➲ @doahaye_mojezegar✧✸✿✧
✧✸✿✧
✧✿
✿
💠✨ #یڪ_داستان_یڪ_پند
🌷✨ دوستـــــی نـــــــــــقـل میڪــــــــــرد: یاد دارم با پدر مرحومم در هر مهمانی ڪه میرفتیم همیشه ایشان صحبت میڪردند.
🌷✨ بــــــرای مـــــن ســـــــــــوال بـــــــود ڪه چرا پدرم اینقدر حرف میزند و اجازه نمیدهد ڪسی حرف بزند و وقتی حرفش تمام میشد، میگوید: «برویم» و جالبتر اینڪه حرفهایش زیاد هم جالب و در حد معلومات غنی ڪه داشت نبود.
🌷✨ روزی مـــــــوضـــــوع را از او ســـــوال ڪردم. گفت: «پسرم میدانی ڪه در اڪثر مهمانیها مردم حرفی جز غیبت ڪردن ندارند. اگر برویم باید غیبت گوش کنیم ڪه خودش معصیت است. اگر نرویم قطع رحم ڪردهایم.
🌷✨ پـــــس چــــــــــــارهای نـــــــیسـت! مـــن خــــــودم همیشه صحبت ڪنم تا قدری وقت پر شود و امر خدا در صلهرحم را بهجا آورده باشیم. چون اگر سڪوت ڪنم غیبت ڪردن آنها شروع میشود و چیزی جز غیبت ڪردن و گفتن حرف این و آن، بلد نیستند و من نمیتوانم بگویم غیبت نڪنید و نمیتوانم مجلس را ترڪ ڪنم و نه میتوانم گوش ڪنم.
🌷✨ حــــــــــرفهای جــــــــــــــالب هـــــــــــــم مشتری جالب میخواهد ڪه این افراد اهل آن نبوده و به دنبال آن نیستند.
حال خودت قضاوت ڪن پدرت را غیر از این چارهای هست؟؟»
✿
✧✿
✸✧✿✸
➲ @doahaye_mojezegar✸✧✿✸
➲ @doahaye_mojezegar✧✸✿✧
✧✸✿✧
✧✿
✿
💠✨ #یڪ_داستان_یڪ_پند
❄️✨روزی امــــــــام رضـــــــــــــــا (؏) از ڪوچه رد میشدند ڪه جوانی از ایشان سوال ڪرد: شما گناه نمیتوانید بڪنید یا دوست ندارید؟
❄️✨حضــــــــــــــــــرت حـــــــــــــرڪت ڪردند و به خانــهای رسیدند ڪه چاه فاضلاب خود به بیرون میڪشیدند. حضرت از آن جوان سوال کردند: آیا تو گرسنه هم باشی از آن نجاست میل میڪنی؟ جوان گفت: هرگز.
✨💠✨ امــــــــام فــــــرمودند: گنــــــــــــاه مانند آن نجاست است. اگر بر نجسبودن گناه علم پیدا ڪنیم٬ آنگاه هرگز خودمان سمت گناه نمیرویم و نیازی نیست ڪسی مانع ما شود.
✿
✧✿
✸✧✿✸
➲ @doahaye_mojezegar✸✧✿✸
➲ @doahaye_mojezegar✧✸✿✧
✧✸✿✧
✧✿
✿
💠✨ #یڪ_داستان_یڪ_پند
⚠️خدای هدایت ڪننده یا خدای روزی دهنده؟
✿پسری با اخلاق و نیڪ سیرت اما فقیر به خواستگاری دختری رفت. پدر دختر رو به پسر ڪرد و گفت تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمی دهم.
✿چندی بعد پسری پولدار اما بدڪردار به خواستگاری همان دختر رفت. پدر دختر با ازدواج موافقت ڪرد و در مورد اخلاق پسر گفت ان شاءالله خدا او را هدایت می ڪند.
✿دختر گفت پدر، مگر خدایی ڪه هدایت می ڪند با خدایی ڪه روزی می دهد فرق دارد؟
✿حڪایت بعضی از ما همین است خدا را هم تا جایی قبول داریم ڪه منفعتمان باشد.
✿
✧✿
✸✧✿✸
➲ @doahaye_mojezegar✸✧✿✸
➲ @doahaye_mojezegar✧✸✿✧
✧✸✿✧
✧✿
✿
💠✨ #یڪ_داستان_یڪ_پند
❄️✨روزی امــــــــام رضـــــــــــــــا (؏) از ڪوچه رد میشدند ڪه جوانی از ایشان سوال ڪرد: شما گناه نمیتوانید بڪنید یا دوست ندارید؟
❄️✨حضــــــــــــــــــرت حـــــــــــــرڪت ڪردند و به خانــهای رسیدند ڪه چاه فاضلاب خود به بیرون میڪشیدند. حضرت از آن جوان سوال کردند: آیا تو گرسنه هم باشی از آن نجاست میل میڪنی؟ جوان گفت: هرگز.
✨💠✨ امــــــــام فــــــرمودند: گنــــــــــــاه مانند آن نجاست است. اگر بر نجسبودن گناه علم پیدا ڪنیم٬ آنگاه هرگز خودمان سمت گناه نمیرویم و نیازی نیست ڪسی مانع ما شود.
✿
✧✿
✸✧✿✸
➲ @doahaye_mojezegar✸✧✿✸
➲ @doahaye_mojezegar✧✸✿✧
✧✸✿✧
✧✿
✿
💠✨ #یڪ_داستان_یڪ_پند
❄️✨روزی امــــــــام رضـــــــــــــــا (؏) از ڪوچه رد میشدند ڪه جوانی از ایشان سوال ڪرد: شما گناه نمیتوانید بڪنید یا دوست ندارید؟
❄️✨حضــــــــــــــــــرت حـــــــــــــرڪت ڪردند و به خانــهای رسیدند ڪه چاه فاضلاب خود به بیرون میڪشیدند. حضرت از آن جوان سوال کردند: آیا تو گرسنه هم باشی از آن نجاست میل میڪنی؟ جوان گفت: هرگز.
✨💠✨ امــــــــام فــــــرمودند: گنــــــــــــاه مانند آن نجاست است. اگر بر نجسبودن گناه علم پیدا ڪنیم٬ آنگاه هرگز خودمان سمت گناه نمیرویم و نیازی نیست ڪسی مانع ما شود.
✿
✧✿
✸✧✿✸
➲ @doahaye_mojezegar✸✧✿✸
•••🍃🌸JOiN👇🏻
•••••••❥•
#یڪ_داستان_یڪ_پند
🌸 روزے جوانے از پدرش پرسید معنے حمد چیست؟ پدرش گفت: پسرم، گمان ڪن در شهر میروے و سلطان تو را میبیند
و سلطان بدون اینڪه به او چیزے ببخشے، وزیر را صدا ڪرده و به تو ڪیسهاے طلا میبخشد. آیا تو از وزیر تشڪر میڪنے یا سلطان؟؟
پسر گفت: از سلطان. پدر گفت: معنے شڪر هم این است ڪه بدانے هر نعمتے ڪه وجود دارد از سلطان (خدا) است.
اگر ڪسے به تو نیڪے میڪند او وزیر است و این نیڪے به امر خدا است.
پس او لایق همه حمدها است.
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
•••🍃🌸JOiN👇🏻
꧁❤️
❥♡ @maadar1 ♡❥
💠✨ #یڪ_داستان_یڪ_پند
دعوا شده بود، آقا امیرالمومنین(ع) رسید.
گفت: آقای قصاب ولش ڪن بزار بره.
گفت: به تو ربطی نداره.
گفت: ولش ڪن بزار بره.
به تو ربطی نداره.
دستشو برد بالا، محڪم گذاشت تو صورت علی(ع).
آقا سرشو انداخت پایین رفت.
مردم ریختن گفتن فهمیدی ڪیو زدی؟!
گفت: نه فضولی میڪرد زدمش.
گفتن: زدی تو گوش علی(ع)، خلیفه مسلمین.
ساتورو برداشت دستشو قطع ڪرد،
گفت: دستی ڪه بخوره تو صورت علی(ع) دیگه مال من نیست... دستی ڪه بخوره تو صورت امام زمانم نباشه بهتره.....
✨✨✨✨
امام زمان(عج) فرمود: هر موقع گناه میڪنی یه سیلی تو صورت من میزنی.
واااای بر ما.......😭😭😭
📚بحارالانوار ج۴۱، ص ۲۰۳-۲۰۴
📚الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۷۵۸-۷۵۹
🔻با منتشرڪردن پیامها ↯با لینک↯ درثواب آنها شریڪ شوید🔺
↯ 🇯🇴🇮🇳 ↯
🌿🌺 eitaa.com/joinchat/3418095617C0a0522f7e2