eitaa logo
834 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
906 ویدیو
23 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ بیست و چهارم رجب فتح خیبر و بازگشت حضرت جعفر طیار (علیه‌السلام) بیست و چهارم رجب سال ۷ هجری قمری به دست (علیه‌السلام) شد، (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در ، ابتدا را براى مبارزه به ابوبكر ملعون ، ابوبكر با لشكرى رفت، ولى چون نظر به پهلوانان آنان نمود كرد و لشكريان هم درپى او بازگشتند، روز بعد را به عمر بن خطاب ملعون و عمر بن خطاب هم به ميدان جنگ نرسيده ترسید و کرد و بازگشت و دیگران را نیز از خطر کشته شدن می‌ترساند، (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمودند: فردا را به می‌دهم كه را تكرار كند، نه اينكه فرار كند، كسى كه خدا و پيامبرش را دارد و خدا و پيامبرش هم او را دارند و خداوند خيبر را به دست او فتح می‌كند، فرداى آن روز، (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) خود را بر (علیه‌السلام) و را بر كمر او بستند و را به (علیه‌السلام) و سوار بر مركبش نموده فرمودند: از سمت راست، از سمت چپ، از پيش رو، از پشت سر و بالاى سر و از پشت سر توست، (علیه‌السلام) رفته و پس از و عده‌اى براى جنگ با او آمدند، آنان از را كردند، اميرالمؤمنین (علیه‌السلام) بر آنها تاخته و آنها را كشتند، آنگاه برادر مرحب با عده‌اى آمدند، حضرت آنها را هم به واصل کردند و به شتافتند، مرحب كه شجاع آن قبیله بود با زره و کلاه خود سنگی برای خونخواهى به جنگ آمد، (علیه‌السلام) چنان بر فرود آورد كه او را با اسبش ساخته و به خاک انداختند، از آسمان بلند شد که از بالا و از پایین اميرالمؤمنین (علیه‌السلام) را که اگر علی (علیه‌السلام) بر بخورد آن را خواهد کرد، با این صحنه صداى مسلمانان بلند شد و یهودیان به قلعه گريختند و را بستند، (علیه‌السلام) با اینکه از سه روز قبل گرسنه بودند ولی با یداللهیِ حيدرى را که جنگی حرکت می‌دادند از جا كندند و براى مسلمانان قرار دادند و چند بار مسلمانان را از روى به وسيله آن عبور دادند تا بالاخره فتح شد، بعد از به (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) دادند که (علیه‌السلام) اميرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) از به بازگشتند، چنان (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) شدند که فرمودند نمی‌دانم بیشتر از خوشحال باشم یا از (علیه‌السلام) و به استقبال او رفتند. منابع: بحارالانوار ج ۹۷ ص ۱۶۸ و ۳۸۴ ، منتخب التواريخ ص ۵۶ ، فيض العلام ص ۳۱۷ ³¹³(پایگاه ظهور)³¹³ "| |" ³¹³ | @montaghem1_313 |³¹³
‍ چهارم شوال فرار عمر بن خطاب و ابوبکر از جنگ حنین چهارم ماه شوال سال ۸ هجری قمری پانزده روز بعد از فتح مکه، رخ داد و در این ابوبکر و عمر بن خطاب از ترس کفار کردند، بعد از اشراف قبیله هوازِن و قبیله ثقیف، در مکانی بین مکه وطائف تجمع کرده و تصمیم با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) داشتند، (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) نیز همراه ده هزار تن از یارانشان که در با ایشان بودند و دو هزار نفر از تازه مسلمانان مکه که البته بودند، برای با کفار از مکه بیرون آمدند، در این پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) لباس رزم پوشیدند و در کنار لشکریان مژده پیروزی می‌دادند، اما ابوبکر ملعون با این جمعیت، لشکر را چشم کرد و نازل شد، "ویومَ حُنَینٍ إذْ أعجَبَتکمْ کثرَتُکمْ فلمْ تُغنِ عنکمْ شیئاً وضاقتْ علیکمُ الأرضُ بما رَحُبتْ ثم ولّیتُمْ مُدبِرینَ ثم أنزلَ الله سکینتَهُ علی رسولهِ وعلی المؤمنین" و در که از زیادی جمعیت بشگفت آمده بودید به پشت کردید پس پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و پیروانش را داد، مالک بن عوف ملعون یارانش را شبانه در در شکاف‌های دره‌ها و اطرافش در گذاشت تا به مسلمانان بزنند، همینکه (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) با لشکر از پایین آمدند، کفار به آنان حمله کردند و مردم شده و عمر بن خطاب و ابوبکر پا به گذاشتند، (علیه‌السلام) و اندکی در کنار (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) ، پسر ام ایمن نیز وفادار بود و در این جنگ شد، (علیه‌السلام) و خود (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) می‌جنگیدند اما عباس جنگیدن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) میشد، (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمودند: من و هستم فرار نکنید و نزد من بیایید، ای مهاجرین و انصار ای  سوره بقره کجا می‌کنید، با این سخن و کم کم بقیه اصحاب و شتابان از هر سوی اما عمر بن خطاب و ابوبکر را نگاه نکرده و کردند، (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) مشتی خاک به طرف کفار ریختند که آن خاک چشم و گوش همه آنان را پرکرد، (علیه‌السلام) نیز ابوجرول سپاه کفر و قاتل مسلمانان را ³¹³(پایگاه ظهور)³¹³ ³¹³ | @montaghem1_313 |³¹³