📚مرا کنار مگذار
آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید. روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت،از او پرسید
تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، را دوست داشته باشی؟
آهنگر سر به زیر اورد و گفت
وقتی که میخواهم وسیله آهنی بسازم،یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم.سپس آنرا روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید.اگر به صورت دلخواهم درآمد،می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود،اگر نه آنرا کنار میگذارم.
همین موصوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که خدایا ، مرا در کوره های رنج قرار ده ،اما کنار نگذار
#در_خانه_بمانیم
📚همیشه کمی به دیگران حق بدهیم!
زن جوانی بستهای کلوچه و کتابی خرید و روی نیمکتی در قسمت ویژه فرودگاه نشست که استراحت و مطالعه کند تا نوبت پروازش برسد .
در کنار او مردی نیز نشسته بود که مشغول خواندن مجله بود.
وقتی او اولین کلوچهاش را برداشت، مرد نیز یک کلوچه برداشت.
در این هنگام احساس خشمی به زن دست داد، اما هیچ نگفت فقط با خود فکر کرد: عجب رویی داره!
هر بار که او کلوچهای برداشت مرد نیز کلوچه ای برمیداشت. این عمل او را عصبانی تر می کرد، اما از خود واکنشی نشان نداد.
وقتی که فقط یک کلوچه باقی مانده بود، با خود فکر کرد: “حالا این مردک چه خواهد کرد؟”
مرد آخرین کلوچه را نصف کرد و نصف آن را برای او گذاشت!...
زن دیگر نتوانست تحمل کند، کیف و کتابش را برداشت و با عصبانیت به سمت سالن رفت.
وقتی که در صندلی هواپیما قرار گرفت، در کیفش را باز کرد تا عینکش را بردارد، که در نهایت تعجب دید بسته کلوچهاش، دست نخورده مانده .
تازه یادش آمد که اصلا بسته کلوچهاش را از کیفش درنیاورده بود.
مرد بدون اینکه خشمگین یا عصبانی شود بسته کلوچهاش را با او تقسیم کرده بود!
#در_خانه_بمانیم
#ساعت۲۳_داستان_بخوانیم
[
🔺 #در_خانه_بمانیم
🔅 #پیامبر_اکرم_(ص) : لَيسَ مِن أحَدٍ يَقَعُ الطّاعونُ فَيَمكُثُ في بَلَدِهِ صابِرا مُحتَسِبا يَعلَمُ أنَّهُ لا يُصيبُهُ إلاّ ما كَتَبَ اللّهُ لَهُ، إلاّ كانَ لَهُ مِثلُ أجرِ شَهيدٍ.
🔸 هيچ كس نيست كه طاعون بيايد و او در شهرش بماند و براى خدا صبر كند و بداند كه جز آنچه خداوند برايش نوشته [و مقدّر كرده]است، به او نمىرسد، مگر اين كه برايش اجرى همانند اجر شهيد باشد.
📚 كنز العمّال : ج ۱۰ ص ۷۷ ح ۲۸۴۳۴ .
💠