⚡️🌸🔶عهد ثابت چهارشنبه ها🔶🌸⚡️
🔸⤵️اذکار روز،،،
🔶 یا حی یاقیوم 👈 100 مرتبہ
🔶یا متعال 👈 541 مرتبہ
⭐️⤵️ سوره روز،،،
✨ سوره مبارکہ حشر✨
🌟 تمام کائنات براو درود فرستد و برای او استغفار میکند🌟
💦💠💦 ادعیه و زیارت روز،،،
🔹 #دعای_روز_چهار_شنبه
🔷 #زیارت_امیر_المومنین
🔷 #دعای_فرج
🌸🍃نماز روز ⤵️ ،،،
🍃 #نماز روز چهار شنبہ↩️ هر کس چهار رکعت نماز بجا آورد و بخواند در هر رکعت بعد از حمد یک مرتبه سوره توحید و سوره قدر خداوند قبول فرماید توبه او را از هر گناهی.
🍃🍂ختـــــومـات روزانـــه🍃🍂
1⃣🌸✨ ختم 200،000 صلوات
2⃣🌸✨ ختم 20،000 تسبیحات اربعہ
3⃣🌸✨ ختم 7،000 توحید
@doa_va_Zekr
🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️
#حدیث
#حلال_خوری
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند:
هر کس غذای حلال بخورد فرشتهای بالای سرش بایستد و برایش آمرزش بخواهد تا از خوردن فارغ شود.
🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️
🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️
مداومت به خواندن دعای غریق
مداومت کردن بر خواندن دعایی که شیخ صدوق به سند خود از عبداللَّه بن سنان روایت کرده که گفت : حضرت ابوعبداللَّه امام صادق علیه السلام فرمود : پس از این شبههای شما را خواهد رسید که بدون نشانه دیده شدنی و امام هدایت کنندهای خواهید ماند ، و از آن نجات نمییابد مگر کسی که دعای غریق را بخواند . راوی گوید : عرضه داشتم : دعای غریق چگونه است ؟ فرمود : چنین بگوید : یا اللَّهُ یا رَحمنُ یا رَحیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ؛ ای خداوند ای رحمان ای مهربان ای دگرگون کننده دلها دل مرا بر دینت پایدار کن . راوی گوید : من گفتم : یا اللَّهُ یا رَحمنُ یا رَحیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ وَ الأَبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ . فرمود : البته خداوند دگرگون کننده دلها و دیدهها است ولی همین طور که من میگویم : تو نیز بگو : یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَی دِینِکَ
🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️
🌸⚡️🍃🌸⚡️🍃🌸⚡️🍃🌸⚡️🍃
رعایت حال خانواده
میرزا جواد آقا تهرانی در یکی از شبها، دیروقت به منزل می آیند، در منزل که می رسند، متوجه می شوند کلید منزل همراهشان نیست، به خاطر رعایت حال خانواده شان که در خواب هستند، از در زدن خودداری کرده و با توجه به این که هوا هم قدری سرد بوده است، در کوچه می مانند و تا اذان صبح همانجا قدم می زنند.
هنگام اذان که اهل خانه می باید برای نماز صبح بیدار شوند، آقا در می زنند و وارد خانه می شوند، یکی از فرزندان ایشان که از این قضیه خبردار می شود، سؤال می کند چرا زنگ نزدید؟
ایشان می گویند: شما خواب بودید، زنگ من موجب اذیت و آزار شما می شد!
نقل دیگری را هم فرزند ایشان شنیده است که گویا همسر ایشان در رؤیا می بینند که مرحوم آقا پشت در منزل نشسته اند، لذا بیدار شده و هنگامی که در را باز می کنند می بینند که آقا آنجا منتظرند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله:
کسی که مؤمنی را اذیت کند خدا او را اذیت نماید، و کسی که مؤمنی را اندوهگین کند خدا او را اندوهگین نماید.
🌸⚡️🍃🌸⚡️🍃🌸⚡️🍃🌸⚡️🍃
🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️
امام صادق عليه السلام:
إِذَا أَرَادَ أَحَدُكُمْ أَنْ يُسْتَجَابَ لَهُ فَلْيُطَيِّبْ كَسْبَهُ وَ لْيَخْرُجْ مِنْ مَظَالِمِ النَّاسِ وَ إِنَّ اللَّهَ لَا يُرْفَعُ إِلَيْهِ دُعَاءُ عَبْدٍ وَ فِي بَطْنِهِ حَرَامٌ أَوْ عِنْدَهُ مَظْلِمَةٌ لِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ.
هر كس بخواهد دعايش مستجاب شود، بايد كسب خود را حلال كند و حق مردم را بپردازد. دعاى هيچ بنده اى كه مال حرام در شكمش باشد يا حق كسى بر گردنش باشد، به درگاه خدا بالا نمى رود.
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج90، ص321، ح31
🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️🌸🍃⚡️
خداوند فرمود:
«... هرگاه بنده بگوید: بسم اللّه الرحمن الرحیم
خداى متعال مىگوید: بنده من با نام من آغاز كرد.
بر من است كه كارهایش را به انجام رسانم و او را در همه حال، بركت دهم
عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 269، ح 59
🌸🌴🌸🌴🌸🌴🌸
#دعای_گشایش_روزی
#دعای_ادای_قرض
ابو بصیر نقل میکند: به حضرت صادق (علیهالسلام) از حاجت خودم شکایت کردم و از آن حضرت خواستم که به من دعایی جهت رزق بیاموزد
حضرت صادق (علیهالسلام) فرمود:
در نماز شب، وقت سجده (در روایت دیگر: در سجده آخرِ رکعتِ هشتمِ نافله شب) این دعا را بخوان:
یا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ یا خَیْرَ مَسْئُولٍ
وَ یا اَوْسَعَ مَنْ اَعْطی
وَ یا خَیْرَ مُرْتَجیً اُرْزُقْنی
وَ اَوْسِعْ عَلَیَّ مِنْ رِزْقِکَ
وَ سَبِّبْ لی رِزْقاً مِنْ قَبْلِکَ
اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ
حضرت این دعا را به من تعلیم فرمود، از وقتی که من آن را خواندم، دیگر محتاج نشدم.
💢توجه:
نکته ای که شایسته است در اینجا متذکر شویم این است که تمام این دعاها و اذکاری که توصیه شده به این معنا نیست که اگر هرکس با هر اعتقادات و اعمالی این ها را به جای آورد قطعاً نتیجه خواهد گرفت.
همان طور که می دانید هر عملی یک مقدمه ای دارد که تا آن مقدمه نباید، عمل نتیجه ی مطلوبی نخواهد داشت. بنابر این برای نتیجه گرفتن از این دعاها و هر دعای دیگر ابتدا باید از گناهان خود توبه کنیم، یک مقدمه ای در درون خود و پل ارتباطی میان خود و آن کسی که از او خواسته ای داریم برقرار سازیم تا انشاالله به نتیجه ی مطلوب برسیم .
💠
#نکات_معارفی
✅ موضوع: راه ثمر دادن عمر
📝گزیده سخنرانی #حجت_الاسلام_انصاریان
🔹🔹🔹🔹
🔸راه ثمر دادن عمر
🔸 اگر میخواهیم در تجارت عمر، سود بسیاری کنیم باید:
1⃣ باید عمر را در راه نبوت معامله کنیم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، بهترین الگو است.
🔺لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ (کافی ج ۳ ص ۴۴۵)
2⃣عمر را با کلام وحی الله معامله کنیم
🔺انَ هذَا الْقُرْانَ يَهْدى لِلَّتى هِىَ اقْوَم(سوره اسراء، آيه ۹)
3⃣عمر را با ائمه طاهر ین معامله کنیم و اینگونه بر حضرات معصومین وارد شویم که آنان به تمام اعمال حال و آیندهی ما اشراف دارند و توسل نمودن به اهلالبیت علیهمالسلام مخصوصاً به امام زمان علیهالسلام، عمر را تبدیل به یک تجارت بی ضرر و پرسود کنیم.
4⃣باید عمر را هزینه خداوند کرد
🔺 قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِ الْعالَمِينَ (انعام ۱۶۲)
هرکسی در هر شغل و منصبی هست، هدف عمل خود را خالص متوجه خداوند بکند و بگوید من در کار خود هدفم جلب رضایت خداوند است.
5⃣ وقتی شخصی برای خدا وارد عمل شد، دیگر سراغ تقلب و حیله و حرام نمیرود، زیرا خداوند همیشه همراه اوست؛
🔺 هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُم (حدید ۴)
💠💠💠
🔅🔹🔸⚜🔸🔹🔅
#داستان_های_بلند
( هر شب ساعت 21 )
#دروغ_های_مادرم
#قسمت_اول
داستان من از زمان تولّدم شروع میشود.
تنها فرزند خانواده بودم؛ سخت فقیر بودیم و تهیدست و هیچگاه غذا به اندازه کافی نداشتیم.
روزی قدری برنج به دست آوردیم تا رفع گرسنگی کنیم.
مادرم سهم خودش را هم به من داد، یعنی از بشقاب خودش به درون بشقاب من ریخت و گفت:
"فرزندم برنج بخور، من گرسنه نیستم." و این اوّلین دروغی بود که به من گفت.
زمان گذشت و قدری بزرگ تر شدم.
مادرم کارهای منزل را تمام میکرد و بعد برای صید ماهی به نهر کوچکی که در کنار منزلمان بود می رفت.
مادرم دوست داشت من ماهی بخورم تا رشد و نموّ خوبی داشته باشم.
یک دفعه توانست به فضل خداوند دو ماهی صید کند.
به سرعت به خانه بازگشت و غذا را آماده کرد و دو ماهی را جلوی من گذاشت.
شروع به خوردن ماهی کردم و اوّلی را تدریجاً خوردم.
مادرم ذرّات گوشتی را که به استخوان و تیغ ماهی چسبیده بود جدا میکرد و میخورد؛
دلم شاد بود که او هم مشغول خوردن است.
ماهی دوم را جلوی او گذاشتم تا میل کند.
امّا آن را فوراً به من برگرداند و گفت:
"بخور فرزندم؛ این ماهی را هم بخور؛ مگر نمیدانی که من ماهی دوست ندارم؟" و این دروغ دومی بود که مادرم به من گفت.
قدری بزرگ تر شدم و ناچار باید به مدرسه میرفتم و آه در بساط نداشتیم که وسایل درس و مدرسه بخریم.
مادرم به بازار رفت و با لباسفروشی به توافق رسید که قدری لباس بگیرد و به در منازل مراجعه کرده به خانمها بفروشد و در ازا آن مبلغی دستمزد بگیرد.
شبی از شبهای زمستان، باران می بارید.
مادرم دیر کرده بود و من در منزل منتظرش بودم.
از منزل خارج شدم و در خیابانهای مجاور به جستجو پرداختم و دیدم اجناس را روی دست دارد و به در منازل مراجعه میکند.
صدا زدم، "مادر بیا به منزل برگردیم؛ دیروقت است و هوا سرد.
بقیه کارها را بگذار برای فردا صبح."
لبخندی زد و گفت:
"پسرم، خسته نیستم." و این دفعه سومی بود که مادرم به من دروغ گفت
ادامه دارد...
❀ ﴾﷽﴿ ❀
صبح بهاریام چو پدیدار میشود
لبخند میزند گل و بیدار میشود
وز مشرق نگاه تو خورشید میدمد
کم کم دوباره لحظهٔ دیدار میشود
سلام 🌸🍃
صبحتون بخیر
روزتون خوش، دلتون خرم
#امام_علی علیه السلام:
اعتماد كردن به دشمن، عامل فريب خوردن [از او] است.
🗓 امروز پنج شنبه
۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۷
۲۳ شعبان ۱۴۳۹
۱۰ می ۲۰۱۸
⌛
دعاي روز پنجشنبه:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ اللَّيْلَ مُظْلِماً بِقُدْرَتِهِ وَ جَاءَ بِالنَّهَارِ مُبْصِراً بِرَحْمَتِهِ وَ كَسَانِي ضِيَاءَهُ وَ أَنَا فِي نِعْمَتِهِ اَللَّهُمَّ فَكَمَا أَبْقَيْتَنِي لَهُ فَأَبْقِنِي لأَِمْثَالِهِ وَ صَلِّ عَلَي النَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ لاَ تَفْجَعْنِي فِيهِ وَ فِي غَيْرِهِ مِنَ اللَّيَالِي وَ الأَْيَّامِ بِارْتِكَابِ الْمَحَارِمِ وَ اكْتِسَابِ الْمَآثِمِ وَ ارْزُقْنِي خَيْرَهُ وَ خَيْرَ مَا فِيهِ وَ خَيْرَ مَا بَعْدَهُ وَ اصْرِفْ عَنِّي شَرَّهُ وَ شَرَّ مَا فِيهِ وَ شَرَّ مَا بَعْدَهُ اَللَّهُمَّ إِنِّي بِذِمَّهِ الإِْسْلاَمِ أَتَوَسَّلُ إلَيْكَ وَ بِحُرْمَهِ الْقُرْآنِ أَعْتَمِدُ عَلَيْكَ وَ بِمُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَي صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَسْتَشْفِعُ لَدَيْكَ فَاعْرِفِ اللَّهُمَّ ذِمَّتِيَ الَّتِي رَجَوْتُ بِهَا قَضَاءَ حَاجَتِي يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ اَللَّهُمَّ اقْضِ لِي فِي الْخَمِيسِ خَمْساً لاَ يَتَّسِعُ لَهَا إِلاَّ كَرَمُكَ وَ لاَ يُطِيقُهَا إِلاَّ نِعَمُكَ سَلاَمَهً أَقْوَي بِهَا عَلَي طَاع....
روز پنجشنبه روز حضرت امام حسن عسكري عليه السّلام است بگو در زيارت آن حضرت:
اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حُجَّهَ اللَّهِ وَ خَالِصَتَهُ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْمُؤْمِنِينَ وَ وَارِثَ الْمُرْسَلِينَ وَ حُجَّهَ رَبِّ الْعَالَمِينَ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْكَ وَ عَلَي آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ يَا مَوْلاَيَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ أَنَا مَوْلًي لَكَ وَ ﻵِلِ بَيْتِكَ وَ هَذَا يَوْمُكَ وَ هُوَ يَوْمُ الْخَمِيسِ وَ أَنَا ضَيْفُكَ فِيهِ وَ مُسْتَجِيرٌ بِكَ فِيهِ فَأَحْسِنْ ضِيَافَتِي وَ إِجَارَتِي بِحَقِّ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ
🍃🔅🔹🍃🔹🔅🍃
#حکایت
🔸گویند: صاحب دلی، برای اقامه نماز به مسجدی رفت.
🔸 نمازگزاران، همه او را شناختند؛ پس، از او خواستند که پس از نماز، بر منبر رود و پند گوید.
پذیرفت.
نماز جماعت تمام شد.
چشم ها همه به سوی او بود.
🔸مرد صاحب دل برخاست و بر پله نخست منبر نشست.
بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود.
🔸آن گاه خطاب به جماعت گفت: مردم! هر کس از شما که می داند امروز تا شب خواهد زیست و نخواهد مرد، برخیزد!
کسی برنخاست.
🔸گفت: حالا هر کس از شما که خود را آماده مرگ کرده است، برخیزد!
باز کسی برنخاست.
🔹گفت: شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید؛ اما برای رفتن نیز آماده نیستید
📕 تذكرة الاولياء، عطار نیشابوری
•┈••✾🔸🔻💠🔻🔸✾••┈•
هدایت شده از طه
1_6860741.mp3
697.4K
🎵 #کلیپ_صوتی
#احکام
💠 موضوع: شرایط نمازگزار
🔸زمان: "2:50 دقیقه
💠💠💠
#داستان_های_بلند
#دروغ_های_مادرم
#قسمت_دوم
به روز آخر سال رسیدیم و مدرسه به اتمام میرسید.
اصرار کردم که مادرم با من بیاید.
من وارد مدرسه شدم و او بیرون، زیر آفتاب سوزان، منتظرم ایستاد.
موقعی که زنگ خورد و امتحان به پایان رسید، از مدرسه خارج شدم.
مرا در آغوش گرفت و بشارت توفیق از سوی خداوند تعالی داد.
در دستش لیوانی شربت دیدم که خریده بود من موقع خروج بنوشم. از بس تشنه بودم لاجرعه سر کشیدم تا سیراب شدم.
مادرم مرا در بغل گرفته بود و "نوش جان، گوارای وجود" می گفت.
نگاهم به صورتش افتاد دیدم سخت عرق کرده؛ فوراً لیوان شربت را به سویش گرفتم و گفتم، "مادر بنوش." گفت:
"پسرم، تو بنوش، من تشنه نیستم." و این چهارمین دروغی بود که مادرم به
بعد از درگذشت پدرم، تأمین معاش به عهده مادرم بود؛ بیوهزنی که تمامی مسئولیت منزل بر شانه او قرار گرفت.
می بایستی تمامی نیازها را برآورده کند.
زندگی سخت دشوار شد و ما اکثراً گرسنه بودیم.
عموی من مرد خوبی بود و منزلش نزدیک منزل ما.
غذای بخور و نمیری برایمان می فرستاد.
وقتی مشاهده کرد که وضعیت ما روز به روز بدتر می شود، به مادرم نصیحت کرد که با مردی ازدواج کند که بتواند به ما رسیدگی نماید، چه که مادرم هنوز جوان بود.
امّا مادرم زیر بار ازدواج نرفت و گفت:
"من نیازی به محبّت کسی ندارم..." و این پنجمین دروغ او بود.
درس من تمام شد و از مدرسه فارغالتّحصیل شدم.
بر این باور بودم که حالا وقت آن است که مادرم استراحت کند و مسئولیت منزل و تأمین معاش را به من واگذار نماید.
سلامتش هم به خطر افتاده بود و دیگر نمی توانست به در منازل مراجعه کند.
پس صبح زود سبزیهای مختلف می خرید و فرشی در خیابان می انداخت و می فروخت.
وقتی به او گفتم که این کار را ترک کند که دیگر وظیفه من بداند که تأمین معاش کنم. قبول نکرد و گفت:
"پسرم مالت را از بهر خویش نگه دار؛ من به اندازه کافی درآمد دارم." و این ششمین دروغی بود که به من گفت.
ادامه دارد...
🔻
#نیایش_شبانه
مهربان خدای خوب من!
به خاطر امیدواری به لطف بی پایانت
از تو ممنونم
به خاطر رزق و روزی حلال و فراوانم
از تو ممنونم
بخاطر همنشینی باخوبانت
ازتو ممنونم
به خاطر خانواده خوبم از تو ممنونم
به خاطر توفیق بندگیم از تــو ممنونم
به خاطر زندگی جـدیدم از تو ممنونم
بخاطر میل به تحول و تولد دوباره ام
از تو ممنونم
به خاطر وجود شکرگزار و سپاسگزارم
از تو ممنونم...🙏
❣️
❀ ﴾﷽﴿ ❀
صبح است و موسم گل و فصل بهار عشق
لب تشنهٔ وصالم و جانم نثار عشق
دستم به دامن سحر است و نگاه دوست
سیراب تا شود دلم از چشمه سار عشق
#محسن_خانچی
سلام 🌼🌿
صبحتون بخیر، روزتون شاد
#امام_علی(ع):
بِالإِيمانِ يُرتَقى إلى ذِروَةِ السَّعادَةِ ونِهايَةِ الحُبورِ.
با ايمان است كه مى توان تا اوج خوش بختى و نهايت شادمانى، بالا رفت.
🗓 امروز جمعه
۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۷
۲۴ شعبان ۱۴۳۹
۱۱ می ۲۰۱۸