22.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"ســـلام یـــــــوســــف زهـــــــــرا"
تورا صدا کردم
برای آمدنت، آمدم دعا کردم
گرفته است دل تنگ ما بهانه ی تو
عزیز فاطمه
عمری است بی تو دربدریم
تورا بخاطر جد مطهرت برگرد
هزار جمعه گذشت و هنوز بی خبریم
به کعبه تکیه بزن در هوای خوش عهدی
به گوش مردم دنیا بگو اناالمهدی😭
تورا بخاطر جد مطهرت برگرد
آقا ؛
قسم بخاطر چادر خاکی مادرت برگرد
تعجیل درظهور صلوات🤲
اللﮩـم عجـل لولیـڪ الفـرجــــ🤲
💚 @dmnoor
💢 بعضی از مکروهات نماز
1️⃣. برهم گذاشتن چشم ها (البته در رکوع کراهت ندارد.)
2️⃣. گرداندن چشم ها به طرف راست یا چپ.
3️⃣. برگرداندن اندک صورت به طرف راست یا چپ.
💠نکته: اگر صورت کاملاً به طرف راست و یا چپ برگردانده شود، نماز باطل است.
4️⃣. بازی کردن با ریش، دست و مانند آن.
5️⃣. در هم فرو بردن انگشت ها.
6️⃣. انداختن آب دهان.
7️⃣. نگاه کردن به خط قرآن، کتاب، یا نوشته انگشتر.
8️⃣. ساکت شدن هنگام قرائت یا ذکر، برای شنیدن سخن دیگران.
9️⃣. هر کاری که خضوع و خشوع را از بین ببرد.
🔟. به پا داشتن جوراب تنگ (که پا را فشار دهد.)
1️⃣1️⃣. در حال خواب آلودگی و خودداری کردن از بول یا غائط.
💢 سایت آیت الله خامنه ای
📎#احکام_نماز
📎#مکروهات_نماز
〰〰〰〰〰〰〰
🔴فقط #بالینک به #اشتراک بگذارید👇
╭═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╮
https://eitaa.com/joinchat/1910374405Cad65d1faab
╰═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╯
💚در مسیر امام زمان(عج)💚
💢 بعضی از مکروهات نماز 1️⃣. برهم گذاشتن چشم ها (البته در رکوع کراهت ندارد.) 2️⃣. گرداندن چشم ها به
✅ مسابقه احکام ۱۶۳ 🎁🎊
⁉️کدام در نماز مکروه نیست و باعث باطل شدن نماز می شود❓
1⃣ برگرداندن صورت به طرف راست یا چپ بطور کامل
2⃣ بازی کردن با دست و صورت
3⃣ گرداندن چشم به طرف راست
4⃣ بستن چشم ها
✅گزینه صحیح را به 👇👇👇
بفرستید؛
@Masirnor113
⏱ تا ساعت ۲۰ فرصت دارید😍
📆 قرعه کشی: ۱۴ مهرماه🎁🎉🎊
🌹 برای شرکت در قرعه کشی حضور در کانال الزامی است 😍
https://eitaa.com/joinchat/1910374405Cad65d1faab
🌺بسم الله الرحمن الرحیم 🌺
اسامی برندگان مسابقه احکام
۱_ کد #۱۲۷
۲_کد #۱۰
😍بزرگواران برای دریافت جایزه به آیدی زیر پیام بدید😍
🆔️ @Masirnor113
#متن_ترجمه #صفحه_152 سوره مبارکه #انعام
#سوره_6
#جزء_8
📖📖📖📖📖
🌷 هدیه تلاوت تقدیم به روح شهید #سیدحمید_میرافضلی
🌷 @dmnoor
💚در مسیر امام زمان(عج)💚
#متن_عربی #صفحه_152 سوره مبارکه #انعام #سوره_6 #جزء_8 📖📖📖📖📖 🌷 هدیه تلاوت تقدیم به روح شهید #سیدحمی
🔴نحوه شهادت شهید والامقام سید حمید افضلی در کنار شهید همت
🌷🍃سید حمید در عملیات ام الحسنین فرمانده خط بود.در عملیات کرخه مسئول اطلاعات و عملیات قرار گاه خاتم الانبیا بود.
✨همرزمش مهدی شفازند می گوید:
در عملیات خیبر فشار کار و جنگ به حدی زیاد بود که هیچ کس نمی توانست حتی یک لحظه بعد را حدس بزند که چه پیش خواهد آمد. جنگ به اوج خود رسیده بود. در سمت چپ جزیره مجنون جنوبی حاج همت مستقر شده بود و چون نیروی کمی برایش باقی مانده بود قرار شد از لشکر ثارالله یک گردان یا کمتر آن جا بفرستند. تا هم کمک حاج همت باشند و هم نیروی لشکر محمد رسول الله (ص) بروند برای بازسازی.
☘ این ماموریت به سید حمید داده شد تا برود و خط را تحویل بگیرد و من هم همراهشان بروم تا خط را تحویل بگیرم و شب را هم به شناسایی برویم.به طرف موتور حاج همت آمدم سوار شوم که سردار سلیمانی مرا صدا زد. من هم از موتور پایین آمدم و رفتم به طرف ایشان که در بین راه حرفشان را زدند.
آمدم برگردم و سوار موتور حاج همت شوم دیدم سید حمید نشسته پشت سر حاج همت و چون فرصت کم و آتش هم شدید بود معطلی معنی نداشت. برای همین سید حمید سوار موتور حاج همت شد و گفت: مهدی تو با موتور خودت بیا.
بعداً در فرصت بعدی سوار موتور حاج همت بشو.
🔻من هم راه افتادم. موتور حاج همت جلو و من هم پشت سرشان به فاصله شاید یکی دو متر می رفتیم چون سنگر پایین جاده بود برای رفتن روی پد وسط می بایست از پایین پد بیاییم روی همین جاده و این عمل باعث می شد که سرعت موتور کم شود.
چون دشمن روی همین نقطه دید داشت. همان جا تانکی را مستقر کرده بود و هر وقت ماشین یا موتوری پایین و بالا می شد و نور آفتاب به شیشه های آن می خورد گلوله اش را شلیک می کرد.موتور حاج همت اول آمد روی پد من پشت سرشان بودم و طبق معمول گلوله ی مستقیم تانک شلیک شد.دود عظیمی بین من و موتور حاج همت و سید حمید قرار گرفت.
💥صدای گلوله و انفجارش موجی را به طرف من آورد که باعث شد تا چند لحظه گیج بمانم و نفهمم که چه اتفاقی افتاده است.رسیدم روی پد وسط و از آن میان دود و باروت بیرون آمدم و به رفتن خود ادامه دادم یک دفعه متوجه موتوری شدم که در سمت چپ جاده افتاده بود.
جنازه ها هم روی زمین افتاده بودند. پیش خودم گفتم: این ها کی شهید شده اند و چه وقت این اتفاق برایشان افتاده که از صبح تا حالت من آن ها را ندیده ام؟
به کلی فراموشکار شده بودم. شاید این هم لطف الهی بود. چون اگر همان موقع متوجه می شدم به علت عظمت و بزرگی مصیبت ممکن بود از حالت عادی خود خارج شده و شوکه می شدم.
🔸به هر حال به آرامی از موتور پیاده شدم به سراغ اولین شهید رفتم دیدم تمام بدنش سالم است فقط صورت ندارد و انگار که تمام صورتش را موج قطع کرده است و اصلا شناخته نمی شد.
یه دفعه همه چیز یادم آمد. دویدم به سراغ دومین شهید آن هم به رو افتاده بود. لباس سیاهش بیشتر ترس به بدنم انداخت. چرا که نمی توانستم باور کنم این شهید میرافضلی است.
🥀🕊شهید را چرخاندم ایشان از ناحیه صورت و چشم ها به شدت آسیب دیده بود.این حادثه در تاریخ ۱۳۶۲/۱۲/۲۲ و در عملیات خیبر اتفاق افتاد.
🌷 @dmnoor
💝 درمسیر نور و شهدا 💝
🌼🌿✨🌼✨🌿🌼✨