ابهام بود توضیح بدهند که یک سوءتفاهم پیش آمده و مردم اخبار را از رسانه های معتبر پیگیر باشند تا از مشکلات بعدی جلوگیری شود؟ زیاده عرضی نیست. دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس https://eitaa.com/joinchat/4203216913C592b78c231